شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۲۱:۵۶ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۳۵۴۳
رادیو و تلویزیون

هر آنچه در برنامه ماه عسل گذشت (۹۷/۰۳/۱۳)

هجدهمین برنامه ماه عسل با حضور زندانیان جرایم غیر عمد

قسمت هجدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
امروز برنامه ماه عسل با حضور دو پیرمرد و دو مرد جوان زندانی غیرعمد روی آنتن رفت و قصدشان از حضور در این برنامه طلب کمک از مردم برای پرداخت بدهی هایشان بود.

به گزارش سرپوش، برنامه ماه عسل امشب با حضور دو پیرمرد و دو مرد جوان زندانی غیرعمد روی آنتن رفت و قصدشان از حضور در این برنامه طلب کمک از مردم برای پرداخت بدهی هایشان بود.

 

اولین مهمان این برنامه فریدون، مرد جوان قصابی بود که دو فرزند دارد و ۲۲ ماه است که در زندان به سر می‌برد. می‌گوید از سال ۷۰ کاسبی می‌کند، یکی از مشتریان آن‌ها صاحب رستورانی بوده که ۶۷ میلیون تومان از آن‌ها گوشت خرید می‌کند و فریدون ضامن این مبلغ چک می‌شود، اما چک‌ها نقد نمی‌شوند. وقتی فریدون به منزل صاحب چک برای نقد شدن چک‌ها مراجعه می‌کند با پیرزنی مواجهه می‌شود که از فرزندش-صاحب چک- بی خبر است و متواری شده است. فریدون هم که با روبرو شدن با این پیرمرد از نقدشدن چک‌ها ناامید می‌شود چک‌ها را به پیرزن می‌دهد و تصمیم می‌گیرد به علت ضمانتی که به محل کارش داده است خودش مسئولیت چک‌ها را برای نقد شدن عهده دار شود.

 

فریدون می‌گوید: من سه شاکی داشتم و دیگران کمک کردند مقداری از بدهی من پرداخت شود و مقداری از چک‌ها هم توسط شاکی‌ها بخشیده شد. من از ۱۲ سالگی به علت فوت پدرم کار می‌کنم و دیگر توان پرداخت این بدهی را نداشتم. الان ۳۵ میلیون تومان بدهکارم.

 

قاسم، مرد جوان مهمان دیگری از مهمانان ماه عسل چند سال پیش از گیلان به تهران می‌آید و  طور مقطعی کار فایبر گلاس را انجام داده و سپس ازدواج کرده و از تهران به شهرستان برمی گردد. پدر و مادرش کشاورز بودند. بعد از ازدواجش مدتی بیکار است و سپس به اتفاق برادرش کامیون می‌خرد. ۳۰ میلیون تومان از دوستش قرض می‌کند و کامیون را در اوج گرانی خریداری می‌کنند. اوایل کار وضعیت مالی خوب بوده سپس بعد از ۶ ماه که کامیون را ۳۰۵ می‌خرند به قیمت ۴۵ میلیون می‌فروشند. با این مبلغ مقداری از قرض‌ها را پرداخت می‌کنند و از ۳۰ میلیون تومانی که از ابتدا قرض گرفته بود ۱۳ میلیون را  پرداخت می‌کند. به علت این بیکاری و بدهی مانند پرداخت نکردن ۱۱ ماه اجاره خانه همسرش طلاق می‌گیرد. ۲۸ اسفند سال ۹۵ حکم جلب او می‌آید و بازداشت می‌شود به علت ۳۰ میلیون سفته‌ای که برای قرض ۳۰ میلیونی به دوستش داده بازداشت می‌شود.

 

قسمت هجدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

قاسم می‌گوید: چهار سال بود که این ۳۰ میلیون بدهکار بودم و از آن روز تا الان زندانی هستم و به برادرم گفتم با کسی این مشکل را در میان نگذارد.

 

۱۳ فرروردین ۹۶ که پدرم متوجه می‌شود نتوانست باور کند مشکل ما به علت بدهکاری است. ۲۳ خرداد ۹۶ به مدت دو روز زنگ زدم کسی تلفن منزل پدرم را جواب نمی‌داد تا اینکه طی تماس با برادرم متوجه مرحوم شدن پدرم در شب گذشته، درست موقعی که قصد ملاقات کردن من را داشت، شدم. به دلیل شرمندگی که داشتم در مراسم ختم پدرم شرکت نکردم بعد از آن ۲۶ شهریور ۹۶ که به برادرم زنگ زدم تولدش را تبریک بگویم متوجه شدم همان روز در اثر سانحه اتومبیل فوت شده است.

 

مهمان سوم ماه عسل که پیرمرد است، یکی از بازاری‌های شمال کشور و در فروش لوازم ورزشی فعال بوده است. دارای پنج پسر و سه دختر است که هفت نفر از آن‌ها ازدواج کرده اند. می‌گوید: سال ۹۰ دچار مشکل شدم و همسر و مادرم بیمار شدند و سپس پسرم بیمار شد و همه مغازه و دارایی و آنچه داشتم و نداشتم را برای درمان نزدیکانم فروختم.

 

۱۱ میلیون تومان قرض کردم و ۱۱ فقره چک دادم و مجبور شدم بابت آن ۲۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پرداخت کردم. توانستم بیش از ۱۸ میلیون را پرداخت کنم، اما ۱۱ فقره چک را دریافت نکردم، چون صاحب چک ساکن تهران و آشنا بود و من طلب او را واریز می‌کردم و به او اعتماد داشتم و فقط فیش‌های بانکی نزدم بود. آن بدهکار ۱۱ فقره چک‌ها را بابت کار‌های خودش به فرد دیگری می‌دهد که این فرد آمده به دلیل این ۱۱ فقره چک من را جلب کرده است. هزینه این چک‌های برگشتی از سال ۹۰ تاکنون شده ۵۳ میلیون که گفته با پرداخت ۳۰ میلیون تومان رضایت می‌دهم.  

 

قسمت هجدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

مهمان چهارم برنامه پیرمرد و بازنشسته یک شرکت است و دارای نه فرزند است که همگی ازدواج کرده اند. می‌گوید: تمام اسناد و چک‌هایی که با من بود و به بانک مراجعه کرده بودم در طول مسیر بانک کیفم سرقت شد. متاسفانه به بانک مراجعه نکردم که جلوی نقد شدن چک‌ها را بگیرند و به آگهی اداره آگاهی اکتفا کردم. الان بابت آن چک‌های سرقتی که سارق فروخته است ۳۵ میلیون بدهکار شدم.

 

خانمی که مهمان پنجم این برنامه بود سال گذشته با کمک‌های نقدی مردم بدهی اش پرداخت و از زندان آزاد شده بود. این بانو که با اصرار خود به برنامه امروز ماه عسل آمده می‌گوید: بدهی من در اثر فروش منزلم بود که خریدار از خرید منصرف شده بود و من بدهکار شدم و چهار سال زندانی شدم. آن موقع دو دختر شیرخوار دو ساله داشتم که حاضر نشدم این دو نوزاد را با خودم به زندان ببرم و آن‌ها را نزد همسرم گذاشتم.

 

این بانو به پاس قدردانی از کمک‌های مالی مردم اصرار به حضور در برنامه ماه عسل کرده بود. به گفته این بانو، زنانی در زندان به سر می‌برند که پزشک، حافظ قرآن یا دیگر جایگاه‌های ارزشمندی در جامعه دارند، اما به دلیل بدهی زندانی شده اند.

 

نامه‌های آزادی این چهار مرد پیر و جوان در دستان احسان علیخانی، مجری برنامه ماه عسل بود که ان شاءالله با کمک‌های مردمی و پرداخت بدهی‌های این چهار مرد، آن‌ها به نزد خانواده هایشان بازگردند.

 

 

mizanonline.com
  • 18
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش