شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
۱۱:۱۱ - ۱۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۲۶۱۹
رادیو و تلویزیون

محمدرضا احمدی: اجرا با لحن تند یک سبک است

محمدرضا احمدی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
اجرا با لحن تند یک سبک است که من از آن استفاده می‌کنم و فکر می‌کنم این مورد تقریبا در بین مخاطبان هم جا‌افتاده است.

خبرگزاری صبا/ محمدرضا احمدی گوینده رادیو و گزارشگر ورزشی تلویزیون است که با لحنی سریع و بدون توپوق گزارشگری می‌کند؛ او ابتدای فعالیت حرفه‌ای خود را از رادیو ایران شروع کرد و رفته‌رفته به‌مدت هفت‌سال سردبیری و اجرای برنامه «روی‌خط ورزش» را در این شبکه رادیویی بر‌عهده گرفت. از کودکی نقطه چشم‌انداز احمدی به‌قاب دوربین بوده است، کمااینکه فضای رادیو به‌دلیل برنامه‌های کم برایش محدود بود و با پیشنهادی که از سوی عوامل شبکه‌سوم سیما برای او به‌وجود آمد، تصمیم گرفت تا از حیطه رادیو وارد عرصه تلویزیون شود؛ گرچه ما مدت مدیدی است که حضور او را در رادیو کم‌رنگ می‌بینیم اما درعوض او در تلویزیون بسیار پر‌رنگ ظاهر شد.

 

با همه این تفاصیل عشق و علاقه این گزارشگر نسبت‌‌به رادیو ذره‌ای کم نشده و هفته‌ای یک‌روز در برنامه «صبح تهران» گزارشگری می‌کند. «صبا» گپ‌و‌گفتی را با این مجری و گزارشگر فوتبال ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

 

شما جزو معدود مجریانی هستید که با سرعت بالایی گزارشگری می‌کنید اما توپوق نمی‌زنید، چگونه سرعت و مهارت را در این زمینه با هم تلفیق کرده‌اید؟

به‌نظر من، هیجان و سرعت، هر‌دو ماهیت اصلی ورزش هستند؛ شاید جملات و اجراهایی بیشتر به‌دل مخاطب بنشیند که علاوه‌بر مرسوم بودن آن، بتواند نشاط، شور و اشتیاق را نیز به بیننده منتقل کند؛ من، قبل از ورودم به تلویزیون، در رادیو فعالیت می‌کردم و اجرای چنین برنامه‌هایی را بر‌عهده داشتم به‌طور نمونه، برنامه «روی‌خط ورزش»که هفت‌سال با سردبیری و اجرای خودم روی آنتن رادیو ایران پخش می‌شد که شامل فاکتورهای نشاط، هیجان و ریتم‌تند بود؛ این در‌حالی است که‌ تجربه فعالیت در رادیو، به‌من کمک شایانی کرد تا در تلویزیون نیز موفق عمل کنم اما در مجموع نحوه اجرا و فضای رادیو با عرصه تلویزیون خیلی متفاوت است.

 

با‌توجه به صحبت‌های شما، اجرا با لحن تند (سریع) یکی از سبک‌های گویندگی ورزشی است یا سبک خودتان؟

اجرا با لحن تند یک سبک است که من از آن استفاده می‌کنم و فکر می‌کنم این مورد تقریبا در بین مخاطبان هم جا‌افتاده است.

 

با این تفاصیل برای گزارشگری در حوزه ورزش، باید سبک تند را آموخت؟

نه الزاما، به‌طور نمونه رضا جاودانی و ... با آرامش و تمانینه بیشتری نسبت‌به من گزارش ورزشی را اجرا می‌کنند ولی لحن و بیان من، در گزارشگری فوتبال، هیجانی‌تر و تندتر است؛ به‌نظرم تلفیق این دو مقوله، زوج بهتری را شکل می‌هد و خوشبختانه تا‌به‌امروز مورد استقبال بیننده‌ها قرار گرفته است.

 

یعنی شما موافقید که مخاطب ریتم تند را بهتر می‌پذیرد؟

راستش من نظری در رابطه با این موضوع ندارم؛ به‌دلیل این‌که نمی‌توان حوزه ورزش را نقد کرد؛ به‌هر‌حال سبک اجرا و گویش من، مزدک میرزایی، عادل فردوسی‌پور‌ و ... با بقیه دوستان مثل جواد خیابانی، بهرام شفیعی،‌ رضا جاودانی و پیمان یوسفی و ... که لحن آرام‌تری دارند، متفاوت است؛ این در‌حالی است که تجربه به ما نشان داده مخاطب هر دو اجرا را پسندیده است.

 

مدتی است که حضور شما در رادیو کم‌رنگ شده است، دلیل این امر در چیست؟

من همیشه و در همه‌جا می‌گویم حتی بدون در نظرگرفتن مسایل مادی رادیو، حاضرم در این عرصه فعالیت ‌کنم، چراکه عشقم به این حرفه بوده و هنوز هم است؛ به‌مدت دو‌سال حضورم در رادیو کم‌رنگ شده است و دلیل این امر نیز فقط به‌خاطر قانونی بود که ‌دوستان رسانه برای ما وضع کردند اما به‌تازگی در رادیو تهران در‌ برنامه صبح‌گاهی « صبح تهران» به‌صورت یک‌روز در هفته در کنار همکاران عزیزم مشغول به اجرا هستم.

 

شما بیشتر به حوزه رادیو علاقمند هستید یا به عرصه تلویزیون؟ تا چه‌حدی دیده‌شدن برایتان مهم است؟

همان‌‌طور که در صحبت‌های بالا هم اشاره کردم، رادیو عشق من است، من در ابتدا در رادیو ایران فعالیت می‌کردم و در آن‌جا فقط اجرای یک‌برنامه یا برخی از ویژه برنامه‌های رادیویی حضور داشتم؛ در نتیجه فضای موجود در آن عرصه برایم خیلی محدود بود اما من همیشه نقطه چشم‌اندازم تلویزیون بوده است و از دوران کودکی عاشق گزارشگری فوتبال در این عرصه بودم.

 

با‌توجه به تجربه‌ای که در این زمینه به‌دست آوردم، مدیر محترم شبکه‌سه ، مدیرگروه محترم (آقای زمانی)، تهیه‌کننده‌گان مثل آقایان ذکایی و هاشمی، به من اعتماد کردند و حمایتشان در هر‌لحظه شامل حالم شد. در‌مجموع این موارد به این معنا نبود‌ که برای همیشه حرفه رادیو را ترک کنم بلکه در آن‌زمان، شرایط برای ادامه کار در این حوزه مهیا نبود چراکه مدیران عزیز فعالیت مرا در یکی از این دو حرفه مجاز می‌دانستند، بنابراین به دلیل فضای کاری بیشتر در تلویزیون، تصمیم گرفتم به‌عنوان مجری در قاب دوربین ظاهر شوم.

 

به‌نظر شما دلیل اصلی جذابیت برنامه‌های ورزشی نسبت به برنامه‌های دیگر تلویزیون در بین مخاطبان چیست؟

به‌هر‌حال همان‌طور که همه مخاطبان در جریان هستند، از دیرباز تا به امروز، شبکه‌سه را شبکه جوان نام‌گذاری‌ کردند؛ چرا که در همه‌ حوزه‌ها دارای گروه قوی، منسجم و گزارشگرهایی با قابلیت بسیار بالا است که هر کدام از آن‌ها طرفداران خاص خودشان را دارند، ضمن این‌که مردم بر حسب عادت تعصب بیشتری نسبت به شبکه‌ورزش از خود نشان می‌دهند همچنین به دلیل قرارگیری برنامه‌های خاصی مثل « ماه‌عسل»، « نود»، «فوتبال برتر»، ویژه برنامه‌های عید‌نوروز و ... که بر روی آنتن شبکه پخش می‌شود به‌طبع بیننده‌ها را پای تلویزیون نگه می‌دارد؛

 

در‌نتیجه وجود همه این عوامل، برنامه‌های شبکه‌سه سیما علی‌الخصوص فوتبال را برای مخاطبین جذاب کرده است.ضمن این‌که برنامه‌ریزی بهتری برای حوزه ورزش در این شبکه در حال انجام است که من به‌نوبه خودم برای تک تک همکاران عزیز و زحمت‌کشم آرزوی موفقیت روز افزون دارم.

 

جذب مجریان جوان در حوزه ورزش نسبت‌به حوزه‌های دیگر سخت‌تر است؟

به‌هر‌حال هرکس که قصد ورود به حوزه ورزش را داشته باشد باید بدانند به دلیل فراگیر بودن این حوزه به‌طبع سخت‌تر از عرصه‌های دیگر است، چراکه ورزش همانند موجی دائما در‌حال جریان و تلاطم است و فرد باید بتواند سوار بر این موج شود تا از آن لذت ببرد؛ این حرفه به سواد و دانش بسیار وسیع و به‌روز نیاز‌مند است؛ به‌نظر من، افراد علاقمند باید از نوجوانی یا جوانی اطلاعات مربوط به این حرفه مثل مسابقات، بازیکنان و ... را رصد کرده باشند.

 

برایمان از سختی ۹۰‌دقیقه گزارش مسابقه فوتبال، بگویید؟

راستش فعالیت در این حرفه کاملا دلی است و من به‌دلیل عشق و علاقه‌ زیادی که نسبت‌به عرصه ورزش دارم از گزارش و دیدن ۹۰دقیقه مسابقه فوتبال لذت می‌برم؛ ما قبل‌از شروع آن ساعت‌ها در جست‌وجو و مشغول جمع‌آوری اطلاعات در‌خصوص مسابقه فوتبال هستیم.

 

به‌نظر شما رمز ماندگاری افراد عرصه ورزش، به‌ویژه گزارشگران شامل چه مواردی می‌شوند؟

مطالعه، داشتن اطلاعات و دانش، گروه منسجم، عشق و علاقه بزرگترین رمز ماندگاری افراد است؛ ضمن این‌که نظارت و رفاقت خوبی که بین همکاران به‌وجود می‌آید نیز مزید بر این امر می‌شود.

 

برایمان از نوع همکاری خود با گروه شبکه جوان بگویید؟

من و همه مجموعه شبکه‌سه، همیشه سعی بر این داریم تا با دانش، مطالعه و ... خودمان را به‌روز کنیم تا برای مخاطب خوراک جدیدی داشته باشیم و اطلاعاتی را که به‌دست آوردیم در اختیار آن‌ها قرار دهیم.

 

به‌نظر شما گزارشگری تاریخ انقضا دارد؟

بله صددرصد، هر حرفه‌ای عمری دارد، به‌هر‌حال حوزه گزارشگری هم انرژی خاص به خودش را می‌طلبد و یک مجری برای این‌که بخواهد ۹۰دقیقه را گزارشگری کند باید دارای یکسری فاکتورهای مناسب باشد؛ به‌طور نمونه این‌که مجری در ۹۰دقیقه نشاط، انرژی لازم و حوصله کافی را جهت جمع‌آوری اطلاعات جدید داشته باشد، در‌مجموع هر فردی بهتر از هر شخص دیگری می‌تواند تشخیص دهد که می‌تواند به حرفه خود ادامه دهد یا نه.

 

شما تا چه‌حدی از وجود پیشکسوتان حتی آن‌هایی که با فوتبال خداحافظی کرده‌اند، در کار خود بهره می‌برید؟

همیشه سعی می‌کنم تاجایی که امکان دارد از حال‌و‌احوال پیشکسوتان، چه آن‌هایی که با این حرفه خداحافظی کردند و چه آن‌‌هایی که همچنان حضور فعال دارند، با‌خبر باشم و ارادتم را خالصانه و از ته‌قلب‌ به آن‌ها ابراز کنم.

 

طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟

راستش از بچگی باشگاه آرسنال را خیلی دوست دارم(با‌خنده).

 

برایتان در حین گزارشگری فوتبال، حاشیه‌ای هم از سوی تماشاگران به‌وجود آمده است؟

نه، خوشبختانه آن‌قدر مخاطبان عزیز همیشه به من لطف داشتند که هیچ‌وقت برایم، اتفاق یا حاشیه‌ای به‌وجود نیامده است از این بابت از همه آن‌ها ممنونم.

 

شما اغلب دوست دارید که به‌عنوان یک گزارشگر فعالیت کنید یا یک برنامه‌ریز در برنامه‌ها؟

من عاشق گزارشگری هستم و بیشتر دوست دارم که در همین حوزه به فعالیتم ادامه دهم.

 

در پایان اگر صحبتی باقی‌مانده است بفرمایید؟

از شما خیلی ممنونم؛جا دارد از همین‌جا، باز هم از تمامی مجموعه سازمان صدا و سیما مثل مدیریت محترم شبکه‌سه، مدیر گروه ورزش (آقای زمانی)، آقای ذکایی که مرا از سال‌۸۹ از حوزه رادیو به عرصه تلویزیون سوق دادند به‌علاوه ازآقای هاشمی (تهیه‌کننده) که همیشه مرا مورد لطف و اعتماد خود قرار می‌داد، تشکر کنم؛ به‌علاوه این‌که امیدوارم بتوانم خدمت‌‌گزار خوبی برای کشور و مردم عزیز باشم و وظیفه خودم را به درستی انجام دهم تا مورد رضایت آن‌ها قرار گیرد. حادثه تلخ زلزله کرمانشاه موجب شد تا دل همه ما به‌درد آید و چشمانمان تر شود، من به‌نوبه خودم و تمام همکارانم به این عزیزان تسلیت می‌گوییم و برای بازماندگان این واقعه از درگاه خداوند،طلب صبر می‌کنیم.

 

شیبا یاقوتی

 

 

  • 13
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش