تنبلی یعنی انجام ندادن کار مفید و انجام کار غیر مفید. با تنبلی کردن، حساب کارها از دستمان خارج شده و متوجه نیستیم در طول یک روز، چه مقدار زمان را هدر میدهیم. فرض کنید ۳ ساعت در روز را بیهوده هدر دهیم، این میزان زمان، یعنی ما دو ماه از یکسال را دور ریختهایم.
درواقع همه ما تنبل هستیم و همه ما در انجام کارها، خیلی تنبلی میکنیم. حتی اگر تلاش کنیم که به مبارزه با تنبلی بپردازیم، بازهم جریان زندگی بر خلاف میل ما عمل میکند. یکی از دلایلی که باعث بیشتر شدن تنبلی شده است، زندگی مدرن انسان کنونی ست. در زمانهای که ما اکنون در آن زندگی میکنیم، همه چیز به طور مستمر دست به دست هم داده تا میزان تنبلی بشر زیادتر از همیشه گردد چرا که امکاناتی که امروزه داریم از ما آدمهایی ساخته که فعالیت کردن را کنار گذاشتهایم و به تنبلی روی آوردهایم.
به جای انجام کارهای مفید، با چک کردن مرتبط اخبار، سر زدن به شبکههای اجتماعی، چت کردن اینترنتی زمان خود را هدر میدهیم و وارد یک چرخه غیرقابل توقف شدهایم.تحقیقات علمی نشان دادهاند که ۳۶ در صد از افراد، کسانی هستند که شبکههای اجتماعی و چک کردن ایمیلها در هر روز، یک ساعت از زمان آنها را میگیرد و حتی برای ۱۶درصد از افراد، این زمان بیشتر از یک ساعت است. هر چند روند تنبلی در حال رشد است، اما قرار نیست صرفا تکنولوژی را سرزش کنیم.
در ذات همه انسانها، تمایل به تنبلی وجود دارد. تنبل بودن یا نبودن، به میزان بسیار قوی به حس و حال افراد بستگی دارد.سیستم عصبی پیچیدهای که انسان دارد بر این اساس طراحی شده که واکنشهای سریعی در هنگام خطر از خود نشان دهد، به عبارت دیگر سیستم عصبی ما در ابتدا باعث ایجاد حس در ما میشود و در نتیجه وقتی حس ما منفی است مثلا وقتی یک خبر بد میشنویم، به دنبال راهی میگردیم که این حس بد را از خود دور کنیم.
همین مساله به خوبی دلیل اینکه ما تمایل به تنبلی داریم را بیان میکند چرا که اگر در محل کارمان، به ما گفته شود باید در یک مدت زمان معین، یکسری کارهای تحقیقاتی را برای شرکتی که در آن کار میکنیم انجام دهیم، اگر کار تحقیقات، کاری باشد که ما علاقهای به آن نداریم یعنی یک حس منفی در ما ایجاد شده و در نتیجه به طور ناخودآگاه به دنبال راهی هستیم تا یک جوری از زیر کار در برویم.اینجاست که مرتبا قهوه یا چایی میخوریم، یا شروع بسر زدن به شبکههای اجتماعی میکنیم یا کلا هر کاری به جز کاری که به ما محول شده است را انجام میدهیم.پس احساسات ما و تنبلی به هم مرتبط هستند و تا وقتیکه شما متوجه نشوید که باید این ارتباط را بشکنید، تا همیشه در چرخه تنبلی و وقت هدر دادن قرار خواهید گرفت.۵ نوع ویژگی شخصیتی، که منجر به تنبلی میشوند:
افراد کمال گرا
بی عیب و نقص بودن، یکی از موضوعاتی است که افراد کمال گرا به آن تمایل دارند و اغلب به همین دلیل است که آنها از اینکه اندکی نقص در کار خود داشته باشند به شدت هراسان هستند و همین امر باعث میشود همیشه به دنبال بهترین دست آورد یا بهترین زمان برای ارائه باشند. از نظر افراد کمال گرا، هیچ کاری نیست که صددرصد بی عیب و نقص باشد و آنها هم هرگز نمیتوانند کاری را بی عیب و نقص تمام کنند. شکی نیست که چنین طرز تفکری در زندگی این افراد تاثیر زیادی میگذارد. آنها به جای تمام کردن یک کار، مرتبا در حال ویرایش و تکمیل آن هستند و هیچ وقت هم آنرا تمام نمیکنند.
افراد رویا پرداز
شخص رویاپرداز، تمایل دارد در همان حالت رویا، باقی بماند. حالتی که نیازی نیست با نکات منفی و استرسهای زندگی روبهرو شود. رویاپردازی باعث میشود که یک تصور اشتباه در مورد دست یابی به آرزوها در این افراد ایجاد شود. در رویاهای آنها همه چیز عالی و بی نظیر است اما در واقعیت ممکن است اینگونه نباشد و آنها پس از برخورد با واقعیت، ترجیح میدهند در لاک رویاهای خود فرو بروند و هرگز کار ارزشمندی را به طور واقعی به اتمام نرسانند.شاید احتمالا شما در بین اطرافیان خود چنین آدمهایی را میشناسید، هر بار که آنها را میبینید دارند از ایدههای بسیار بزرگ خود با شما صحبت میکنند اما حتی یکبار هم خودشان را در موقعیتی قرار ندادهاند که این رویاهای بزرگ را به واقعیت تبدیل کنند. شما نیز پس از چند سال متوجه خواهید شد که رویاهای آنها فقط در حد رویا باقی خواهند ماند.
افرادی که از هر کاری اجتناب میکنند
این افراد عقیده دارند با انجام ندادن کار، هیچ اشتباهی هم نخواهند داشت. در واقع این افراد از اینکه اشتباه کنند یا کاری را درست انجام ندهند، ترس و واهمه دارند. در نهایت اگر چه آنها اشتباهات بسیار کمی در طول زندگی داشتهاند اما کارهای انجام شده بسیار کمی نیز داشته اند. این افراد در یک محیط کاری به خوبی قابل تشخیص هستند. آنها به ندرت حرف میزنند و فاقد جنب و جوش و فعالیت هستند.
افراد تندرو و عجول
این افراد کسانی هستند که فکر میکنند باید خیلی سریع و فوری کارها را انجام دهند. آنها بر این تصور هستند که اگر برای انجام کارهایشان، یک زمان پایان در نظر بگیرند و قبل از رسیدن به این مهلت، کارشان را تمام کنند، میتوانند از باقی مانده زمانشان استفاده کنند. در نتیجه این افراد به جای اینکه یک برنامه زمان بندی شده برای خودشان بریزند و طبق برنامه هر روز مقداری از کارشان را انجام دهند، خیلی سریع میخواهند به نتیجه برسند و اغلب به همین دلیل است که کیفیت کار آنها نامطلوب است چرا که فقط عجله به خرج دادهاند.
آدمهای تنبل اما پر کار
این افراد همیشه مشغول کارند چون فاقد توانایی برنامه ریزی و اولویت بندی در کارهایشان هستند. آنها به جای انجام دادن کارهای ضروری، کارهای غیر ضروری را انجام میدهند. چون برنامه ریزی و اولویت بندی کارها، زمانبر است در نتیجه این افراد تصور میکنند نباید وقتشان را برای برنامه ریزی و اولویت بندی هدر دهند. پس آنها همیشه در انجام کارهایی که ضروری است تاخیر دارند چون نمیدانند کدام کارها در اولویت است و کدام کارها را نباید انجام داد. این افراد با اینکه خیلی پر کار هستند، در واقع کار مفیدی انجام ندادهاند.
نکته آخر
اگر شما نیز جز یکی از این شخصیتها هستید و از تنبلی خود رنج میبرید، ابتدا سعی کنید متوجه شوید چطور و چگونه چنین شخصیتی پیدا کردهاید و سپس به راههایی فکر کنید که میتواند شما را از این حالت خارج نماید. مثلا اگر یک شخص رویاپرداز هستید، سعی کنید از حالا به بعد رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنید تا فقط در حد رویا باقی نمانند.در تمامی این حالتها، شما احتیاج به یک هدف پایانی و یک برنامه ریزی برای رسیدن به آن هدف دارید. شما به راحتی میتوانید از تنبلی رها شوید به شرطی که هر روز فقط یک قدم کوچک اما به طور مداوم بردارید.همیشه گفته اند فهم سوال باعث حل نیمی از مساله است. پس اگر متوجه شوید دقیقا مشکل شما چیست، قطعا میتوانید برای حل آنه راههایی را پیدا کنید.
- 16
- 6