سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۴:۲۸ - ۲۹ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۸۱۲
تئاتر شهر

روایت بهاره افشاری از بایکوت و آزارش پس از یک بازی سیاسی

نمایش دو دلقک و نصفی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
در نخستین روز از سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر، بهاره افشاری از شرایط سختی گفت که به گفته خودش، پس از ایفای نقشی در یک شرایط سیاسی خاص بر او واقع شد. او البته این سخنان را بر صحنه نمایشی بیان کرد که به اعتقاد روزنامه نگاران و منتقدان حاضر، خود به شدت از رویکرد سیاسی و نیز شعاری بودن رنج می‌برد.

به گزارش ایسنا، شامگاه پنجشنبه ۲۸ دی ماه سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر میزبان اجرای نمایش دو دلقک و نصفی، به نویسندگی و کارگردانی جلال تهرانی بود.

 

این نمایش یک ساعته که البته آخرین شب اجرا خود را پس از اجرای عمومی پشت سر گذاشت، همزمان با اجرا، کمپینی را هم با عنوان "من کی هستم؟" پیش برده و هر شب میهمان چهره یا شخصیت هایی بوده که خود را با روایتی، به تماشاگران معرفی کرده است. در شب اجرای جشنواره نیز میهمان سه نفر از اهالی فرهنگ و هنر بود که در ابتدا و میانه نمایش، روایت "من کی هستم؟" خویش را ارایه کردند.

 

یکی از آنها، بهاره افشاری، بازیگر تلویزیون و سینما بود که متن خود را برخلاف دو نفر دیگر، با روایت سوم شخص به جای اول شخص مفرد ارایه کرد.

 

او در این متن، از ورودش به عرصه بازیگری در ۱۹ سالگی با ایفای نقش شیطان در یک مجموعه تلویزیونی سخن گفت که باعث شناخته شدن او شد. افشاری اما مهمترین چالش شغلی اش را به چند سال بعد مربوط دانست که بیشتر به یک کابوس شبیه بوده؛ ایفای نقش در یک فیلم اکشن که به گفته او، بعدا شرایط موجود در فیلمنامه آن تغییر کرده و با تفسیر در یک شرایط سیاسی خاص در کشور، بازیگرانش به محاق رفتند.

 

این بازیگر با بیان اینکه زمانی با ایفای نقش شیطان و به دلیل شهرت حاصل از آن، از منزل نمی توانسته خارج شود، همچنین از این سخن گفت که در شرایط جدید، حتا شیشه خانه اش، به اعتراض، شکسته شده است.

 

این هنرپیشه در ادامه به برگزاری نمایشگاهی با نام "دچار" اشاره کرد که در آن تلاش داشته تا به زبان هنر، ثابت کند که او نه مقصر، بلکه قربانی بوده است.

 

افشاری با بیان اینکه در جریان برگزاری این نمایشگاه متوجه شده تمام کسانی که در عرصه هنر و غیره شهرت دارند، از شاملو و هاشمی رفسنجانی گرفته تا یاس، خواننده زیرزمینی، در معرض قضاوت هستند، تاکید کرد: اینکه من چه کسی هستم، موضوع مهمی برای همه است؛ در شرایطی که می خواهند بفهمند دیگری چه کسی است؟!

 

فرد دیگری که پیش از آغاز نمایش دو دلقک و نصفی، به روایت خود پرداخت، مسعود فروتن، از کارگردانان تلویزیونی بود. او در شرح شناختنامه خویش به این اشاره کرد که ۱۵۰ تله تئاتر را در طول ۴۵ سال حضورش در تلویزیون کار کرده که از این لحاظ، رکورددار است.

 

فروتن همچنین به این موضوع پرداخت که در ۷۰سالگی و پس از آن که تله تئاتر برای او پایان یافته، ابتدا با اجرای برنامه تلویزیونی مربوط به یادهای عمومی که به شناخته شدنش منجر شده و ایفای نقش در یک فیلم سینمایی و سپس نوشتن خاطره های خود با رعایت اصول داستان نویسی، دریچه های زیبایی به روی او باز شده است.

 

اما در اواسط اجرا، فاضل ترکمن، طنزپرداز جوان، آخرین فردی بود که با ارایه متنی طنزگونه، به معرفی خود پرداخت.

 

او در متن ادبی خود که با استقبال تماشاگران نمایش همراه بود، با نام بردن از شخصیت های بسیاری ازجمله شل سیلور استاین، گابریل گارسیا مارکز، سیمین بهبهانی، سعدی، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، ابراهیم گلستان، سیمین دانشور، صادق هدایت، علی حاتمی، اصغر فرهادی، پنه لوپه کروز، پدرو آلمادوار، میشاییل هانکه، ویرجینیا وولف، جی دی سلینجر و خوزه لوییز چیلاورت، با توضیح هایی عموما یک خطی، گفت که دوست داشته شبیه هرکدام از اینان، یا آثارشان یا لحظه هایی مربوط به آنان یا آثارشان باشد اما درنهایت فاضل ترکمن شده است.

 

در متن نمایش نیز در استفاده ای دیگر از ادبیات، از دیالوگ معروف احمد شاملو - شاعر - و پرویز شاپور - طنزپرداز - از ماجرای معروفی استفاده شده بود که شبی در جریان بارش شدیدی، شاپور به شاملو گفت، عجله نکن که به آخرین اتوبوس برسی، من می رسانمت. شاملو گفت مگر ماشین داری؟ شاپور گفت، نه اما چتر دارم.

 

با این حال، هرچند نمایش در ابتدا فرازمانی و فرامکانی جلال تهرانی، تا اواخر خود، به جز مساله رایج در تئاتر این سال‌ها، یعنی استفاده افراطی و عموما خارج از خدمت و منطق متن، از فحاشی و کاربرد عبارت‌های رکیک، از متن و بازی‌های به نسبت روانی برخوردار بود، در اواخر، به شدت سیاسی - شعاری شد.

 

در این نمایش، که برخوردی به شدت عریان با مساله سوء استفاده هایی در زمینه مدیریت کشور، ازجمله مقوله های تولید و واردات داشت، همچنین از گروه هفت نفره نوازندگان بر صحنه نیز استفاده کرده بود که از نگاه یک مخاطب می توان گفت، توجیه خاصی نداشت.

 

 

 

  • 16
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش