چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
۱۱:۵۹ - ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۳۲۵۳
رادیو و تلویزیون

دعوت قیمت از آنجلینا جولی برای حضور در دورهمی

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,مدیری ونگین معتضدی
شب گذشته نگین معتضدی بازیگر سینما و تلویزیون مهمان دورهمی بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، برنامه تلویزیونی دورهمی، شب گذشته میزبان نگین معتضدی بازیگر سینما و تلویزیون بود.

 

مهران مدیری پیش از گفتگو با مهمان برنامه، در چند بخش نمایشی به موضوع آمار و آمارگیری پرداخت. در همین رابطه، در بخشی از برنامه «قیمت» (سروش جمشیدی) آمار پشت صحنه را به مدیری گفت. بحث آمارگیری و آمار دادن به جایی رسید که خطاب به مدیری گفت: چند شب قبل با سیامک انصاری تو ماشین چی می‌گفتید؟ مدیری هم گفت: گپ می‌زدیم.

 

این بحث و سوال و جواب تا جایی پیش رفت که مدیری رو به قیمت گفت: یه جوری حرف میزنی که انگار داشتم با آنجلینا جولی حرف می‌زدم. این موقع بود که قیمت به سبک مجری دورهمی گفت: اسم خانم جولی اومد؛ ازشون دعوت می‌کنیم که مهمان دورهمی باشند!

 

اما در بخش گفتگو با مهمان دورهمی، نگین معتضدی در خصوص شروع فعالیت بازیگری خود گفت: پدر بزرگ من رضا شفیع کار تئاتر می کرد. همچنین مادرم علاقه بسیاری به کتاب داشت و آنها تاثیر بسیاری روی علاقه مندی من به هنر و ادبیات داشتند.

 

وی در خصوص ویژگی های ماه تولد خود عنوان کرد: متولد سه مهر ۶۴ هستم. مهرماهی ها بسیار حساس و زود رنج هستند. من خودم زود قهر می کنم، حتی با یک تلنگر کوچک جهان را زیر سوال می برم؛ اما در حال مبارزه با این خصوصیت خود هستم چراکه همیشه دنیا با آدم مهربان نیست.

 

مدیری در خصوص بحران سی سالگی از معتضدی سوال کرد. او پاسخ داد: من همیشه فکر می کردم در سی سالگی افسردگی طولانی مدت خواهم داشت؛ اما سی سالگی برای من شروع یک زندگی بهتر بود؛ دهه بیست برای من پر از جنگ بود.

 

وی در خصوص اولین کار خود عنوان کرد: کارهای دانشجویی دوستانم را بازی می کردم اما من علاقه عجیبی به جعبه جادویی داشتم. برای همین به دفترهای مختلف رفتم و تست دادم؛ تا اینکه در فیلم «راز» سعید اسدی بازی کردم.

 

معضدی درباره همکاری با مهران مدیری گفت: خیلی جرأت زیادی می خواست که با ابر مرد طنز ایران کار کنم. من هرگز یادم نمی‌رود، دستیار شما با من تماس گرفت و گفت برای کار آقای مدیری از شما دعوت می کنیم، حضور داشته باشید.

 

من با این حرف چند ثانیه‌ای سکوت کردم و گفتم واقعا راست می‌گویید و قرار شد به دفتر شما بیایم. آن شب تا صبح چند بار تصمیم گرفتم که در این کار حضور نداشته باشم (خنده)

 

وی افزود: زمانی که برای صحبت به دفتر شما آمدم، ترس بسیاری داشتم. از اینکه قرار بود شما را از نزدیک ببینم؛ چرا که شما از سال‌ها قبل اسطوره من بودید. زمانی که شما را دیدم درباره فیلمنامه صحبت کردید و من فقط نگاهتان می کردم.

 

شما گفتید سوالی ندارید و من کلمه ها را گم کرده بودم و با صدایی که شبیه یک بچه گربه بود، گفتم از دیدن شما خیلی خوشحالم (خنده)

 

معتضدی در خصوص حسودی کردن در شغل بازیگری عنوان کرد: شاید خیلی کم پیش بیاید که من نقشی را ببینم و نسبت به آن حسادت کنم که چرا این نقش به من پیشنهاد نشد.

 

زمانی که حسادت می‌کنی یعنی آن بازیگر بسیار نقش را زیبا ایفا کرده است و هیچ کس جز آن بازیگر نمی‌توانست آن نقش را ایفا کند؛ به طور مثال در فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم، جز ترانه علیدوستی چه کسی می‌توانست به این زیبایی بازی کند. البته من به یک چیز دیگری حسودی می‌کنم؛ اینکه کارگردان محبوبم سر کار به یک بازیگر دیگر بیشتر توجه کند و از بازی او تعریف کند. (خنده)

 

مدیری در ادامه گفت: من می‌دیدم سر فیلمبرداری چپ چپ به من نگاه میکنه، قهر میکنه و به خاطر مریضی سر کار نمی‌آید؛ نگو دلیلش این بوده.

 

در ادامه، معتضدی در خصوص عاشق شدن خود بیان کرد، اواخر سال ۹۵ نامزد کرده و خیلی دوست داشته این خبر را در برنامه دورهمی بگوید.

 

بازیگر سریال«تکیه بر باد» در خصوص فعالیت اخیر خود عنوان کرد: در سال ۹۶ تصمیم گرفتم که با وسواس بیشتری بازی کنم و کارهایی را انتخاب کنم که حالم با آنها خوب باشد.

 

نگین معتضدی در پایان برنامه چرخ خیاطی را که یادگار مادربزرگش بود، به موزه دورهمی اهدا کرد.

 

 

  • 14
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش