جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
۰۹:۲۵ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۰۴۷۷
رادیو و تلویزیون

مجری برنامه اختیاریه: ترسیدم قاضی‌پور درباره زنان چیزی بگویدکه تلویزیون بلرزد

مرتضی فاطمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
«اختیاریه» با اجرای مرتضی فاطمی، برنامه تازه شبکه تهران است که به‌همین زودی جنجالی شده و بحث‌های زیادی را برانگیخته است. قسمتی از این برنامه زنده که چهارشنبه شب (اول اسفند) روی آنتن رفت، با حرف‌های نادر قاضی‌پور، نماینده اصول‌گرای مجلس، حاشیه‌ساز شده است.

«اختیاریه»؛ تنها با گذشت دو شب از تاک شوی جدید شبکه تهران کافی است که مشخص شود برنامه پرسر وصدایی قرار است روی آنتن برود.

 

مرتضی فاطمی، سردبیر هفته‌نامه «پنجره»، که با رمضان‌نژاد، مدیر شبکه افق، آنجا برنامه «۱۸۰ درجه» را می‌ساختند، حالا که به شبکه تهران آمده‌اند، برنامه‌ای به نام «اختیاریه» تولید کرده‌اند؛ یک برنامه خوش‌ریتم و البته جسورانه، دست‌کم در دو قسمت اول. دستِ باز تهیه‌کننده برای رفتن سراغ حرف‌های عامه‌پسند و البته خط فکری سازنده‌اش، هم در گفت‌وگو با پرواز همای و هم گفت‌وگو با نادر قاضی‌پور، کلی تیتر تولید کرده است؛ از همای که روی آنتن زنده گفت نقاش بوده و پرتره‌های گوگوش و داریوش می‌کشیده و می‌فروخته تا ماجرای حمله قاضی‌پور به پورشه‌سواری قاضی‌زاده!

 

مرتضی فاطمی که گفت‌وگویش با قاضی‌پور را از ماجرای آقازاده‌ها شروع کرد، خودش فرزند علی فاطمی، از مدیران ارشد تلویزیون است که سابقه فعالیت در سمت‌هایی چون حراست سازمان را داشته و حالا هم مدیر استان‌های صداوسیما است.

 

این رابطه پدر و فرزندی در رسیدن به آنتن به مرتضی نقش داشته؟ این یک بخش از سوال‌های ما از اوست که البته سعی می‌کند با «خروجی کار را ببینید» از آن عبور کند؛ درست مثل اجرای برنامه‌اش و ماجرای کلاهی که قاضی پور بر سر داشت تا اشتباه گفتن اسم قاضی‌پور و قاضی‌زاده‌ که آن بحث جنجالی برنامه دیشب (چهارشنبه) را رقم زد. 

 

گفتگوی خبرآنلاین با فاطمی درباره «اختیاریه» را بخوانید:

 

به نظر می‌رسد با برنامه‌ای به آنتن تلویزیون آمدید که در همین ابتدای کار بعضی خط قرمزها را رد کرده‌؛ از اسم گوگوش و داریوش روی آنتن زنده تا برچسب‌های مختلف به بعضی از سیاسیون.

این نظر لطف شماست. تلاش‌مان این است که یک برنامه استاندارد و در خور مخاطب عرضه کنیم. در این وضعیتی که ساختن چنین برنامه‌هایی آن هم به صورت زنده کار سخت و طاقت فرسایی است، تلاش می‌کنیم چنین بشود. 

 

در همین تلویزیون ولی شما روی یک سری خط قرمزهایی حرکت کردید که به نظر می‌رسد کار هر کسی نیست.

همینطور است، کار هر کسی نیست. آدم هایی می‌خواهد که جان‌شان را از سر راه آورده باشند. یعنی آدم‌هایی که نگویند سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند و نفسش نگیرد برای اینکه تا لحظه آخر نداند برنامه‌اش پخش می‌شود یا نمی‌شود. خود من هم بارها سعی کردم از این فضا فاصله بگیرم، در «۱۸۰ درجه» هم خیلی‌ها را برای اولین بار به تلویزیون آوردم؛ محمد قوچانی، سعید لیلاز، محمدعلی ابطحی و ... برای هر کدام از این‌ها خیلی جنگیدم. بعضی‌ها هم نشد. تلاش کردم خیلی‌ها را متقاعد کنم و آقای رمضان‌نژاد هم در شبکه افق و هم در شبکه پنج به من لطف دارند و شد که این برنامه‌ها ساخته شوند. 

 

اینکه شما می‌توانید این کارها را انجام دهید به آقازاده بودن شما ربط دارد؟

توضیح بدهید چگونه آقازاده بودن به این مساله ربط دارد؟

 

بالاخره شما از فرزندان مدیران آن سازمان هستید.

بله. پدر من مدیر سازمان صداوسیما در بخش استان‌ها است  و می‌دانید که این بخش استان‌ها هیچ ربطی به سیما ندارد و اگر ربط هم داشته باشد من کار رسانه‌ای می‌کنم و کار رسانه‌ای را هم در سازمان نمی‌شود با ارتباط این‌چنینی پیش برد. باید ببینند خروجی کار من چیست؛ کار حرفه‌ای هست یا نه؟ تلاش من این است که با توانایی‌هایی که خودم دارم این کار را انجام بدهم. البته این را هم بگویم که آوردن آقای قاضی‌پور روی آنتن تلویزیون کار پیچیده‌ای نیست که نیاز به ارتباطات خاص داشته باشد.

 

البته. ولی شما درباره برنامه گذشته‌تان گفتید و آوردن افرادی مثل قوچانی و ابطحی. این کارهایی که می‌سازید چقدر به روحیه روزنامه‌نگارانه شما برمی گردد؟

این مسیری است که من چند سالی است شروع کرده‌ام. من از سال ۸۰ کار روزنامه‌نگاری کردم. سال‌ها سردبیر هفته نامه «پنجره» بودم و از آن تجربه سعی کردم یک مجله تلویزیونی درست کنم. مجله‌ای که در آن تضارب آرا و گفت‌وگو محلی از اعراب داشته باشد و کماکان به گفت‌وگو معتقدم. با این تفاوت که این روزها مردم نیاز دارند حال‌شان بهتر باشد و از جدل دور باشند. لذا فکر می‌کنم جامعه نیاز بیشتری به سبک گفت‌وگوهایی مثل «اختیاریه» دارد و برنامه‌هایی که به خاطر خاصیت سرگرمی که دارند، حال مردم را خوب کنند. به این دلیل در این حوزه وارد شدم.

 

مرتضی فاطمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

یکی از دلایلی که شاید حال خیلی از مردم را این روزها گرفته باشد، علاوه بر مشکلات اقتصادی، این جدال بین دو جناح است. وقتی شما یک نماینده اصولگرا را می‌آورید که مستقیما به آقای قاضی‌زاده هاشمی می‌گوید پورشه سوار یا درباره دیگری می‌گوید در لواسان ویلا دارد و این‌قدر مستقیم و از آنتن زنده تلویزیون برای جدال جناحی استفاده می‌کند، فکر نمی‌کنید حال مردم را بیشتر خراب کند؟

اگر این صحبت به نیت یک بحث سیاسی باشد، حتما حرف شما درست است. یعنی اگر یک برنامه‌ای ساخته شود که به آن آقا بگویید حتما این حرف را بزن، نه تنها حال مردم خراب می‌شود که اوضاع مملکت به هم می‌ریزد. اما اینکه در یک فرآیند طبیعی، یک کاراکتر جذاب را انتخاب کنید و واقعا برایت غیرقابل پیش بینی باشد، به نظرم بیشتر جنبه سرگرمی‌اش مهم است. من آقای قاضی‌پور را در برنامه‌ام آوردم و یک روایت درباره‌اش دارم. می‌خواستم بگویم سیاست آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید پیچیده نیست. البته یک روی دیگرش هم این است که یا سیاست آن‌قدر پیچیده است که شخصیت‌های به این سادگی هم در آن حضور دارند؛ این هدف من بود.

 

از آن طرف هم شاید خیلی طول نمی‌کشد که می‌بینید مهمان‌های اصلاح‌طلب ویژه دارم که ممکن است آن‌ها هم روی آنتن حرف‌هایی بزنند که به یک جناح دیگر بر بخورد و البته که برای آنها هم هیچ برنامه از پیش تعیین شده‌ای نداریم. یک اتفاقی است که باید در لحظه و آن رخ بدهد.

 

یعنی اینکه آقای قاضی‌پور همان کلاهی را سرش بگذارد که در عکس سال‌ها پیشش در جبهه هم همان سرش بوده است، یا اینکه اشتباها به جای قاضی‌پور بگویید قاضی‌زاده و ایشان واکنش نشان بدهد، عمدی و طراحی شده نبوده است؟

من در «۱۸۰ درجه» هم سابقه این را داشتم که در لحظه، اسامی مهمانی را فراموش کنم. واقعا عمدی نبود. فضای رسانه جایی است که نیازی نیست شما از خودت دفاع کنی، چون مخاطب برداشت خودش را در لحظه دارد. اگر این برداشت شما را از کار من داشته باشد، حتما به همان قائل است و من هر چقدر هم توضیح بدهم، فایده‌ای ندارد اما اگر غیر این هم باشد که غیر این است. اما من هیچگونه طراحی برای این اتفاق نداشتم و واقعا اینقدر بازیگر خوبی نیستم.

 

آیا به همان افرادی هم که آقای قاضی‌پور به آنها برچسب زد، آنتن می دهید؟

حتما ضمن اینکه شاید گفتن این حرف خوب نباشد ولی من معتقدم خیلی وقت است که مردم از این دوقطبیِ اصلاح طلب و اصول‌گرا گذشته‌اند ولی رسانه‌هایی که به جریان‌های سیاسی مرتبط هستند، دوست دارند که این فضا باشد. الان مردم نه آن‌قدر به اصول‌گرایان علاقه‌ای نشان می‌دهند و نه آن‌قدر به اصلاح طلب‌ها. برای من آدم‌های جذاب از هر دو جناح جذاب هستند؛ آدم‌هایی که با آن‌ها می‌توانم برنامه جذاب بسازم.

 

ولی به نظر می‌رسد برنامه خود شما از اتفاقاتی است که می‌تواند به این دوقطبی دامن بزند.

اگر این کار را می‌کنم حتما اشتباه است. شما توضیح بدهید کجای برنامه این شکلی است که من اصلاح کنم.

 

دقیقا حرف‌های آقای قاضی‌پور درباره چهره‌های سیاسی مختلف.

صبر کنید و قسمت‌های بعد را هم ببینید. اگر این اشکال به من وارد باشد حتما اصلاحش می‌کنم. 

 

چرا سوالی درباره مواضع آقای قاضی‌پور درباره زنان نپرسیدید و این بحث را آخر برنامه زود جمع کردید؟

چون وقت کم آوردم. شما هم روزنامه‌نگار هستید و می‌دانید. من هم دوستان زیادی از خبرنگاران مجلس دارم که کلی درباره آقای قاضی‌پور با آنها گپ زدم و کلی خاطره عجیب از نوع برخورد ایشان با خانم‌ها داشتند که بعضی از آن‌ها را اصلا روی آنتن زنده نمی‌شود بیان کرد. من یک مقدار احتیاط این شکلی داشتم به خاطر صراحت ایشان که یک باره چیزی نگوید که کل تلویزیون بلرزد.

 

 

  • 19
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۸
جدیدترین
قدیمی ترین
خبر انلاین یه رسانه اصلاح طلب هست و کل حرفش این بود که به افراد اصلاح طلب هم تریبون بدید تا از پورشه سواریشون دفاع کنند
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش