جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳
۱۲:۳۷ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۰۱۲۶
بین الملل

وقتی چالش‌های اقتصادی باعث فروپاشی نظام سیاسی می‎شود

اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار بین الملل,ونزوئلا

از لحاظ آمار امروز ونزوئلا دقیقا شبیه به کشوری است که با جنگ داخلی روبرو شده‌است. اقتصاد این کشور که چند سال پیش از ثروتمندترین اقتصادهای آمریکای جنوبی محسوب می‌شد تنها در طول سال ۲۰۱۶ رشد منفی معادل ۱۰ درصد داشت و یک دهم کوچک‌تر از سال قبل شد، رقمی که حتی از میزان رشد منفی اقتصاد سوریه جنگ زده هم بیشتر است. سال گذشته تورم در ونزوئلا به رقم باورنکردنی ۷۲۰ درصد رسید، نزدیک به دوبرابر دومین رقیب خودش در جدول پیشتازان تورم درجهان یعنی سودان جنوبی. امروز واحد پول ونزوئلا تقریبا بی‌ارزش است.

 

در کشوری که بر اساس آمار موجود صاحب بزرگ‌ترین ذخایر اثبات‌شده نفت در جهان است، کمبود مواد غذایی به حدی رسیده‌است که از هر ۴ شهروند ونزوئلا دست کم ۳ نفر به صورت ناخواسته به دلیل کمبود مواد خوراکی دچار کاهش وزن می‌شوند، به صورت متوسط ونزوئلایی‌های دچار سوتغذیه سالانه ۱۰ کیلوگرم وزن خود را به دلیل کمبود مواد غذایی از دست می‌دهند.

 

خیابان‌ها شهرها کاراکاس مرکز بازار سیاه کالاهای قاچاق و خشونت شده‌است. بر اساس آمار میزان جنایت تا حدی بالا رفته‌است که رقم کشته‌شدگان در خشونت‌های شهری سال ۲۰۱۴ به رقمی معادل کشته‌شدگان غیرنظامی در عراق جنگ‌زده در سال ۲۰۰۴ رسیده‌است.

 

حتی دموکراسی این کشور هم که در میان کشورهای آمریکای جنوبی یکی از نقاط امتیاز ونزوئلا بود و مردم ونزوئلا به آن می‌نازیدند در حال فروپاشی است و اگر به سمت خودکامگی برود، قدیمی‌ترین دموکراسی جهان امروز از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون خواهد بود که از هم فرو می‌پاشد. تلاش‌های اخیر دولت برای حفظ قدرت از جمله جایگزینی قانون اساسی با اعتراضات گسترده مردمی در ونزوئلا مواجه شد و باعث درگیری‌های خشونت‌بار میان پلیس و تظاهرکنندگان شد.

 

بحران ونزوئلا در پی تعدادی از گام‌های مشخص روی داد که در صورت بررسی می‌توان آنها را تشخیص داد، گام‌هایی که در ابتدا بسیاری از آنها در میان شهروندان بسیار پرطرفدار بودند.

 

سال ۱۹۵۸ زمانی که دموکراسی ونزوئلا پایه‌گذاری شده سه حزب اصلی ونزوئلا که بعدها تعداد آنها به دوتا رسید توافق کردند قدرت را میان خود تقسیم کنند و منافع حاصل از نفت را به نسبت بین رای دهندگان موکلان تقسیم کنند.

توافق این گروه‌ها برای حفظ دموکراسی بود اما نهایتا به زیر سلطه کشیدن دموکراسی انجامید. در نظام ونزوئلا این نخبگان حزبی بودند که نامزدهای انتخابات را بر می‌گزیدند و از ورود غیرخودی‌ها به انتخابات جلوگیری می‌کردند، موضوعی که باعث غیر پاسخگو شدن شدید نظام حکومتی در ونزوئلا می‌شد. این نظام که برای تقسیم ثروت ملی ایجاد شده‌بود، عامل ایجاد فساد در حاکمیت ونزوئلا شد.

 

بحران‌های اقتصادی در دهه ۱۹۸۰ باعث شد شهروندان ونزوئلایی به این نتیجه برسند که نظام حاکم به گونه‌ای شکل گرفته‌است که منافع انها را تامین نمی‌کند. سال ۱۹۹۲ بود که یک نظامی چپ‌گرا، سرهنگ هوگو چاوز، با توجه به این نارضایتی عمومی اقدام به کودتا کرد. کودتای او شکست خورد و او و همراهانش به زندان محکوم شدند. اما پیام مخالفت او با نظام در جامعه طنین افکن شد و پژواک این پیام به سرعت او را به یک ستاره سیاسی در جامعه ونزوئلا تبدیل کرد.

 

دولت ونزوئلا که بعد از کودتا نگران افزایش سطح نارضایتی‌های عمومی بود، اقدام به اجرای اصلاحات جزیی در بخش‌هایی از حکومت کرد تا نظام حکومت دو حزبی را حفظ کند، اما عملا باعث سقوط آن شد. اندکی گشایش در قوانین انتخاباتی باعث شد تا دیگر احزاب ونزوئلا نیز حق حضور در انتخابات را پیدا کنند، رییس جمهور وقت دستور آزادی آقای چاوز را داد تا به شهروندان معترض و ناراضی سطح تحمل و بردباری دولت و نشانه‌های دورانی جدید در کشور را عرضه کند.

 

اما همه چیز به نفع نظام پیش نرفت، وضعیت اقتصادی به سمت بدتر شدن پیش رفت و آقای چاوز که سال ۱۹۹۸ با شعار «بازگرداندن قدرت به مردم» برای ریاست جمهوری نامزد شده‌بود، توانست پیروز انتخابات شود.

 

با وجود پیروزی آقای چاوز در انتخابات، همچنان دو حزب نظام پیشین بودند که اکثر نهادهای حکومتی را در اختیار خود داشتند، احزابی که چاوز آنها را دشمن خود می‌پنداشت و حتی تصور می‌کرد که تهدیدی برای او هستند. او قانون اساسی را اصلاح کرد و مناصب دولتی را پاکسازی کرد. برخی از دستورات و اقدامات او در این راستا بسیار با استقبال بسیار زیادی شهروندان ونزوئلا مواجه شد، به طور مثال اصلاحات او در قوه قضاییه که به شدت از حجم فساد در این قوا کاست. اما برخی دیگر از اصلاحات که در قانون اساسی انجام شده‌بود، مانند انحلال مجلس اعلا یا سنا به نظر می‌رسید که با مقاصدی دیگر انجام شده‌باشد.

 

بی‌اعتمادی به نهادها باعث می‌شود سیاستمداران عوام‌گرا که معمولا خودشان را به عنوان قهرمان واقعی ملت می‌بینند، تلاش کنند تا قدرت خود را مستحکم‌تر کنند. اما در برابر این اقدام سیاستمداران عوام‌گرا گاهی نهادهای ایستادگی می‌کنند و باعث رویارویی‌هایی می‌شوند که از قدرت هر دو طرف می‌کاهد.

 

زمانی که گروهی از نهادهای سیاسی و تجاری به برخی از فرمان‌های اجرای هوگو چاوز در سال ۲۰۰۱ اعتراض کردند، هوگو چاوز آنها را «دشمنان انقلاب ملت» نامید. از آنجا که پوپولیست‌ها و عوام‌گرایان جهان را به دو دسته میان انسان‌های شریف و نخبگان فاسد تقسیم می‌کنند، در هر مرحله از رویارویی، این سیاستمداران با کشیدن دیوارهایی سخت در میان دیدگاه‌ها به حق و ناحق جامعه را به شدت قطبی می‌کنند.

 

سال ۲۰۰۲ پس از یک دوره افول اقتصادی خشم بر علیه آقای چاوز به اعتراضات گسترده خیابانی انجامید که حتی به تهدید برای اشغال کاخ ریاست جمهوری هم انجامید. زمانی که چاوز به ارتش دستور سرکوب تظاهرات را داد، فرماندهان ارتش به جای پیروی از دستور او تصمیم داشتند او را دستگیر و رهبری موقت جانشین او کنند.

 

نارضایتی فرماندهان ارتش بیش از هرچیز نسبت به سیاست خارجی آقای چاوز بود، تغییر سیاست‌های ونزوئلا از جمله همسویی سیاسی با کوبا و همچنین تجهیز شورشیان کلمبیا، باعث دلسردی بسیاری از فرماندهان نظامی شما بود. نتیجه رویارویی چاوز با نخبگان باعث خطرات جدی برای خود او شده‌بود. اما حرکات سریع و ناگهانی کودتاگران در انحلال مجلس قانون‌گذاری و کنارگذاشتن قانون اساسی باعث شد تا تظاهرات حامیان چاوز به سرعت آغاز شود و آقای چاوز در فاصله کوتاهی به قدرت بازگردد.

 

اما بعد از این کودتا پیام هوگو چاوز در مورد نبرد انقلابی با دشمن داخلی دیگر یک شعار صرف استعاری برای مبارزه با فقر به نظر نمی‌رسید. حالا برای او و طرفدارانش سیاست به یک بازی برنده-بازنده تبدیل شده‌بود که نهایت آن مرگ و زندگی بود. در همین دوران بود که نهادهای مستقل منبع خطر غیرقابل تحملی تلقی می‌شدند.

 

گواهی انتشار رسانه‌های منتقد لغو شد، اگر سندیکاهای کارگری اقدام به اعتراض می‌کردند از طریق تهیه فهرست‌های سیاه یا حتی جایگزینی اتحادیه‌های تازه به جای آنها تضعیف می‌شدند. وقتی دادگاه‌ها رو در روی آقای چاوز می‌ایستادند، چاوز هم در مقابل آنها می‌ایستاد، قضات غیرهمسو را معلق می‌کرد و دیوان عالی را از حقوق‌دانان طرفدار خود پر می‌کرد.

 

نتیجه این عملکرد به قطبی شدن شدید جامعه میان دو بخش جمعیت ونزوئلا انجامید که یکدیگر را به عنوان تهدیدی علیه یکدیگر می‌دیدند. این قطبی شدن باعث شد که امکان هرگونه مصالحه‌ای سلب شود.

 

مدت کوتاهی پس از کودتا بود که آقای چاوز با نبرد دیگری مواجه شد که به اندازه کودتا سرنوشت ساز بود. کارگران در شرکت نفت دولتی PDVSA اقدام به اعتصاب کردند. او بارها این شرکت دولتی را به دلیل ارتباطاتش با نخبگان تجاری و ایالات متحده آمریکا محکوم کرده‌بود. این اعتصاب می‌توانست اقتصاد ونزوئلا و ریاست جمهوری شخص هوگو چاوز را از میان بردارد، اما از سوی دیگر می‌توانست فرصتی باشد برای رقم زدن یک خیزش عمومی تازه.

 

بعد از شکست اعتصاب، او ۱۸ هزار نفر از کارمندان شرکت نفت را اخراج کرد، بسیاری از آنها تکنیسین‌های ماهر و مدیران بودند، در برابر ۱۰۰ هزار نفر از هواداران خود را در شرکت نفت استخدام کرد. بخش اعظم درآمدهای شرکت نفت به سمت نیازهای پایگاه سیاسی آقای چاوز چرخید تا خواسته‌های دولت را عملی کند و یارانه‌های برنامه غذای ارزان قیمت دولت چاوز را تامین کند.

 

شرکت نفت PDSVA به عنوان یک شرکت نفتی عملا از بین رفت. با وجود رونق جهانی نفت تولید نفت این شرکت سقوط کرد و مشکلات عمده‌ای در کار شرکت پدید آمد. سال ۲۰۱۲ انفجار یک پالایشگاه باعث مرگ ۴۰ کارگر شد و بیش از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار خسارت به بار آورد. موضوعی که نشان می‌داد هزینه‌های تعمیر و نگهداری پالایشگاه در جای دیگری هزینه شده‌است.

 

در شرایطی که ذخایر پولی شرکت دولتی نفت در حال تمام شدن بود و پروژه‌های توسعه متوقف شده‌بودند، زمانی که سال ۲۰۱۴ قیمت نفت سقوط کرد این شرکت و به تبع آن اقتصاد ونزوئلا بدون دستاویز باقی ماندند.

 

کودتای سال ۲۰۰۲ به هوگو چاوز آموخت که ائتلافی نانوشته با شبه نظامیانی با عنوان «کالکتیووس» می‌تواند به او کمک کند تا خیابان‌ها را برای رویارویی با تظاهرات مخافانی که یکبار او را تا آستانه سرنگونی برده‌بودند کنترل کند. کالکتیووس که از طریق دولت پول و سلاح دریافت می‌کردند به نیروهای کمکی دولت بدل شدند. معترضان خیابانی متوجه شدند که باید از این افراد بترسند چرا که وقتی آنها با موتورسیکلت‌های ساخت چین‌شان از راه برسند آنها را متفرق می‌کنند، حتی اگر به قیمت جان معترضان تمام شود.

 

وقتی که هوگو چاوز سال ۲۰۱۳ بر اثر سرطان جان خود را از دست داد، نیکولاس مادورو جای او را گرفت که میراثی جز اقتصادی شکست خورده و عدم پشتیبانی نخبگان و عموم جامعه به او نرسید. او بدون اینکه هیچ راه دیگری داشته‌باشد مجبور بود که این میراث را میان همه تقسیم کند. ارتش که بر خلاف سلفش با او مشکل کمتری داشت، تجارت پر رونق غذا و دارو را در اختیار داشت به اضافه اینکه معادن طلا را درا اختیار گرفت.

 

دولت مادورو که از پرداخت خدمات رفاهی و برنامه‌های یارانه‌ای ناتوان بود تصمیم گرفت پول چاپ کند. وقتی که این تصمیم باعث افزایش تورم شد و کالاهای اساسی به حدی گران شد که دسترسی برای افراد عادی غیرممکن شد دولت دستور داد تا قیمت‌ها تثبیت شود و نرخ ارز هم تثبیت شد.

 

بسیاری از کالاهای وارداتی گران و ممنوع شدند، کسب و کارهای زیادی تعطیل و ورشکسته شدند. مادورو دستور چاپ پول بیشتری داد و تورم باز هم افزایش یافت. غذا نایاب شد. اعتراضات بیشتر و عمیق‌تر شد و سرنوشت آقای مادورو وابسته به توزیع یارانه‌ها و جیره‌هایی شد که حتی پولی برای تهیه آنها نداشت.

 

تمام اینها باعث شد که وضعیت خشونت در خیابان‌های ونزوئلا بدتر از گذشته شود. در شرایطی که فروشگاه‌های دولتی خالی می‌شد، بازارسیاه به شکل قارچ گونه‌ای گسترش پیدا می‌کرد. کالیکتیووس که خیلی کمتر از گذشته به کمک‌های دولتی وابسته بودند خودشان عملا قدرت را در اقتصاد غیررسمی و سیاه در برخی مناطق کشور در اختیار گرفتند. این باعث شد که خشونت در برخی نقاط بسیار بیشتر شود و کنترل آن مشکل‌تر.

 

سال ۲۰۱۵ مادورو با استقرار پلیس مسلح به سلاح‌های سنگین و یگان‌های ارتش تلاش کرد تا اندکی نظم را به کشور باگرداند. اما این عملیات به یک حمام خون بدل شد، در نهایت برخی از افسران پلیس و ارتش خودشان وارد باندهای بازار سیاه شدند.

 

 

omidiraniannewspaper.ir
  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش