جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۷:۴۹ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۲۵۵۷
رادیو و تلویزیون

خشونت چیره بر طنز

سریال پایتخت,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

سریال پایتخت دوباره حادثه آفرید. حادثه این نوبه البته آن‌طور نبود که بشود آماری از میزان تلفات و خسارات آن سیاهه کرد. سریال پایتخت که حالا به فصل پنجم رسیده ظاهرا در این فصل قرار است در هر نوبه، به‌ویژه این قسمت‌های آخر که به گفته خود دست‌اندرکاران فصل نتیجه‌گیری است به ایرانیان شوک وارد کند. قسمت ١٧ این سریال که شنبه‌شب پخش شد، برخی از مردم را شوکه کرد. میزان خشونت در این قسمت به‌حدی بود

 

که از همان ساعات ابتدای پس از پایان نمایش، فضای مجازی پر شد از واکنش‌هایی به این موضوع. جالب این‌که واکنش به خشونت موجود در این بخش به اهالی این سریال هم رسید. هومن حاج‌عبدالهی هم در صفحه اینستاگرام خود عکسی با نسرین نصرتی (فهیمه) منتشر کرد و نوشت: «خدا عاقبتمون رو مثل این عکس ختم به خیر کنه. امشب با این‌که خودم در این کار بازی کردم اما داشتم سکته می‌کردم!»

 

نزول یک سریال

پایتخت در این فصل به عقیده برخی صحنه‌هایی شوک‌دهنده به نمایش گذاشته است. در قسمت‌های ابتدایی زمانی که هنوز سفر به ترکیه آغاز نشده بود، در وسط مجلس «ختنه سوران» و شادی و حرکات ریتمیک، ناگاه حضار «فریاد مرگ بر آمریکا» سر دادند. حتی برخی از سیاسیون هم بر این اعتقاد بودند که شعار دادن خوب است اما شأن نزولش به مکانی که در آن شعار داده می‌شود هم ربط دارد.

 

همین گروه معتقد بودند اگر پای موسسه اوج در میان نبود از این قسمت به‌ عنوان تمسخر یاد می‌شد. اینها بخشی از رخدادهایی است که از نظر مردم یا برخی از کارشناسان عجیب است. صحنه‌هایی که به عقیده برخی فقط خنده محض دارد و عملا نمی‌شود آن را به‌عنوان طنز در نظر گرفت. در این میان پیش از این یک‌بار دکتر حامد محمدی‌کنگرانی (روانپزشک) که سینما و تلویزیون را خیلی جدی دنبال می‌کند، به «شهروند» گفته بود که طنز واکنش و استراتژی بالغانه است و آن‌جا که زبان واقعیت به تلخی می‌گراید از این شیوه استفاده می‌شود؛

 

او حالا هم درباره این موضوع گفته است: سریال‌سازی در ایران کار بسیار سختی است. از این منظر میزان زحمتی که دست‌اندرکاران تولید سریال پایتخت کشیده‌اند و تا به این مرحله رسیده‌اند، قابل تقدیر است. پایتخت پس از سال‌ها حالا به فصل پنجم رسیده و بخش زیادی از مخاطبان تلویزیون از همان ابتدا تا این مرحله آن را پیگیری کرده‌اند. من نیز مثل بسیاری از مردم این سریال را دیده‌ام اما باید تأکید کرد که این سریال از منظر کیفی نزول کرده است؛

 

فقط در یک نمونه نقش اجتماعی زنان در این سریال بسیار کاهش یافته و خانمی که طی فصل‌های مختلف به‌عنوان خانمی اجتماعی و فعال ظاهر شده و حتی عضو شورای شهر می‌شود، به زنی افسرده تبدیل شده است. این بخش هم که متعلق به داعش است عملا مسیر سریال را تغییر داده است. مردم طی چند فصل با این سریال همگام بوده‌اند و ناگاه به جای سریالی که از آن خنده طلب می‌کنند. به ‌هر حال نمی‌شود پشت داعش پنهان شد و همه چیز را قربانی آن کرد.

 

دکتر محسن احمدی، روانشناس هم در گفت‌وگو با «شهروند» بر این موضوع تأکید داشت که وقتی به ‌طور طبیعی شما انتظاری از یک موضوع دارید و انتظارتان ١٨٠ درجه تغییر می‌کند، دچار شوک می‌شوید. طبیعی است شما وقتی با اعضای خانواده از کوچک و بزرگ دور هم جمع می‌شوید و انتظار فضای مفرحی را دارید و ناگاه خنده‌هایتان به بهت یا گریه تبدیل می‌شود، دچار شوک عصبی می‌شوید. البته این شوک در همه یکسان نیست و بسته به ویژگی‌های روحی و روانی و جسمی افراد متفاوت است اما وجودش را کسی نمی‌تواند انکار کند.

 

تغییر از طنز به اکشن خشن

نمایش ارزش‌های اجتماعی مانند آنچه درباره مدافعان حرم گفته شده حتما باید وجود داشته باشد؛ بعید است کسی با مفهوم «ارزش» و تبلیغ برای آن مشکل داشته باشد اما شیوه بیان این ارزش‌ها بسیار حساس است تا به وازدگی مخاطب تبدل نشود. موسسه اوج در سریال پایتخت موضوعاتی را طرح کرده که به نظر بسیار عجولانه بوده است یکی از این نمونه‌ها تغییر ژانری است که در سریال پایتخت رخ داده است؛ ناگاه از قسمتی به بعد، سریال از طنز به اکشن آن هم اکشن خشن تبدیل شده است. به هر روی باید پذیرفت نمایش سفاکی‌های داعش در سریال پایتخت یا هر سریال دیگری می‌توانست تبعاتی چنین به بار نیاورد. این یک اتفاق عادی می‌توانست باشد؛ به شرطی که سریال از همان ابتدای کار وعده آن را یا حداقل هشدارش را به تماشاگرش داده بود.

 

مثل اتفاقی که این روزها در سینما شاهدیم. همین روزها همزمان با پایتخت در سینماهای کشور فیلم به وقت شام هم روی پرده است که در قیاس با پایتخت صحنه‌های به مراتب خشن‌تری دارد؛ اما کسی برای این خشونت معترض آن فیلم نمی‌شود و فوق فوقش لزوم رده‌بندی سنی تماشاگران را برایش یادآوری می‌کنند که در به وقت شام تأکید شده فیلم برای مخاطب بالای ١٢‌سال ساخته شده است اما پایتخت یک سریال خانوادگی با مایه‌های کمیک است که به ناگهان با نمایش تکان‌دهنده‌ترین تصاویر بسیاری از تماشاگرانش را شوکه کرده است.

 

این سریال که تماشاگرش را پنج ‌سال و اندی عادت داده است پایتخت را به‌عنوان یک سریال کمدی بشناسد، ناگهان تغییر ژانر می‌دهد و عادت‌های تماشاگران را به بازی می‌گیرد. مشکل صحنه‌های داعشی سریال در این نکته است و نه جای دیگر. در این‌که بی‌هشدار و بی‌مقدمه تماشاگری را که بعد از تمام خستگی‌های یک روز کاری به خانه آمده تا استراحتی کند و همزمان هم با تماشای ماجراهای نقی و ارسطو اوقاتی شیرین بگذراند، به ناگاه با داعش مواجه می‌کند. با اسارت زن‌ها و بچه‌ها، با نگاه ناپاک سفاک‌ترین هیولاهای قرن اخیر.

 

برداشت آزاد

حضور داعش و جلوه خشن این گروه ضدمردمی در قسمت‌های پایانی داعش با این‌که موجب جلب توجه مردم به این موضوع شد، می‌تواند نمره‌ای مثبت برای سریال محسوب شود؛ اما این نکته را نباید نادیده گرفت که پایتخت به‌عنوان یک سریال خانوادگی با مایه‌های کمیک یک طیف مشخص از هواداران و مخاطبانش را عادت به تماشای رخدادهای ملایم و بامزه داده است. موضوعی که روانپزشک و روانشناس هم بر آن تأکید دارند. تماشاگرانی که پنج‌سال است پای ماجراهای تقی و خانواده‌اش می‌نشینند و با آنها می‌خندند و می‌گریند. از این‌روست که نمی‌توان شدت و اندازه شوکی را که حضور داعش در این قسمت از پایتخت به تماشاگران وارد آورد، تصور کرد. شوکی که باعث شد فردای آن روز بخش عظیمی از فضای مجازی پر شود از گفته‌ها و کامنت‌های مردمی که از داعش می‌گفتند.

 

حالا سوال این است فارغ از این‌که صحنه‌های هراس‌آور داعش در سریال پایتخت آیا دستاوردی درخور داشته یا نه؛ اما این نکته که در مهمترین ساعات اوج برنامه‌های تلویزیونی، در مهمترین سریال روی آنتن که تمام گروه‌های سنی بی‌هیچ انتخابی پای آن می‌نشینند، خشن‌ترین صحنه‌های ممکن بی‌هیچ هشداری به نمایش درمی‌آید، موضوعی است که مورد اعتراض خیلی‌ها قرار گرفته است. بسیاری از کارشناسان با یادآوری این‌که آیا این یک اتفاق عادی است

 

که دختران و پسران نوجوان این مرزوبوم هیولاهایی را تماشا کنند که به دختربچه ١٢ساله هم رحم نمی‌کند و او را یک حوری از بین انبوه حوری‌های بهشتی می‌نامد که قاعدتا به پاداش جهادش باید در خدمت هیولا باشد، این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا این تساهل فقط در مورد سوریه و داعش اتفاق می‌افتد یا این‌که دیگر سریال‌ها هم از موهبت پخش بی‌سانسور مواردی این‌چنینی بهره‌مند خواهند شد؟

 

پاسخ‌های عوامل سریال

درست از زمانی که این صحنه‌ها از تلویزیون پخش شد، برخی این موضوع را طرح کردند که باید درباره پخش این صحنه‌ها که در ساعات اوج تماشای تلویزیون به نمایش درآمدند، هشدار ممنوعیت سنی داده می‌شد اما با طرح این سوال، هیچ‌کدام از عوامل تولید پایتخت حاضر به پاسخگویی نشدند. الهام غفوری تهیه‌کننده این سریال با ذکر این‌که «در مورد موارد مضمونی کار نویسنده و کارگردان باید پاسخ دهند» خبرنگار «شهروند» را به سیروس مقدم حواله داد. مقدم هم که ظاهرا دلخوری‌هایی از بابت نقدهای روزهای اخیر «شهروند» دارد، پاسخی به خبرنگار ما نمی‌دهد. محسن تنابنده بعد از صحبت‌های معمول و احوالپرسی با خبرنگار «شهروند» از او می‌خواهد تا ١٠دقیقه دیگر تماس بگیرد، اما بعد از ١٠دقیقه تلفن او خاموش است و تا ساعت‌ها روشن نمی‌شود.

 

خشایار الوند نویسنده سریال پایتخت اما در این زمینه می‌گوید: من تمام حرف‌هایم را درباره این سریال در گفت‌وگویی که با خود شما داشتم، گفته‌ام. فراموش نباید کرد که گفتم این داستان قرار نبود به صورت سریال ساخته شود. الوند با اشاره به این‌که «من و محسن تنابنده یک طرحی داشتیم و می‌خواستیم با همان فضا و شخصیت‌های سریال پایتخت یک فیلم سینمایی بسازیم» به این نکته می‌پردازد که «به همین دلیل هم فضاها و اتفاقاتی در این طرح دستمایه کار قرار گرفته بودند که قرار بود بزرگتر از تلویزیون باشند»...

 

موضوعاتی که الوند می‌گوید، قرار بوده بزرگتر و فراتر از مسائلی باشند که در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی بارها و بارها به آنها پرداخته شده است؛ یکی‌شان همین حضور و جلوه پررنگ و خشونت بار داعش در سریال است. حضوری که یک‌شبه باعث شد تا موضوع داعش در صدر بحث‌های ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی و فضاهای مجازی قرار گیرد.

مخلص کلام این‌که تلویزیون به‌عنوان یک رسانه عمومی و قابل دسترس برای همه باید بیش از اینها، متوجه اثرات منفی خود بر مخاطبان باشد. مخاطبانی که با سنین مختلف پای تلویزیون می‌نشینند و ممکن است تغییر ژانر از طنز به خشونت آن هم بدون اطلاع شوک‌های عصبی به آنها وارد کند.

 

 

حمیدرضا عظیمی

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش