روز شنبه ۱۸ خرداد یادداشتی از دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی منتشر شد که در آن غلامحسین کرباسچی به بیان مطالبی در خصوص ماجرای قتل میترا استاد و روند اتفاقی که برای محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران افتاد، پرداخت.
کرباسچی در این یادداشت نوشت: «در آغاز تابستان سال ۱۳۹۶ اندکی پس از پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تهران به هنگام طرح نامزدهای تصدی شهرداری تهران در حضور چهار تن از اصلاحطلبان برجسته که نامشان نزد اینجانب محفوظ است، در دفتر جناب آقای نجفی به حضورشان رسیدم و در حین بحث و رایزنی برای گزینههای شهرداری تهران درباره همین پرونده مطروحه از ایشان سوال کردم و با توجه به طرح نامزدی ایشان برای شهرداری درباره عوارض طرح این پرونده و اثرات منفی آن در مدیریت شهری تهران و نیز حوزه خصوصی آقای نجفی در حضور دوستان هشدار دادم.
ایشان البته آن روز برخلاف این روزها اصل ماجرا را منکر شدند و با عبور از این مساله سعی کردند آن را در حد یک آشنایی ساده تخفیف دهند و به رغم اینکه این روزها در دادگاه، آشنایی خویش با مقتوله را از آغاز سال ۱۳۹۶ (قبل از آن جلسه) معرفی میکنند، آن روز منکر این رابطه شدند». دبیرکل کارگزاران در ادامه تأکید کرد: «استراتژی نادرست برخی دوستان اصلاحطلب، آقای نجفی را در موقعیت خطیری قرار داد و ایشان را به دست خویش قربانی ساختند». این سخنان کرباسچی اما با واکنش تند برخی دیگر از جریانات اصلاحطلب همراه شد.
کرباسچی و دلایل دیگر!
محسن میردامادی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم و از اعضای حزب اتحاد ملت در واکنش به یادداشت غلامحسین کرباسچی نوشت: «آقای کرباسچی پس از مسائل اخیر در مورد آقای نجفی، رضایتمندانه و شادمانه از سرنوشتی که برای وی رقم خورده، به طور مکرر به دیگران و اخیرا به آقای جهانگیری و دوستان حزب اتحاد و مشارکت حمله میکند که باعث شدند آقای نجفی به عنوان شهردار تعیین شود در حالی که او چنین عاقبتی را پیشبینی میکرده است. با توجه به آثاری که این ادعا میتواند داشته باشد، بنده به عنوان فردی که در جریان شور و مشورتهای آن زمان بودم لازم میدانم نکاتی را عرض کنم.
همزمان با بررسی نامزدهای شهرداری در شورای شهر تهران، با توجه به اینکه بسیاری از منتخبان نظرات جریانهای خارج از شورا را جویا میشدند، جلساتی با حضور تعدادی از دوستان در مورد شهرداری با هدف ارائه نقطه نظرات به اعضای شورا تشکیل میشد و آقای کرباسچی نیز در اکثر این جلسات حضور داشت. آقای نجفی نیز از جمله افرادی بود که در این جلسات مطرح بود و بجز آقای کرباسچی که اصرار بر شهرداری آقای محسن هاشمی داشت، همه افراد دیگر نسبت به آقای نجفی نگاه مثبت داشتند».
وی دلایل مخالفت دبیرکل کارگزاران با شهرداری نجفی را مسائلی جز مسائل خانوادگی وزیر سابق آموزش و پرورش دانست و تأکید کرد:«در هیچ یک از جلساتی که بحث آقای نجفی مطرح بود آقای کرباسچی یا فرد دیگری کلمهای در مورد مسائلی که اخیرا حول و حوش آقای نجفی گفته میشود مطرح نکرد. حتی آقای مرعشی، که آقای کرباسچی ارتباط نزدیکی با ایشان دارد و قاعدتا اگر نکته منفی در مورد آقای نجفی داشت باید حداقل به ایشان اطلاع میداد، زمانی که به عنوان یکی از نامزدهای مورد نظر شورای شهر برای شهرداری تهران برنامه پیشنهادی خود را در جلسه شورا ارائه داد به دوستان شورا توصیه کرد به آقای نجفی برای مسئولیت شهرداری رای دهند.
مسلما اگر دوستان کمترین اطلاعی از مسائل و ارتباطاتی که اخیرا در مورد آقای نجفی مطرح میشود داشتند با شهردار شدن وی مخالفت میکردند. با شناختی که از دوستان شورای شهر هست مسلما آنها هم همین گونه عمل میکردند. حال اگر آقای کرباسچی یا هر فرد طرف مشورت دیگری از این ماجرا اطلاع داشته و به گونهای هشدار و اطلاعات لازم را به اعضای شورای شهر نرسانده است، کاری کمتر از خیانت به اصلاحطلبان نکرده است.»
مسأله فراتر از اینهاست
سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در پاسخ به سؤالی در خصوص اینکه آیا اصلاحطلبان از مسائلی که در زندگی شخصی محمدعلی نجفی وجود داشت اطلاع داشتند، به «آرمان» میگوید: «اطلاعرسانیهایی که این روزها درخصوص آقای نجفی صورت میگیرد بسیار عجیب و برای ما غیرقابل باور است. همان طور که آقای میردامادی توضیح دادند، اساسا در هیچ سطحی از نیروهای تصمیمگیرنده در جریان اصلاحات موضوع زندگی شخصی شهردار پیشین تهران مطرح نبوده؛ زیرا زمانی که او به عنوان شهردار انتخاب شد، طبق اظهارات خود او رابطه چندانی میان آقای نجفی و خانم استاد وجود نداشته و این ارتباط به پس از حضور محمدعلی نجفی در شهرداری تهران باز میگردد».
او ادامه داد: «برخی میگویند اشخاصی جز خانم استاد مطرح بودند اما این موضوع همین امروز هم مبهم است و کسی نمیتواند درخصوص آن به صورت قطعی صحبت کند. سؤال این است که چرا افرادی مانند آقای کرباسچی آن روزها این موضوع را مطرح نکردند؟» این فعال سیاسی اصلاحطلب مشکلات کرباسچی با شهرداری آقای نجفی را ورای موضوعات خانوادگی او توصیف میکند و میگوید: «محمدعلی نجفی هفت ماه شهردار تهران بود و کرباسچی هفت ماه بیوقفه علیه او موضعگیری میکرد. بیش از ۱۰۰ صفحه پرینت شده از مواضع آقای کرباسچی و همحزبیهایشان در روزنامه حزب کارگزاران را به آقای عبدا... نوری تحویل دادم. در هیچ کدام از این انتقادات یک کلمه درخصوص مسائل خانوادگی آقای نجفی صحبت نشده است.
این دوستان مدام از نحوه مدیریت شهردار ایراد میگرفتند که یعنی مخالفت آنها دلیل بر اطلاع از آنچه دیگران نمیدانستند، نبود. آقای کرباسچی چون مدتی شهردار تهران بود دیدگاههایی درخصوص اداره شهر دارد که آقای نجفی با آن موافق نبود. آقای کرباسچی خود را پدرخوانده تهران میپندارد. ایشان تصور میکند که هرکسی شهردار میشود باید از آقای کرباسچی اجازه بگیرد. آقای نجفی چنین انسانی نبود و در نتیجه از او انتقاد میشد». شریعتی در پاسخ به سؤالی در خصوص اینکه چرا با حضور نجفی در شهرداری تهران مخالفت میشد، اظهار کرد: «او یک نیروی سیاسی است و طبیعی است که برخی جریانهای رقیب تا میتوانند علیه به قدرت رسیدنش تلاش کنند. نمیتوان این را با موضوع خانوادگی ایشان مرتبط دانست.
آقای کرباسچی که در دهه ۷۰ از شهرداری تهران کنار گذاشته شد، آیا چنین مسائل پشت پردهای مطرح بود و ایشان نقطه ضعفی داشت؟ یا زمانی که فشار میآوردند آقای نجفی از سازمان برنامه و بودجه در دولت اصلاحات کنارهگیری کند هم بحث روابط شخصی ایشان مطرح بود؟» سعید شریعتی در پایان گفت: «مسأله فراتر از اینهاست. در بین مسئولان کنونی، اصولگرایان چند همسره وجود دارند، ممکن است در بین اصلاحطلبها هم باشد و این موضوع اهمیتش آنقدر نیست که باعث برکناری شود. من مسأله را سیاسی میدانم و فکر میکنم باید صبر و بررسی بیشتری در دستور کار قرار گیرد تا حقیقت امر روشن شود.»
- 18
- 2