چند سالی است که سالنهای نمایش ما در سیطره اجرای نمایشهای لوکس با حضور چهرههای سینمایی است؛ چهرههایی که حالا برای سالن دارها حکم برگ برنده را دارند تا بتوانند با فروش بلیت از پس هزینههای بالای سالنداری برآیند. حالا دیگر وضعیت به گونهای شده است که سالن دارها به گروههای نمایشی میگویند:«اگر چهره دارید از میزان فروش درصد میگیریم و اگر ندارید، سالن را به فلان قیمت اجاره میدهیم و دیگر کاری نداریم که خوب بفروشید یا نه!»
شرایط بهگونهای رقم خورده است که کارگردانهای مطرح و توانای عرصه تئاتر کشور به این مسأله انتقاد دارند و حتی برخی از آنها اصلاً سراغ سالنهای خصوصی نمیروند؛ مسألهای که حتی سالن دارها هم به آن معترف هستند و باعث مخدوش شدن چهره تئاتر ما شده است.
پیشتر، هادی عامل، کارگردان باسابقه تئاتر، از خانه تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی گله کرده بود که هیچ کاری برای شروطی که سالنهای خصوصی برای تئاتریها میگذارند، نمیکنند و هیچ تقسیمبندی حرفهای و قانونگذاری درستی وجود ندارد. حالا مدتی است با این انتقادات مرکز هنرهای نمایشی به همراه خانه تئاتر طی جلساتی در حال تدارک آیین نامهای هستند که بتوانند این مسأله را تا حدودی حل و فصل و ساماندهی کنند.
اصغر همت، عضو هیأت مدیره و مدیرعامل سابق خانه تئاتر ازآنجا که هنوز آیین نامه به تأیید نهایی نرسیده، درباره جزئیات این آیین نامه صحبت نمیکند، اما دراین باره به «ایران» میگوید: «چهارشنبه هفته گذشته جلسهای داشتیم که بالاخره آیین نامه را به اتمام رساندیم. قرار است بازنگری دوباره شود و به مرکز هنرهای نمایشی بدهیم.
آیین نامه در حال حاضر کلی است و با جزئیاتی که بعداً پس از بازنگریها به آن اضافه میکنیم، رسانهای میشود اما شاید مرکزیترین چیزی که دراین آیین نامه آوردهایم حمایت دولت است. تئاتر بدون حمایت دولت مثل گذشته نمیتواند روی پای خود بایستد.»
او ادامه میدهد:«زمانی تئاترخصوصی میتواند شکل بگیرد که خود تئاترها به کمپانی تبدیل شوند، یعنی گروه مستقر داشته باشند و حتی به آن گروه حقوق داده شود تا قضیه فقط یکطرفه نباشد. آیین نامه به این سمت پیش میرود که مسائل دوطرفه باشد، هم طرف کارگردان و گروه اجرایی باشد و هم طرف تماشاخانهها.»
اما تا این آیین نامه نهایی شود و به یاری گروههای نمایشی بیاید، چه باید کرد؟
مجبوریم چهره داشته باشیم تا تماشاگر بیاید
شاهین چگینی، مدیر تماشاخانه مشایخی و رئیس صنف تماشاخانههای خصوصی در مورد شرط وشروط سالن دارهای خصوصی میگوید: «تئاتر درایران از الگوهای استاندارد کشورهای صاحب هنرنمایش -که مجبور نیستند از چهرههای سینما استفاده کنند- خارج شده و به این وضع دچار شده است و اکنون آسیب هایش را داریم میبینیم. من هم قبول دارم که چرا باید سالنی این شرط را بگذارد که اگر چهره داشته باشید بهصورت درصد با شما محاسبه میشود، اما مقصر نه سالن نمایش است نه گروه نمایشی. دولت باید این را کنترل کند که نمیکند و ظاهراً از این ماجرا هم ناراضی نیست.»
او یادآور میشود: «۹۰ درصد ملک سالنهای نمایشی استیجاری است و هزینهها را مجبورند از فروش بلیت نمایش به دست آورند. اگر دو ماه اجاره سالن داده نشود، تعطیل میشود. کما اینکه ما تاکنون سه الی چهار سالن را از دست دادهایم. مجبورند پیشنهاد چهره دهند تا تماشاگر عام هم به سمت این سالن ها بیاید. چیزی که قربانی شده کیفیت کار است. دیگر از تئاتر منتقد خبری نیست. این آسیب جدی است.»
او که میگوید آیین نامه را به آنها دادهاند تا نظراتشان را بدهند درباره آن معتقد است: «خیلی مشکل دارد.آیین نامه به سمتی حرکت کرده که خانه تئاتر را در سالن های خصوصی دخالت داده است. بهنظر من مفاد این آیین نامه بین مرکزهنرهای نمایشی است با انجمن صنفی تماشاخانهها. خانه تئاتر مثل خود ماست پولی ندارد که بخواهد حمایت کند. جایی که باید این قضیه را حمایت کند مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد است.»
مسئولان از نمایش های ایرانی حمایت نمیکنند
حسین علی بینوایی کارگردان تئاتر که بتازگی نمایش «اتوبوس شماره چهل» را که یک نمایشنامه ایرانی است در دست کار دارد درباره نمایشنامههای ایرانی که کمترمی توانند مجوز بگیرند و اکثر کارگردانان به سمت نمایشنامههای خارجی رو آوردهاند، میگوید:«کم توجهی مسئولان و تصمیم گیرندگان نسبت به آثار ایرانی بخصوص آثاری که مرتبط با معضلات روز نوشته میشود و مشکلاتی که برای کارگردان به وجود میآید باعث میشود او به سمت آثار نویسندههای خارجی روی آورد یااینکه آثار تاریخی و درگذشته دور را بسازد.مثلاً در سیاه بازی که اخیراً در تالار سنگلج اجرا شد، حرفهای روز را از دهان شخصیت سیاه یا شخصیتهای دیگر طنز میشنویم، که همه اینها به ناچار این کار را میکنند. مسئولان باید با سعه صدر و برنامهریزیهای دقیقتر رفتار کنند چون نمایش در طول تاریخ انعکاس حرفها و دردهای مردم بوده و هست ،ما نمیتوانیم آن را انکار کنیم.»
او در ادامه میگوید:«بخش دوم به خود ما کارگردانان نمایشی برمی گردد. مقداری ادای روشنفکری است.متأسفانه برخی دوستان ما این طرز تفکر را دارند که اگر آثار نمایشنامه نویسان بزرگ دنیا را کار کنند ممکن است وجهه بهتری را کسب کنند تا اینکه آثار ایرانی را روی صحنه ببرند. مخصوصاً آثار نویسندگانی که کمتر شناخته شده باشند.به گونهای است که برای مردم عادی که زبان تئاتر را نمیدانند ارتباط برقرار نمیشود.
مثلاً بخش زیادی از تماشاگر عادی از سالن بیرون رفتهاند فقط بهدلیل اینکه نتوانستند با کار ارتباط برقرار کنند. حتی برخی از آثار ایرانی که مربوط به دورههای گذشته است یا مربوط به برخی شخصیتهایی که فلسفی هستند برای مردم عامه سختند. اگر چه معتقدم همه نوع تئاتر از تئاتر فلسفی سنگین تا تئاتر آوانگارد یا تئاتر خیابانی باید اجرا شود. منتهی کجا؟ باید تقسیمبندی شود که این اتفاق هم دربین مسئولان ارشاد نیفتاد. مثلاً بگویند فلان سالن مخصوص تئاترهای آوانگارد و تجربی. یا در تئاتر سنگلج نمایشهایی روی صحنه میرود که مردم میفهمند، باید این تقسیمبندی دقیق برایش انجام شود. عموماً مردم تئاتر را در سالنهای تئاتر شهر میبینند. چون قدمت دارد و مرکزی است.»
بینوایی در خصوص استفاده از چهرههای سینمایی میگوید:«من هم موافقم و هم مخالف. موافقم باید از چهرههای توانمند استفاده کرد. هر چهرهای توانمند نیست، ممکن است در سینما به دلایلی موفق باشد اما در تئاتر به افراد توانمند نیاز است که بتوانند دو ساعت روی صحنه مانور دهند و این همان اتفاقی است که مردم نمیتوانند استفاده کنند.»
این کارگردان در ادامه یادآور شد:«با چهرههایی که صرفاً بخواهند گیشه را تضمین کنند موافق نیستم. متأسفانه در بعضی از سالن های خصوصی این اتفاق میافتد که مردم برای دیدن آن چهره میروند. نه برای دیدن نمایش. دیدم نمایشهای بسیار ضعیفی که صرفاً فقط به خاطر داشتن چند چهره استقبال خوبی هم از آن شده است. بااین حال خیلی ها هم وقتی از سالن بیرون آمدهاند ابراز نارضایتی کردهاند.این درد بزرگی است که مردم بعد از پایان تئاتر صف کشیده بودند و به چهرهها ۵هزار تومان میدادند تا با آنها عکس بگیرند. هنرمندان ما نباید این فضای کاذب را ایجاد کنند. این هم نقدی است که بر بعضی از ما وارد است. این مسأله هنر را به جایی میبرد که در آینده دودش به چشم همه خواهد رفت.»
او که مجبور شده است برای تمرین و اجرای نمایش جدیدش به خیلی از سالنها سر بزند، میگوید:«مسئولان هم از نمایشهای ایرانی و به روز حمایت نمیکنند. متأسفانه شاید به ۱۰ جا مراجعه کردیم تنها جایی که فعلاً از ما حمایت کرده حوزه هنری است.»
او که تمایلی برای اکران کارش در سالن خصوصی ندارد دلایلش را عنوان میکند و میگوید: «من به سالن خصوصی بهدلیل همان درصدهای چهرهها یا اجاره بالایش نمیروم. مگر چقدر درآمد دارد که مثلاً صدمیلیون باید فروش کنی و چند درصد هم به سالن بدهی تا تازه یر به یر شود. من هم سمت سالنهای خصوصی نمیروم. البته آن سالن دارها هم حق دارند چون گرداندن سالنها همه هزینه بر است. حتی اجارههای بالایی دارند.
بسیاری از سالنها هم رو به زوالند. دولت باید وضعیت نمایش و هنرمندان تئاتر را سر و سامان دهد. هر جای دنیا اگر بخواهند فرهنگ یک کشور را قضاوت کنند تا ببینند در چه جایگاهی است میبینند که تئاتر آن مملکت در چه جایگاهی قرار گرفته است و این خیلی حرف است. درتمام جاهایی که تئاترشان پیشرفت کرده دولت حمایت کرده تا جایگاه تئاترش حفظ شود و فرهنگ مردمشان بالا رود.»
مریم سادات گوشه
- 16
- 6