به گزارش دیدهبان ایران، صداوسیما در هفته های اخیر با پخش سریال "آزادی مشروط" از شبکه یک، تلاش کرد مخاطب گریزان خود را پای تلویزیون نشانده و کام تلخش را با شوخی های نخ نما شده و دست چندم شیرین نماید! شبکه یک و ساعت ده برای بسیاری از مخاطبان این رسانه، یادآور آثار فاخری همچون "در چشم باد" اثر مسعود جعفری جوزانی است که این روزها برای چندمین بار از شبکه آی فیلم درحال پخش است. اگر بخواهیم به تولیدات پربیننده تلویزیون اشاره ای گذرا داشته باشیم کیف انگلیسی، مختارنامه، یوسف پیامبر، مدار صفر درجه، پایتخت و ... در زمره آثار پربیننده ای بوده اند که در روزگاری نه چندان دور از این شبکه پخش شده اند، تولیداتی که در زمان خود رضایت مخاطب را فراهم آورده و حتی در بازپخش نیز مورد استقبال قرار گرفتند.
پخش سریال آزادی مشروط که به لحاظ ساختار و محتوا، فرسنگها از سریالهای الف ویژه سیما فاصله دارد و حتی به اندازه یک سریال متوسط هم در جذب مخاطب موفق نبوده است، این سوال را برای مخاطب ایجاد کرده است که آزادی مشروط براساس کدام متر و معیار برای پخش در یکی کنداکتورهای جاافتاده شبانه سریالهای تلویزیونی انتخاب شده است؟ مجموعه ای که در قالب طنز به خورد مخاطب داده شده است اما دریغ از یک کمدین شناخته شده یا یک سکانس و دیالوگ ماندگار که بیننده را به وجد آورده و در حافظه اش ماندگار شود.
مسعود ده نمکی که معمولا با سه گانه اخراجیها نزد "مخاطب عام" شناخته می شود، در تلاشی ناموفق برای خلق سریالی پرمخاطب با ساخت "آزادی مشروط"، اثر کم ارزش دیگری به کارنامه خود و صداوسیما افزوده است. عبور از خط قرمزها در اخراجیها که از جمله دلایل موفقیت این فیلم در گیشه بوده است، مدتهاست که به واسطه تغییر ذائقه مخاطب، اثرگذاری خود را از دست داده است و در نبود این عنصر تاثیرگذار، شوخی های متوالی دم دستی توسط مجموعه ای از کاراکترهای همیشگی شامل مردم ساده اندیش، روحانی دلسوز، بسیجی آگاه، دانشجوی فریب خورده و... به اصلی ترین ویژگی آثار ده نمکی بدل شده است. اگر به تمام کلیشه های رایج، شعارهای مشهور ایام جنگ و موسیقی مورد علاقه کارگردان را اضافه کنیم، با با چشمان کاملا بسته هم می توان حدس زد که مخاطب با اثری از مسعود ده نمکی بر صفحه تلویزیون یا پرده سینما روبروست.
"آزادی مشروط" با موضوع کرونا و توصیه مکرر به استفاده از ماسک و الکل، بیش از آنکه موجب خنده مخاطب شود، یادآور پیکهای مرگبار کرونایی در نبود واکسن است، ایام تلخی که به لطف مسئولین هرگز فراموش نخواهد شد. ده نمکی "آزادی مشروط" را مانیفست کارهای خود می داند و به گفته خود ترجیح میدهد فعلا با مدیوم تلویزیون حرفهایش را بزند چراکه برای زدن حرفهایی از این جنس بستر تلویزیون را بهتر دیده است. او با علم به این مساله که کف مخاطب تلویزیون در بهترین حالت برابر با سقف مخاطب سینماست از دویست و چهل بازیگر "تازه کار" و "پیشکسوت" برای جذب مخاطب در آزادی مشروط بهره برده است. چهره هایی که بعضا و در ماههای اخیر از سریالی به سریالی دیگر می روند و بدون کمترین تلاشی برای ایفای یک نقش متفاوت، مدام در قاب تلویزیون تکرار می شوند و تازه کارهایی که امتحان خود را، پیش از این و در سایر آثار تلویزیون همچون بچه مهندس، پس داده اند. "آزادی مشروط" که به گفته کارگردان قرار بوده است با زبان طنز "مخاطب عام" را پای تلویزیون بنشاند با توسل به شوخی های تاریخ مصرف گذشته، لودگی، شعارهای مورد علاقه کارگردان و... حتی از آوردن لبخندی کوچک بر لبان همان "مخاطب عام" نیز عاجز بوده است چه رسد به قهقهه زدنهای از ته دل و کمیاب این روزها که عکس العمل عادی مخاطب در برابر آثار کمدی است.
"آزادی مشروط" نشان داد که ده نمکی در فضای آموخته های پیشین خود درجا زده است
جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در گفتگویی با دیده بان ایران، ضمن انتقاد از مسئولین صداوسیما درخصوص پخش آثار بی کیفیت، "آزادی مشروط" را اثری سطحی و شعارزده دانست و به دیده بان ایران گفت: مسعود ده نمکی برای آنکه بتواند در نمای کارگردان و سینماگر بایستد، مسیر پرسنگلاخی را طی کرده و کمابیش توانسته است به مقداری از دانش و تخصص در ساخت فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی نائل شود. از ده نمکی در سینما فیلم پراستقبال اخراجیها را دیدیم، فیلمی که جزو پرمخاطب ترین آثار سینما و تاریخ سینما بود و به زمانه خود حرف تازه ای را در سینمای دفاع مقدس بیان می کرد. در تلویزیون نیز سریال "دارا و ندار" را دیدیم که با توجه به مضمون و ساختار به نسبت جمع و جورش، مخاطب خوبی داشت اما از همین کارگردان که در بعضی آثار سینمایی و تلویزیونی اش گاه شعارزدگی و سطحی نگری پررنگ می شود، مجموعه "آزادی مشروط" را شاهد بودیم که این مجموعه از نظر مضمون و محتوا که به موضوع کرونا پرداخته بود، حرف تازه ای نداشت و نگاه به این مقوله تازه و نو نبود. پیش تر هم در بعضی از سریالها به موضوع کرونا و پیامدها و عوارض آن پرداخته شده بود و دستکم این انتظار وجود داشت ده نمکی با نگاهی نو و پرداختی مناسب تر، بتواند مخاطب را با خود همراه کند.
او افزود: "آزادی مشروط" چه به لحاظ معنایی و چه به لحاظ محتوایی نزدیکی فکری بیشتری با مضمون اخراجیها دارد اما ساختار هنری آن اصلا قوی نیست. "آزادی مشروط" نه به عنوان یک سریال اجتماعی، نه به عنوان یک سریال خانوادگی و نه به عنوان طنز در هیچکدام از این قالبها و ژانرها به توفیق نرسیده است و کاستیهای فراوانی در این سریال مشاهده می شود. این ضعفها باعث شده است پیام اصلی مجموعه که در واقع قدردانی از مدافعان سلامت است، چندان مورد عنایت مخاطبان قرار نگیرد چرا که پیام ها در قالب آثار هنرمندانه، متعهدانه و با ارزش، بهتر شنیده می شوند. ""آزادی مشروط" نه فقط نشان دهنده آن است که ده نمکی نتوانسته درعرصه هنر قابلیتهای خود را رشد دهد، بلکه به نوعی در فضای آموخته های پیشین خود درجا زده است، در حالیکه ده نمکی می توانست با پرهیز از سطحی نگری، شعارزدگی و استفاده از هنرمندان حرفه ای از زاویه ای دیگر به این مساله بپردازد.
یکی از بزرگترین معضلات آثار ده نمکی، نبودن ویژگیها و مولفه های آثار طنز و کمدی است
آذین در پایان تاکید کرد: استفاده از بازیگران پیشکسوت و تازه کار در "آزادی مشروط" امتیاز تلقی نمی شود بلکه نقطه ضعف کار است. یکی از بزرگترین معضلات آثار ده نمکی، نبودن ویژگیها و مولفه های آثار طنز و کمدی است. اثر کمدی باید موضوع و سوژه اش طنز باشد، فیلمنامه آن هم کاملا کمدی باشد و تمام مولفه های آثار کمدی که در قالب کلامها، دیالوگها، موقعیتهای خنده دار یا خنده ساز هستند، باید در فیلمنامه آورده شود. در کنار مواردی که ذکر شد، حضور یک کمدین حرفه ای و توانا در آثار طنز لازم و مهم است. مهم تر از همه این موارد، تخصص و تبحر سازنده و کارگردان است. اینکه کارگردانی یک سریال یا یک فیلم موفق در کارنامه و پرونده هنری خود داشته باشد، دلیل بر آن نیست که در ساخت آثار کمدی هم به توفیق برسد.
- 17
- 3
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۹/۳ - ۲۲:۱۰
Permalink