جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۱۲ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۱۸۲
رادیو و تلویزیون

سهم تلویزیون در ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی؛

تفاوت «آقای حکایتی» و «برنده‌باش» چیست؟

ترویج کتابخوانی در تلویزیون,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

تلویزیون از آن سال‌هایی که مجموعه‌های نمایشی چون «کتابخانه‌ هدهد» و «آقای حکایتی» را پخش می‌کرد، فاصله گرفته است و این روزها اغلب برنامه‏‌هایش در حوزه کتاب و ترویج کتاب‌خوانی، با ساختارهای ترکیبی، مسابقه و گفت‌وگومحور آن‌طور که باید و شاید تاثیرگذار نیست.

 

۱۸ سال پیش سریال «کتابفروشی هدهد» همان‌طور که از نامش پیداست با تِم اصلی کتاب و کتاب‌خوانی به کارگردانی مرضیه برومند پخش شد و موفق هم بود. در این سریال علاوه بر اینکه به مفاهیم کتاب‌خوانی پرداخته شد، رویه ظاهری جذاب و مفرحی هم دیدیم. پیام اصلی سریال این بود: «به کتاب به عنوان کالایی که مختص آدم‌های خاص، تحصیل‌کرده و روشنفکر است، نگاه نکنیم. کتاب می‌تواند در زندگی آدم‌های عادی هم نقش تعیین‏کننده‌ای داشته باشد.»

 

«زیر گنبد کبود» یا «آقای حکایتی» دیگر مجموعه تلویزیونی موفق تلویزیون در حوزه کتاب، مخصوص کودکان بود که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از تلویزیون پخش می‌شد و در نوع خود کم‌نظیر و تاثیرگذار بود. در این برنامه بهرام شاه‌محمدلو در نقش آقای حکایتی به ایفای نقش می‌پرداخت. سری اول با نویسندگی ایرج طهماسب در سال ۱۳۶۶ کلید خورد. در سال ۱۳۶۸ و ۱۳۷۴ نیز نویسندگی مجموعه ۱۳ و ۱۴ قسمتی «زیر گنبد کبود» برعهده راضیه برومند بود. این برنامه در فضای یک فروشگاه با نام فروشگاه قصه (در سری بعدی بازار قصه) اجرا می‌شد.

 

در این برنامه با یک قصه، موضوعی بیان می‌شد و وظیفه بعدی بر عهده بازیگران بود که به نحوی موضوع را گسترش بدهند و مسئله‌ای که در داستان ایجاد شده بود را با کمک آقای حکایتی حل کنند. در این میان، آقای حکایتی که شالی بر گردن و کتاب قصه‌ای بزرگ در دست داشت، به شیوه کاملاً غیرمستقیم و بدون آنکه پندی دهد، تلاش می‌کرد تا آن پیام مورد نظر را به مخاطب کودک برنامه منتقل کند. در این لحظات بود که بازیگران با هم توافق می‌کردند که آقای حکایتی قصه‌ای را برایشان تعریف کند و بعد با یک ریتم تند دکور صحنه متناسب با داستان تغییر می‌کرد.

 

اما به نظرمی‌رسد از آن سال‌هایی که مجموعه‌هایی چون «کتابخانه‌ی هدهد» و «آقای حکایتی» روی آنتن می‌رفتند، دیگر نشانی نیست و اگرچه هر از گاهی برنامه‌هایی نسبتاً موفق همانند «کتاب باز» با ساختاری به مراتب ساده‌تر روی آنتن می‌روند، اما مانند اغلب موضوعات و ساختارهای تلویزیونی، برنامه‌های کتاب و کتاب‌خوانی هم تاثیرگذاری خود را نسبت به دهه ۶۰ و ۷۰ تلویزیون از دست داده‌اند.

 

علت موفقیت «کتابفروشی هدهد» چه بود؟

ایسنا با مریم فیروزی، تهیه‌کننده برنامه‌هایی چون «چرخ»، «صفر تا صد»، «طلوع»، «اردیبهشت» درباره عملکرد تلویزیون در ساخت برنامه‌هایی با موضوع کتاب و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی گفت‌وگو کرده است که او هم در این ارتباط به مجموعه‌ای نظیر «کتابفروشی هدهد» اشاره کرد و گفت: در ارتباط با فرهنگ کتاب خواندن از وقتی که برنامه‌های تلویزیون را یادم می‌آید برنامه‌های موفقی داشتیم؛ مثل سریال‌های خانم برومند و «آقای حکایتی» و برنامه‌های مختلفی که در بخش‌های کودک ساخته شدند.

 

مجموعه‌ «کتابفروشی هدهد» سریال موفقی در حوزه کتاب و ترویج کتابخوانی بود که در دهه هشتاد به روی آنتن رفت. علت موفقیت این مجموعه این بود که آدم‌هایی که کار را ساختند که همگی اهل مطالعه بودند از طرفی ما با یک فضای جدید در این مجموعه روبه‌رو بودیم؛ از تزئین اتوبوس به عنوان کتاب‌فروشی گرفته تا بازی آقای امیرحسین صدیق که خیلی به‌یادماندنی و مطمئناً موثر بود. در حال حاضر نیز تلویزیون تلاش‌هایی داشته است و برنامه‌هایی مثل «کتاب باز» و «صد برگ» را به روی آنتن برده است.

 

این تهیه‌کننده سپس با اشاره به مسابقاتی که به منظور ارتقای فرهنگ مطالعه در تلویزیون تدارک دیده شده است، درباره‌ تاثیر مسابقاتی از جنس «برنده باش» که به همین منظور تدارک دیده شده بود، اظهار کرد: برنامه‌هایی مثل مسابقه ممکن است که برای مراجعه به کتاب و اینترنت برای به دست آوردن یک‌سری جواب‌ها مشوق باشد اما به عقیده من نمی‌تواند به مطالعه عمق دهد و این تفاوت را دارد که شما به شکل مقطعی برای به دست آوردن پاسخ یک نیاز این کار را انجام می‌دهید و نه به خاطر علاقه و تصمیم نهادینه.

 

در تلویزیون مهارتِ دانستن را تقویت نمی‌کنیم

وی با اشاره به مسابقاتی که به منظور ترویج کتابخوانی در تلویزیون ساخته می‌شود، گفت: به هر حال ما در هر تشویقی که انجام می‌دهیم باید اهرم‌های مناسب آن تشویق را هم داشته باشیم. در مسابقه‌ها هم جوایز، اهرم هستند. این اشکالی ندارد. اما اشکال آنجا پیش می‌آید که ما حتی در برنامه‌های کارآفرینی‌مان که می‌خواهیم خلاقیت و کارآفرینی و تلاش کردن را یاد بدهیم به جای اینکه خود دانستن را تقویت کنیم، بیشتر به اهرم پولدار شدن و ثروت بها می‌دهیم تا خود کار کردن و مولد بودن. به طور کلی هر برنامه‌ای عملکرد خودش را دارد شما از مسابقه استعدادیابی نمی‌توانید توقع تاثیرات عمیق داشته باشی و اینها همه بیشتر جنبه سرگرمی دارند تا آموزشی.

 

تهیه‌کننده «چرخ» سپس یادآور شد: خواندن اگر از بچگی عادت نشود و سپس ما بخواهیم در بزرگسالی با برنامه ساختن کتاب‏خوانی را عمق دهیم، کار دشواری است و مسلماً از طریق مسابقه نمی‌توان چنین توقعی داشت.

وی در همین زمینه مطرح کرد: یادمان باشد که رادیو، تلویزیون و سینما از ادبیات می آیند؛ یعنی اول شما باید ادبیات غنی داشته باشید تا بعد بتوانید آنها را در تصویر پیاده کنید. زمانی که نگاه می‌کنید می‌بینید که انتشارات ما به‏ویژه در حوزه کودکان و نوجوانان اصلاً غنی نیست؛ در حالی که فیلم‌های خوب دنیا همه اقتباسی هستند و از رمان‌ها و کتاب‌های مختلف ساخته می‌شوند.

 

او با بیان اینکه هر چه برنامه‌های تلویزیون تخصصی‌تر باشند، تاثیرگذارتر خواهند بود، اظهار کرد: ما افرادی داریم که در حوزه‌های خودشان متخصص هستند و بهتر است در برنامه‌سازی به سراغ افراد متخصص برویم؛ به عنوان مثال آقای بیرنگ و خدابیامرز رسام از سازندگان خوب سریال بودند. یک عده افراد خوش‌نام دیگر هم هستند که باید به سراغ آنها برویم یا اگر خانم برومند در حوزه کودک خوب کار می‌کند، در حوزه کتاب‌خوانی خوب کار می‌کند به سراغ آنها برویم و از آنها استفاده کنیم. به طور کلی اگر تفاوت‌های فردی هنرمندان را بشناسیم و به سراغشان برویم بهتر خواهد بود. فیروزی در بخش دیگری با بیان اینکه که یک مدیر که استراتژی مدیریت می‌داند، بهترین تصمیم استفاده درست از منابع ما انسانی‌اش را خواهد داشت، گفت: بزرگترین ثروت یک سازمان، منابع انسانی‌اش است؛ وقتی این منابع شناخته شود آن وقت است که برنده شده‌ایم.

 

معرفی کتاب در تلویزیون سیستماتیک نیست

این تهیه‌کننده در ارتباط با سازوکار اسپانسرها در برنامه‌های تلویزیونی و تاثیر مخرب آنها در خروجی یک اثر تلویزیونی، اظهار کرد: اولاً ما رسانه بی‌طرف در دنیا نداریم و نمی‌توانیم بگوییم که یک رسانه به جهت مالی روی پای خودش است و نیاز به کمک ندارد، اما باید گفت چرا رسانه‌های دیگر این وابستگی‌های‌شان نشان داده نمی‌شود؟ این مسئله به دلیل آن چیزی است که به مخاطبان نشان می‌دهند و اجازه نمی‌دهند که اسپانسر تصمیم‌گیرنده باشد.

 

ما شاید ناچار به گرفتن اسپانسر برای ساخت برنامه‌های تلویزیونی باشیم، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که دخالت آن اسپانسر را باید متخصص رسانه یعنی تهیه‌کننده و مدیر رسانه مشخص کند و نه اسپانسر. یعنی باید بپذیرد. حتی اگر تبلیغ می‌خواهد روش تبلیغ موثر را مشخص کنیم که چه چیزی است. خیلی بی‌سلیقگی است که شما یک فیلم سینمایی را می‌بینی با اشاره مستقیم به آن خدمتی که می‌دهد به شکل گل‏درشت اسپانسرها را معرفی می‌کند. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در تمام دنیا این اتفاق می‌افتد.

 

مگر سینمای صهیونیستی طرفدارِ هولوکاست، سالیان سال نیست که جایزه اسکار، بفتا، گلدن گلوب و حتی جایزه نوبل را می‌گیرد؟ یک نگاه بیندازید می‌بینید برندگان جوایز نوبل چه کسانی هستند. اسپانسر تاثیر خودش را بر روی انتخابات می‌گذارد، ولی چند درصد از مردم متوجه می‌شوند که این انتخابات با چه سمت و سویی انجام می‌گیرد؟ به دلیل اینکه کارشان را هنرمندانه انجام می‌دهند. اما متاسفانه اسپانسرهای ما کار را به ما واگذار نمی‌کنند و می‌خواهند خودشان ورود کنند که ما به عنوان رسانه نباید بپذیریم.

 

مریم فیروزی که پیش از این برنامه‌هایی همچون «اردیبهشت» و «طلوع» را در تلویزیون داشته است، در پاسخ به اینکه تاکنون به چه میزان به نقش کتاب و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی در برنامه‌های تلویزیونی پرداخته است؟ توضیح داد: ما در برنامه‌هایی که داشته‌ایم پیش از این به طور مشخص در آیتم‌هایی به معرفی کتاب می‌پرداختیم اما باز هم سیستماتیک نبود و ما به خاطر علاقه شخصی‏مان این آیتم‌ها را می‌گذاشتیم و این فرق می‌کند با برنامه‌ای که ما مشخصاً برای کتاب‌خوانی طراحی کنیم.

 

طرح‌های ناتمام برنامه‌های کتاب‌خوانی

او با اشاره به طرح‌هایی که قرار بوده است در تلویزیون در زمینه فرهنگ کتابخوانی ارائه دهد و بسازد، اما بی‌نتیجه مانده است، اظهار کرد: ما برای امسال دهه فجر قرار بود برنامه کتاب‏خوانی داشته باشیم. به عنوان راه‌حلی که یک آدم محبوب و خوش‏صدا بیاید و در برنامه‌ ما کتاب بخواند. همچنین یک کار پرفورمنس طراحی کردیم که در آن بخش‌هایی از یک کتاب را به صورت اجراهای صحنه‌ای و مثل تله‌تئاتر بخوانند که روشی‌جوان‏پسندانه است و گران هم نیست. یا مثلاً می‌خواستیم دورخوانی بخش‌هایی از کتاب‌هایی که دوست داشتیم را ارائه دهیم اما این اتفاق نیفتاد.

 

هدف ما ترویج کتاب‌های تاریخ معاصر بود. فکر کردم چنین فضایی هم ارزان است و هم فرم جدیدی از برنامه‌سازی است که نیاز به اسپانسر هم ندارد. همچنین برنامه دیگری را طراحی کرده بودیم که نقاشی روی شیشه بود، اینکه شما صدای گوینده را می‌شنوید و نقاشی را روی شیشه در حال طراحی بینید. این طراحی مربوط به داستان‌های کتاب است و با حلقه اتصال ما هر دفعه مخاطب از طریق تصویر، صدا و هنر نقاشی به روایت‌های داستان می‌رسد که متاسفانه این اتفاق هم نیفتاد.

 

مریم فیرزوی که این روزها برنامه «نسل امروز» را در شبکه پنج سیما روی آنتن دارد، در پایان درباره موضوع این برنامه به ایسنا گفت: موضوع این برنامه برای نسل جوان است. بر این اساس یک آدم از نسل جوان و فردی از یک نسل قدیمی‌تر، در کنار هم مسائل مختلف را مطرح می‌کنند. این برنامه با حضور کارشناسان مسائل را از زبان نسل‌های امروزی مطرح می‌کند، صرفاً طرح موضوع است و چالشی در آن وجود ندارد.

 

ebtekarnews.com
  • 14
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش