حسن ناهید، امروز، ۷۶ ساله شد. او دوازدهم تیرماه ۱۳۲۲ پای به جهان گذاشته است. هنرمندی که ۵۷ سال از عمر خود را صرف هنرموسیقی کرده است. نوای سحرآمیز این نوازنده پیشکسوت هرشنوندهای را مسحور خود میکند. این هنرمند چند سالی است که ازسر ناچاری و بیماری دیگر نمینوازد و خودش نیز البته دلتنگ آن روزهاست؛ روزگاری که آثار ماندگاری چون «شب نیشابور» (فرامرز پایور)، «وطن من» (پرویز مشکاتیان) و «گلپونه ها» (حسین پرنیا) را مینواخت.
استاد ناهید میگوید: نمیخواهم اغراق کنم، اما من در کارم معجزه کرده ام، چرا که با سادهترین ساز بشر بهلحاظ ساختمانی و مشکلتریناش از نظر تکنیک، توانستهام آثاری اجرا کنم که در خاطرهها بماند. البته او با وجود بیماری بیکار هم نیست و تصمیم دارد ردیفهای آوازی استاد دوامی را که به کمک آقای بیگلری ضبط کرده همراه با مجموعه پیش درآمد و رِنگ استاد پایور برای ساز نی بزودی منتشر کند. او درروز تولدش آرزو دارد« موسیقی در این مملکت روز به روز پیشرفت کند و ما هم تا آنجا که از دستمان بر میآید کمک کنیم تا بتوانیم فرهنگ خودمان را به جهانیان بشناسانیم، فرهنگی که عاشق آن هستم.»
می گوید: دکتر و مهندس درایران زیاد است اما نوازنده خوب که نامش بماند، کم است. زادروزش بهانهای بود برای نشستن در کنارش و شنیدن سخنانش.
ناهید میگوید: «سال ۱۳۳۹ تنها یک نوازنده نی درایران بود؛ استاد حسن کسایی واز ۱۰ سالگی و از طریق رادیو با صدای سازاو آشنا شدم. آن زمان صدای رادیو تنها ازبعضی مغازهها به گوش میرسید بنابراین هرگاه صدای ساز استاد پخش میشد آن را به گوش جان میسپردم و درذهنم ضبط میکردم. پدرم ارتشی بود وعقاید مذهبی هم داشت، همین افکارمانع ازآن بود که اجازه بدهد بهدنبال موسیقی بروم و بشدت مخالفت میکرد.
البته گناهی هم نداشت طرز فکر اغلب مردم آن زمان همین بود و علاقهمند نبودند فرزندانشان بهدنبال موسیقی بروند، اما من بهصورت پنهانی و دور از چشم پدرراه خود را ادامه دادم. یک بارکه ساز نی را دردست من دید، گرفت و آن را شکست! هرگاه صدای سازاستاد کسایی رامی شنیدم آن را در ذهن حفظ میکردم و به خانه میآمدم و زیر دو- سه لحاف(که صدا بیرون نرود) آرام آرام تمرین میکردم تا آنکه دراردوی دانشآموزی که در رامسر برگزار شده بود در رشته نی و فلوت بهعنوان نفراول انتخاب شدم و بعد از آن دو ماه ما را به اروپا فرستادند.
آن زمان سال پنجم ریاضی بودم. یک روزازاداره هنرهای زیبا برای ضبط یک فیلم به شیرازآمدند و از من خواستند به همراه خوانندهای از رادیو شیراز برسر آرامگاه حضرت حافظ نی بنوازم. ساعت ۲شب بود ومدیر فیلمبرداری آن مرحوم مازیار پرتو بود. به یاد دارم که گفت، پسرجان شما که علاقهمند به موسیقی و نوازندگی هستی چرا به تهران نمیروی، درشهرستان موسیقی پیشرفت چندانی ندارد.می دانستم پدرم مخالفت میکند، بنابراین نامهای تایپ کردم و درآن نوشتم آقای حسن ناهید کارشما در فیلم مورد نظر انتخاب شده و از شما دعوت میکنیم به تهران بیایید. نامه را درخانه انداختم و رفتم.
مادرم که زنی مهربان ودلسوزبود نامه را به پدرم داد و گفت ازاو دعوت شده، بگذار برود. پدر ترجیحش آن بود که با رئیس دبیرستانم مشورت کند. مدیرم به پدرم گفت، تهران مثل شهرستان نیست و باید خیلی حواس آدم جمع باشد که نگاه مطربی به آدم نداشته باشند! در هر صورت، زمانی که به تهران آمدم با مرحوم مهدی کمالیان آشنا شدم وایشان مرا به منزل استادانی چون نورعلی خان برومند، علی اصغر بهاری و... بردند. از من سؤال کردند نت میدانم یا نه؟ گفتم، نه! درشیراز استادی نبوده که نت تدریس کند. بعد گفتند نزد یکی ازاستادان موسیقی میرویم دعا کن تورا بپذیرد. این استاد حسین دهلوی بود؛
رهبر ارکستر ابوالحسنخان صبا، رئیس شواری عالی موسیقی فرهنگ وهنر ورئیس هنرستان عالی موسیقی. درهفته چند ساعتی در محضر ایشان تلمذ میکردم و بعد مرا به تالار فارابی و بر سر ارکستر ۳۰ نفرهای که همه ازاستادان مطرح موسیقی بودند فرستادند؛ استادانی چون هوشنگ ظریف، محمداسماعیلی، سیمین آقا رضی، محمد حیدری، حسن منوچهری و... و من دراین ارکستر با ابتکار انگشتگذاری درسازنی توانستم قبول شوم وبا دستمزد بالاتر از دیگرنوازندگان که ماهی ۱۰۰ تومان بود بهعنوان تک نوازدراین ارکسترهمکاری میکردم.
آن دوران کارها ضبط نمیشد وبه صورت زنده برنامههایی با ارکسترهایی چون «نوایی از موسیقی ملی» اسدالله ملک، یا دو ارکستری که آقای فرامرز پایوردر هنرهای زیبا راهاندازی کرده بودند اجرا میکردیم والبته درکناراین ارکسترها گروههای کوچکتری چون لطفالله مجد، فرهنگ شریف، اکبر محسنی هم بودند که در تلویزیون برنامه داشتند. گروههایی هم بودند که درتالار رودکی برنامه اجرا میکردند.
ناهید میافزاید: من آن روزگاردر۱۳ارکستر ساز مینواختم و تا همین ۴-۵ سال پیش هم این کارها ادامه داشت؛ اما اکنون بازنشسته شده ام. البته ازعلاقه من به موسیقی و کار کردن دراین عرصه هرگز کم نشده و نخواهد شد. بهدلیل بیماری قلبی و ایمپلنتی که انجام دادهام دیگرنمیتوانم ساز بنوازم و این روزها در دانشگاهها یا کلاسهای خصوصی به شاگردان رده بالا تدریس میکنم.
او ارزیابیاش ازاستقبال هنرآموزان یا علاقهمندان به نوازندگی نی را این گونه بیان میکند: «تعداد نوازندگان ساز نی به نسبت سالهایی که ما این سازرا مینواختیم بینهایت افزایش داشته و نشان ازعلاقهمندی و استقبال خوب از این ساز است و امروز هزاران نوازنده ساز نی وجود دارند. امروزه بسیارند هنرجویان خانمی که مدرک فوق لیسانس دراین رشته دریافت کردهاند یا حتی دخترهای کم و سن و سالی که به نوازندگی نی میپردازند. البته در مورد دیگرسازها هم صدق میکند و میبینیم که هنرجویان با چه اشتیاقی آن را دنبال میکنند و آینده امیدوارکنندهای در پیش روی موسیقی و هنر ایران است.
استاد ناهید درپاسخ به این سؤال که تغییر و تحولات بسیاری در سازهای ایرانی ایجاد شده اما در نی این اتفاق کمتر بوده، میگوید: «افراد بسیاری در سازنی ابتکاراتی به خرج دادند اما استاد کسایی با همان بدنه ساده ساز نی و ۶ سوراخی که درآن وجود دارد کارهایی را خلق کرد که به نظرمن نیازی به کارهای اضافه نیست. اما درسازهای دیگرمی بینیم که پیشرفتهای بسیاری حاصل شده است مثل کارهایی که استاد قنبری مهر روی تارانجام دادهاند.
حسن ناهید به سابقه فعالیتهایش درارکسترهای بزرگ نیز اشاره میکند ودر پاسخ به شرایط امروز نوازندگی نی در ارکسترها بر این نظراست که در ارکسترهای ایرانی نیهای مختلفی نواخته میشود واغلب یک نوازنده دیده میشود چرا کهسازی مشکل است و فرم قرار دادن آن بر دهان درهر فردی متفاوت است اما میشود دو یا سه نوازنده تار درگروه بنوازند.
او درمورد اینکه چرا نسل استادانی چون کسایی وشهناز، پایورو... استمرار نداشته، براین نظر است که حسن کسایی نوازنده بزرگ ساز نی بود وعلاوه برآن بسیارعالی سه تار میزدند و به زیبایی میخواندند. آن دوران جمعیت ایران مانند امروز نبود و استادانی چون کسایی میتوانستند در روز با دو- سه استاد در ارتباط باشند وازمحضر یکدیگر استفاده کنند اما شرایط امروز زندگی تغییر کرده است و ما هم به آن مقام و پایه نمیرسیم.ذوق و هنر استاد مانند شعر است وهمه افراد که نمیتوانند شعر بسرایند هزاران نفر تار مینوازند اما یک نفر جلیل شهناز یا فرهنگ شریف میشود.واژه استاد امروزه برای همه کار برد پیدا کرده است حتی کسانی که ۶ ماه ساز مینوازند. بهگفته آقای پایور شرایط عنوان استادی برای کسی است که حداقل ۴۰سال ساز نواخته باشد و در این راه تلاش کند.
ندا سیجانی
- 12
- 1