جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۰۱ - ۱۴ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۳۶۰۴
تئاتر شهر

به بهانه بیست و چهارمین دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در همدان؛

جادوی صحنه برای بچه‌های ایران

بیست و چهارمین دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در همدان,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

جشنواره تئاتر کودک و نوجوان برای به دست آوردن بیلان کاری برگزار می‌شود و کسی نگران میزان تأثیرگذاری جشنواره نیست. البته منظور من افراد دغدغه‌مند که با عشق در تئاتر کودک و نوجوان کار می‌کنند، نیست، اما مسئولان فقط جشنواره را برگزار می‌کنند تا این کار را انجام داده باشند و به نوعی آن را از سر خودشان باز کرده و بیلان کاری مربوط به دوره مدیریت‌شان را تحویل دهند.

 

نمایش‌هایی که در جشنواره روی صحنه می‌روند بر روند یک‌ساله تئاتر کودک و نوجوان تأثیر نمی‌گذارد؛ چراکه نمایش‌های تأثیرگذار در جشنواره اجرا نمی‌شود؛ زیرا کسانی که در جشنواره حضور دارند نمی‌توانند نمایش‌های دیگران را ببینند. آن‌ها یک روز قبل از اجرا به جشنواره می‌آیند و یک روز بعد از اجرا از جشنواره بیرون می‌روند؛ به ‌همین دلیل موفق نمی‌شوند دیگر نمایش‌های جشنواره را ببینند. من تقریبا در ۱۹ دوره از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان شرکت کرده‌ام؛ وقتی نمایشی پنج جایزه در این فستیوال می‌گیرد باید تلاش شود در شهرهای مختلف هم روی صحنه برود، اما درواقع هیچ امکانی برای نمایش‌های موفق در جشنواره وجود ندارد.

 

همه برگزارکنندگان جشنواره زحمت زیادی می‌کشند؛ چه دوره‌ای که آقای رحماندوست دبیر جشنواره بود و چه دوره‌هایی که آقایان صالح‌پور و شهرام کرمی دبیر بودند و حالا که مریم کاظمی دبیر جشنواره است، زحمت زیادی برای آن کشیده شده است، اما توان و امکاناتِ در اختیار آن‌ها آن‌قدر زیاد نیست که بتوانند تصمیمات مهمی بگیرند؛ درواقع آن‌ها تصمیم‌گیرنده‌های اصلی نیستند. جشنواره با اجرای نمایش‌هایی که سال گذشته روی صحنه رفتند، برگزار می‌شود و درواقع کیفیت جشنواره را نمایش‌هایی تعیین می‌کنند که سال قبل اجرا شده‌اند. آیا مسئولانی که باید دوره بعدی را برگزار کنند از حالا به فکر این هستند که نمایش‌های بهتری روی صحنه برود و از لحاظ کیفی کارها را رصد می‌کنند تا سال آینده شاهد جشنواره باکیفیت‌تری باشیم؟

 

مدیران تئاتر کودک همیشه گفته‌اند بزرگ‌ترین معضل این گونه نمایشی نبود متن مناسبِ ایرانی است و ما این امکان را نداریم که متن درخور و شایسته تئاتر کودک و نوجوان داشته باشیم؛ همه این‌ها به خاطر آن است که دستمزد نویسندگی در تئاتر کودک و نوجوان بین دو تا پنج میلیون تومان است؛ درحالی‌که در تئا‌تر بزرگسال این رقم بین هفت تا هشت میلیون تومان است.

 

طبیعی است که نویسنده برای نوشتن متن کودک وقت نمی‌گذارد تا ۶ ماه بعد دو میلیون پول به او برسد و ترجیح می‌دهد وقت خود را صرف نوشتن نمایشنامه‌ای برای بزرگسالان کند. ما پیشنهاد برگزاری جشنواره نمایشنامه‌نویسی تئاتر کودک و نوجوان را با بودجه ۱۰۰میلیونی به مرکز هنرهای نمایشی ارائه دادیم. این میزان مبلغ زیادی برای برگزاری یک فستیوال نیست، اما آن‌ها حاضر نشدند چنین کاری انجام دهند؛ درحالی‌که با برگزاری فستیوال نمایشنامه‌نویسی می‌توانیم به متن‌های خوبی برسیم و حتی سفارش بدهیم که کارگردانان مهم این متن‌ها را روی صحنه ببرند.

 

در طول بیش از ۲۰ سال که از برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان می‌گذرد، حتی یک سالن هم برای اجرای این نمایش‌ها ساخته نشده است؛ درصورتی‌که ظرفیت مخاطب تئاتر کودک و نوجوان ۱۸ میلیون نفر در کل کشور است و در همین تهران ۶ میلیون مخاطب برای این گروه نمایشی داریم که همه آن‌ها نمی‌توانند در تنها ‌سالنی که در تهران به کودک و نوجوان اختصاص داده شده است به تماشای نمایش‌ها بنشینند.

 

مخاطب کودک و نوجوان در قیاس با گذشته تفاوت زیادی کرده است و دیگر نمی‌توان بچه‌ها را گول زد. آن‌ها بسیار باهوش شده‌اند. دغدغه‌هایی که در گذشته برای سن نوجوان در نظر می‌گرفتیم حالا باید برای مخاطب کودک لحاظ کنیم و نمایش‌های کودک را با این دغدغه‌ها طراحی کرده و روی صحنه ببریم.

 

این تفاوت‌ها در قیاس با گذشته از لحاظ فرهنگی کاملا نمود دارد و مخاطب کودک و نوجوان بسیار باهوش‌تر از گذشته شده است.  بنابراین افرادی که وارد کار کودک می‌شوند باید تخصص آن را داشته باشند و براساس آگاهی، دانش و تجربه وارد این کار شوند؛ این در حالی است که هم‌اکنون در تمام ارگان‌ها و نهادهای دولتی بودجه‌های زیادی برای کار کودک و نوجوان صرف می‌شود، اما این بودجه‌ها به دست غیرمتخصصان می‌رسد.

 

تئاتر هنر اندیشه است و در تمام دنیا تئاتر را معیار پیشرفت جامعه قرار می‌دهند؛ یعنی محاسبه می‌کنند که در یک جامعه چه تعداد تماشاگر تئاتر وجود دارد و آن را تقسیم بر سازوکارهای اجتماعی و معیارهای جمعیتی می‌کنند. تئاتر تأثیرگذارترین رسانه دنیاست و مخاطب کودک و نوجوان تأثیرپذیرترین مخاطب است؛ پس وقتی تأثیرگذارترین رسانه مقابل تأثیرپذیرترین مخاطب قرار می‌گیرد، می‌تواند معجزه اتفاق بیفتد که جمعیتی را با خود همراه کند و تحت تأثیر قرار دهد. چون این تاثیرپذیری بالاست می‌توانیم با تئاتر کودک و نوجوان تئاتر آینده کشور را تغییر دهیم، اما جالب این‌جاست که ما به آن بی‌تفاوت هستیم و آموزش و پرورش تئاتر را به‌عنوان یک رسانه تأثیرگذار قبول ندارد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

هنر همواره پیوند جدی و اساسی با رشد افراد و درمان آسیب‌های اجتماعی داشته است. هنر و ادبیات همیشه توانسته به رشد هیجانی ما کمک کند و راهی باشد برای این‌که بتوانیم به کیفیت رشد خود آگاه باشیم.

در حوزه ادبیات، شعر و در حوزه هنر، تئاتر نقش به‌مراتب بیشتری دارند. هنر درمانی و به‌ویژه تئاتر درمانی می‌تواند به ما کمک کند خشم را بشناسیم و بدانیم در مواقع خاص این خشم و عصبانیت از کجا نشئت می‌گیرد و راهی برای کنترل آن به‌دست بیاوریم.

 

این موضوع البته درباره تئاتر اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. تئاتر راهی است برای ابراز هیجانات و محلی است برای ارائه نقش‌های مختلف و تماشای مسیری که بسیاری افراد از آن عبور کرده‌اند و ما می‌توانیم شاهد آن باشیم.

این مسئله در دوران کودکی اهمیت بیشتری دارد چراکه این دوران شروعی است برای رشد شخصیت افراد و آن‌چه قرار است در آینده با آن در جامعه حضور داشته باشد. همه ما تجربه تئاتر بازی کردن را در دوران کودکی خود داریم.

وقتی خاله‌بازی می‌کنیم درواقع در حال پذیرفتن نقشی هستیم که فرسنگ‌ها از آن فاصله داریم. نقشی که به ما کمک می‌کند از دنیای کودکی فاصله بگیریم و وارد دنیای بزرگسالی شویم.

 

این مسئله زمانی پر رنگ می‌شود که بدانیم کودکان ما امروز به‌واسطه توسعه فناوری از بازی‌های گروهی محروم مانده‌اند و خاطره خاله‌بازی در ذهن نسل‌های گذشته باقی مانده است.

 

ما به واسطه تجربه یک‌بار زندگی‌کردن ناگزیریم خیلی از مسیرها را تجربه نکنیم.

 

درواقع زندگی به ما این امکان را نمی‌دهد که راه‌های مختلف را برویم و بدانیم چه مسیری می‌توانست درست باشد، اما تئاتر این امکان را به ما می‌دهد که از طریق پیگیری زندگی یک قهرمان، سرنوشتی را ببینیم که همیشه برای ما مجهول بوده است.

 

دیدن زندگی قهرمان این همذات‌پنداری را در ما ایجاد می‌کند که متوجه شویم اگر ما این زندگی را انتخاب می‌کردیم چه سرنوشتی می‌توانستیم داشته باشیم.

 

ما از دیدن نقش‌های دیگران به هیجان می‌آییم و این هیجانات هر یک در زندگی ما موثر خواهند بود. حالا فرض کنید برخی از این نقش‌ها را به کودکان بسپاریم و از آن‌ها بخواهیم که تجربه زیستی دیگری را داشته باشند و در نقش دیگری برای چند ساعت، زندگی را تجربه کنند. نقشی که ممکن است آن را دوست نداشته باشند، اما می‌توانند برای چند ساعت تجربه‌اش کنند.

 

با همه این حرف‌ها اما متاسفانه امروزه و در سیستم آموزش و پرورش ما مسئله اهمیت به ادبیات و تئاتر نادیده گرفته می‌شود. این دو حوزه می‌توانند راهی برای سنجیدن مسیر زندگی و انتخاب‌های درستی که هر شخصی با آن مواجه است باشند.

 

در سیستمی که هنوز همه‌چیز آن بر اساس کنکور پیش می‌رود و تست و آزمون می‌تواند آینده افراد را تعیین کند، مشخص است که تئاتر نمی‌تواند نقش مهمی داشته باشد.

 

بچه‌ها از همان روزی که وارد مدرسه می‌شوند مدام تلاش می‌کنند درس بخوانند تا آینده که با کنکور گره خورده است را به بهترین نحو به سرانجام برسانند.

 

آن‌ها زمان چندانی ندارند که با تئاتر به رشد شخصیتی مناسبی دست پیدا کنند چون از اول کودکی، موفقیت را قبولی در کنکور می‌دانند و از طرف دیگر اردوهای دانش‌آموزی کمتر به‌سمت دیدن تئاترهای کودکان می‌رود؛ البته در این مورد پژوهشی جدی صورت نگرفته، اما شواهد نشان می‌دهد آن‌طوری که باید به تئاتر کودکان اهمیت داده نمی‌شود؛ در صورتی‌که همین نمایش‌های یک‌ساعته می‌تواند تاثیری شگرف روی کودکان داشته باشد.

در حال حاضر روش‌های متنوعی برای رشد شخصیتی بچه‌ها وجود ندارد.

 

همه‌‌چیز در حد تئوری باقی مانده است و کمتر گروهی وارد فاز عملیاتی شده‌اند.

 

در صورتی‌که اگر به‌طور جدی به موضوع هنر اهمیت داده شود، مشخص می‌شود بچه‌هایی که پیوند اساسی با این موضوعات دارند توانسته‌اند مسئولیت‌پذیرتر باشند و ذهن خود را سازماندهی کنند. به‌همین دلیل است که در کشورهای پیشرفته موضوع تئاتر کودکان همیشه مورد بحث بوده است.

 

تئاتر چه برای کودکانی که خود را درگیر آن می‌دانند و در آن شرکت می‌کنند، چه برای کودکانی که تنها تماشاگر هستند به یک اندازه می‌تواند اهمیت داشته باشد.

 

 

asemandaily.ir
  • 13
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش