سياستورزي اصلاح طلبان در سال ٩٢ رنگي ديگر به خود گرفت. از همان زمان بود كه اين جريان سياسي تلاش كرد تا با رقباي سياسي خود قرابت و نزديكي بيشتري پيدا كند و همين هم بود كه در انتخابات دوره يازدهم رياستجمهوري از يك اصولگرا حمايت كرد. اين تغيير رويه نقطه عطفي در سياست كشور بود و حسن روحاني با حمايتهاي اصلاحطلبان در راس قوه مجريه قرار گرفت. اين سياست بعدها در انتخابات سال ٩٤ نيز به كار گرفته شد. آنها تلاش كردند تا از ديگر اصولگراياني كه مباني فكريشان را نزديك به خود ميدانستند حمايت كنند.
البته اين ارتباط در انتخابات ٩٤ بسيار گستردهتر بود. ليست انتخاباتي اصلاحطلبان با طيفهايي از اصولگرايان همپوشاني داشت و اين ارتباط و تعامل بين اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل در مجلس دهم نيز ظهور و بروز پيدا كرد. اين سياست راهبردي در جريان تصويب قوانين و راي اعتماد به سه وزير روحاني در مجلس نمود پيدا كرد. حالا پس از گذشت يك سال از آن روز باز هم اصلاحطلبان پيشقدم شدهاند تا اين همكاريها در قالب پروژه وحدت و آشتي ملي تجسم پيدا كند. حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي در گفتوگو با «اعتماد» راهحلها و ضرورتهاي آشتي ملي را بيان ميكند. اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين به نقش خانه احزاب به عنوان نهادي صنفي در تعامل و مذاكره احزاب و نيروهاي سياسي دو جناح كشور تاكيد ميكند. او معتقد است كه در همه سطوح نهادهاي حاكميتي بايد براي تحقق آشتي ملي تلاش شود و تحقق وحدت ملي را حايز دستاوردهاي فراواني براي كشور ميداند.
ضرورتها و الزامات آشتي ملي در فضاي كنوني منطقهاي و بينالمللي و همچنين فضاي سياسي و اقتصادي چيست؟
مهمترين نقطه قوت هر كشوري انسجام و وحدت در راستاي منافع ملي است. طرح مساله آشتي ملي توسط رييس دولت اصلاحات، به خصوص بعد از رحلت آيتالله هاشمي بسيار به جا بود. امروز ضرورت دارد كه كشور در راستاي آشتي ملي حركت كند. در يك مجموعه ممكن است در باب موضوعات مختلف نظرات و سلايق متفاوتي نيز وجود داشته باشد. با اين حال اگر بر اصول پذيرفته شده تاكيد كرده و با نگاه به منافع ملي و تماميت ارضي گامبرداريم، ميتوان به وحدت و انسجام ملي دست پيدا كرد. در اين صورت بايد از منافع شخصي و گروهي صرف نظر كرد. با توجه به بحرانهاي منطقه، مشكلات كشور در حوزه بينالملل و مشكلاتي كه در حوزه اقتصادي وجود دارد، ضرورت انسجام و وحدت داخلي احساس ميشود.
براي اينكه بر اين مشكلات و معضلات فايق آييم، نياز داريم تا از خرد جمعي بهرهگيريم. اين مساله ممكن نميشود مگر اينكه آرامش در كشور ايجاد شده باشد. البته وحدت و انسجام ملي نافي حفظ هويتهاي سياسي نيست. افراد در اين راستا نبايد از انتقادات و هويت خود بگذرند. امروز با روي كار آمدن رييسجمهور جديد امريكا بايد هر چه بيشتر از فرصتها در حوزه سياست خارجي استفاده كنيم. هرچقدر از اين فرصتها استفاده كنيم به نفع نظام و ملت است و ما را از هر گونه ضرر و آسيب احتمالي ايمن ميكند. هر دو جريان سياسي كشور بايد اين دغدغه را احساس كنند و براي تحقق آشتي ملي گامي بردارند. بستر رشد و توسعه كشور، امنيت است. امروز حل مشكلات محيط زيستي، بحران آب، مشكلات منطقه نيازمند همكاري فعالان سياسي كشور است.
مطابق تجربيات گذشته اصلاحطلبان چقدر ضرورت دارد كه جريان اصلاحات براي اين امر پيشقدم شوند؟
اصلاحطلبان بايد براي تحقق آشتي ملي پيشقدم شوند. اگر چه اين جريان سياسي در گذشته نيز بر اين مساله تاكيد كرده است. در دو انتخابات پيشين با وجود اينكه با بيمهري مواجه شدند، به همكاري با نيروهاي اصولگرا روي آوردند و وحدت ملي را در دستور كار خود قرار دادند. آنجا بود كه اصلاحطلبان دريافتند كه منافع كشور ايجاب ميكند كه مشكلات و معضلات كشور با همكاري فعالان سياسي دو جناح رفع شود. در سال ٩٢ از آقاي روحاني كه شخصيتي اصولگرا بود حمايت كردند؛ با وجود اينكه آقاي عارف كانديداي اصلاحطلبان بود. همه اين موارد به خاطر رسيدن به انسجام و وحدت در زير چتر توجه به منافع ملي كشور بود. از مدتها پيش نيز اصلاحطلبان اعلام كردهاند كه در سال ٩٦ نيز از آقاي روحاني حمايت خواهند كرد.
در سال ٩٤ با وجود بيمهريها و ردصلاحيت نيروهاي اصلاحطلب با اصولگرايان معتدل همكاري كردند. بنابراين شايد بيش از يك دهه است كه اصلاحطلبان براي رسيدن به وحدت و انسجام دست همكاري خود را دراز كردهاند و اين رويه نيز ادامه پيدا خواهد كرد. رهبر جريان اصلاحات نيز از ابتدا بر اين مساله توجه داشته است و نظر ايشان نظر بسياري از اصلاحطلبان است. رييس دولت اصلاحات بارها به اين مساله تاكيد كرده است كه اين جريان خواستار تحقق آشتي ملي ذيل محوريت رهبر انقلاب است. بايد ضمن اينكه نظرات رقباي سياسي خود را محترم ميشماريم انتقادات را مطرح كنيم. در گذشته برخي برخوردهاي غير اخلاقي سياسيون و تخريبها فضاي كشور را ملتهب كرده بود و به پيشرفت و توسعه كشور خلل وارد كرده بود. امروز بايد به جاي اينكه درصدد حذف يكديگر بر بياييم، در جهت جذب ديگر نيروهاي سياسي گام برداريم. بايد بپذيريم كه ايران متعلق به آحاد مردم با تفكرات و عقايد مختلف است و همه مطابق با قانون حق اظهارنظر دارند. دولت در اين صورت ميتواند از انتقادات و پيشنهادات منتقدان استفاده كند.
ايده شما براي تحقق آشتي ملي بر اساس شرايط كنوني كشور چيست؟
اگر همه بپذيريم كه منافع ملي نسبت به منافع گروهي و شخصي اولويت دارد و با توجه به قانون اساسي و اخلاق و حقوق شهروندي حركت كنيم، بخش مهمي از گامهاي لازم را برداشتهايم. احزاب اصلاحطلب و اصولگرا و بزرگان دو جريان سياسي بايد اصل را بر تعامل قرار دهند. ما هم با دوستانمان در خانه احزاب تلاش ميكنيم كه تعامل بين گروهها و احزاب سياسي دو جريان به وجود آيد و در اين راستا برنامههايي نيز داريم. نقش احزاب در تحقق آشتي ملي موثر است. در اين راستا بايد با طرح مباني و مشتركات و تاكيد بر آنها جلساتي براي مذاكره و تعامل بين احزاب تدارك ديد. افرادي كه ميتوانند در اين زمينه موثر باشند بايد اين بحث را پيگيري كنند.
خوشبختانه بسياري از نيروهاي دو جريان سياسي از اين مساله استقبال كردهاند. براي مذاكره و تعامل لازم نيست كه فعالان سياسي دست از عقايد و هويتهاي خويش بردارند بلكه ميتوان با در نظر گرفتن منافع ملي نظرات كارشناسي را مطرح كرد و نظرات طرف مقابل را نيز شنيد. يكي از مهمترين ضرورتها براي نايل شدن به اين هدف اين است كه همه بپذيريم كه بايد اخلاق سياسي را در سياستورزي رعايت كنيم. اگر قرار باشد سياستمداران مدام با هم در جدال باشند، چگونه ميتوان انتظار داشت كه جامعه نيز آرامش داشته باشد؟ براي اينكه بتوان در عرصه سياست به وحدت رسيد همه بخشهاي مختلف حاكميت از جمله قوه مققنه، قوه مجريه و قضاييه بايد اقداماتي را انجام دهند. اين هدف بزرگ بايد در لايههاي محتلف اجتماعي و سياسي برنامهريزي شود. همچنين خانه احزاب به عنوان نهادي صنفي بايد احزاب را به تعامل و همكاري با هم براي حل مشكلات كشور ترغيب كند. همچنين روشنفكران و نخبگان كشور بايد به ميدان بيايند و در طرح و شكلگيري گفتمان وحدتمند دست به كار شوند.
ايفاي نقش رهبري در تحقق آشتي ملي را تا چه اندازه لازم و ضروري ميدانيد؟
مقام معظم رهبري بارها بر لزوم همكاري جناحها و سياستمداران كشور تاكيد كردهاند. در توصيههاي ايشان بارها رعايت اخلاق در هر انتخابات، حركت در چارچوب قانون اساسي و قانونمداري و توجه به حقوق شهروندي ديده شده است. ايشان در انتخابات پيشين مردم را با هر طيف فكري به انتخابات دعوت كردند. به همين دليل ايشان همواره بر وحدت ملي تاكيد داشته است و در آينده نيز ايشان در تحقق آشتي ملي نقشي اساسي ميتوانند ايفا كنند.
چه چهرهها و شخصيتهايي در دو جناح سياسي هستند كه ميتوانند در اين راه پيشقدم شوند؟
شخصيتها و مراجع مختلفي هستند كه نقش و اثرگذاري بالايي در اجتماع دارند. ناطقنوري يكي از شخصيتهايي است كه به عنوان حلقه وصل سياستمداران دو جناح سياسي عمل كرده است و بين نيروهاي سياسي مختلف مورد حمايت و احترام است. اصلاحطلبان او را فردي ميدانند كه به منافع ملي توجه دارد و بسياري از اصولگرايان مايل به ايفاي نقش ايشان در عرصه سياسي هستند. آيتالله هاشمي كه متاسفانه امروز در ميان ما نيست در گذشته چنين نقشي را ايفا ميكرد و پس از مرگ و در مراسم تشييع پيكر ايشان ديديم كه نيروهاي سياسي دو جناح كشور هر چه بيشتر به يكديگر نزديك شدند.
اثرگذاري آيتالله هاشمي در زمان حياتشان براي نزديكي دو جريان سياسي بسيار مهم بود. از اين دست شخصيتهاي فراجناحي هستند كه امروز ميتوانند جاي خالي ايشان را پر كنند. ضمن اينكه فوت ايشان ضرورت آشتي و وحدت ملي را بيشتر كرده است و فعالان سياسي نيز بارها به اين امر اذعان كردهاند كه بايد براي ايجاد وحدت ملي تلاش كرد. رييس دولت اصلاحات از جمله شخصيتهايي است كه نظراتش براي اصلاحطلبان حجت است و ميتواند براي رسيدن به اين هدف بزرگ نقش مهمي را ايفا كند. همچنين روشنفكران و احزاب و نخبگان سياسي كشور نيز ميتوانند در رسيدن به اين هدف ياريرسان باشند.
- 11
- 5