به گزارش ابتکار، این روزها سایتهای خبری را که باز میکنیم یا نگاهی که به تیتر مطبوعات میاندازیم کلمه فساد رخ مینماید؛ هر کدام از بخشی نگاهی و حرفی را منتقل میکنند. اما خبرهای برخورد با مفاسد کمتر است و استفاده از فساد برای اغراض جناحی، جبههای و گعدهای واژه شفافیت را تحتالشعاع قرار داده و به جای فرهنگ نقد و نقادی و مهمتر از آن رسیدگی به انتقادها سوءاستفاده از افشاگری فساد پررنگتر است. هر روز فردی از مسئولان سیبل حملات قرار میگیرد و فرهنگ افشاگری به جای پرداخت درست به هنگام در بررسی علتها، ریشهها و دلایل فساد، مورد توجه همگان قرار گرفته است.
مسئله شفافیت از جمله ضروریات حکمران خوب محسوب میشود. براساس اعلام بانک جهانی شاخص حاکمیت ایران در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ همواره در حال بدتر شدن از نظر حق اظهارنظر و پاسخگویی و حاکمیت قانون بوده است، اما از نظر اثربخشی دولت بهبودهایی مشاهده شده و پس از تحولات سال ۲۰۱۰، در سال ۲۰۱۵ از نظر شاخص ثبات حکومت، کنترل فساد مالی، نبود خشونت و تروریسم و کیفیت مقررات شرایط کمی بهتر شده است. کشورهایی که در مبارزه با فساد جدی هستند، یک تعادل درست بین پیشگیری از فساد و سرکوب برقرار میکنند. این کشورها نیروی زیادی (منابع، نیروی انسانی و قانونگذاری) صرف هر دو مورد میکنند. آنها همچنین مهمترین قانون در مبارزه با فساد را به طور جدی رعایت میکنند: «همگان در برابر قانون برابرند.» این بدان معنا است که اهمیتی ندارد نام، جایگاه و گرایش سیاسی کسی که قانونشکنی میکند چیست.
اگر قرار است قانون اجرا شود باید برای همه به صورت یکسان اجرا شود. اما در ایران این شاخصها آلوده به جناحگرایی است به گونهای که شاخص شفافیت به جای حل مشکلات بر بحران شایعات و اتهامزنی دامن میزند.
باید به صاحبان اصلی قدرت و ثروت که مردم هستند اعتماد کنیم
آیتالله محسن غرویان در همین رابطه و درباب فلسفه شفافیت به «ابتکار»میگوید: «ما در روایات داریم حبالدنیا راس کل خطیئه یعنی حب دنیا ریشه هر خطایی است. این در مورد هر فردی از افراد جامعه صادق است در مورد مسئولان مملکت و کارگزاران حکومت صادقتر است. هر کسی مسئولیتش بالاتر باشد احتمال خطا و تاثیرگذاری او در جامعه بیشتر میشود.
این نکته اساسی ماجرا است. درباره شفافیت اگر ما به این نکته برسیم که مردم صاحب و مالک اصلی قدرت و ثروت کشور هستند باید به این مردم به صورت شفاف گزارش دهیم و آنچه میگذرد را در معرض دیدشان قرار دهیم. امام(ره) فرمود که شما مسئولان بر سر سفره مردم نشستهاید اگر مردم نبودند که رایی نبود، حکومت و قدرتی هم نبود و کسی به این مناصب نمیرسید. بنابراین باید به صاحبان اصلی ثروت و قدرت جامعه که مردم هستند اعتماد کنیم و آنها را امین بدانیم، مسائل را شفاف بیان کنیم و نگذاریم پنهانکاری در جامعه رواج یابد».
زمانی که حاکمیت قانون وجود داشته باشد مردم به تدریج حاکمیت را امین میدانند و در نتیجه معیارهای اندازهگیری فساد معنادارتر میشوند. از آنجا که تغییر دادن بخش بزرگی از جامعه به یکباره دشوار است، ایران باید آنچه را که گروههای محافظ سلامت مالی (islands of integrity) خوانده میشود توسعه دهد که شامل بازرسان پلیس، دادستانها و قضات غیروابسته و متعهد است. چرا که این نیروها خط مقدم مبارزه با فساد را تشکیل میدهند و میتوان با کمک این افراد ثابت کرد که با قاطعیت کافی امکان مبارزه و غلبه بر فساد وجود دارد.
جناحهای سیاسی از شفافیت برای انتخابات سوءاستفاده نکنند
غرویان در این خصوص میافزاید: «اعتبار و موقعیت مسئولان نظام همیشه در گرو این است که مردم آبروی آنها را حفظ کنند و آنها را به دیده اشخاصی امین و مورد اعتماد نگاه کنند. این مسائل نباید تبدیل به بگم بگم شود. دلیل این اتفاق هم این است که افراد و جناحها سعی دارند تا از اهرم آبرو جهت فشار به طرف مقابل استفاده کنند و بعضی ملاحظات گروهی و جناحی دارند که مبادا خودمان داوطلب شفافسازی شویم چرا که آبروی خودمان میرود و موقعیت خودمان به خطر میافتد.
امر رایج این است که شفافیت را در قبال فساد طرف مقابل به کار میبرند چرا که آنها میگویند بیاییم آبروی طرف مقابلمان را ببریم تا در انتخاباتهای پیش رو رای نیاورد. این مسئله آبرو و حیثیت تبدیل شده به یک اهرم فشار به طرف مقابل برای پیروزی در انتخابات. ما انتخابات مجلس را در سال ۹۸ در پیش داریم و اکنون این مسئله آبرو و حیثیت و موقعیت بدل به وسیلهای شده که در دست جناحهای سیاسی است. نباید اینگونه باشد اما واقعیت سیاسی اعتراف به این مسئله را میطلبد. این مسئله با عدالت و شفافیت و انصاف سازگار نیست».
و درباره راهکار مقابله با این جو احساسی میافزاید: «ما یک خداترسی داریم و یک مردمترسی. اولی در جامعه ما ضعیف شده و بیشتر باید از همین مردمترسی استفاده کنیم. قوه قضائیه، مقننه یا مجریه باید روی اهرم مردمهراسی کار کنند و به مسئول خطاکار بگویند که ما به مردم خواهیم گفت. وقتی مردم خلاف یک مسئولی را میبینند دیگر به او رای نمیدهند.
اکنون این قدرت مردمترسی بیش از خداترسی بین مسئولان موثر است. رسانهها و مطبوعات باید دائما روی این مسائل پافشاری کنند تا آن مسئولی که کمکاری میکند یا مانع شفافیت و یا ناکارآمد است از موقعیت و آبروی خود بترسد و انجام وظیفه کند».
راه شفافیت، توجه به آزادی نقد و بیان است
غلامرضا انصاری فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو اسبق شورای شهر تهران هم در گفتوگو با «ابتکار» درباره منشا فساد میگوید: «این مسائل معلول است و ما باید به سراغ علت به وجود آمدن فساد باشیم. ما درباره بحث آسیبها چه اجتماعی و چه اقتصادی و حتی روحی و روانی باید پرداختن به علتها را مدنظر قرا دهیم چراکه معلولها را کنترل یا اصلاح میکند.
فساد ریشهکن نخواهد شد مگر اینکه ما فضای آزاد گفتمانی را در چارچوب قانون محترم شماریم و آزادی پس از بیان را تضمین کنیم؛ اگر ما آزادی رسانه را به عنوان رکن چهارم دموکراسی، نقد را برای صاحبنظران و رشد و توسعه و بالندگی نهادهای مدنی و احزاب سیاسی را تضمین کنیم میتوان بخش قابل توجهی از آسیبهایی که گریبان مردم را گرفته است رفع کرد. در فضای آزاد هم کوچکترین نقیصه در هر عرصهای باشد توسط رسانهها بیان و توسط صاحبنظران نقد و راهکارهای پیشگیری از آن تبیین میشود. در همین راستا دستگاههای قانونی هم موظف و مکلف میشوند که به احترام قانون با مفاسد برخورد کنند».
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت درادامه میافزاید: «چنانچه هرکدام از عناصر اجرایی، قضایی و انتظامی اعمالی را در راستای وظایف خود انجام دهند، خودبهخود رسانهها و افکار عمومی به کمکشان میآیند و میتوانند نسبت به آن بخش مقصر و کوتاهیکننده برخورد کنند.
باید آزادی تجمع، بیان، مطبوعات و اعتراض محترم شمرده شود و چنانچه نظامی مبتنی بر اراده مردم شکل بگیرد آسیبها از هر منبعی که باشد توسط افکار عمومی مورد برخورد و اصلاح قرار میگیرد. ظرفیتی که در نهادهای اجتماعی و حزبی ما وجود دارد در فضای آزاد خلاقیتهایش شکوفا میشود و میتواند با استفاده از سرمایههای انسانی و پشتوانه مردمی در جهت حل و فصلش گام بردارد».
جناحهای سیاسی ایران هر کدام مترصد فرصتی از رقیب هستند تا با افشاگری علیه آنها و پروپاگاندای قوی علیه آن ذهن مردم را نسبت به آنها تیره و تار کنند.
بسته بودن فضا برای آزادی، سرمنشا جناحیشدن مسئله فساد است
انصاری همه اینها را ماحصل بسته بودن فضا میداند: «اینها همگی به علت باز نبودن فضاست. اگر فضا باز شود شایعهپراکنی یا رویکرد شبنامهای به مسئله مفاسد از بین خواهد رفت. در فضای رسانهای حال حاضر به ویژه آنها که در کنار مردمند از ترس برخورد نهادهای قضایی نمیتوانند آزادانه با مسائل برخورد کنند. طبیعی است که در چنین فضایی شایعات و اتهامزنیها رشد یافته و به زشتترین شیوه و بدون پردازش درست و عادلانه به صورت تخریبی نمود پیدا میکند. این از آفات بستر بسته فضای رسانهای در کشور است.
فضای جامعه اکنون بسته است و تمام آتشها از زیر سر این بسته بودن فضا است که گسترش مییابد. درباره موضوع فساد علاوه بر آزادی رسانه و مطبوعات باید ریشههای اجتماعی و اقتصادی آنها هم مورد بحث قرار گیرد، به طور قطعی ما چنانچه توزیع ثروت در چارچوب قانون را محترم بشماریم از آن سو هم عدالت اجتماعی را به طور جدی در دستور کارمان قرار دهیم و در نهایت سلسله مراتب اداری را اصلاح و سالمسازی کنیم در کنار رسانههای قوی و منتقد و نهادهای مدنی میتوانیم فساد را ازبین ببریم».
آنچه مهم است تداوم شفافیت بواسطه آزادی مطبوعات و رسانههاست و تنها در این شرایط است که میتوان جامعهای سالمتر در میان کشورهای منطقه و در مراتب بعدی در شاخصهای مبارزه با فساد در جهان را شاهد باشیم امری که مقدمهاش توجه به توسعه پایدار و همهجانبه در ساختار سیاسی و اجماع نخبگان بر سر شاخصهای هریک از آنان است.
امید عبدالوهابی
- 16
- 6