سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۷:۵۴ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۸۳۶۵
تئاتر شهر

گفت‌وگو با بازیگران و کارگردان یک نمایش اجتماعی تعاملی که این روزها سروصدای زیادی در رسانه‌ها به پا کرده است

با هم از عاشقانه‌های خیابان می‌گوییم

بازیگران نمایش عاشقانه‌های خیابان,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

رشته‌های مختلف هنری در پرداختن به مسائل و معضلات اجتماعی تأثیر بسیاری دارند. تئاتر به‌عنوان رسانه‌ای زنده نسبت به دیگر هنرها اعم از سینما، موسیقی، کتاب، رادیو و تلویزیون این امکان را دارد تا با جسارت پیام خود را به مخاطب عرضه و دردها و معضلات اجتماعی را در قالب نمایش بیان کند. در همین راستا این روزها شهرام گیل‌آبادی نمایش اجتماعی تعاملی عاشقانه‌های خیابان نوشته محمد چرمشیر و بهمن عباسپور را در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می‌برد.

در این نمایش که از ۲۷خرداد‌ماه آغاز شده الهام پاوه‌نژاد، سیما تیرانداز و ژاله صامتی در نقش زنان دستفروش مترو بازی می‌کنند. این نمایش ۸۵دقیقه‌ای از بازیگری و اجرای زنده یک خواننده مرد نیز بهره می‌برد که این خواننده، رضا یزدانی است. سراغ دو نفر از بانوان هنرمند این نمایش یعنی الهام پاوه‌نژاد و ژاله صامتی رفته‌ایم و گپی کوتاه با آنها زده‌ایم. در همین صفحه می‌توانید حرف‌های شهرام گیل‌آبادی، کارگردان نمایش و رضا یزدانی، بازیگر و خواننده این کار را هم بخوانید.

به‌تازگی شاهد بیان مسائل اجتماعی جدیدی در تئاتر ایران هستیم. هنرهای نمایشی به‌ویژه تئاتر تا چه حد می‌تواند در بیان معضلات اجتماعی به‌ویژه با محوریت مسائل زنان و خانواده و آگاه‌سازی‌ مردم جامعه مؤثر واقع شود؟

پاوه‌نژاد: هنر همیشه با طرح مسائل اجتماعی همراه بوده و تئاتر هم دور از این دغدغه‌ها نبوده است. اما شاید این روزها اجرای آن شکل و سیاق متفاوتی به‌خود گرفته است. زیرا شیوه‌های جدید اجرایی نسبت به اجرای کلاسیک تأثیر بیشتری روی مخاطب می‌گذارد. طبیعتا وقتی در عصر جدید به‌ویژه در ۵سال اخیر شاهد حضور رسانه مجازی و شبکه‌های اجتماعی هستیم آثار با این شیوه‌ها بیشتر دیده می‌شوند. البته نه تئاتر بلکه هر هنری که بتواند تأثیرگذار بوده و صدایی را به گوش مخاطب برساند در این زمینه مؤثر است. قطعا تئاتر مثل هر هنر دیگری می‌تواند به اندازه‌ای در مخاطبان خود مؤثر باشد که ذهنی را مشغول و تماشاگر را درگیر کرده و او را با دغدغه ذهنی جدید از سالن بیرون بفرستد. این کار باعث می‌شود تماشاگر به موضوعی که مدنظر است فکر کند. در واقع ایجاد‌کردن این دغدغه، موفقیت یک اثر هنری را نشان می‌دهد.

صامتی: اینکه جوی به راه افتاده و فضایی فراهم شده است که دوستان هنرمند به واسطه رسالت واقعی‌شان به موضوع آسیب‌های اجتماعی بپردازند به‌نظر من خوب است. اما رسالت هنرمندان در حد آگاهی دادن است و عملا کاری برای پیشگیری و ساماندهی معضلات از دست ما ساخته نیست. یعنی دست هنرمندان در این زمینه خیلی باز نیست و نهادهای مربوطه و متولیان این موضوع باید برای پیشگیری از معضلات اقدام کنند. ما برای آگاه‌سازی‌ جامعه تلاش‌مان را خواهیم کرد اما پرده‌برداری از برخی معضلات پنهان جامعه و آگاه‌شدن یک سری از افراد کافی نیست و باید مسئولان برای درمان آن هم فکری کنند.

اشتغال برخی بانوان به‌عنوان فروشنده‌های سیار در یک دهه اخیر در شهرهای بزرگ همچون تهران رو به افزایش بوده و بیشترین و مشهودترین فعالیت آنها در ایستگاه‌ها و واگن‌های مترو است. شما به واسطه فعالیت هنری و شهرتی که دارید شاید کمتر شرایط سوارشدن در مترو و اتوبوس را داشته باشید. آیا برای اجرای این نقش شناخت کافی و نزدیک از کاراکتر زنان دستفروش داشتید؟

پاوه‌نژاد: شناخت من خیلی نزدیک نبوده اما تیم کارگردانی تحقیقات میدانی گسترده داشتند و در اختیار ما قرار دادند. به هر حال من سعی کردم چندباری در فضا قرار بگیرم اما همانطور که خودتان هم اشاره کردید خیلی گسترده و مستمر نبوده و بیشتر سعی کردم از این داده‌های تحقیقاتی گروه استفاده کنم.

صامتی: من جزو بازیگرانی هستم که زیاد از وسایل نقلیه عمومی از جمله مترو استفاده می‌کنم و خوشبختانه ارتباط نزدیکی با افراد جامعه دارم. حس و حال نقش‌هایی که بازی می‌کنم را از همین تعامل‌های اجتماعی می‌گیرم. کاراکترهایی که بازی می‌کنم همان آدم‌هایی هستند که در زندگی روزمره آنها را می‌بینم. شاید به همین علت باشد که بسیاری به من می‌گویند که بازی‌ام واقعی و رئال است. اما درباره زنان دستفروش اگر بگویم که خیلی ریز شدم و با دقت آنها را دنبال کردم راست نگفته‌ام. ما به‌عنوان بازیگر از نقش‌ها کلیتی در ذهنمان داریم اما شاخ و برگی که به نقش می‌دهیم زاییده ذهن ماست. در نمایش عاشقانه‌های خیابان، ما ۳زن، در واقع یک زن در ۳شکل هستیم و رفتارهای این ۳زن زاییده ذهن خیال‌پرداز ما به‌عنوان بازیگر است و حتما این نیست که این ۳زن وجود خارجی وجود داشته باشند.

همانطور که اشاره شد زن دستفروش کاراکتری رئال و واقعی است که مردم با آن ارتباط زیادی دارند. ایفای نقش‌های رئالیستی چقدر در جلب توجه مخاطب و ایجاد ارتباط با تماشاگر مؤثر است؟

پاوه‌نژاد: طبیعتا هر نقشی که توسط بازیگر باورپذیر اجرا شود مخاطب حرف و پیام را درک کرده و به باور می‌رسد. مهم‌ترین موضوع از نظر فنی و تکنیکی این است که شما خودتان به‌عنوان خالق اثر چیزی را که اجرا می‌کنید باور داشته و تازمانی که خودتان به این شناخت و تصویرسازی ذهنی نرسید، نمی‌توانید قطعا موفق عمل کرده و منتقل کنید.

صامتی: من چون خودم آدم رئالیستی هستم و بازی‌های رئال انجام می‌دهم خیلی موافق این نمایش هستم. شاید یک زن دستفروش مترو هرگز بلند بلند درباره عشق، شکست عشقی و یا شب‌های غم‌انگیزی که در مترو داشته حرف نزند اما ما در نگاه کلی متوجه همه اینها در این زن می‌شویم. این زن می‌تواند دستفروش مترو، فروشنده بلیت مترو یا هر زن دیگری باشد. حس غم از نگاه و تن صدای زن مشخص می‌شود. زن غمگین ته صدایش همیشه گرفتگی وجود دارد و تنها عشق است که او را نجات می‌دهد. به همین‌خاطر است که ته صدای زن‌هایی که عاشق‌اند آوای غم‌انگیز شنیده نمی‌شود. ما به‌عنوان کسانی که یک مقدار با جزئیات به آدم‌ها نگاه می‌کنیم خیلی زود تشخیص می‌دهیم که یک زنی چقدر ناامید است و چقدر امیدوار. هر ۳ما نقش این زن‌ها را به‌صورت رئال بازی می‌کنیم و امیدواریم تماشاگر از این نمایش لذت ببرد.

گویا آنطور که از عنوان نمایش پیداست، تماشاگران شاهد یک دلبستگی و ارتباط عاشقانه در خیابان یا مترو خواهند بود. از این حس و حال نمایش برایمان بگویید؟

پاوه‌نژاد: اجازه دهید از حس و حال نمایش برایتان چیزی نگویم تا قصه لو نرود. بهتر است تماشاگران بیایند و نمایش را ببینند. البته عنوان عاشقانه‌های خیابان می‌تواند به هر عشقی که در محیط ما هست اشاره داشته باشد. ربطی به زمان و مکان ندارد.

صامتی: بهتر است این سؤال را جواب ندهم تا موضوع نمایش لو نرود. (باخنده) اجازه دهید تماشاگر بیاید و این نمایش را خودش ببیند و ما به او پیش‌فرض ندهیم. اینطور برای او هم جذاب‌تر خواهد بود.

چقدر با دغدغه‌های روزمره و معیشتی این قشر آشنا هستید و نگاه شما به فعالیت این زنان چیست؟ آیا به‌عنوان آسیب اجتماعی به فعالیت آنها نگاه می‌کنید یا به‌نظر شما این شغل کاذب می‌تواند یک راه برای گریز از برخی آسیب‌ها باشد؟

پاوه‌نژاد: قطعا به‌عنوان معضل نمی‌بینم اما به‌عنوان یک موردی می‌بینم که باید برای آن چارچوب و اصولی قائل شد. به هر حال در همه کشورها دستفروشی داشته و جرم نیست. در بسیاری از موارد افراد با این شغل از انحطاط اخلاقی و مسائل انحرافی دور می‌شوند. زن و مرد هم فرقی نمی‌کند.

صامتی: واقعیت این است که نمی‌توانم بگویم که با جزئیات زندگی‌ آنها آشنا هستم. اما قطعا آدم‌هایی خوشبخت و در رفاه نیستند. در همه جای جهان پدیده خرده‌فروشی نشان از عدم‌مدیریت درست و عدم‌برنامه‌ریزی اقتصادی و اجتماعی است که موجب این ناهنجاری‌ها و این نوع تامین معیشتی می‌شود. اگر یک زن، یا یک مرد فرقی نمی‌کند، در جای دیگری شرایط اشتغال دائم و آبرومندانه داشته باشد دستفروشی نخواهد کرد. یک زن در این شرایط برای آنکه تن به بسیاری از کارها ندهد مجبور است که دستفروشی کند. ۹۰درصد آنان به اجبار این شغل را انتخاب کرده‌اند و لذتی نمی‌برند.

به‌عنوان یک هنرمند پیشنهادی برای ساماندهی فعالیت‌های زنان دستفروش دارید؟ به‌عنوان مثال استقرار آنها در گذرهای فرهنگی و هنری و بازارچه‌های داخل ایستگاه‌ها که بارها در ایستگاه تئاتر شهر شاهد آن بودیم موجب حفظ شأن و کرامت فروشنده‌ها و ایجاد فضای بصری زیباتر در سفرهای زمینی می‌شود. شما چه نظری دارید؟

پاوه‌نژاد: قطعا همینطور است. همانطور که اشاره کردید این راهکاری عالی است و به قول معروف نیکی و پرسش! ممکن است من به‌عنوان شهروند برای ساماندهی این موضوع طرح‌های زیادی به‌نظرم برسد اما طرح‌های من با ده‌ها موانع قانونی، شهروندی و اجتماعی اجرایی مواجه می‌شود. طبیعتا کسی که متولی این کار است با موانع و قوانین آن آشناست و بهتر می‌تواند طرح و راهکار ارائه دهد. من یک‌بار به‌صورت اتفاقی وسیله نداشتم و هوا خوب بود. دوست داشتم مسیر میدان ولیعصر(عج) تا تئاتر شهر را پیاده قدم بزنم. تعداد زیاد دستفروش‌ها در این مسیر برایم عجیب و حیرت‌آور بود. عجیب‌تر تعداد زیاد دستفروشی زنان و دختران جوان بود. به هر حال این شکل فعالیت در زیبایی بصری شهر هم تأثیر منفی دارد. قطعا برپایی بازارچه‌هایی با غرفه یا چادرهایی منظم به‌عنوان بازارهای فصلی یا مناسبتی و یا آخر هفته‌ای بسیار مؤثر است. اما باید منظم باشد تا آن افراد هم بتوانند برای این کار برنامه‌ریزی کنند.

صامتی: قطعا که بهتر خواهد بود و من هم موافقم. اگر مأمنی داشته باشند و بدون دردسر و دل‌آشوب به کارشان بپردازند و درآمدی باخیال آسوده داشته باشند خیلی بهتر است.

تاکنون از این زنان دستفروش خرید کرده‌اید؟ یا احیانا خاطره‌ای از دیدار با آنها دارید؟

پاوه‌نژاد: نه واقعا چیز خاصی نخریده‌ام. چندروزی که به‌خاطر اجرا بیشتر از مترو استفاده کردم بیشتر به فضای کار توجه می‌کردم و فرصت خرید فراهم نشد.

صامتی: خاطره‌ چندانی از آنها ندارم اما بعضا از آنها خرید می‌کنم. من هر وقت سوار مترو می‌شوم و این دستفروشان را می‌بینم یک سری کالاهایی می‌بینم که همیشه فکر می‌کردم باید داشته باشم و خرید می‌کنم.

پای صحبت‌های رضا یزدانی، بازیگر و نوازنده نمایش عاشقانه‌های خیابان

با دغدغه‌های اجتماعی غریبه نیستم

رضا یزدانی در عاشقانه‌های خیابان علاوه بر بازیگری، اجرای زنده موسیقی و خوانندگی هم دارد. او که خواننده تیتراژ بیش از ۲۰فیلم سینمایی و ۱۱مجموعه تلویزیونی است از تأثیر شاخه‌های مختلف هنری در بیان بهتر معضلات اجتماعی می‌گوید: «به‌نظر من نه فقط تئاتر که هر رشته هنری، خواه موسیقی و خواه سینما، فرقی نمی‌کند، می‌تواند با تعامل خوبی که با مخاطبش برقرار می‌کند پیام مشخصی را منتقل کند. استفاده از هنر برای انعکاس معضلات اجتماهی هم اتفاق خوبی است و بازتاب گسترده‌ای دارد و مردم استقبال می‌کنند. به عقیده من کار هنری خوب می‌تواند تأثیرگذاری‌ای به‌مراتب بیشتر از نوشتن یک مقاله داشته باشد. البته کارهای تحقیقاتی هم جایگاه خود را دارند و در اجرای بهتر کارهای هنری می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند».

او که صاحب ۱۰آلبوم موسیقی است از ترانه‌هایی که با موضوعات اجتماعی سروده می‌گوید: «از سال‌ها قبل دغدغه مطرح کردن معضلات اجتماعی با زبان موسیقی را داشتم و با دغدغه‌های اجتماعی غریبه نیستم. حتی تعدادی از ترانه‌هایم با نام‌های «کارتن‌خواب»، «مش‌رمضون» و «غول‌سیاه» با مضامین اجتماعی همراه است».

او گریزی هم به اجرای خود در نمایش عاشقانه‌های خیابان دارد و می‌گوید:‌« این نمایش گوشه‌ای از زندگی زنان شاغل و سرپرست خانوار در مترو را نشان می‌دهد. راستش من زیاد سوار مترو نشده‌ام و سال‌ها پیش ۳ الی ۴ بار از مترو استفاده کردم و خیلی با این کار آنها آشنا نبودم اما در جامعه زندگی می‌کنم و خارج از واگن‌های مترو و در سطح شهر دستفروش و به‌ویژه دستفروش زن بسیار دیده‌ام و خیلی هم با زندگی آنها غریبه نیستم. سرچهارراه‌ها گاهی از آنها گل، آدامس یا دستمال خریده‌ام. البته ناگفته نماند وقتی وارد این پروژه شدم دست‌اندرکاران این نمایش داده‌های تحقیقاتی خوبی در اختیار ما قرار دادند و شناخت خوبی از وضع اشتغال آنها کسب کردم. اغلب آنها به‌خاطر امنیت داخل واگن، فروشندگی در مترو را انتخاب کرده‌اند اما به عقیده من بهتر است مسئولان حمایت بیشتری از این قشر زحمتکش داشته باشند؛ مثلا استقرار آنها در مکان‌های معین و ساماندهی فعالیت‌شان به حفظ شأن و منزلت و تامین امنیت شغلی و جانی آنها می‌افزاید. من هم برای اطلاع‌رسانی در این زمینه هر کاری که از دستم ساخته باشد دریغ نمی‌کنم».

ناگفته نماند علیرضا مهدی‌زاده نوازنده ساکسیفون، میلاد عدل نوازنده گیتار الکتریک، آرش زمانیان نوازنده گیتار‌باس و محمد خرمی‌نژاد نوازنده درامز، گروه نوازندگانی هستند که یزدانی را در این اجرا همراهی می‌کنند.

شهرام گیل‌آبادی، کارگردان نمایش عاشقانه‌های خیابان از سختی‌ها و موانع پیش روی این نمایش می‌گوید: گفتن از آسیب‌های اجتماعی جرأت می‌خواهد.

نمایش عاشقانه‌های خیابان در واقع روایتی خاص از زندگی پیچیده و دشوار زنان دستفروش در خیابان‌ها و مترو است که به کارگردانی شهرام گیل‌آبادی به صحنه می‌رود. او که مدیرعامل خانه تئاتر هم هست چندی پیش نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» را که اثری درباره بحران کارتن‌خواب‌ها در ایران بود روی صحنه برده بود که با استقبال خوب اهالی هنر روبه‌رو شد. حالا او با عاشقانه‌های خیابان به حوزه مشکلات اجتماعی زنان به‌ویژه زنان سرپرست خانوار ورود پیدا کرده و حرف‌هایی برای گفتن دارد با او گفت‌وگویی کوتاه کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

اجرای نمایش‌هایی با موضوعات روز جامعه از جمله کودک‌آزاری، زنان خیابانی و تکدی‌گری تا چه حدی می‌تواند به آگاه‌سازی‌ جامعه و حل معضلات آن کمک کند؟  از اثرگذاری این هنر نمایشی در انتقال مفاهیم آسیب‌های اجتماعی بیشتر برایمان بگویید.

بحث آسیب‌های اجتماعی پیچیدگی خاص خود را دارد و پرداختن به آنها بحث ساده‌ای نیست و نیاز به خبرگی دارد. با ورود غیرحرفه‌ای به این موضوع جز وارد کردن لطمه به آثار دراماتیک و نیز فضای اجتماعی چیزی عاید نمی‌شود اما اگر با پژوهش و با رسیدن به یک عمق معنایی مناسب آثار اجتماعی خلق شوند می‌توانند به توسعه و برنامه‌ریزی اجتماعی کمک جدی کنند. در زمینه تئاتر هم باید عرض کنم در واقع تئاتر توانایی پرداختن به موضوعات و حتی آسیب‌های اجتماعی در عمق مناسب خود و آموزش جامعه را دارد. به‌گونه‌ای که تماشاگر خود را آگاه کرده و موجب تغییر رفتار در او شده  یا اینکه تماشاگر را به یک اقناع برساند؛ اقناعی که نسبت به فضای اجتماعی اعتمادی ایجاد کند و تماشاگر را برای تغییرات اجتماعی کنشگر کند. اما بستگی دارد این توانایی با نگاهی آگاهانه، فهیم و تعقلی جوری رقم بخورد که از فضای اجتماعی و توانمندی تئاتر هم بهره گرفته و بتواند توسعه فکری را هم در تماشاگر به‌وجود بیاورد‌؛ برای مثال یک سال کار تحقیقاتی روی نمایش عاشقانه‌های خیابان صورت گرفته است. با ۸۷ زن دستفروش مترو گفت‌وگو کرده‌ایم. یکی از موضوعات قابل‌توجهی که به‌دست آوردیم این بود که احساس امنیت این زنان در دستفروشی در مترو بیشتر از خیابان بود. بیشتر این زنان سرپرست خانوار هستند و فقر باعث از هم پاشیده شدن زندگی آنها شده است، ۶۲درصد از آنها فرزند دارند که بعد از خروج از خانه نمی‌دانند چه کاری باید برای آنان بکنند و قفل کردن در خانه نیز مشکلات بسیاری را برای آنها ایجاد کرده است. بعضی از این افراد با بازیگران ما تعامل داشتند؛ از این‌رو بازیگران ما در اوج دریافت احساس به ایفای نقش می‌پردازند.

شما تجربه موفقی در پرداختن به آسیب‌های اجتماعی در حوزه هنرهای نمایشی دارید. دلیل خاصی داشت که این بار از میان ده‌ها مسئله اجتماعی جدید به مسائل زنان و خانواده پرداخته‌اید؟

خانواده در تفکر ایرانی یکی از اصولی‌ترین ساختارهای اجتماعی است که باید به آن توجه جدی شود. بی‌توجهی به خانواده به‌دنبال خود آسیب اجتماعی دارد و مسیر غلطی برای همه افراد جامعه ایجاد می‌کند. پس موضوع زن و توسعه فکری زن می‌تواند از مسیر خانواده عبور کند و زنان ایرانی معمولا در نگاهی که به آنها می‌شود عمود خیمه خانواده‌اند. پس اگر به زن و به خانواده در خلق آثار هنری توجه لازم شود این ارزشگذاری می‌تواند در جامعه ایرانی به برجستگی موضوع کمک کند. تئاتر می‌تواند این برجستگی را به‌وجود بیاورد. این موضوع جای سرمایه‌گذاری و حمایت جدی از سوی مسئولان را دارد. دستگاه‌های مختلف می‌توانند به جای کارهای بی‌اثر یا کم‌اثر، در این تیپ کارها برای زن برنامه‌ریزی جدی داشته باشند.

کمی از نمایش عاشقانه‌های خیابان برایمان بگویید.

عاشقانه‌های خیابان یک درام اجتماعی و عاشقانه است که در بستر عشق، علاقه و دوست داشتن بسیاری از معضلات اجتماعی را مطرح می‌کند. این قصه به تماشاگر خود هشدار می‌دهد که بی‌توجهی به زنان و کودکان و بی‌پناهی آنها می‌تواند برای جامعه ایرانی آسیب‌های جبران‌ناپذیر  داشته باشد. همچنین در این اجرا که با مشارکت تماشاگران و بازیگران و به شیوهای تعاملی تقدیم می‌شود، سعی شده از قراردادهای رایج تئاتر فاصله گرفته و در تعاملی سازنده بین مخاطب و اجرا، نمایش را به اثری به یادماندنی برای مخاطب تبدیل کند.

اجرای این نمایش با انتقاداتی چون بحث سیاه‌نمایی مشکلات همراه شد. اگر تمایل دارید از این انتقادها بگویید؟

انتقاداتی درخصوص اجرای این نمایش و بیان آسیب‌های اجتماعی حتی از سوی شماری از رسانه‌ها مطرح شد. اما ما دلسرد نشدیم. خوشبختانه با استقبال خوب تماشاگران بلیت‌های ۳اجرای نخست نمایش قبل از شروع اجرا به پایان رسید و ما همچنان شاهد این استقبال خوب تماشاگران هستیم و این نشانگر این است که راه را درست آمده‌ایم. به عقیده من وقت آن رسیده که قلم به سمت مردم حرکت کند و صدای مردم بی‌صدا شود؛ حذف کردن و صحبت نکردن راجع به آسیب‌های اجتماعی کمکی نمی‌کند. هر کس هر جور دوست دارد عمل کند اما من حاضر نیستم از کار خودم عقب‌نشینی کنم. پایمردی این است که آسیب اجتماعی را حذف نکنیم بلکه دنبال درمان آن باشیم. این نمایش می‌خواهد آسیب‌های اجتماعی نادیده گرفته نشود. پرداختن به آسیب‌های اجتماعی سیاه‌نمایی نیست؛ عاشقانه‌های خیابان واقعیت جامعه ماست و ما باید به سمت حل معضلات برویم. آن وقت است که می‌توانیم به زندگی در شهر افتخار کنیم.

صامتی: من جزو بازیگرانی هستم که زیاد از وسایل نقلیه عمومی از جمله مترو استفاده می‌کنم و خوشبختانه ارتباط نزدیکی با افراد جامعه دارم.

پاوه‌نژاد: هنر همیشه با طرح مسائل اجتماعی همراه بوده و تئاتر هم دور از این دغدغه‌ها نبوده است. اما شاید این روزها اجرای آن شکل و سیاق متفاوتی به‌خود گرفته است.

newspaper.hamshahri.org
  • 16
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش