جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۵۲ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۳۷۷۱
رادیو و تلویزیون

هر آنچه در برنامه ماه عسل گذشت (۹۷/۰۳/۱۴)

نوزدهمین برنامه ماه عسل با حضور همسر شهید سید علی اقبالی

قسمت نوزدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
برنامه امشب ماه عسل ۹۷ میزبان همسر شهید سید علی اقبالی از محلات بود که از اخرین دیدار و چشم انتظاری‌ها برای شهید گفت.

به گزارش سرپوش، برنامه امشب ماه عسل ۹۷ میزبان همسر شهید سید علی اقبالی از محلات بود که از اخرین دیدار و چشم انتظاری‌ها برای شهید گفت.

 

این زن محلاتی و همسر شهیدش اهل رودبار بود.

 

شهید اقبالی با همسرش در یک عروسی آشنا شد و پس از دوسال پس از خواستگاری و تحقیقاتی که در مورد علی انجام شد همواره از خوبی‌های او گفته می‌شد بنابراین بعد از اشنایی  و شناخت مفید همسر شهید توکل بر خدا می‌کند و جواب بله را به او می‌دهد و ازدواج می‌کند.

 

شهید اقبالی استاد شهید بابایی و  عاشق کارش بود و برای همسرش  عکسی با هواپیما فرستاد به این منظور که کارش خلبانی است و باید با این شرایط او را بپذیرد.

 

قسمت نوزدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

همسر شهید بازنشسته آموزش و پرورش است و در کنار شهید از لذت بردنش میدید و با این که می‌ترسید، اما با او همراه بود، چون همسر شهیدش از دنیای عجیب در آسمان برای او و این که خدا نزدیک اوست میگفت.

 

همسر شهید اقبال از جسارت، شجاعت، آگاهی و  نبوغ و درایت اقبالی گفت. پسرش افشین ۴ سالش بود و او و پدرش بسیار به هم وابسته بودند. او پسرش را نگاه می‌کند و به همسرش نگاه کرد و با اشاره به همسر و مادرش گفت که او نمی‌تواند بغلش کند و او را  بغل کنید و این آخرین دیدار او و همسر و خانواده اش بود.

 

همسرش از اعتقاد شهید اقبالی مبنی براین که صدام نمی‌تواند غلطی در قبال ایران بکند گفت.

 

در روز عملیات ۱۴۰ فروند جنگنده‌های ایرانی وارد خاک عراق شده و عراق را بمباران کردند و صدام اصلا انتظار چنین قدرت و صحنه آرایی را نداشت.

 

همسر شهید از عاشقانه و عاقلانه انتخاب کردن شهادت توسط سید علی اقبالی گفت.

 

او هر روز بعدازظهر بعد از پرواز‌ها تماس می‌گرفت، اما یک روز هر چه همسرش منتظر ماند تماسی گرفته نشد و همسر این بار با علی تماس گرفت، اما کسی جواب نمیداد و هیچکدام از نیرو‌ها جواب نمی‌دادند تا این که یکی از آن‌ها جواب داد و گفت: در حال صرف شام است. آنجا بود که فهمید اتفاقی افتاده است. چرا که تا با او صحبت نکند کاری نمی‌کند.

 

وقتی موتور هواپیمای علی اقبالی آتش میگیرد در جایی بین ایران و عراق بوده است. او رجکت میکند با چتر در جایی نزدیک به مرز ایران فرود می‌آید.

 

در ادامه برنامه کلیپی از خانواده شهید اقبالی نشان می‌دهد و این که مادرش از دوری او فوت می‌کند و قبل از فوت وصیت می‌کند عکس پسرش علی را روی سینه اش بگذارند و کسی هم برای او سیاه نپوشد و گریه نکند.

 

قسمت نوزدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

همسر شهید اقبالی گفت: خلبانان شجاعانی هستند که با رشادت‌ها از خاک ایران عاشقانه و عاقلانه دفاع کردند و هر چه از آن‌ها بگوییم کم است و به آن‌ها مدیونیم.

 

همسر شهید از ارتباطات با خانواده و پیام‌های شهید در زندگی به آنان گفت و به داستانی اشاره کرد که قرار بود لباس هایش را به مردی دهد. آن مرد به سوی همسر شهید آمد و گفت که سه شب است خواب شهید علی اقبالی را می‌بیند و به او میگوید که تو هر روز صبح همسرم را می‌بینی. به او بگو که من جایم راحت است و آرامش دارم. این اتفاق ۱۵ سال پس از رفتن شهید روی داد و خانواده هنوز هم چشم انتظار او بودند.

 

در ادامه برنامه مهمانانی از مشهد که در عرصه تئاتر فعال هستند در استودیو حضور پیدا می‌کنند.

 

این گروه نمایشی را با موضوع شهیداقبالی و حضرت علی اکبر روی صحنه میبرند.

 

همسر شهید از نگاهش در تصور شهید در خانه گفت و این که در ذهنش از سفر با علی اقبالی به مشهد گفت و این که کاش می‌شد باز سفری داشتیم.

 

سه روز بعد تماس گرفته شد و از او دعوت شد تا نمایش با موضوع شهید اقبالی را ببینند و این گونه به مشهد عازم شد.

 

علیخانی در ادامه گفت: این نمایش  به سختی محقق شد و مجوز صحنه گرفت در حالی که درباره رشادت‌های شهدا بود و به سفارش جایی و کسی هم نبود و باید از این آثار حمایت شود.

 

همسر شهید اقبالی در پایان گفت: از خانواده همسرم تشکر می‌کنم که در کنارم پای گریه‌ها و دلتنگی‌های من و پسرم ایستادند. آرامش ایران و ایرانی در نتیجه اشک‌ها و دلتنگی‌های خانواده شهداست.

 

قسمت نوزدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

 

mizanonline.com
  • 14
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۴
جدیدترین
قدیمی ترین
سلام خدا حفظشون کنه این شهید رو بهمون معرفی کردند. از خدا می خوام هیچ کس شرمنده شهدا از این دنیا نره.آمین
بسیارعالی
بدترین برنامه ای بود که تو عمرم دیدم..خیلی ترسناک بود
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش