شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
۰۹:۵۳ - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۰۹۵۹
رادیو و تلویزیون

ماجرای زنی که از پختن تخم مرغ عاجز بود و در رادیو دستور آشپزی می‌داد!

سیمین دانشور,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

چهارم اردیبهشت روز تولد رادیو و هشتم اردیبهشت سالروز تولد سیمین دانشور داستان‌نویس و مترجم فقید ایرانی است. به همین مناسبت محمدباقر رضایی، نویسنده و سردبیر برنامه «کتاب شب» رادیو تهران، درباره این دو اردیبهشتی - رادیو و سیمین دانشور - مطلبی را در اختیار ایسنا گذاشته است.

 

این مطلب که بخشی از کتاب منتشرنشده «ماجراهای نویسندگان رادیو از آغاز تا امروز» است و قسمت‌های دیگری از آن قبلاً در ایسنا منتشر شده، به این شرح است:

 

«سیمین دانشور از چهارده سالگی برای مجله‌های شیراز مطلب می‌نوشت.

 

وقتی شانزده ساله شد، یکی از مقاله‌هایش که با عنوان "زمستان بی شباهت به زندگی ما نیست" در یکی از روزنامه‌های محلی شیراز چاپ شد، خیلی سروصدا کرد.

 

در هفده سالگی و پایان دوره متوسطه، شاگرد اول سراسر کشور شد، به تهران آمد و به دانشگاه رفت.

 

در بیست سالگی، صدیق اعلم به او در اداره تبلیغات خارجی رادیو، کار داد.

 

از همان جا، سیمین برای رادیو تهران هم مطلب می‌نوشت.

 

خودش در کتاب "شناخت و تحسین هنر" نوشته است: "برای رادیو تهران بی‌چشمداشت دستمزد، نقد کتاب نوشته‌ام و حتی دستور آشپزی داده‌ام که خودم از آب پز کردن یک تخم مرغ هم عاجز بودم…"

 

سیمین غیر از این مطالب و داستان‌های کوتاهی که برای برنامه‌های ادبی رادیو می‌نوشت، مقاله‌هایی نیز در زمینه‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و یک مقدار هم به قول خودش "نصیحت آلات" برای برنامه‌های خانوادگی رادیو می‌نوشت که آن موقع، بسیار طرفدار داشت و زنان جامعه برای ترقی هرچه بیشتر، به آنها توجه نشان می‌دادند.

 

" … برای هر مقاله، هفده تومان می‌گرفتم، دست به نصیحتم خیلی خوب بود: در این که جوان‌ها باید چگونه باشند و یا نباشند، از این مزخرفات! و بعد برای رادیو، انتقاد کتاب هم می‌نوشتم. حتی انتقادی از داستان‌های حسینقلی مستعان نوشتم که مورد توجه قرار گرفت.

 

بعد، مقاله انتقادی شدیداللحنی هم در رابطه با کتاب "فتنه" علی دشتی نوشتم. می‌دانید، از دشتی انتقاد نوشتن در آن روزگار، شجاعت می‌خواست…"

 

بعد از اینها بود که سیمین مجبور به ترک رادیو شد و بیکاری، دامنش را گرفت. سال ۱۳۲۲ بود.

 

دکتر صورتگر که همشهری‌اش بود، او را برای مقاله‌نویسی به روزنامه ایران معرفی کرد.

 

مدتی بعد، استادش نصرالله فلسفی که سردبیر هفته‌نامه امید بود، او را به مجله خودش برد و مشغول کار کرد.

 

سیمین ضمن مقاله نویسی در آنجا، به داستان نویسی هم می‌پرداخت. وقتی داستان‌های اولیه‌اش را جمع کرد و آنها را با عنوان "آتش خاموش" به چاپ سپرد و وارد بازار کرد، هیاهویی به پا شد و در یکی از برنامه‌های رادیو تهران هم درباره‌اش حرف زدند.

 

حتی "صبحی" در آغاز یکی از برنامه‌های قصه ظهر جمعه، گفت: " کتابی از نویسنده جوانی در آمده و اولین زنی ست که قصه کوتاه نوشته…"

 

از آن پس، نویسندگی سیمین دانشور ارج و قربی یافت، به ویژه آن که به دانشگاه هم می‌رفت و زنی "به‌روز" بود.

 

سال ۱۳۲۹ با جلال آل احمد ازدواج کرد. چند مجموعه داستان نوشت و به چاپ سپرد.

 

در سال ۱۳۴۸ رمان مشهورش «سووشون» را منتشر کرد که همزمان با مرگ شوهرش بود.

 

همان موقع، میهن بهرامی (داستان نویس) که در رادیو برای برنامه‌های ادبی، نقد می‌نوشت، نقدی بر سووشون نوشت. سیمین بعدها گفت: " اولین کسی که نقد عالی بر سووشون نوشت میهن بود… که من وقتی رادیو را باز کردم، با صدای مردانه آقای احمد کسیلا، نقد او را شنیدم…"

 

سیمین دانشور با این همه شور و عشق، ۹۰ سال عمر کرد و فرزندانی که از خود بجا گذاشت، کتاب‌هایی است که مردم، هنوز هم می‌خوانند.

 

  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش