دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۲۰:۳۱ - ۰۵ دي ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۰۰۴۳۵
تئاتر شهر

مدیرعامل خانه تئاتر استعفا داد

شهرام گیل‌آبادی,استعفای مدیرعامل خانه تئاتر
شهرام گیل‌آبادی، در عین تاکید بر این‌که مهم‌ترین دستاورد دو دهه‌ اخیر تئاتر ایران، راه‌اندازی خانه تئاتر بوده است، از مدیرعاملی این تشکل صنفی، استعفا داد.

به گزارش خبرآنلاین، شهرام گیل‌آبادی که به مدت ۳ سال به‌عنوان مدیرعامل خانه تئاتر در این مجموعه حضور داشت، امروز (یکشنبه ۵ دی)، با انتشار یادداشتی، از سمت خود استعفا داد. 

متن نامه‌ استعفای گیل‌آبادی به‌شرح زیر است:

«... به آینده امیدوارم؛ تئاتر زنده و پویاست و نفس‌به‌نفس با مردم پیش می‌رود. تمام سختی‌ها و دلمردگی‌ها را می‌دانم. تئاتر نقّاد است، تحلیل‌گر است و گاهی حتی علیه خود قد علم می‌کند. انسان، جامعه و تمامی مفاهیم عالی موضوع تئاتر هستند. صف‌آرایی خیر و شر و قیام اندیشگی و معرفتی علیه باطل اگر نبود، تئاتر معنی پیدا نمی‌کرد. از کودکی در جامعه‌ تئاتر این کشور خود را پیدا کردم، چون باور دارم تمام فرم‌ها، مدل‌ها و روش‌ها در این هنرِ شریف برای رسیدن به پالایش و توسعه‌ فکری و فضیلت اخلاقی جامعه است. این جریان خروشان حق‌طلبی، مخالف خفقان و سیطره‌ استعمار هر اندیشه‌ زیاده‌خواهی است؛ مخالف استیلای سلب اختیارات انسان خداست، استبدادگریز است و آینه‌ تمام‌نمای راستی‌ها و کژی‌هاست برای تولید بهترین و واقعی‌ترین تصمیم مخاطب خود. هر آدمی روی زمین منحصربه ‌فرد است تا جایی که بزرگ‌ترین شگفتی آفرینش، تفاوت میان تمامی موجودات روی زمین است. کسانی که در مقابل اندیشه می‌ایستند و در پی چیرگی بر معرفت جمعی و فردی که شگفتی اختیار انسان‌هاست؛ اقتدارگرایانی هستند که خودبه خود نسبت به فلسفه‌ الهیِ زمین خدا مشرکند. هر جامعه‌ای بر اساس نظامی فکری در گستره‌ای فرهنگی شکل گرفته است، کشور ما با تنوع بی‌بدلیل فرهنگی خود دارای توانمندی‌هایی است که اگر نادیده گرفته شوند، بزرگ‌ترین ظلم به جامعه‌ انسانی است. امروزه به نظر می‌رسد هنر هنرمندان از جهات متنوع و متکثر زیر بار سختی‌های درزمانی و هم‌زمانی است. درزمانی؛ چون همیشه در طول تاریخ حق‌گرایی یا حتی حرف متفاوت توسط قدرت‌طلبان مورد پذیرش نبوده و همزمانی؛ چون استبداد فرانو برای اثبات خود به نفی گفتمان‌های متفاوت به شیوه‌های مختلف می‌پردازد. اگر بخواهیم در دنیای تئاتر معاصر کشور کمی واقع‌گرا باشیم، متوجه می‌شویم که با عصر عسرت‌زده‌ای مواجهیم که همه‌ ارکانش مغشوش است و در این اغتشاش، هنرمند اصیل زیر چرخ نابرابری‌های مدنی و اجتماعی له شده است. همگان نیک می‌دانند عادت به شعاردادن و بی‌عملی ندارم اما از باب تجربه‌ای طولانی و برای ثبت در تاریخ باید نکاتی را در این مرقومه ذکر کنم:

١. تئاتر ایران از نگاه سیاستمداران، سیاست‌گذاران و مسئولین، نقطه‌ آسیبی است که در جهت اهداف آن‌ها حرکت نمی‌کند، غافل از آن‌که تئاتر اگر به اهداف عالیه‌ خود دست یابد، جامعه به‌سمت پالایش حرکت می‌کند.

٢. تئاتر کشور، نظام، ساختار و سازمانی منظم و حساب‌شده ندارد و این نقصان سبب شده است حمایت جدی از این حوزه، حتی تا برآورده‌شدن نیازهای ابتدایی هنر و هنرمندان دیده نشود.

٣. تئاتر همواره در ادوار متفاوت تاریخ، مورد تهاجم مهاجمانی آشکار و پنهان بوده است اما تغییرات، مصائب و مشکلات زمانی از یک سو و نظارت‌های بی‌بنیاد از سوی دیگر به مخدوش‌کردن حق تألیف هنرمند دامن زده‌اند که این خود به یکی از بزرگترین آسیب‌های عصر اکنون تبدیل شده است.

٤. تئاتر همیشه و در طول تاریخ نیازمند یک صنف منسجم و مستحکم برای پیگیری اهداف صنفی و درونی خود بوده است اما تعارض منافع و فشارهای متعدد و عدم اطمینان بخش‌های دولتی باعث شده خود دولت تصدی‌گری و تولی‌گری این هنر مردمی را رأساً انجام داده و برخلاف شعارهای مرسوم این روزگار، اساساً به مردم‌گرایی وقعی گذاشته نشود. شاهد ما بر این ادعا این است که حتی یک شورای صنفی برای تصمیم‌های صنفی و حرفه‌ای اجازه تأسیس نیافت.

٥. سیاست‌های غلط در همه‌ حوزه‌ها خصوصاً در موضوعِ نگاه به خصوصی‌سازیِ نادرست برای سلب مسئولیت حمایت از تئاتر، باعث شد محور فرهنگی تئاتر مخدوش شده و از تولیدی فکری و معرفتی به تولیدی بازاری و بازرگانی پرتاب شود و این پرتگاهی بود که بی‌کفایتی و عدم آشنایی سیاست‌ گذاران برای تئاتر به وجود آورد.

٦. جامعه‌ گسترده، شریف و زحمتکش تئاتر کشور امکانات مناسبی برای ارائه‌ آثار ارزشمند خود ندارد؛ خروجی‌های سالانه‌ علاقه‌مندان و فارغ‌التحصیلان تئاتر بی‌جایگاه، خود گواهی بر این فضای تنگ و نامتناسب است. امروزه تئاتر می‌تواند در تمام ارکان از آموزش‌وپرورش و تربیت‌ گرفته تا کاربردهای نواندیشانه و برنامه‌ریزی اجتماعی در کنار رشد کشور موثر باشد، اما ظاهراً تصمیم بر دیده نشدن این قدرت بی‌بدیل انسانی است.

ژرف‌ترین پیشآمد دو دهه‌ اخیر تئاتر ایران بدون شک تشکّل‌سازی است. دستاورد «خانه تئاتر» و شکل‌گیری و تداوم فعالیت‌های آن در صورتی که به‌مثابه‌ یک نظام انسجام‌بخش و هویت‌ساز فهم شود، مهم‌ترین و هوشمندانه‌ترین حرکت برای همگرایی صنفی، رشد و پیشرفت تئاتر ایران است. بررسی الگوی نهادسازی در این مجموعه نشان می‌دهد با تمام کاستی‌ها و دورنگاه‌های نافرجام، این تشکل در تئاتر کشور تولید قدرت تازه کرده است. سازمان‌های مردم‌گرا پیشران حرکت مردم‌سالاری و توسعه‌ فرهنگی-اجتماعی هستند. این مجموعه‌ها با مدیریتی مشارکتی می‌توانند شبکه‌ای هوشمند، پیوسته و همگرا را برای رسیدن به اهداف و منافع مشترک به وجود بیاورند. شکل گرفتن صنوف و استقلال هر صنف امری لازم است، اما هستی این صنوف باید در پیوند با یکدیگر به تقویت ماهیت دستاورد بزرگ تئاتر ایران یعنی «خانه تئاتر» کمک کند. این خانه با پایداری و حمیّت بسیاری شکل گرفته و تا به اینجا رسیده است. نباید فراموش کرد:

آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد  هر کسی را آنچه لایق بود داد

لیاقت جامعه‌ تئاتری ایران بیش از چیزی است که هست و رسیدن به چشم‌اندازی آینده‌پژوهانه ابتدا نیاز به همگرایی و پیوستگی دارد. بدون شک «خانه تئاتر» منسجم و قدرتمند با همگرایی اعضای و صنوف به دست می‌آید. شکل‌گیری صنوف قدرتمند و مستقل در عین همگرایی صنفی تمام حِرَف تئاتری، می‌تواند یک گام‌به پیش باشد. در غیر این صورت ما دستاورد تاریخی خود را به مخاطره انداخته‌ایم. این خانه باید تغییری بنیادین در خود به وجود آورد. بنیادهایی که همگان را با هر دید و منظر برای رسیدن به اهداف صنفی در درون خود داشته باشد. ما بیش از هر وقت دیگر به این «خانه» نیازمندیم.

بر خود لازم می‌دانم بر حسب آمارهای و ریزاطلاعات موجود رسمی اعلام کنم: در حال حاضر به مدد همه‌ عزیزان زحمتکش در هیئت‌مدیره‌ خانه‌ تئاتر، تمام زیرساخت‌های لازم برای تغییراتی بنیادین فراهم آمده است. در سه سال گذشته بودجه‌ خانه در وزارت ارشاد و شهرداری بیش از صدوپنجاه‌ درصد رشد داشته و برخلاف گذشته مبلغ همین رشد اخذ شده است. همچنین در حال حاضر بر اساس یک تدبیر، خانه با بیش از پنج‌میلیارد تومان داشته‌ نقد به‌گونه‌ای خودگردان می‌تواند اداره شود. در این سه سال، با عضویت در صندوق اعتباری هنر، بیمه‌ تکمیلی، بیمه‌ تأمین اجتماعی، هنرکارت، تسهیلات ضروری و... از سی‌وپنج تا صددرصد رشد داشته‌ایم. بیش از پنج‌میلیارد تومان یاری ضروری از ارگان‌های مختلف برای اعضای دریافت و توزیع شده است. بیش از پنج‌میلیارد تومان خدمات، امکانات و تجهیزات برای خانه‌ تئاتر به مشارکت گرفته شد. نظام‌های متعددی در این خانه بنیاد نهاده شد. یکی از این فرآیندها شبکه‌ اتوماسیون باز و تحت وب خانه است که تمام بناهای آن نهاده شده است و در حال حاضر کارکردی بی‌بدیل دارد… و نیز صدها کار کوچک و بزرگ در این دوره‌ مدیریتی با اقبال پیش رفت و البته به‌دلایلی بسیار، ده‌ها کارِ بر زمین مانده هم باقی است تا آینده خود گواه انجامش باشد.

بدون شک بنده هزاران خوب را برای عزیزان و اعضاء می‌خواستم که اگر نشد، قصور حقیر بود و اگر به انجام رسید نتیجه‌ عملکرد جمعی هیئت ‌مدیره و همگان است؛ این دوره در اوج سختی‌ها شکل گرفت و تداوم یافت؛ یکی از این سختی‌ها بیماری جهان‌گذر کروناست که در این دوران هم سعی کردیم در حد توان، شبانه‌روز، در کنار جامعه‌ بزرگ تئاتر و خصوصاً اعضای عزیز خانه همه در امان باشیم، نیک می‌دانم ممکن است این خواسته شایستگی به انجام نرسیده باشد اما خدا می‌داند که در حد توان‌مان ایستادیم.

اما کلام آخر؛ سعی کردم تا انتهای این دوره‌ مدیریتی در کنار هیئت‌مدیره محترم بایستم و راه را تا انتها با این دوستان طی کنم اما بیماری کرونا مانع از برپایی مجمع عمومی شد و در حال حاضر هم زمان زیادی از پایان دوره مدیریتی بنده گذشته است. پس همین‌جا اعلام می‌کنم به‌دلایل عدیده، دیگر تمایلی به ادامه‌ روند مدیریت در «خانه تئاتر» ندارم.

ضمن سپاس بی‌کران از استاد ایرج راد، استاد بهزاد فراهانی، استاد اصغر همت، نادر برهانی مرند، کوروش نریمانی، حمیدرضا نعیمی، محمودرضا رحیمی، محمدامیر یاراحمدی، مسعود دلخواه، مریم کاظمی، مهدی قلعه، آرش دادگر و تمام اعضای محترم هیئت‌مدیره‌ انجمن‌های هفده‌گانه‌ خانه تئاتر، همه اعضای محترم خانه تئاتر و در نهایت همکاران بسیار عزیزم که فداکارانه همه‌ مهر و سعی‌شان را معطوف به پیشبرد اهداف و انجام امور کردند؛ به همکاری خود در کسوت مدیرعامل خانه‌ تئاتر پایان می‌دهم.

امیدوارم همه‌ کاستی‌ها را بر بنده بخشوده و از این به‌بعد شاهد ظهور رفاقت‌هایی شایسته‌تر باشیم.»

  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش