فهرست تغییرات اعمالشده در کتابهای درسی از دستکاری در روایت دستاندازیهای روسها در کتاب تاریخ معاصر، حذف نام یا دست بردن در آثار و سرودههای نویسندگان و شاعران نامدار و جایگزینی آنها با آثار شعرای دستچندم، حذف تصویر مقبره و مطلب کوتاهی درباره حکمرانی عدالتگسترانه کورُش هخامنشی، اضافه کردن ریش به چهره پدر خانواده در کتاب فارسی دوره دبستان، حذف تصویر نقاشی دختربچهها از جلد کتاب درسی با توجیهاتی مثل «انگار یکی از دخترهای روی جلد در حال رفتن به سمت یکی از پسرهاست که او را بغل کند!» و… بسیار طولانی است.
اما تغییراتی که در محتوای کتابهایی چون «جامعهشناسی»، «فلسفه»، «تاریخ معاصر» و… صورت گرفته به حدی است که آنها را به کلی از حیز انتفاع انداخته و بیش از آنکه به کار آشنایی و علاقهمند کردن دانشآموزان با مبانی و مفاهیم علوم انسانی بیاید؛ این کتابها را در حد فضایی برای انتشار بیانیهها و سرمقالههای روزنامههای یک جریان خاص تنزل سیاسی داده است. بیجهت نیست که کتابهای درسی رشتههای انسانی کمترین مرجعیت علمی پیدا نکردهاند و به محض پایان دوره تحصیلی به کلی و برای همیشه رها میشوند.
با این حال به نظر میرسد تمرکز مدیران ارشد و سیاستگذاران نظام تعلیم و تربیت بر «مدرسه» بیش از آنکه متاثر از علایق و گرایشهای سیاسی آنها باشد، از آن جهت است که دوره نسبتا طولانی حضور کودکان و نوجوانان در آن محیط را فرصتی برای (به زعم خود) تربیت مذهبی ـ سیاسی نسل آینده تعریف کردهاند. بدیهی است که در اهمیت و ماندگاری آموزهها و تجارب انسانها در دوره کودکی و نوجوانی و انتقال ارزشهای ملی، اخلاقی، فرهنگی و... بحثی نیست؛ اما مساله نظام آموزشی در ایران از جایی شروع میشود که «رویکرد اشباع دینی» تنها نقشه راه مدرسه برای پرورش نسلی دیندار و وفادار مشخص شده است. حساسیت بر این کارویژه مورد انتظار از مدرسه و نظام آموزشی به اندازهای زیاد است که همه کارکردهای دیگر نهاد مدرسه ذیل این ماموریت تعریف و براساس همان شاخص، میزان موفقیت یا ناکامی مدیران قضاوت میشود.
از همین روست که بهرغم بیان ادعاهای مکرر و سر دادن شعارهایی چون برگزاری «کرسیهای آزاد اندیشی»، تشکیل «هیاتهای اندیشهورز» در مدارس و... به هیچرو اجازه ورود و فعالیت گفتمانهای رقیب و منتقد در این حیطه داده نمیشود و یک دیدگاه مدرسه را ملک طلق خود در بازتولید و ترویج گفتمان مورد علاقه خود میداند.
سالها پیش دکتر خسرو باقری، از صاحبنظران برجسته تعلیم و تربیت ضمن انتقاد از این رویه گفته بود: «[به گمان خود میخواهند] چشم و دل نسل نو را از نشانهها و علائم مذهبی انباشته و پیوسته آنها را چه در کتابهای درسی و محیط مدرسه و چه در موقعیت کلانتر در جامعه، در معرض بارش علائم و اطلاعات مذهبی خود قرار دهند. چاشنی فشار و تنبیه نیز به درجات مختلف با این رویکرد، همراهی میکند. اما رویکرد اشباعی، قابلیت کافی برای مهار بحران تربیت دینی نخواهد داشت؛ زیرا منطق زیرساز این رویکرد، تلقین و الزام است و چنین منطقی، حتی در صورت موفقیت، تنها میتواند به شکلگیری شبهتربیت منجر شود.»
پرواضح است که رویکرد اشباع دینی تنها در تغییر محتوای کتابهای درسی و حذف هر جمله، بیت، نام شخصیت، تصویر و... که ظرفیت بهچالش کشیدن گفتمان مطلوب را دارد، منحصر نمانده و در سایه ترس و محافظهکاری یا همراهی مدیرانی از جنس کاسههای داغتر از آش، سایر حوزهها بهویژه فعالیتهای پرورشی و فوقبرنامه در مدارس را هم به انحصار خود درآورده است.
اما نکته باریکتر از مو آنجاست که معمولا سرکنگبین صفرا فزاید و سیاستهای آمرانه و منحصرا از بالا به پایین که به دانش، تجربه و نظرات کارشناسی معلمان مجرب و متخصص بیتوجهی و بیتفاوتی نشان میدهند؛ باعث گسترش دلزدگی و رویگردانی قاطبه معلمان و دانشآموزان از اهداف مورد انتظار میشود.
در تازهترین نمونههای این اعلام بینیازی از مشورت و جلب همکاری معلمان در تدوین مطالب کتابهای درسی، پیشنهادات حوزه علمیه قم برای اصلاح کتابهای درسی بود که پرسشها و ابهامهای بسیاری برای فعالان و کنشگران حوزه تعلیم و تربیت به وجود آورد، اما پیگیریها برای اطلاع از چیستی و محتوای این پیشنهادات به علت «محرمانه» اعلام شدن آن از سوی آموزش و پرورش بینتیجه ماند!
طبیعی است که محرم ندانستن جامعه (به ویژه جامعه معلمان) نسبت به تغییرات در مهمترین ابزار کار آنها در کلاسهای درس و بیتوجهی به نظرات آنها واکنش مناسبی نخواهد داشت و معلمان هم تعهدی به گام نهادن و همراهی در مسیری که کمترین توجهی به نظرات آنها نشده، احساس نخواهند کرد. حکایت طنزی از یک معلم تاریخ که هر جلسه به دانشآموزاناش میگفت: «کتابهایتان را ببندید تا به شما «تاریخ» بگویم و بعد از آن کتاب را باز کنید تا برای شما «سوال امتحانی» مشخص کنم» اشاره به تبعات همین بیتوجهیها به دانش، تجربه و نظرات کارشناسی نیروی انسانی (به مثابه مهمترین عامل) در مسیر آموزش دارد.
مجید علیپور،کارشناس حوزه آموزش
- 19
- 3
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۹/۲۸ - ۸:۳۲
Permalink