دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۵:۵۶ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۷۹۱۶
رادیو و تلویزیون

ریما رامین‌فر: حساب «پایتخت» از سریال‌های دیگر جداست

ریما رامین‌فر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
ریما رامین‌فر تاکید کرد، تا هر وقت «پایتخت» ساخته شود در این مجموعه بازی می‌کند.

به گزارش ایسنا، بازیگر سریال «پایتخت» در گفت‌وگویی با آی‌فیلم درباره عشق و انگیزه اولیه‌اش برای ورود به عالم نمایش یعنی نویسندگی، اینچنین توضیح داد: در واقع این سوالی است که برایش جوابی ندارم! همیشه با حسرت در موردش حرف می‌زنم، انگار از آن دوران سال‌ها فاصله گرفته‌ام. در حقیقت از سالی که صاحب فرزند شدم به قول معروف پشتم باد خورد و این برای من خیلی ناراحت‌کننده است.

 

حالا مطالعه من به مراتب کمتر شده و کمتر فیلم می‌بینم. طبیعتا از نوشتن هم فاصله گرفته‌ام. در گذشته هر کتابی که چاپ می‌شد می‌خواندم و فیلم‌های روی پرده را می‌دیدم اما از این دنیای جذاب به واسطه وظایف مادری دور شدم. گاهی فکر می‌کنم اعتماد به نفسم کم شده چون احساس می‌کنم از خیلی اتفاقات بی‌خبرم. طبیعی است در این فضا پیدا کردن سوژه برای نوشتن سخت است. این یکی از افسوس‌های زندگی من است و برای این اتفاق غمگینم ... .

 

وی که قرار بود سال گذشته نمایشی را کارگردانی کند که به یک‌باره لغو شد، ادامه داد: تصمیم داشتم نمایشنامه «تابوت عهد» نوشته «نیل لبیوت» که یک نویسنده آمریکایی است را به روی صحنه ببرم و برای این تصمیم بسیار ذوق داشتم اما نمی‌دانستم سریال «پایتخت» مرا بیشتر از همیشه درگیر می‌کند. معمولا برای این سریال حدود سه ماه یا کمی بیشتر وقت می‌گذاشتیم اما برای قسمت جدید که در تعطیلات نوروز پخش شد، شش ماه درگیر تصویربرداری شدیم. خب همین افزایش زمانی فرصت اجرای نمایش را از من گرفت. انصرف دادم و کارم را در مجموعه «پایتخت» با جدیت ادامه دادم.

 

رامین‌فر در سال جدید برای کارگردانی و یا نویسندگی برنامه دارد و در این زمینه گفت: کارگردانی را نزدیک‌تر می‌بینم و احتمال دارد انجامش دهم ولی برای نویسندگی فقط امیدوارم باید زمانش فرا برسد.

 

به نظر بازیگر نقش «هما» در «پایتخت» که این روزها درگیر اجرای نمایش «آن سوی آیینه» به کارگردانی علی سرابی در یک تماشاخانه خصوصی است، خوب است که ما سالن‌های متعدد تئاتر در یک شهر داریم و خوب است که مردم به دیدن نمایش علاقمند شده‌اند. او افزود: زمانی که من کار تئاتر را شروع کردم نهایت تماشاچی یک کار پرفروش شاید ۳هزار نفر بود.

 

در حال حاضر اما همین سالن‌ها هر شب با استقبال و ازدحام تماشاچی مواجه می‌شود و این خوشایند است؛ البته کیفیت همیشه فدا می‌شود، دلیل هم دارد زیرا از آنجا که نمی‌خواهیم مخاطب را از دست دهیم او را به هر نحو ممکن حفظ می‌کنیم و در این مواقع کیفیت فدای حضور مخاطب می‌شود. این مساله خطرناک است و به نظرم اتفاقی است که رخ داده. در نمایش‌هایی که حضور داشته‌ام تلاش کردم سطح کار پایین نیاید ولی شتابزدگی و راضی نگه داشتن مخاطب به هر قیمت ممکن به کارها لطمه زده است. آرزو می‌کنم هیچ نمایشی خود را قربانی مخاطب نکند و سطح فرهنگی خود را حفظ کند.

 

ملاک رامین‌فر برای پذیرش یک نقش به گفته خودش در درجه نخست، «لذت شخصی» است: «بدون تعارف در کاری که خودم از آن لذت نبرم حاضر نمی‌شوم. چه از نظر متن و چه حضور در کنار تیم اجرایی آن پروژه. مثلا نمایشی که الان درگیرش شده‌ام همین حالا در سراسر اروپا اجرا می‌شود. وقتی متن را خواندم لذت بردم. بعد هم، کارگردان و گروه بازیگران از دوستان خوب من بودند که حس خوبی را القا می‌کردند. به همین دلیل حضور در نمایش را پذیرفتم و بعد از مدت‌ها حال خوبی دارم.»

 

وی درباره ادامه حضورش در سری‌های بعدی احتمالی «پایتخت» که هم اکنون روی آنتن شبکه آی فیلم است، نیز تصریح کرد: بله چرا که نه! برای من بسیار جذاب است که این مجموعه به فصل پنجم رسیده و از فردای روزی که قسمت پنجم به پایان رسید تا همین حالا در حال پاسخ به این پرسش هستم که که قسمت ششم کی ساخته می‌شود! خیلی شگفت‌انگیز است که مردم از ما خسته نشده‌اند و برای من بسیار جذاب است در کاری که این همه مورد اقبال مردم است حضور داشته‌ام. تا زمانی که مردم بخواهند این مجموعه را ببینند همراهشان هستم، بدون لحظه‌ای تردید ... .

 

رامین‌فر در پاسخ به اینکه چرا شخصیتی که در قسمت‌های قبلی زنی مستقل، امروزی، عضو شورای شهر و در بسیاری مواقع شخصیت منطقی خانواده بوده اما در سری پنجم درگیر مشکلات عصبی است، فعالیت بیرون از خانه ندارد، استقلالش را از دست داده، فردی منفعل و دنباله روست و ...، پاسخ داد: این طراحی محسن تنابنده و کاملا فکر شده بود. محسن تنابنده همیشه تلاش می‌کند تنوع بصری در کار وجود داشته باشد حتی در چیدن شخصیت‌ها، مثلا برایش جذاب بود بهرام افشاری با آن قد بلند در کنار سایر کاراکترها حضور داشته باشد. در ابتدای فصل پنجم تصادفی رخ می‌دهد و خیلی‌ها ساده از کنار این تصادف گذشتند؛ چرا این تصادف در کار گنجانده شد؟

 

چون کمک می‌کرد همه ما تغییراتی داشته باشیم و از کلیشه‌ها فاصله بگیریم. کاراکتر هما و اساسا کاراکتر خانم‌ها در کارهای کمدی دست و پا بسته است، کمتر می‌تواند تغییر کند و همیشه باید شأن یک زن خوب و خطوط قرمز رعایت شود. اما در فصل جدید هما زنی است که بچه‌ای را از دست داده و همین واکنش‌های جدید او را در پی دارد و البته باعث عصبی بودن او هم هست. ما در اطرافمان زنانی را می‌بینیم که به واسطه از دست دادن فرزند دچار مشکلات زیادی می‌شوند و زمان می‌برد تا به شرایط عادی برگردند. این اتفاق رنگ تازه‌ای به هما داد اما در نهایت هم باز بلوغ و برخورد عاقلانه هما باعث شد تا این افراد از اتفاقاتی که در کشور سوریه برایشان رخ داد جان سالم به در برند.

 

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون اذعان کرد که حساب «پایتخت» را از سایر مجموعه‌های تلویزیون تفکیک می‌کند: به عنوان یک بازیگر و همینطور مخاطب سریال‌های تلویزیونی را دنبال می‌کنم و افسوس می‌خورم از میزان انرژی که صرف می‌شود اما کارها تا این میزان ضعیف است و کیفیت خوبی ندارد.

 

متاسفانه باید بگویم تعداد آثار ضعیف کم نیست. اما من «پایتخت» را تفکیک می‌کنم بدون اینکه تعصب داشته باشم. وسواسی که برای ساخت این مجموعه وجود داشت را از نزدیک لمس کردم. شاید باورکردنی نباشد گاهی برای یک مساله کوچک گروه نویسنده و کارگردانی سه روز در حال بحث بود تا نتیجه مطلوب حاصل شود. من به تیم پایتخت ایمان و باور دارم. مدیوم آن برایم مهم نیست شاید روزی فیلم سینمایی پایتخت ساخته شود یا روزی نمایشش اجرا شود به هر حال من تا همیشه با این تیم همراه خواهم بود.

 

رامین‌فر با اشاره به اینکه بعد از مدت‌ها در فیلم سینمایی «چهل و هفت» بازی کرده است، گفت: اگر بدون مطالعه باشد، پذیرفتن بازی در فیلمی اینچنین ـ با توجه به فیلم اولی بودن کارگردان آن ـ خالی از خطر نیست اما زمانی که فیلمنامه به دستم رسید احساس کردم نقش را دوست دارم و به نظرم فیلمنامه از استحکام و شیوایی قابل توجهی برخوردار بود. من قبلا هم با سعید روستایی در «ابد و یک روز» کار کرده‌ام. معتقدم کار با جوان‌ها برگ برنده ماست. اینقدر لطف داشتند که دستم را باز گذاشتند تا هر کدام از نقش‌ها را که دوست دارم انتخاب کنم. انتخاب من شخصیت مهری بود، زن بد دهن پایین شهری که داستان‌های خودش را داشت. هیچ وقت چنین نقشی را بازی نکرده بودم هرچند معتقدم فیلم از فیلمنامه عقب‌تر است و احتیاج به تدوین مجدد دارد اما من این کاراکتر را دوست داشتم و از بازی در این نقش لذت بردم.

 

  • 12
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش