به گزارش خبرآنلاین، رانت آنتن چه آن زمان که علیعسگری با لباس گلادیاتوری بر جلد مجلهی صدا و سیما نشسته بود و چه حالا که امورات سازمان به مدیران جوانتر و تندروتر رسیده، همواره نمادی بوده است از استانداردهای دوگانه. استانداردهایی که گاه آنتن را برای تخریب دولت ناهمسو مباح میداند و زمانهی دیگری آنتن را جز به کام دولت مستقر، حرام؛ گاه دستان مجریان و عوامل را برای نواختن برخی باز میگذارد و گاه جز برای نوازش برخی دیگر، دست از روی دست بر نمیدارد؛ اما اینک سازمان با چالش بزرگی روبرو شده و در شرایط بحران کنونی و در مناسبات تازهاش با برنامهسازان و شرکای سابق به نقطهای رسیده که دیگر نمیتواند بسان قبل راهیِ آنتنشان کند. نمونهاش همین برنامه ساخته شده دورهمی که به روایت تهیهکنندهاش هزینهاش تمام و کمال پرداخت شده و با مواضع مهران مدیری در میانهی حوادث اخیر به بازی دو سر باخت برای تلویزیون تبدیل شده است.
پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما در آخرین اظهارنظرش در واکنش به عدم پخش برنامه دورهمی گفته «برنامههایی که برای آنها هزینه میکنیم باید متناسب با ذائقه جامعه، نیازها و اولویتهای فرهنگی و اجتماعی مخاطبین باشد، هرگاه برنامهای از این شکل و زاویه خارج شود، طبیعتاً مورد استقبال و علاقه مخاطبین ما واقع نمیشود و ما هم از آنها استفاده نمیکنیم». این گفته پیمان جبلی در حاشیه حضورش در کمیسیون امنیت ملی مجلس بازتابی از همان دوگانههای صداوسیماست. مجریانی که در دولت پیش، پیشقراولان حملهی طنز و جدی به دولت ناهمسو بودند و پیکانهایشان را به سیبلهای مشخص و معلوم میزدند، مطابق با ذائقه مخاطب و جامعه! برنامه میساختند اما حالا با برآمدن دولتی همسو با مدیران سازمان باید روزه سکوت گرفته و لب فروببندند؛ نقد جدی که هیچ، جمله نغزی به طنز و کنایه نیز نباید به زبان بیاورند. صدالبته که این سکوت به احترام ذائقه مخاطبان و جامعه! رقم میخورد. امری پایینتر از استاندارد و بیشتر شبیه به لفاظی و لجبازی سیاسی.
دوگانههای مهران مدیری
پس از آنکه مدیری در اعتراض به حوادث اخیر خواهان عدم پخش سری جدید «دورهمی» شد واکنشهای متعددی از دو طرف برانگیخت و عدهای نیز او را همچون مدیران سابقش سرگردان در میان استانداردهای دوگانه میدیدند. مردی که پست عدم پخش برنامه دورهمیاش را کمتر از چهار هفته از اینستاگرام برداشت و معلوم نشد بر کدام باور چنین پستی منتشر کرد و بر کدام ایمان آن را حذف.
مدیری بارها در میانه خطها بازی کرده است، سوگیریهایی که هیچ کدام سطحی بالاتر از طنز تلخ و مایوس نداشتهاند. حتی در موضعگیری اخیرش نیز موجی یکدست نساخت. بسیاری از رسانهها و کاربران فضای مجازی و مردم او را فرصتطلبی دانستند که کنشی موقت و ناپایدار و آشفته داشته است. او قبل از این نیز نکاتی گفته بود که به این قضاوت صحه میگذاشت، به عنوان مثال مدیری در پاسخ به رضا رشیدپور که پرسید: «چرا از بین همه نهادها فقط از دولت (دولت روحانی) انتقاد میکنید؟»گفت: «مگر میشود از فلان نهاد انتقاد کرد؟ به غیر از دولت که از جای دیگری نمیگذارند، انتقاد کنیم.» و طرفه آنکه بعد از روی کار آمدن دولت جدید برنامه هایش کاملا فضای غیر انتقادی یافت.
مجری گرانقدر دیروز، مرد دنیا دوست امروز
مهران مدیری که زمانی هم کارشناس امور خارجه بود - میتوانست درباره دیپلماسی نظر دهد و به وزرای دولتی امر کند که کی حرف بزنند و کی در خانه شان بتمرگند- و هم کارشناس محیطزیست و آبوهوا و صنعت و کشاورزی، یکشبه قمارباز لایعقلی شد که ذائقهی مخاطب و جامعه او را پس زده است. او که بهترین زمان پخش کنداکتور را داشت و هر رپرتاژ آگهی را میتوانست بجای الگوی فرهنگی جا بزند اینک جایی در کنداکتور نداشته و به دنبال جایگزین او میگردند. مجریای که یک روزی خبرگزاری تسنیم در ستایش طنزش گفته بود: «برنامه اخیر دورهمی با ســخنانی در مورد مدیرانی که سازشکار هســتند و به سبب فسادی که برخــی از آنان دارنــد و دل و جرات خود را از دســت دادهاند، همــراه بود.» این روزها پول دوستی است که فقط با دریافت ۳۰ میلیارد تومان پول آرامش ذهنی میگیرد.
فارس در گزارشی مدعی شده است: «یکی از همین سلبریتیها که درآمد میلیاردی از مجریگری در تلویزیون دارد، در ماههای اخیر بخش اعظمی از دارایی و اموال خود را در شرطبندی و قمار! از دست داده است. گفته شده که وی از گذشته مشهور به «پولدوستی» بود، به طوریکه برای اجرای برخی برنامهها با تهیهکنندگان شرط میگذاشت که باید حداقل مبلغ ۳۰ میلیارد تومان در حساب شخصیاش باشد تا با آرامش ذهنی بتواند برنامه اجرا کند. بهرغم این مسئله اما در ماههای اخیر، او درگیر باندهای قمار و شرطبندی شده و به صورت متوالی بخش زیادی از دارایی خود را از دست داده تا حدی که مجبور شده است برخی از اموال خود را که روی آن شرط بسته و قمار کرده بود، بفروشد.»
کیهان دیگر روزنامه اصولگرای با تشبیه مهران مدیری به هیتلر نوشت: «مرگ امثال مهسا امینی و حتی کل جوانان و نوجوانان کشور و نابودی آینده آنها فرقی برای علی کریمی و مهران مدیری و سایر سلبریتیها ندارد آنهایی که مال و ثروت خود را برداشته و ماهها قبل از این برنامهریزی برای این اغتشاشات در خاک بیگانه و دشمن خلیجفارس جا خوش کردهاند و به خیال خود هیچ تهدیدی برایش فرقی ندارد و با خیال راحت همچون تصویر هیتلر فقط دست خود را به نشانه حمله جلو میبرند و میگویند کف خیابان بمانید و به آشوب ادامه دهید! اما چرا؟»
روزنامه وطن امروز سر دیگر این طیف از روزنامههای اصولگرا که سال ۹۸ بازگشت مهران مدیری در شب یلدا را ستود و تیتر زده بود: «سوختگی از تهران تا واشنگتن»، علت حمله روزنامههای همسو با دولت و اصلاحطلب به مهران مدیری را اینگونه روایت کرد: «ماجرا از آنجا آغاز شد که مهران مدیری پس از بازگشت با سری جدید «دورهمی» به آنتن تلویزیون در شب یلدای امسال، دست به انتقاد از عملکرد بشدت ضعیف دولت (روحانی) در حوزه اقتصادی زد. تیزترین وجه انتقادی صحبتهای مدیری در این برنامه مربوط به موضوع اعلام نرخ جدید بنزین و سخنان رئیسجمهور بود که اعلام کرده بود خودش هم از این تصمیم بیخبر بوده است. او البته در گپ و گفت با میهمانانش با جسارت درباره موضوع سلبریتیها، مباحث مالیاتی آنها و حدود اظهارنظر آنها همسخن گفت.»
وطن امروز اما این روزها آلزایمر گرفته و علیه منتقد محبوب روزهای پیشین خود تیتر میزند: «اعتراض با دهان پر» و توئیت های علیرضا قزوه، مدیرکل دفتر موسیقی صداوسیما را باز نشر میکند که: «آخرین دریافتی آقای برره یک روز قبل نطق تاریخیاش، ۳۰ میلیارد تومان از صداوسیما بوده؛ بعضیها از روی شکم سیری چه نطقهایی میکنند». «طرف آنقدر از همین صداوسیما خورده که افعی شده، حالا درآمده که من با صداوسیما همکاری نمیکنم. تو گوشت و پوست و استخوانت از صداوسیماست. اگه صداوسیما نبود تو الان در برره پایین باید نخود میخوردی و بز میچراندی»!.
این روزنامه در آخر همین خبر می نویسد: «لازم به ذکر است مبلغ افشا شده از سوی آقای قزوه جدا از مبالغی است که خود مدیری با اسپانسرها به توافق رسیده است».
در میانه هیاهوی جریان رسانهای اصولگرا که همسو با صداوسیما به مجری سابق خود تاختند، پرسش احمد مازنی، رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس که با سایت دیدهبان مطرح کرده بود، بیپاسخ ماند، او گفته بود: «الآن هم بعضی مجریها که در شبکههای جمهوری اسلامی حضور فعالی دارند بهمحض اینکه دو کلمه گفتند اعتراض و انتقاد داریم، بلافاصله گفتند تو پول گرفتی، قمارباز هستی و... اگر واقعاً قمارباز بود، دزد بود، پول زیادی میگرفت، خلاف میکرد و شما میدانستید و نمیگفتید خائن هستید.»
مهران مدیری قمارباز معرفی شده که علاقهاش به بازی پوکر او را نابود کرده است، بازیای که نیم آن را بلوف زدن میسازد نیم دیگرش را کارت و انتخابهای در دست. او این سر میز نشسته است و مشوقان دیروز و مخربان امروزش سوی دیگر میز، حالا باید پرسید رقمی که او برده چقدر است؟ او برای یک سری از مجموعه دورهمی ۳۰ میلیارد تومان گرفته است اما دورهمی سالهاست که پخش میشود و اگر این برنامه را به مسابقاتی که برگزار کرده هم گره بزنیم، این رقم سرسامآور خواهد شد، شاید اگر ۶ مجموعه دورهمی که پیشتر نیز رقم قراردادش بحث برانگیز بود، جمع بزنیم، بازنده این قمار را مهران مدیری نمیبینیم. او فقط بلوف بازی را زده است اما آن سوی میز هم بلوف زدهاند، بازنده کسی است که پول هنگفتی را بدون حساب درآمدهای اسپانسر پرداخت کرده و امروز جایگزینی برای مجریِ خود محبوب کرده ندارد.
قمار را آن سو انجام داد که هم رانت آنتن داد و هم آنتناش خالی ماند، به نظر قمارباز بازنده آن است که اعتبار رسانهای ملی! را خرج جانبداری و تخریب دیگران در استندآپها کرد و حالا باید همان کمدینها و همکاران سابق را محاکمه کند.
دوگانهای که مهران مدیری به مدیران جریان تندروی رسانهای تحمیل کرد بسیاری را به یاد دیالوگ فیلم اصغر فرهادی انداخت که گفته بود: «نمیشه تا آخر عمر یه پات اینور جوب باشه یه پات اونور جوب! بالاخره یه جا جوب گشاد میشه!»
- 18
- 2