پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
۱۱:۱۰ - ۰۹ تير ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۴۱۰۴۹
رادیو و تلویزیون

بالاخره اسم پدر پسر شجاع معلوم شد! / چیزهای مهمی که درباره «پسر شجاع» نمی‌دانید

پسرشجاع, پدر پسر شجاع
 کارتون‌های بسیاری در دهه شصت از تلویزیون پخش می‌شدند که یکی از آن‌ها «پسر شجاع» نام داشت. 

به گزارش همشهری آنلاین، دهه شصت دوران بی‌تکراری است. پای جعبه جادو تازه به خانه‌ها باز شده بود و پخش برنامه‌های کودک برای کودکان جایگاه ویژه‌ای داشت. هرچند که تلویزیون‌ها اغلب سیاه و سفید بودند و زمان برنامه‌های کودک کم. اما هنوز طعم و مزه لذت بخش این کارتون‌ها زیر دندان کودکان دهه شصتی هست. 

از جمله این کارتون‌ها که هنوز هم گاهی اوقات از تلویزیون پخش می‌شود، «پسر شجاع» است. داستان یک سگ آبی که با دوستان خود در یک دهکده زندگی می‌کند. 

باز هم پای چشم بادامی‌ها درمیان است

این انیمیشن دو بعدی در سال ۱۹۷۳ میلادی اواخر دهه چهل شمسی در استودیو Knack ساخته شد و تا پایش به ایران باز شود، چند سالی طول کشید. جالب اینجاست که این کارتون نام اصلی‌اش دون چوک مونوگاتاری است و اولین‌بار در سال ۱۹۷۵ از کانال ۱۲توکیو پخش شد و تا پایش به ایران برسد چند سالی از تولدش گذشته بود و اوایل دهه۶۰ بالاخره روی آنتن رفت. این کارتون ۲۶ قسمت داشت که هرکدام ۴۰ دقیقه زمان داشت اما از آنجایی که تلویزیون ما هیچ‌وقت قسمت‌های ۴۰ دقیقه‌ای پخش نمی‌کرد تقریبا هر اپیزود آن با ممیزی در دو قسمت به مدت یک ربع از تلویزیون پخش می‌شد. 

بالاخره اسم پدر پسر شجاع چه بود؟ 

طراحی اولیه شخصیت‌های کارتون پسر شجاع در بهار ۱۹۷۳ شکل گرفت و در نهایت پدر و پسر که شخصیت‌های اصلی کار بودند، طراحی شدند. پسر «دان چاک» و پدر چاک «دون ارسطو» نام‌گذاری شدند. برای کارتون هم نام «دوستان جنگلی زاوازاوا» انتخاب شد. در جنگل زواواوا که همان صحنه است، اتفاقات و حوادث مختلفی رخ می‌دهد و داستان‌های زیادی وجود دارد که چاک و دوستانش آن‌ها را حل می‌کنند. 

پسر شجاع و پدرش در کنار رودخانه جابجاب در مرکز جنگل زاواوا زندگی می‌کنند. در نسخه ژاپنی خرس مهربون دایگو نام دارد. خانم کوچولو اسمش لارا است. یک خرگوش هم بود که نامش میمی است. اسم شیپورچی هم ترومپت نام دارد که احتمالا نام فارسی او هم برگرفته از همین موضوع است. روباه اسمش کانتور است و خرس قهوه‌ای هم clapperboard نام دارد. 

پسرشجاع, پدر پسر شجاع

جهانگردی پسر شجاع پیش از ورود به ایران

نام «پسر شجاع» را ایرانی‌ها روی این کارتون گذاشتند و شخصیت اصلی آن که یک سگ آبی بود گذاشتند. اما جالب است بدانید که این انیمه پیش از ورود به ایران و در دهه ۸۰ میلادی در کشورهای عربی هم پخش شده بود و آنجا هم حسابی گرفته بود. البته آن‌ها این کارتون را با دوبله و اسم «سنان» روانه آنتن تلویزیون‌هایشان کردند. 

این انیمیشن برای اولین بار در خاورمیانه در سال ۱۹۸۲ از تلویزیون عراق و سپس در تلویزیون کویت و الجزایر در سال ۱۹۸۴ پخش شد. 

شاید جالب باشد که بدانید، در دوبله عربی هم اسامی شخصیت‌ها کاملا تغییر یافته بود و در نسخه عربی نام پسر شجاع سنان نام داشت. پدر او رحمان نام دارد. به پزشک دهکده نعمان می‌گویند و خانم کوچولو نامش لالا است. برای خرس مهربون نام بنان را انتخاب کرده‌اند و شیپورچی نامش زبور است. روباه کوسه روباه و خرس قهوه‌ای فورفور نام دارد. 

نام فرانسوی پسر شجاع و خانم کوچولو

پسر شجاع حتی در کانادا هم شهرت دارد و به زبان فرانسوی و با نام «بیور کوچولو» روانه آنتن شده است. این نمایش همچنین به زبان فرانسوی در کبک کانادا توسط Radio-Canada در دهه ۱۹۷۰ پخش شد. 

از نکات قابل توجه این است که همان طور که در ایران نام پسر شجاع برای این سگ آبی انتخاب شده، در فرانسه هم نام‌های متفاوتی برای شخصیت‌های این انیمیشن انتخاب شده است. 

به عنوان مثال نام جنگلی که آن‌ها در آن زندگی می‌کنند، کلرفونتین نام دارد و به پسر شجاع، بیور کوچولو می‌گویند. نام خرس مهربون که دوست صمیمی پسر شجاع بود نیز، نانورس است. خانم کوچولو همبازی پسر شجاع و خرس مهربون نیز لی لی نام دارد. 

همه کسانی که این کارتون را دیده‌اند می‌دانند که پسر شجاع یک پدر داشت که بیشتر اوقات خود را در خانه سپری می‌کرد. او اغلب پیپ می‌کشید، کتاب می‌خواند و به علوم طبیعی و نقاشی روی بوم علاقه‌مند بود. پدر پسر شجاع همسر خود را سال‌ها قبل از دست داده بود و به تنهایی فرزندش را بزرگ می‌کرد. 

جالب اینجاست که در دوبله فرانسوی هم این شخصیت که در نسخه ژاپنی دون ارسطو نام دارد، اسم خاصی ندارد و به نام آقای بیور شناخته می‌شود. البته مادر خرس مهربون هم با نام مادر نانورس و مادر خانم کوچولو هم با نام مادر لی لی شناخته می‌شوند. دکتر بز هم پزشک دهکده بود که در نسخه غیرفارسی با نام دکتر بوک شناخته می‌شود و ۷۰ سال سن دارد. 

بدمن‌هایی به نام‌های شیپورچی، خرس قهوه‌ای و روباه

اما همان طور که می‌دانید محوریت قصه پسر شجاع داستان‌هایی بود که در جنگل می‌گذشت و دردسرهایی که یک گرگ، روباه و خرس برای او ایجاد می‌کردند. ما در نسخه فارسی آن‌ها را به نام‌های شیپورچی، روباه و خرس قهوه‌ای می‌شناختیم. 

اما جالب است که بدانیم در دوبله فرانسوی نام شیپورچی، گرو است. او باهوش‌ترین عضو این گروه است و اغلب ایده‌هایی برای خنثی کردن نقشه‌های بیور کوچولو یا اخاذی غذا از ساکنان جنگل کلرفونتین یا حتی ایجاد اختلاف به منظور از بین بردن رقیبش مطرح می‌کند. 

بد نیست بدانیم که خرس قهوه‌ای هم که در کارتون می‌بینیم، اصلا خرس نیست! او یک گورکن است که لوردود نام دارد و خدمتکار گرو یا همان شیپورچی است. اسم روباه هم فاینود است. 

موسیقی متن جذاب این کارتون ساخته هیروشی یامازاکی بود که البته ترانه روی تیتراژش برای پخش از تلویزیون حذف شد. 

پسرشجاع, پدر پسر شجاع

دوبله‌ای که به سریال جان داد

این سریال را غلامعلی افشاریه در اوایل دهه شصت خورشیدی برای شبکه اول سیما دوبله کرد. 

صداپیشگان نقش پسرشجاع، نادره سالاری و مهوش افشاری بودند. ناهید امیریان به جای خرس مهربون و مهین برزویی به جای خانم کوچولو صحبت می‌کردند. از بین دوبلورها صدای پرویز نارنجی‌ها برای نقش دکتر (بز)، اصغر افضلی برای نقش روباه و جواد پزشکیان برای نقش خرس قهوه‌ای مشهور شدند. 

افشاری: برای دوبله پسر شجاع حالت فکم را تغییر می‌دادم

مهوش افشاری در گفت و گویی درباره دوبله کارتون پسر شجاع گفته است: من اول خرس مهربون را می‌گفتم و بعد از آن‌که برای خانم سالارپور سفری پیش آمد، دوبله پسر شجاع را هم بعد از چند جلسه اول به عهده گرفتم. به همین دلیل آن پدر گفتن معروف را هم در همان قسمت‌های اول خانم سالارپور عنوان کرده بود و در ادامه من سعی کردم آن را طوری پیش ببرم که کسی متوجه تغییر صدای او نشود. به همین خاطر همان تیپ را ادامه دادم. آن‌موقع‌ها ما سعی می‌کردیم برای هر شخصیتی تیپ ویژه‌ای بسازیم، موضوعی که همیشه به بچه‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنم، توصیه می‌کنم. مثلا ما برای نقش خرگوش یا همان خرس‌ها و پسر شجاع حالت فک‌مان را تغییر می‌دادیم و دندان‌های‌مان را جلوتر می‌آوردیم. همین باعث می‌شد که آن فرم پدر گفتن شکل بگیرد و برای خیلی‌ها جالب باشد. در زمان صداپیشگی این شخصیت و برخی دیگر از کارها، آن‌قدر تیپ ویژه‌ای برای آن ساخته بودم که اغلب مردم با صدای عادی هم نمی‌توانستند حدس بزنند که من مثلا پسر شجاع هستم. ما شنبه‌ها برای این مجموعه کار می‌کردیم و به یاد دارم که آقای افشار مدیر دوبلاژ بودند. از آن جا که تعداد زیادی در استودیو جمع می‌شدیم یادم است که فضای شادی داشتیم و خیلی شوخی می‌کردیم و خوش‌حال بودیم. همین پشت صحنه و حس و حال خوبی که وجود داشت هم باعث می‌شد که هر کس نقشش را با بیشترین انرژی ایفا کند. 

تورج نصر: شیطنت‌های شیپورچی همچنان ادامه دارد

به گزارش ایرنا، تورج نصر دوبلور شیپورچی نیز در مصاحبه‌ای راجع به دوبله کارتون پسر شجاع عنوان کرده است: اگر بخواهم برای شیپورچی اسم بگذارم به آن تورج نصر می‌گفتم، چون او بچگی من است. زمانی که بیشتر از پنج بار مدرسه عوض کردم و هر بار با مادرم پرونده به دست به دنبال جای تازه‌ای بودیم. این شیطنت‌ها همچنان ادامه دارد، برای همین اغلب نقش‌های پرشیطنت به من پیشنهاد داده می‌شود. در مورد این مجموعه خاطرات زیادی وجود دارد که در آن لحظه خیلی جالب بود، اما با گذر زمان قدیمی شده و تعریفش لطف چندانی ندارد. با این حال به گفته او فضای شاد پشت صحنه باعث می‌شد تا گذشت زمان را حس نکنند و این اتفاقی بود که در کمتر کاری رخ می‌داد.

  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش