پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۴۸ - ۱۴ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۱۲۲۳
رادیو و تلویزیون

محسن تنابنده: کارمند خانم جم، صدام نبوده که ما او را بشناسیم

محسن تنابنده,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

محسن تنابنده نویسنده و بازیگر سریال پایتخت در گفت‌وگو با روزنامه فرهیختگان در مورد حواشی این سریال پرداخته است. مشروح کامل این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

 

سریال «پایتخت» در پنجمین فصل خود دچار حواشی زیادی شده‌، یکی از انتقاداتی که بیشتر در فضای مجازی در مورد این سریال صورت گرفت، مطرح شدن مساله ازدواج در سنین پایین بود. پاسخ شما به‌عنوان طراح اصلی و بازیگر نقش اول این سریال به این انتقادات چیست؟

نگرش من به مساله ازدواج کودکان این‌طور است که احساس می‌کنم بالاخره باید جایی این موضوع مطرح می‌شد تا بتوان به آسیب‌شناسی آن پرداخت. این مساله روشن شود که‌چرا برخی بر این باورند ازدواج نباید در سنین پایین صورت بگیرد. ضمن اینکه معتقدم کار هنرمند رادیولوژی و سونوگرافی کردن است؛ نه تجویز. به‌هر‌حال مساله ‌ازدواج در سنین پایین یکی از معضلات اجتماعی ما به شمار می‌رود و برای من هم موضوعی حساس است.

 

کما‌اینکه می‌بینیم در جامعه فعلی، به‌خصوص در شهرهای دیگر با این مساله موافقند و توجیه آنان هم این است که حالا اسمی روی دختر و پسر از سنین پایین گذاشته شود تا ببینند بعد چه پیش می‌آید؛ غافل از اینکه همین رسم و رسوم مثل شیرینی خوردن و اسم روی همدیگر گذاشتن می‌تواند تبعات ناخوشایندی داشته باشد. در عین‌ حال دیدگاه من نسبت به ازدواج این است که دختر و پسر باید در شرایطی به فکر ازدواج بیفتند که عقل‌رس شده باشند و آگاهانه نسبت به این مساله مهم تصمیم‌گیری کنند؛

 

نه اینکه اطرافیان برای آنها تصمیم بگیرند. ضمن اینکه اگر توجه کرده باشیم می‌بینیم امروز آمار طلاق در جامعه روز به‌روز در حال  افزایش است. نکته تاسف‌بار اینکه این آمار متعلق به آدم‌هایی است که آگاهانه ازدواج کرده‌اند ولی نتیجه مطلوبی از زندگی مشترک‌شان نگرفته‌اند. گذشته از اینها، مساله‌ای که درباره سوال شما می‌خواهم مطرح کنم این است که به محض اینکه یک سریال در تلویزیون ساخته می‌شود، شرایط و حواشی برای آن پیش می‌آید که تلویزیون مجبور می‌شود بخش‌های بعدی آن سریال را سانسور کند.

 

به‌عنوان مثال، تلویزیون بعد از رویا‌رویی یک سریال با مردم به مجموعه‌ای از فیدبک‌ها می‌رسد که بر اساس این بازخوردها دچار نگرانی می‌شود و تصمیم می‌گیرد بخش‌های بعدی سریال پخش نشود. حرف من این است اینقدر دنبال آن نباشیم که سانسورمان کنند، به نظرم برخی‌ها، بیشتر از نهادها دنبال این موضوع هستند که سانسور شویم و این خوب نیست.

 

 

ما  در «پایتخت» از ابتدای ساخت تا امروز با موضوعاتی مواجه هستیم که اگرچه گاهی در قالب فانتزی و اغراق شده مطرح می‌شود، ولی اغلب آنها ما‌به‌ازای بیرونی دارند و نمونه‌های حقیقی اتفاقات و کاراکترها را به وضوح در جامعه دیده‌ایم. شاید یکی از دلایلی که مخاطب تمایل دارد پنج فصل این سریال را با علاقه دنبال کند، در همین نکته باشد که آن را به ‌نوعی آینه‌ای از فضای امروز جامعه ایرانی می‌بیند. نظر شما چیست؟

درست است، هر آنچه در پایتخت می‌بینیم به نوعی ریشه در حقیقت دارد.‌ ما تلاش کر‌ده‌ایم در جریان ساخت این سریال،‌ معضلات و ناهنجاری‌های اجتماعی را با بیان و نوع دیگری از جنس طنز و فانتزی و به قول شما به‌مدد اغراق به مردم منعکس کنیم. حالا بماند که شرایط در جامعه امروز به گونه‌ای شده که بیان معضلات روز اجتماعی به زبان جدی هم به گوش کسی نمی‌رود و عملا می‌بینیم بسیاری از مشکلات جامعه حل نشده باقی می‌ماند. ضمن اینکه از زمان ساخت اولین فصل سریال پایتخت، بازخوردهای مردمی را نسبت به این سریال دنبال می‌کردیم.

 

درواقع می‌توان گفت ما پس از اقبال عمومی مردم، حاضر شده‌ایم فصل‌های بعدی این سریال را بسازیم. واقعیت این است که سریال پایتخت فارغ از وابستگی به هر جناح ساخته شده و دل در گرو توجه و مقبولیت مخاطبان دارد؛ مقبولیتی که فقط به مخاطبان درون مرزی محدود نمانده و خود من براساس سفرهایی که به کشورهای دیگر داشته‌ام می‌بینم امروز در اغلب خانه‌های ایرانیان خارج از کشور، دی‌وی‌دی‌هایی از بخش‌های مختلف این سریال به چشم می‌خورد.

 

مستندات دقیق اینکه اقبال عمومی نسبت به این سریال بالاست را هم می‌توان از نمایش قسمت‌های مختلف آن در شبکه‌های مجازی، به‌خصوص اینستاگرام مشاهده کرد.

 

 

سوال بعدی من درباره رویکرد تلویزیون در سال‌های اخیر است. اگر می‌بینیم پایتخت، امروز در کنار اقبال عمومی با موجی از انتقاداتی که ممکن است به هر اثر هنری وارد شود مواجه شده، تلویزیون خیلی پیش از این با هجمه گسترده‌ای از انتقادات و دل‌چرکینی‌ها از سوی هنرمندان و مخاطبان مواجه بوده است، به‌طوری که می‌دانیم بین مخاطب امروز و به‌روز جامعه و تلویزیون دیرگاهی است فاصله افتاده‌، حالا با این اوصاف «پایتخت» به‌عنوان سریالی که به قول شما فراگیر شده توانسته مقبول واقع شود.

 

با این‌حال دیدگاه شما نسبت به سیاست‌های سریال‌سازی در تلویزیون چیست؟

آنچه مسلم است اینکه تغییر سیاست در تلویزیون و تغییر مداوم مدیران باعث شده امروز در این رسانه، سیاست   واحدی وجود نداشته باشد و هنرمندان و اساسا گروه برنامه‌ساز به‌طور مشخص ندانند که هنگام ساخت یک اثر با چه موضعی در صداوسیما مواجه هستند. متاسفانه در سال‌های اخیر، قشر فوق‌العاده بی‌سواد و ازکارافتاده‌ای در بخش تخصصی و تولیدی و به‌خصوص فیلمنامه در صداوسیما، سمت مدیریتی را به‌عهده گرفته‌اند و مزیدی بر علت ناکارآمدی بیشتر این رسانه شده‌اند. این عده به دلیل نداشتن اشراف و آگاهی و دانش نمی‌توانند به تشخیص درستی در تلویزیون بپردازند. به‌خصوص در زمان مدیریت آقای سرافراز که مشاورانی را همراه خود به صداوسیما آورد. این مشاوران به معنای واقعی ضربه بزرگی به تلویزیون وارد کردند و موجب قطع ارتباطاتی شدند که می‌توانست در رونق گرفتن دوباره تلویزیون نزد مردم موثر باشد.

 

نکته دیگر اینکه مردم همیشه به دنبال اثر خوب هستند و دوست دارند اثر قابل دیدن تماشا کنند، دراین راستا تلاش خود هنرمندان در این سال‌ها بوده که منتج به تولید آثار کیفی شده است. در عین حال معضل دیگری دراین ارتباط وجود دارد و آن اینکه امروز هنرمندان بیش از هر شخص دیگری برای یکدیگر می‌زنند، درحالی که معتقدم اگر این گروه از هنرمندان، وقتی را که صرف تخریب هم‌صنفان خود می‌کنند روی انجام کارهای خلاقانه بگذارند به نتیجه بهتری می‌رسند. حرکت برخی هنرمندان مانند تقلب سارا و نیکا در قسمتی از سریال پایتخت است، در حالی که به قول مادرشان در این سریال، اگر این دو دختر، این حجم از وقتی را که برای نوشتن تقلب گذاشته بودند، به مطالعه و حفظ کردن آن درس می‌پرداختند به مراتب می‌توانست برای‌شان مفید‌تر واقع شود.

 

 

از این بحث که بگذریم، یکی‌دیگر از نقدهایی که این روزها در فضای مجازی متوجه سریال پایتخت شده و توجه برخی را به خود جلب کرده، حضور نگین میرزایی کارمند شبکه جم در این سریال است و اینکه گفته می‌شود او زمانی منشی سعید کریمیان، موسس شبکه جم نیز بوده، پاسخ شما به این مساله چیست؟

وقتی ما فیلمبرداری بخش‌های سریال در ترکیه را شروع کردیم و به ترکیه رفتیم، به دنبال یک مشاور ایرانی بودیم. قرار شد شخصی باشد که براساس شناختی که دارد بتواند تعدادی از هنروران را بیاورد. می‌خواهم بگویم ما اصلا شناختی نسبت به پیشینه کاری این خانم نداشتیم و نمی‌دانستیم در شبکه جم کار می‌کرده است. حالا بماند که دراین بین یکی از کارمندان شبکه جم که زمانی در صداوسیما کار می‌کرده و حالا در جم فعالیت می‌کند، شیطنت کرد و با مطرح کردن این مساله تلاش کرد حواشی بیشتری به وجود بیاورد.

 

در ضمن این خانم بازیگر، صدام حسین نبوده که خیلی قیافه‌اش آشنا باشد و ما او را بشناسیم تا از او در سریال استفاده نکنیم. مهم‌تر اینکه ما قسمت‌هایی که این خانم در آن حضور داشته را یک ماه قبل‌تر برای بازبینی به صداوسیما فرستاده‌ایم، بنابراین اگر مشکلی داشت آنها هم دیده بودند و اعلام می‌کردند، پس همانقدر که آنها متوجه پیشینه کاری این خانم نشدند ما هم نشده بودیم.

 

به نظر شما بروز این مساله می‌تواند موجب بازخواست صداوسیما از عوامل سریال شود؟

نه، چراکه ما تلاش کرده‌ایم کار بامعدل به تلویزیون ارائه بدهیم تا مخاطبان به سمت سریال‌های شبکه جم نروند، بنابراین دست‌اندرکاران صداوسیما باید خیلی بهتر از ما این مساله را بدانند که بروز این مساله تعمدی نبوده است.

 

 

امسال در پنجمین فصل سریال پایتخت، سازمان فرهنگی هنری «اوج» اسپانسر و به نوعی سرمایه‌گذار این سریال بوده است، این مساله هم باعث بروز واکنش‌های متفاوتی شده است، ولی فارغ از تمام آنها یک سوال پیش می‌آید و آن اینکه معمولا این‌طور بوده که اگر ارگانی بودجه تولید یک اثر هنری را قبول کند تمایل دارد درونمایه آن اثر مطابق سلایق آن ارگان باشد، آیا درباره این فصل از پایتخت و اوج این اتفاق افتاد؟

اجازه بدهید اول به این نکته اشاره کنم که این ما بودیم که از «اوج» درخواست کردیم بودجه این سریال را متقبل شود. ما براساس نیازهای قصه در این فصل به دنبال سرمایه‌گذاری بودیم که بتواند تمام مخارج سریال را مرتفع کند.

 

واضح است که اگر کسی سبزی بخواهد به طلافروشی نمی‌رود، ما دراین فصل از داستان پایتخت به ادوات مفصلی احتیاج داشتیم و با تلویزیونی مواجه بودیم که با بودجه‌ای که در اختیار دارد حتی نمی‌تواند دو تفنگ ترقه‌ای برای این سریال فراهم کند. طبیعی بود در چنین شرایطی به دنبال اسپانسری باشیم که توان مهیا کردن تمام این امکانات را برای ما داشته باشد. درعین‌حال در پاسخ به سوال شما باید بگویم خود من از روز‌ اول شرط کردم که تحت هیچ شرایطی، سازمان اوج نباید دخل و تصرفی در سریال داشته باشد. ما از ابتدای ساخت سریال پایتخت به کلیتی دست یافته بودیم و براین اساس پیش می‌رفتیم.

 

شرط من این بود که هر نهادی که تخصیص بودجه برای سریال را به‌عهده می‌گیرد نباید در کلیت و اساسا روند و جزئیات سریال مداخله کند. ضمن اینکه این فصل ‌از سریال پایتخت به نوعی خط‌شکن‌تر از سایر فصل‌هاست، طبعا اگر سازمانی مثل اوج می‌خواست به مداخله محتوایی دراین ارتباط بپردازد شاهد چنین خط‌شکنی‌هایی نبودیم.

 

بازهم ناچارم یکی‌دیگر از حواشی‌ای که برای سریال به وجود آمده را با شما درمیان بگذارم و آن اینکه برخی براین باورند سازندگان سریال به نوعی در تبلیغ جاذبه‌های توریستی ترکیه نقش زیادی داشته‌اند؟

می‌دانید ماجرا از چه قرار بود، رجب طیب اردوغان پولی را قبل از ساخت این فصل از سریال به من داد و از من خواهش کرد جاذبه‌های توریستی ترکیه را معرفی کنم، او به من گفت خواهشا مملکت ما را به ایران و جهان بشناسان چون داریم بیچاره می‌شویم!! واقعا از دوستانی که چنین بحث‌هایی را نسبت به سریال مطرح می‌کنند خواهش می‌کنم واقع‌بینانه نگاه کنند و این مساله را بپذیرند که ترکیه به دلیل ویژگی‌های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی احتیاجی به این کارها ندارد. مساله این است که ما اینقدر بدبخت هستیم که نمی‌توانیم زیبایی‌های کشورمان را نشان بدهیم. کما اینکه حین فیلمبرداری برخی می‌گفتند لوکیشن‌ها متعلق به نوشهر است نه ترکیه.

 

به‌هرحال آنچه مسلم است این که همه گروه و عوامل سازنده پایتخت، تمام تلاش خود را کردند تا اثری متفاوت با آنچه تا امروز در تلویزیون نشان داده شده را به تصویر بکشند. ما تلاش کرده‌ایم به مردم احترام بگذاریم و ساخت سریالی که مقبول آنها بوده و دراین سال‌ها آن را پیگیری کرده‌اند را ادامه دهیم.

 

صرف‌نظر از حواشی و انتقاداتی که غالبا در فضای مجازی دست به‌دست شده و حتما به گوش همه شما هم رسیده آیا حین ساخت این سریال با مشکل جدی مواجه شدید؟

نه، خوشبختانه گروه به‌رغم اینکه با پروژه سنگین و عظیمی به لحاظ قصه و جنس کار مواجه بود ولی خوب پیش رفت. می‌توانم بگویم برآیند عملکرد ما در پایتخت۵ برای خودمان و براساس آمارها و شواهد برای مخاطبان تلویزیون راضی‌کننده و مطلوب بوده است. ما تمام تلاش خود را کردیم تا این سریال نزد مخاطبان مقبول بیفتد. اطمینان دارم هر کاری کامل نیست و نقیصه‌هایی در آن وجود دارد، ما تلاش کرده‌ایم اگر خدا عمری بدهد کار کم‌عیبی ارائه کنیم.

 

 

  • 11
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش