جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳
۱۸:۰۸ - ۱۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۳۷۳۹
تئاتر شهر

فقط یک ژنِ خوب طپانچه‌ها را تبدیل به دسته هاونگ می‌کند/ قدرتِ فرهنگ از هر اسلحه‌ای بیشتر است

اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
شهاب‌الدین حسین‌پور درباره نمایش «طپانچه خانم» گفت: اخترالسلطنه نمایش ما هم به نوعی یک ژن خوب است؛ وصل است به سیستم و حمایت می‌شود. اما بر باورش که حتی می‌تواند غلط باشد و آن اصلاح جامعه است تا پای نابود کردن خود و خانواده‌اش می‌ایستد. اما کسی نیست به او بگوید این راهش نیست و بعضی جاها راه را اشتباه می‌رود. در نهایت هم نمی‌گذارد طپانچه‌ها دست دشمن بیفتد و تبدیل به ابزار خشونت شود.

شهاب‌الدین حسین‌پور، کارگردان نمایش «طپانچه خانم» در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه این نمایش در لایه‌های مختلف خود موضوعات مختلفی را مطرح می‌کند، گفت: این نمایش به لحاظ اشاره و انتقاد از مسائلی که امروز در جامعه ما وجود دارد یک اثر تک بعدی نیست؛ بلکه برداشت از آن بستگی به زاویه دید مخاطب دارد.

 

حسین‌پور با اشاره به اجرای دوباره متن نمایشی محمدامیر یاراحمدی گفت: هر نمایشنامه‌ای که می‌خواهم کار کنم جدا از ساختار و ادبیاتی که دارد محتوایش هم برایم مهم است و متن آقای یاراحمدی این شرایط را داشت. برایم مهم است که نمایشنامه چه دغدغه‌ای را با خودش حمل می‌کند که با دغدغه منِ کارگردان در سال ۹۶ در ایران می‌تواند همذات‌پنداری ایجاد کند تا من احساس کنم وظیفه دارم این دغدغه مشترک در نمایشنامه را که دغدغه یک جامعه هم می‌تواند باشد روی صحنه ببرم. مهم‌ترین دلیل انتخاب دوباره «طپانچه خانم» برای اجرا توسط من و محمدامیر یاراحمدی نویسنده اثر، همین همسو بودن مفاهیم نمایشنامه با دغدغه‌ها و ضرورت های جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم.

 

او در پاسخ به سوالی درباره موضوع قانون و قانون‌گرایی و فرار از آن در نمایش «طپانچه خانم»که دغدغه همیشگی بوده و شباهت‌های آن با جامعه امروز ایرانی گفت: معتقدم این یک مقوله جهان‌شمول است و فقط مختص ایران نمی‌شود. در همه دنیا و در تاریخ، قانون‌گذاری مقوله‌ای بوده که همیشه حواشی زیادی به همراه داشته است. معتقدم قانونی که سردمدارن جامعه باید براساس نیاز، توسعه و پیشرفت آن جامعه، ایجاد و تثبیت کنند، می‌بایستی قبل از اجرایی شدن به لحاظ فرهنگی آمادگی پذیرش آن قانون و چرایی این اتفاق را هم به وجود بیاورند.

 

این کارگردان تئاتر ادامه داد: تا زمانی که قانونگذار به لحاظ فرهنگی مردم را متوجه نکرده که قانونی که از آن حرف می‌زند یا فعلی که می‌خواهد انجام دهد یعنی چه و برای چه و چگونه این اتفاق باید ایجاد شود جامعه آن قانونگذار را درک نخواهد کرد و پذیرای او و اعمال و قانونش هم نخواهد شد. خوب یا بد قانون در این زمینه مهم نیست. اولا آن قانون‌گذار به توسعه و منافع یک ملت و مردم باید فکر کند برای اینکه می‌خواهد قانون وضع کند. در نتیجه باید مردم درباره موضوع آگاه شوند و بعد قانون موردنظر اجرایی شود. اگر این اتفاق نیفتد و قانون‌گذار بخواهد با جبر واردش شود در جامعه تنش و چندگانگی و توطئه ایجاد می‌شود و شرایطی ساخته می‌شود که خیلی‌ها می‌توانند از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند که نمونه‌هایش در همین امروز ما به چشم می‌خورد.

 

حسین‌پور یادآور شد: تاریخ را نگاه کنید؛ آیا جامعه‌ای توانسته موضوعی مانند حجاب را به جبر نهادینه کند و یا جامعه‌ای توانسته به جبر، حجاب را از آدم‌ها بگیرد؟ هرچیزی به فرهنگ‌سازی و دموکراسی احتیاج دارد برای اینکه پذیرش آن در وجود مردم ایجاد شود. مثلا می‌گویند از فردا بنزین هزار تومان است و برایش قانونی وضع می‌کنند؛ کلی حاشیه و... ایجاد می‌شود اما اگر از چند ماه قبل چرایی و چگونگی‌اش را برای مردم توضیح دهند، فیلم و تئاتری درباره‌اش بسازند و در رسانه‌ها گفتگوهایی شود این حاشیه‌ها بسیار کمتر می‌شود.

 

او با طرح این پرسش که «چرا در اروپا قانون‌گذاری اغلب با حاشیه همراه نیست؟» گفت: ما خیلی بدوی‌تر نسبت به مسائل برخورد می‌کنیم. چون هیچ وقت به این فکر نکرده‌ایم که قدرت فرهنگ از هر اسلحه‌ای بیشتر است؛ ما هیچ‌وقت به فرهنگ و فرهنگ‌سازی بها نمی‌دهیم. این خیلی مهم است و در نمایشنامه «طپانچه خانم» هم خیلی رویش تاکید شده. در کنارش این مساله هم مهم است که بگوییم جناب قانون‌گذار نمی‌توانی امروز قانونی بگذاری و بگویی این را برای مردم وضع کردم و چند صباح که بگذرد و ببینی جای پایت را دارد شل می‌کند ناگهان قانون را عوض کنی و بگویی امروز قانون شکل دیگری است. تو که قانون را می‌گذاری خودت هم باید به آن مقید باشی. اگر قانون برای همه است همه هم باید به آن پایبند باشند. می‌بینیم که بعضی حکومت‌ها قانون‌هایشان را نه بر منافع مردم بلکه براساس منافع جیب‌شان تغییر می‌دهند.

 

حسین‌پور با بیان اینکه «کسی که می‌خواهد قانونی وضع کند باید ببیند اول این قانون برای مردم‌اش چه توسعه و آرامش و پیشرفتی دارد؟» گفت: قانونگذار باید آینده‌ قانونش را ببیند، برنامه‌ریزی کند، به یک ثبات برساند، کیفیتش را تضمین کند و بعد حتی دو یا سه سال برنامه‌ریزی بلندمدت برای فرهنگ‌سازی این قانون کند که وقتی آمد مردم دو دستی بغلش کنند، دوستش داشته باشند و بدانند برای خودشان دارد این اتفاق می‌افتد. بعد هم اگر ناگهان این قانون به خود قانون‌گذار فشار آورد عوضش نکند که بگوید همه باید رعایت کنند اما مسئولان محترم می‌توانند مستثنی باشند. این نکته کلیدی است که ای کاش در همه صنف‌ها و جای جای کشورمان به آن توجه داشته باشیم.

 

کارگردان نمایش «طپانچه خانم» در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «کاراکتر اخترالسلطنه نمایش مشمول استفاده از مزایای وصل شدن به قدرت است و این مساله به نوعی مخاطب را یاد "ژن خوب" می‌اندازد!» گفت: این نکته‌ای که شما اشاره می‌کنید خیلی ریزبینانه است و ما برای تولید نمایش به این قضیه فکر نکردیم. اما آنقدر در کشورمان ریز قصه‌ها وجود دارد که وقتی شروع به گفتن قصه‌ای می‌کنی مفاهیم روز جامعه را در دلش جا می‌دهد. اما درباره ژن خوب باید بگویم شخصیت «اخترالسلطنه» قصه به قدرت وصل است. آنقدر قدرتمند است که می‌گوید من شاه نیستم اما تاج‌بخش‌ام؛ با سر بی‌کلاه خیلی‌ها دست‌رشته بازی کردم و این مملکت کفتر جلد است و سر آخر برمی‌گردد سمت من. یعنی خود را صاحب منصب و قدرت می‌داند. قضیه ژن خوب هرچند دیگر امروز به سخره گرفته می‌شود اما درعین حال موضوع دردناکی است.

 

حسین‌پور ادامه داد: هرچند معتقدم مدیران و حاکمان هر جامعه قطعا باید از شرایط و مزایای ویژه‌ای نسبت به سایر مردم برخوردار باشند. شرایط خاص لازمه هر حکمرانی است تا بتواند از دغدغه‌های کوچکی که برای یک آدم معمولی ممکن است وجود داشته باشد دور بماند و حرمت و حریمی برای فعالیتش وجود داشته باشد. از نظر اقتصادی در شرایطی باشد که با تمام وجود به جامعه و مردمش فکر کند نه جیبش؛ به دزدی و خیانت فکر نکند. ولی سردمدار کیست؟ کسی که عاری از فساد است و یک ملت او را قبول دارند، راضی‌اند و احساس خوبی دارند که نماینده آن کشور چنین فرد یا سیستمی است که مدام به فکر منافع کشور و مردمش است.

 

او خاطرنشان کرد: چرا مقوله ژن خوب به شوخی و جدی به وجود می‌آید؟ چون آن دولتمرد ما شرایط خاصی دارد که در یک آرامش بیشتر بتواند فعالیت‌هایش را انجام دهد و آرامش مردم را از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی رفاه مردم بالا ببرد اما این افعال را نمی‌دهد. برای همین مردم وقتی می‌بینند مدیران و قدرتمندان‌شان در راستای توسعه و پیشرفت مردمانشان حرکت نمی‌کنند، بین دولت و ملت دچار شکاف می‌شود. این شکاف به نوعی تبدیل به جوک ساختن و شوخی و به وجود آمدن ژن خوب و بعدها شاید خشم و ناراحتی بیشتر می‌شود. وقتی این اعتراض تحت عنوان ژن خوب به وجود می‌آید که مردم مطمئن نیستند حکمران‌شان تمام تلاش‌اش را برای از بین بردن مشکلات می‌کند و این می‌شود که ژن خوب به وجود می‌آید.

 

کارگردان «طپانچه خانم» خاطرنشان کرد: اخترالسلطنه نمایش ما هم به نوعی یک ژن خوب است؛ وصل است به سیستم و حمایت می‌شود. اما بر باورش که حتی می‌تواند غلط باشد و آن اصلاح جامعه است تا پای نابود کردن خود و خانواده‌اش می‌ایستد. اما کسی نیست به او بگوید این راهش نیست و بعضی جاها راه را اشتباه می‌رود. در نهایت هم نمی‌گذارد طپانچه‌ها دست دشمن بیفتد و تبدیل به ابزار خشونت شود. با اینکه اعتقاد دارد طپانچه‌های موروثی خاندان اخترالسلطنه حق مسلم‌شان است ولی در نهایت حاضر نمی‌شود این میراث آبا و اجدادی را دو دستی تقدیم و سکوت کند. سال‌ها خاطره و زحمت و تلاش و نگهداری و اعتبار و هزینه را تبدیل به چیز دیگری می‌کند. طپانچه‌ها را ذوب می‌کند و تبدیل به دسته هاونگ کرده و تقدیم به نوعروس‌ها می‌کند؛ تا هر وقت کسی دانه‌ای سابید بداند اختری بود که به مردمش فکر می‌کرد و دلش می‌خواست کشورش بهترین کشور دنیا باشد. حالا نتوانست ولی حداقل تلاشش را کرد. این خیلی تاثیر دارد تا اینکه شعار دهیم که می‌خواهیم این کارها را برای مردم کنیم و مدام چهار سال‌ها بگذرد و اتفاقی نیفتد.

 

مارال فرجاد، آرش فلاحت‌پیشه، محمد نادری، ندا مقصودی، گیلدا حمیدی، بهزاد جاوندان‌فرد، غزاله جزایری، جواد پورحیدری، مرضیه سهراب، سیما خزاعی و سعیده آغویی بازیگران نمایش «طپانچه خانم» هستند که به نویسندگی محمدامیر یاراحمدی و کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور تا ۲۴ آبان روی صحنه است.

 

 

 

 

  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش