سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۰۸:۰۲ - ۱۲ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۲۸۶۴
رادیو و تلویزیون

روایتی از «حق‌الزحمه‌های » حضور در برنامه‌های صداوسیما که برای هر فرد متفاوت است

آیا فیگو برای شرکت در برنامه نود،۵۰۰میلیون تومان گرفت؟

لوییس فیگو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

«لوئیس فیلیپ مادریا کائریو فیگو»، مرد طلایی فوتبال پرتغال و ستاره سال‌های پیشتر بارسلونا و مادرید اسپانیا به ایران آمد، در یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب حضور پیدا کرد، رفت و حاشیه‌ای به جای گذاشت که دوباره تلویزیون پر از مشکل را، با چالش مواجه کرد.

 

داستان این‌بار یک برنامه تلویزیونی پرحاشیه، آن‌هم از نوع نود، برخلاف جنجال‌های متداولش موضوعات مالی مربوط به دعوت از یک فوق ستاره فوتبالی بود. فوق ستاره‌ای در قد و قامت فیگو؛ بازیکن سال‌های پیش بارسلونای اسپانیا، که وقتی از این تیم به رئال‌مادرید رفت، چنان حاشیه و ناراحتی‌ای برای طرفدارانش در بارسلونا ایجاد کرد که تا مدت‌ها هروقت او را در میدان مقابل تیم خود می‌دیدند، سیلی از دشنام حواله‌اش می‌کردند.

 

داستان انتقال جنجالی فیگو در ‌سال ۲۰۰۰ در لالیگا چنان حاشیه‌ای به وجود آورد که از آن به‌عنوان یکی از جنجالی‌ترین انتقال‌های تاریخ فوتبال یاد می‌شود. انتقال۵۰‌میلیون یورویی که رکورد آن زمان نقل و انتقالات را شکست (هرچند بعد از یک‌سال، انتقال زیدان، خود رکوردشکن شد) و کاتالان‌ها را چنان به خشم آورد که در «نیوکمپ» سر خوک به سمت فیگو پرتاب کردند.

 

آغاز حاشیه و دلیل یک اعتراض

برنامه نود تلویزیون که حالا سر از صفحه فرهنگی یک روزنامه سراسری درآورده، نخستین جنجالش نیست و احتمالا با روندی که دارد، آخرین جنجال و حاشیه‌اش نیز نخواهد بود اما بیشتر این جنجال‌ها و حواشی نود، مربوط به فوتبال و گوشه و کنار آن است.

 

این‌بار اما حضور فیگو و اخبار منتشرشده درباره پرداخت مبلغ قابل توجهی به او، برای قبول دعوت نود و حضورش در این برنامه، داستانی دیگری به وجود آورده و مضاف بر حواشی ورزشی، این سوال را ایجاد کرده است که تلویزیون برای جذب مخاطب، چقدر هزینه می‌کند. هزینه‌ای که نه در قامت دستمزد بازیگر و کارگردان در ساخت سریال‌ها، بلکه به‌عنوان «هدیه» و درقالب پرداخت به میهمانان سرشناس برنامه‌های گفت‌وگو محور، پرداخت می‌شود.

 

در این نوبت حاشیه به وجود آمده و سوالاتی که پس از آن سر از خاک بیرون آورد، از آن‌جا آغاز شد که خبر رسید برنامه نود (البته اسپانسر برنامه) مبلغی ١٠٠هزار یورو تقریبا معادل نیم‌میلیارد تومان، به فیگو پرداخت کرده تا در این برنامه حضور پیدا کند. از آن پس بود که برخی از اهل رسانه و مخاطبان در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی یا هرجایی که فرصت دست داد، به موضوع اعتراض و برایش این دلیل را ذکر کردند: «در شرایطی که در کرمانشاه زلزله آمده (یا کرمان) و مردمان این سرزمین، نیاز جدی و مبرم به کمک‌های نقدی دارند، چرا باید این پول به حلقوم یک اجنبی ریخته شود؟»

 

این اعتراض هرچند تند بود اما برخی آن را بدون مبنا دانستند و (برخی شاید با واسطه ازسوی دست‌اندرکاران نود) پاسخ دادند که مردم در این لحظات نیاز به برنامه مفرح دارند، حتی بر این نکته هم تأکید کردند در روزگاری که تلویزیون با بحران مخاطب دست‌وپنجه نرم می‌کند، چرا نباید برنامه‌ای روی آنتن برود که ٤٠‌میلیون نفر مخاطب داشته است (استدلالی که ممکن است در کلان ماجرا درست باشد اما هیچ‌وقت نگفتند چگونه توانسته‌اند میزان مخاطب این برنامه را به دست آورند!) این گروه بر این اعتقاد بودند و البته به صورت مکتوب هم در رسانه‌های خود تأکید کردند که برنامه ٤ساعته نود در آن روز به‌خصوص، ٩‌میلیارد و ٦٠٠میلون دقیقه/ نفر، بیننده داشته است.

 

اینها هرچند توسط برخی از مخاطبان و... مطرح شد اما قوی‌ترین استدلال آنها در دفاع از این دعوت، این بود که اولا مبلغ پرداخت‌شده به فیگو از بودجه تلویزیون نبوده و توسط اسپانسر برنامه پرداخت شده و تلویزیون در این پرداخت دخالتی نداشته است و ثانیا وقتی فلان آدم برای حضورش در برنامه صبحگاهی حالا خورشید ٨تومان دریافت کرده یا در برنامه‌ای دیگر برای حضور برخی از چهره‌های آشنا (همان که عموم به آن سلبریتی می‌گویند) مبالغی بسیار بیشتر پرداخت شده است. حتما حضور فیگو که نود را در سطح برنامه‌های ورزشی درجه یک دنیا، مطرح کرده، نیم‌میلیارد تومان می‌ارزد.

 

داستان پرداخت‌ها و سوالاتی درباره حق‌الزحمه حضور

از همان زمان که پرداخت پولی نسبتا هنگفت به‌عنوان «حق‌الزحمه حضور در برنامه»، به یک میهمان خارجی آن هم در قواره لوئیس فیگو (که برخی صفت افسانه‌ای را برای او به کار می‌برند) طرح شد، حرف و حدیث‌هایی هم آغاز شد و برخی درصدد مقایسه این «حق‌الزحمه‌ها» با آنچه در برنامه‌های خارج از این مرز و بوم پرداخت می‌شود، برآمدند.

 

در این میان گروهی بر این اعتقادند که از اساس این مقایسه بی‌معناست چون نه تلویزیون ما چنان تلویزیونی است که بشود با آن رسانه‌ها مقایسه‌اش کرد و نه اقتصاد ایران چنان است که بتواند چنین رفتارهای نئولیبرالی را به نمایش بگذارد! با این‌حال، در یک مقایسه داخلی، زمانی که ستارگان میلان برای بازی دوستانه به تهران آمدند تا در مقابل پرسپولیس قرار بگیرند (بازی خداحافظی مهدی مهدوی‌کیا) همین برنامه نود، یا نتوانست یا حاضر نشد ٥٠‌هزار دلار درخواستی «پائولو مالدینی» که او را یکی از محبوب‌ترین بازیکنان فوتبال نزد ایرانیان می‌دانند، بپذیرد!

 

با این‌حال و صرف نظر از همه این موضوعات، مطلعان پرداخت «حق‌الزحمه حضور در برنامه» را به بحران مخاطب در صداوسیما نسبت می‌دهند. بحرانی که به نظر، تلویزیون را مجبور کرده است تقریبا در تمام برنامه‌های گفت‌وگومحور «عام» خود، از میهمانان و چهره‌های آشنایی استفاده کند که برای عموم مردم جذاب باشند. همین عامل گویا نوعی تعامل مالی را بین دو سوی کار (برنامه‌سازان و میهمانان) به وجود آورده که از نظر برخی این تعامل، تعاملی قاعده‌مند و در قالب «حق‌الزحمه حضور در برنامه» پذیرفته شده از سوی برنامه‌سازان و مدیران آنها در تلویزیون است.

 

فقط در یک نمونه چند‌ سال پیش هومن حاج‌عبدالهی دلیل قطع همکاری خود را با یک برنامه که مجری‌گری آن را برعهده داشت این‌گونه عنوان کرد که تهیه‌کننده حاضر به پرداخت این حق‌الزحمه به میهمانان نیست و به او گفته از روابط شخصی خود برای دعوت از میهمانان استفاده کند. به هر روی، جست‌وجوی خبرنگار «شهروند» و پرسش از دست‌اندرکاران، این موضوع را نمایان ساخته که گویا هرکدام از چهره‌های آشنا برای حضور خود در برنامه‌های تلویزیونی، «حق‌الزحمه» مشخصی را طلب می‌کنند.

 

به عنوان مثال یکی از بازیگران طناز تلویزیون در یکی از برنامه های صبحگاهی با حضور یک مجری سرشناس  برای حضور در برنامه‌های گفت‌وگومحور مبلغ ٣ تا ٨‌ میلیون تومان طلب می‌کند.

 

نام‌آشنایان در برنامه‌های تلویزیونی اعداد و ارقام مختلفی را از عوامل تولید برای حضورشان دریافت می‌کنند. یکی از بازیگران سرشناس مرد و البته کارگردان برای حضور در برنامه‌های این‌چنینی ٧‌میلیون تومان، خانم بازیگر دیگری هم ٦‌میلیون تومان و بازیگران نام‌آشنا و با سوابق ویژه هم گاهی اعداد و ارقام بسیار بالا که غیرمنطقی می‌نماید، طلب و دریافت کرده‌اند.

 

نکته مهم که به‌عنوان قاعده در این دریافت‌ها پذیرفته شده، چنین است که پس از طرح نام میهمان در برنامه تلویزیونی، مبلغ مورد درخواست او واریز می‌شود و اگر در این میان اتفاقی بیفتد که «حق‌الزحمه حضور در برنامه» واریز نشود، حضور میهمان هم منتفی خواهد بود.

 

در برخی از برنامه های پر مخاطب این چند سال هم اوضاع واضح تر از قبل به نظر می رسد و اینگونه است که از سوی اسپانسر برنامه، هدیه نقدی به صورت کارت هدیه در اختیار میهمانان قرار می‌گیرد. هدیه‌ای که در برخی موارد (بیشتر درباره افراد نام‌آشنای سیاسی مصداق دارد) مبلغ با اعلام، به کارهای خیر اختصاص یافته است. در یکی از این برنامه‌ها ورزشکار محبوب دهه ٧٠، وقتی به این برنامه دعوت شد، ١٠‌میلیون تومان علاوه بر هدیه اسپانسر، به‌عنوان حق‌الزحمه حضور در برنامه درخواست کرده است.

 

اینها نمونه‌هایی از میزان حق‌الزحمه‌های پرداختی در تلویزیون است. مبالغی که میزان آنها احتمالا می‌تواند مبلغ پرداختی به لوئیس فیگو را رقمی طبیعی جلوه دهد. موضوعی که مطلعان و مدافعان اقدام نود، آن را به‌عنوان استدلال پرداخت بیان کرده‌اند.

 

حمیدرضا عظیمی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 13
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش