جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۰:۵۲ - ۰۹ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۲۴۹۱
سیاست خارجی

قاسم محبعلی: «نه جنگ، نه مذاکره» راهبردی موقت است

قاسم محبعلی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,سیاست خارجی

سناریوسازی‌های اخیر علیه ایران در منطقه که به دست آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن در حال وقوع است، هر روز تکرار می‌شود و آنها تلاش می‌کنند با اجماع‌سازی علیه ایران، سطح فشارها علیه جمهوری اسلامی را افزایش دهند. کشورهای عربی منطقه نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی نقشی انکار ناشدنی در این سناریوسازی‌ها دارند.

«آرمان» در گفت‌وگو با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه به بررسی این موضوع پرداخته است. او اعتقاد دارد در شرایط فعلی منافع آمریکا در ادامه تنش و درگیری در منطقه است و آنها از این طریق سود بسیاری را به دست می‌آورند. مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه راهبرد ایران در مقابل آمریکا یعنی «نه جنگ نه مذاکره» را راهبردی موقت می‌داند نه یک استراتژی دائمی و می‌گوید این راهبرد در شرایط مناسب تغییر خواهد کرد. محبعلی همچنین در خصوص تصویب لوایح FATF تصریح می‌کند که عدم تصویب این لوایح ایران را در تجارت با کشورهای دوست نیز دچار مشکل خواهد کرد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

اخیراً اتفاقات زیادی در منطقه می‌افتد که هدف از وقوع آنها متهم کردن ایران به ایجاد تنش در منطقه است. سناریوسازی‌هایی نیز از سوی آمریکا و متحدانش علیه کشورمان در حال وقوع است. نقش کشورهای عربی منطقه در این سناریوسازی‌ها چیست و چرا آنها با واشنگتن همکاری می‌کنند؟

برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس با توجه به منافعشان به‌دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران هستند. حمایتی که آمریکا از آنها می‌کند به این کشورها جرأت داده است که برخی اقدامات را علیه ایران انجام دهند و با سناریوسازی، هدف تضعیف قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی را دنبال کنند. جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه، اصلی‌ترین هدف آنهاست؛ چرا که در سال‌های اخیر بارها شاهد بوده‌ایم که سیاست‌های خرابکارانه برخی کشورها در خاورمیانه، با دخالت مؤثر جمهوری اسلامی ناکام مانده و آنها مجبور شدند، شکست را بپذیرند.

در نتیجه تلاش می‌کنند تا با مخرب نشان دادن نقش ایران در منطقه، دیگر کشورهای جهان از جمله اروپایی‌ها را قانع کنند که ایران امنیت خلیج فارس و خاورمیانه را به خطر می‌اندازد و نیاز است که آنها اقداماتی تنبیهی برای کنترل رفتار جمهوری اسلامی در نظر گیرند. بدون آمریکا آنها قادر به انجام این موارد نیستند و در نتیجه در سناریو‌هایی که آمریکا به‌دنبال ساخت آنهاست، واشنگتن را همراهی می‌کنند.

آمریکا چه هدفی را از این اقدامات دنبال می‌کند و سناریوسازی علیه ایران چه منافعی برای کاخ سفید خواهد داشت؟

این اقدامات ایالات متحده را می‌توان از چند منظر مورد بررسی قرار داد و به تحلیل آنها پرداخت. اول اینکه استراتژی امنیت ملی آمریکا مبتنی بر حمایت از متحدان منطقه‌ای است و در نتیجه واشنگتن تلاش خواهد کرد، متحدانش با یکسری اقدامات و طراحی‌ها از متحدانش در برابر آنچه آنها خطر ایران می‌خوانند محافظت کند. از سوی دیگر واشنگتن خواهان آن است که هژمونی خود در منطقه را حفظ کند و بر روی آبراه‌های مهم منطقه‌ای  تسلط داشته باشد تا بتواند در مواقع لزوم استفاده لازم را از آنها داشته باشد.

تسلط بر خطوط کشتیرانی نیز می‌تواند یکی از منافعی باشد که ایالات متحده به‌دنبال آن است. باید توجه داشت که در حال حاضر آمریکا از گسترش تنش در منطقه سود اقتصادی و سیاسی زیادی می‌برد؛ چرا که برای مثال با خطرناک نشان دادن ایران می‌تواند سلاح‌های زیادی را به کشورهای عربی منطقه نظیر عربستان سعودی بفروشد و از این طریق وضع اقتصادی خود را بهبود بخشد. باید توجه داشت که بی‌ثباتی و تنش در خاورمیانه و خلیج فارس که یکی از مهم‌ترین مناطق تامین نفت در دنیاست نیز منافع زیادی برای آمریکا دارد.

ایالات متحده چند سالی است که تمرکز خود را روی افزایش تولید نفت گذاشته و وجود بی‌ثباتی در خاورمیانه می‌تواند هم باعث افزایش قیمت نفت و هم باعث از میدان خارج کردن رقبای آمریکا در تولید نفت شود. در کنار این منافع کلی، واشنگتن به‌دنبال ضربه زدن به ایران و افزایش فشار روی کشورمان است که بتواند اهداف خود را به جمهوری اسلامی تحمیل کند. از بین بردن برنامه هسته‌ای و برنامه دفاع موشکی ایران از جمله این اهداف است.

راهبرد ایران برای مقابله با این اقدامات آمریکا و خنثی‌سازی این توطئه‌ها چه باید باشد؟ تاکید مقامات ارشد جمهوری اسلامی بر راهبرد «نه جنگ، نه مذاکره» است. این راهبرد تا چه زمانی می‌تواند ادامه یابد؟

هر مناقشه‌ای در جهان در نهایت از دو راه قابل حل و فصل است. یعنی یا باید راه دیپلماسی را برگزید که راهی کم‌دردسر و کم‌هزینه است و هر دو طرف مناقشه می‌توانند از طریق آن بخشی از منافع خود را تامین کنند و آرامش برقرار شود یا اینکه به سوی جنگ و درگیری نظامی پیش رفت که آن هم در نهایت یکی از طرفین که ضعیف شده یا شکست خورده می‌پذیرد که با مذاکره به جنگ پایان دهد.

ممکن است که مذاکره نیز شکل نگیرد و طرف شکست خورده به کلی نابود شود. به‌عنوان نمونه در جنگ ایران و عراق شاهد بوده‌ایم که از یک نقطه به بعد، دیپلماسی به‌عنوان راه‌حل پایان دادن به جنگ پذیرفته شد و در نهایت با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل جنگ تحمیلی علیه کشورمان پایان یافت. در نتیجه با توجه به تجربه تاریخی می‌توان گفت که «نه جنگ نه مذاکره» یک راهبرد موقت است و نمی‌تواند استراتژی دائمی کشور برای مقابله با آمریکا و خنثی‌سازی اقداماتش باشد. این راهبرد به معنی آن است که تا زمانی که شرایط برای مذاکره در وضعیتی بهتر فراهم شود یک صبر استراتژیک در دستور کار کشور قرار گیرد تا بتوان با شرایطی بهتر مذاکره کرد.

این استراتژی موقت دوران گذار تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ آیا ایران باید صبر کند تا دوران ریاست جمهوری ترامپ در سال ۲۰۲۰ تمام شود و ببینیم رئیس‌جمهور بعدی آیا کسی جز ترامپ خواهد بود یا خیر؟

مشخص است که استراتژی «نه‌ جنگ، نه مذاکره» مخصوص دوران گذار و موقت است اما اینکه چه زمان تغییری در این استراتژی که در دستور کار دستگاه سیاست خارجی کشورمان است پایان یابد را نمی‌توان با قطعیت مشخص کرد. موضوع تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا و تاثیرش بر سیاست ایران نیز بستگی به ارزیابی‌هایی که صورت می‌گیرد، دارد. حساب کردن روی ایجاد تغییرات داخلی در کشوری دیگر چندان عقلانی نیست و ریسک بزرگی به حساب می‌آید.

می‌توانیم طوری برنامه‌ریزی کنیم و اقداماتی را انجام دهیم که با گذشت زمان با توجه به شرایط داخلی، شرایط منطقه‌ای و شرایط جهانی زمان مناسب برای مذاکره فرا برسد و جمهوری اسلامی بتواند با موضع قدرت به اهداف خود دست یابد. این گونه است که می‌توانیم منافع ملی و امنیت مردم را تضمین کنیم و شرایط مطلوب را برای مردممان فراهم آوریم. اینکه در آمریکا ترامپ می‌رود یا نمی‌رود یا اینکه اساساً با تغییر رئیس‌جمهور ایالات متحده تغییری جدی در سیاست خارجی این کشور علیه ایران اتفاق می‌افتد یا خیر، مطالبی نیست که بتوانیم برای تامین امنیت و منافع ملی روی آنها حساب کنیم.

از سوی دیگر باید ببینیم منافع ملی آمریکا به چه سمتی است و واشنگتن با نبود ترامپ از اتخاذ چه سیاستی در قبال تهران سود می‌برد. آمریکا نیز منافعی ملی دارد که وجود جمهوری اسلامی در منطقه بر خلاف آن منافع است و گمان می‌کنم استراتژی آمریکا و دشمنی این کشور با ایران، چه با ترامپ چه بی‌ترامپ تغییر چندانی نخواهد کرد. تنها ممکن است روش‌های برخورد با ایران شدت و ضعف پیدا کند اما باید گفت چه آقای اوباما بر سر کار باشد چه دونالد ترامپ، چه بایدن و چه برنی سندرز، مناقشه ایران و آمریکا همچنان پابرجاست. تنها تغییری که سرکار آمدن یک فرد میانه رو در آمریکا ایجاد خواهد کرد، فراهم شدن شرایطی بهتر برای نشستن بر سر میز مذاکره و حل و فصل مناقشه به‌صورت رو در روست. در کل اما استراتژی سیاست خارجی آمریکا بر اساس منافع ملی این کشور تعیین می‌شود و استراتژی کلی آنها و دشمنی‌شان با ایران تغییر چندانی نخواهد کرد.

کشورهای غیرمتخاصم چه نقشی می‌توانند در این میان داشته باشند؟

وقتی مناقشه‌ای در این سطح وجود دارد، طبیعی است که کشورها متناسب با منافع خود در مساله دخالت کنند و تلاش داشته باشند که موضوع را آن گونه که به نفعشان است، پایان دهند. هر کشوری تلاش خواهد کرد که بهره‌برداری خود را از این موضوع داشته باشد و در نتیجه خواسته یا ناخواسته پای کشورهای ثالث به موضوع باز می‌شود. کشورها سه رویکرد در قبال مساله ایران می‌توانند داشته باشند. اول اینکه از صلح حمایت کنند و تلاش داشته باشند که تنش‌ها پایان یابد و آرامش برقرار شود. دوم اینکه از تنش حمایت کنند؛ چرا که تنش می‌تواند برای برخی کشورها منافعی داشته باشد و آنها از وجود این تنش سود ببرند.

سوم هم اینکه از جنگ حمایت کنند و خواستار آن باشند که منطقه اسیر یک جنگ همه‌جانبه شود. مشخصا می‌دانیم که در دعوای میان ایران و آمریکا، موضوعات باید میان دو کشور حل شود و سایر کشورها نهایتا می‌توانند نقش کاتالیزور را ایفا کنند. در این میان کشورهایی که از کاهش تنش سود می‌برند، می‌توانند نقش مثبتی را ایفا کنند و تلاش داشته باشند که با بهبود روابط میان دو کشور، شرایط را برای آغاز مذاکره یا حداقل دور کردن گزینه نظامی از روی میز فراهم آورند. در مجموع اما با توجه به شرایط آمریکا و ایران و تنش ۴۰‌ساله میان این دو کشور، معتقدم اروپایی‌ها یا دیگر کشورها قادر نیستند، اثری جدی در راستای کاهش تنش‌ها بگذارند. شرط ابتدایی این است که هر دو کشورها در عمل بخواهند روابط اصلاح شود و تنش‌ها پایان یابد. حداقل در عمل آمریکایی‌ها در زمان ترامپ این موضوع هیچگاه دیده نشده است.

گفتید که برخی کشورهای منطقه از افزایش تنش سود می‌برند. نشست منامه و حضور برخی کشورهای منطقه در آن نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود؟

برخی از کشورها از افزایش بحران سود می‌برند و علاقه‌مندند تا زمانی که دولتی افراطی در آمریکا در رأس کار است، حداکثر بهره‌مندی را از این موضوع داشته باشند. از جمله آنها کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هستند. هدف پنهان نشست بحرین ترمیم روابط اعراب و اسرائیل است و تلاش دارد روابطی را که در گذشته خصمانه بوده، به سوی عادی‌سازی پیش ببرد. هرچه روابط اسرائیل و اعراب بهتر شود، فشارها بر ایران افزایش خواهد یافت. با توجه به پیشینه مساله فلسطین این اجلاس تاثیر زیادی نخواهد داشت اما می‌تواند روی بهبود روابط اعراب و اسرائیل اثر جدی بگذارد. داده‌های سیاسی خصوصا در چند ماه اخیر به خوبی گویای این است که معامله قرن به راحتی اجرا  نخواهد نشد و حتی معتقدم که این طرح را باید طرح شناسایی اسرائیل توسط اعراب و پیوند آنها با یکدیگر دانست.

باید توجه داشته باشید که اعراب خلیج فارس به‌دنبال آن هستند تا بتوانند در فضای فعلی، ایران‌هراسی و تهدید تهران برای منطقه را در بالاترین سطح بزرگنمایی قرار دهند و این دقیقاً همان موضوعی است که اسرائیل و آمریکا به‌دنبال آن هستند؛ چراکه تل‌آویو و واشنگتن همسو با اعراب دائما در حال ارائه اظهارات منفی و مخرب علیه فعالیت هسته‌ای ایران هستند و از جهتی دیگر بهم‌ریختگی در خاورمیانه و مسائل موشکی ایران را برجسته می‌کنند. مثلث عبری، عربی و غربی در حال شکل دادن ائتلاف علیه ایران بوده و در این مسیر آنچه به‌عنوان مانع اصلی ارتباط اعراب و اسرائیل به حساب می‌آید، فلسطین و زیر مجموعه‌های آن است.

این مساله به قدری برای آمریکا مهم است که حتی احتمال دارد مشکلات فلسطین به‌صورت مقطعی حل و فصل شود تا در نهایت برای هدف قرار دادن ایران پیوند میان اعراب و اسرائیل شکل بگیرد. به‌گونه‌ای که از کنفرانس ورشو گرفته تا معامله قرن تمام اهداف پیوند اعراب و اسرائیل با یکدیگر بوده است. اگر پیوند میان اعراب و اسرائیل رخ دهد، فلسطین به موضوع دوم و به عنوانی دیگر به مساله خُردتر تبدیل می‌شود که اتفاقا وزیر کشور عربستان سعودی هم در نشست منامه به این موضوع به‌صورت تلویحی اشاره کرده است. اگر این اتفاق بیفتد مسائلی مانند حاکمیت قدس، کرانه باختری، غزه، جولان و غیره به‌صورت آرام‌تر و یکی پس از دیگری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مساله دیگر که بسیار بعید و حتی عملیاتی شدن آن ناممکن خواهد بود، الحاق صحرای سینای مصر به غزه است. اینکه کوشنر، اسرائیل و حتی آمریکا و عربستان می‌گویند به‌دنبال عملیاتی شدن این موضوع هستند، به‌نظرم کاملا دروغ و بلندپروازی محض است. من بر این عقیده‌ام که از حرف تا عمل بسیار فاصله دارد و نمی‌توانند الحاق خاک مصر به غزه را عملیاتی کنند؛ لذا باید بگویم که نشست بحرین عینا یک پوشش برای گفت‌وگو و ارتباط‌گیری میان اعراب و اسرائیل بود تا یک پروژه اقتصادی برای حل و فصل پرونده فلسطین.

برخی کارشناسان، تقویت روابط با کشورهای منطقه را راهی برای کاهش آسیب تحریم‌ها می‌دانند. از نظر شما این راه می‌تواند در راستای کاستن از آسیب‌های تحریم مؤثر باشد؟

بدیهی است که ما باید تلاش کنیم تا روابطمان را با کشورهای منطقه توسعه دهیم و دنبال رشد حجم مبادلات با این کشورها باشیم، اما اینکه آنها بتوانند علیه تحریم‌ها فعالیت چشمگیری داشته باشند یا بتوانند گام بزرگی برخلاف تحریم بردارند، بعید نیست. همانطور که می‌بینیم اروپا قادر نیست، به رغم میل باطنی و مخالفت با تحریم قدمی جدی بر خلاف آن بردارد، کشورهای منطقه نیز قادر نخواهند بود و اراده‌ای مبنی بر این مساله در آنها دیده نمی‌شود. در نتیجه توسعه روابط باید در دستور کار باشد اما حساب کردن بر روی آنها برای رفع مشکلات تحریم‌ها منطقی نیست.

برخی کشورها به رغم تحریم‌ها اعلام کرده‌اند که خواستار ادامه تجارت با ایران هستند. عدم تصویب لوایح چهارگانه FATF چه نقشی در روابط تجاری ما با این کشورها خواهد داشت؟

تصویب لوایح FATF این اجازه را به ما خواهد داد که سیستم مالی ایران با دنیا بتواند ارتباط داشته باشد. گفتنی است که عدم تصویب آن مانعی جدی بر سر راه توسعه روابط ایران حتی با کشورهای دوست در منطقه و جهان است. اگر می‌خواهیم با دنیا ارتباط داشته باشیم و از مزایای شبکه بانکی و پولی در جهان بهره ببریم، بهتر است پیش‌نیازهای آن را بپذیریم و چنین لوایحی را تصویب کنیم.

محمدحسین لطف‌الهی

  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش