دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۹:۱۳ - ۰۷ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۱۷۲۲
تئاتر شهر

چرا تئاتر خیابانی تنها در ایام برگزاری جشنواره‌های تئاتری جدی گرفته می‌شود؟

تئاتر خیابانی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

به گزارش ایران، امروز جشنواره تئاتر خیابانی به ایستگاه آخر خود می‌رسد. اما گذشته از خود جشنواره و افت و خیزهای آن، جنبه‌ای از این جشنواره که در نوع  خود بسیار اهمیت دارد، اجرای خیابانی بخش قابل توجهی از این جشنواره است؛ جنبه‌ای که در جامعه ما بسیار مغفول مانده و جز برخی مناسبت‌های خاص و در حیطه‌ای بسیار محدود، تقریباً غایب است. اما تئاتر‌های خیابانی در دنیا و بخصوص کشورهای رشد یافته، روالی همیشگی است. چرا ما در ایران به معنای عام آن تئاتر خیابانی نداریم؟

آندره مالرو نویسنده شهیر فرانسوی، آشنایی افراد جامعه با هنر و در کل پدیده‌های فرهنگی را محصول یک تصادف می‌داند؛ تصادفی که می‌تواند روبه رو شدن با یک دیوارنگاره‌ای در خیابانی از شهر باشد. یا شنیدن صدای موسیقی یک نوازنده دوره گرد یا تماشا کردن یک تئاتر در یک خیابان، پارک یا مکان‌های عمومی دیگر. موضوع این گزارش اما همین مورد آخر است؛ تئاتر خیابانی یا تئاتر بیرونی و محیطی و درکل نمایش‌هایی که بیرون از سالن‌ها و تماشاخانه‌های مرسوم تئاتری اجرا می‌شود.

در ایران این گونه نمایش‌ها تقریباً فقط به ایام برگزاری جشنواره‌ها محدود می‌شود. از جشنواره‌های کوچک و مناسبتی تا جشنواره بزرگی مثل جشنواره عروسکی تهران مبارک یا جشنواره بین‌المللی فجر.برای مثال اکنون که در روزهای برگزاری هفدهمین جشنواره تئاترعروسکی هستیم در حدود پانزده اثر از شهرهای مختلف در محوطه تئاترشهر و خانه هنرمندان اجرا می‌شوند و اغلب آنها نیز با استقبال روبه رو شدند، اما این نمایش‌ها عمرشان محدود به روزهای جشنواره است و بعد از پایان جشنواره، هیچ برنامه و مکانیزمی برای تداوم اجراها در ایام دیگر نیست. این موضوع ما را برآن داشته تا به این موضوع در حوزه تئاتر بپردازیم و بررسی کنیم که چرا نمایش‌های خیابانی تنها در ایام جشنواره‌ها وجود خارجی دارند و در روزهای دیگر سال شاهد برگزاری آن نیستیم و ظرفیت‌های آن نادیده گرفته می‌شود؟

مدتی است در حوزه موسیقی، بحث برگزاری کنسرت‌های خیابانی توسط برخی از چهره‌های مطرح موسیقی داغ است و خواننده‌های مطرحی برای حضور و بهره‌مندی مردمی که به دلایل اقتصادی و معیشتی امکان تهیه بلیت و حضور در سالن های کنسرت را ندارند، پیشنهاد اجرای کنسرت های خیابانی را مطرح کرده‌اند. آیا تئاتر خیابانی هم می‌تواند برای آنهایی که به هردلیل از جمله دلایل اقتصادی و معیشتی امکان تهیه بلیت و تماشای تئاترهای صحنه‌ای را ندارند جایگزین مناسبی باشد؟ و در نهایت مشکلات و موانع اجرای این گونه نمایش‌ها برای هنرمندان چیست؟

به همین دلیل سراغ دو تن از پژوهشگران و فعالان این حوزه رفته‌ایم تا نظر آنها را پیرامون این موضوع جویا شویم. دکتر فریندخت زاهدی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «تئاتر خیابانی» در این خصوص به «ایران »گفت: «تئاتر خیابانی در شکل درست و منطقی اش تئاتر سرگرمی نیست. یک ژانر و گونه‌ای از تئاتر است که فلسفه جداگانه خود را دارد. در واقع یک تئاتری است افشاگر، سیاسی، اجتماعی و منتقد. سرگرمی به هیچ عنوان در اولویت اش نیست. در غرب هم به همین گونه است از زمان میرهولد تا امروز. مقوله‌هایی مانند جنگ، زنان، ویتنام، نژادپرستی، سرمایه‌داری و....

اگر موسیقی وارد خیابان می‌شود جهت تلطیف و آرامش مردم و شنونده‌ها است و وجه سرگرمی و فرحبخشی دارد و خیلی هم خوب است. اما موسیقی مقوله‌ای است که با تئاتر خیابانی متفاوت است. تئاتر خیابانی به هیچ عنوان وجه سرگرم‌کننده موسیقی را ندارد و نباید هم داشته باشد. این ایده خیلی خوبی است که تئاتر خیابانی هم برای قشری که به لحاظ اقتصادی امکان خرید بلیت تئاتر را ندارند یا بنا به دلایل دیگر قادر به حضور در تالارها نیستند اجرا شود، فراگیر شود و در مکان های مختلف و با طبقه‌ها و قشرهای مختلف مردم ارتباط برقرار کند. اما به هیچ عنوان با رسالت و هدف سرگرمی نباید باشد.

این موقعیت خوبی است اما با درنظر گرفتن جنبه فرهیختگی و نه لودگی و به نیت سرگرمی صرف. چرا که در تضاد با فلسفه و ذات تئاتر خیابانی خواهد بود. از قدیم هم در ایران خودمان برخی از نمایش‌های سنتی ایران مانند سیاه بازی در اماکن عمومی نیز اجرا می‌شدند. اما این نمایش‌ها هم بشدت سویه انتقادی و اجتماعی داشتند. تئاتر خیابانی پدیده مهمی است و اتفاقاً در این روزها که بیش از پیش دچار نوعی انحطاط و پسرفت فرهنگی هستیم می‌تواند خوراک فرهنگی مناسبی برای مردم باشد.»

زاهدی درمورد دلایل محدود شدن نمایش‌های خیابانی به ایام برگزاری جشنواره‌ها و فقدان اجراهای خیابانی در ایام دیگر سال نیز گفت: «آنقدر محدودیت برای مجوز هست.

مجوز از شهرداری، از مرکز هنرهای نمایشی و ارگان‌های دیگر. وقتی در شرایطی هستیم که تجمع چند نفر با برخورد و ممانعت روبه رو می‌شود شما چگونه می‌توانید توقع اجراهای خیابانی و فراگیر شدن آن در سطح شهر را داشته باشید؟ تئاتر خیابانی در فلسفه خود در تضاد صرف با مجوز گرفتن است. اما در ایران باید مجوز گرفت. با مجوز گرفتن، تئاتر خیابانی از هویت خود تهی شده و به یک چیز بی‌خاصیت تبدیل می‌شود. این بی‌خاصیت شدگی و از مفهوم و انتقاد تهی شدن، خود به خود میزان خوش بینی و استقبال مردم کوچه و خیابان را به نمایش‌ها کم می‌کند.

درصورتی که سویه انتقادی تئاتر خیابانی اتفاقاً می‌تواند علاوه بر استقبال مردم، مسئولان را متوجه ایرادها و نواقص موجود در جامعه کند تا برای رفع آن طرحی دراندازند.

آریان رضایی، نویسنده و کارگردان و سرپرست گروه مونوشورایی که تجربه زیادی را در حوزه اجرای نمایش‌های محیطی در مکان‌هایی چون خانه هنرمندان، پارک لاله، دانشگاه‌ها و.... داشته در این باره به «ایران» گفت: «اینکه چرا نمایش‌های خیابانی تنها منحصر به روزهای برگزاری جشنواره‌ها هستند، مربوط به رویکرد مدیریتی است.

مدیران از تئاتر خیابانی با کمترین امکانات و بودجه به‌عنوان یک ویترین برای جشنواره‌ها استفاده می‌کنند. چون تئاتر خیابانی شکلی بیرونی دارد و مردم را به سوی خود می‌کشاند و شور و حالی در اماکن عمومی ایجاد می‌کند و برایشان کارکردی تبلیغاتی دارد و تنها در طول برگزاری جشنواره نیز از آن استقبال می‌کنند. دلیل دیگر فقدان تئاتر خیابانی درسرتاسر سال مسائل مالی است. همان طور که می‌دانید تئاتر خیابانی بلیت فروشی ندارد. بنابراین گروه‌های تئاتری برای اجرای برنامه به کمک‌های مالی نهادهای دولتی مانند شهرداری، مرکز هنرهای نمایشی و... نیاز دارند. وقتی حمایتی صورت نگیرد طبعاً گروه‌ها نیز استقبال نمی‌کند.»

رضایی درمورد اینکه آیا تئاتر خیابانی و محیطی می‌تواند به‌عنوان گزینه‌ای برای اقشار مختلفی که امکان خرید بلیت نمایش‌های صحنه‌ای را ندارند، مطرح و به آن توجه شود، گفت: «یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های تئاتر بیرونی و تئاتر خارج از تماشاخانه نزدیک شدن به مردم و راحت بودن دسترسی آن برای اقشار مختلف مردم است. این یکی از دلایل شکل‌گیری این گونه تئاترهاست و نه تنها برای آنهایی که قادر به تهیه بلیت تئاتر صحنه‌ای نیستند، که برای همه مردم تجربه عمیق تر و تأثیرگذارتری است.

محسن بوالحسنی

  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش