دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۰۹:۱۹ - ۰۹ فروردین ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۱۰۶۰۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

خاطره‌بازی با «یکتا ناصر» /نوروز همیشه تنها گذاشتن تنهایی را با خود دارد / گردن‌بندهایی با گل‌های بهاری خانه مادربزرگ

یکتا ناصر,بازیگر سینما وتلویزیون
«یکتا ناصر» بازیگر سینما و تلویزیون، وقتی در پیاده‌راه گام برمی‌دارد به دقت به احوال آدم‌ها و وضعیت ساختمان‌های حاشیه‌ای نگاه می‌کند. او روزهای قبل عید را به خاطر دیدن شور و حال مردم، بیشتر از روزهای سکوت بعد از تحویل سال دوست دارد و معتقد است که در میان جمع بودن حال خوشی به او می‌دهد.

به گزارش همشهری آنلاین، خانه مادربزرگ «یکتا ناصر» حوالی خیابان پیروزی بود. یکی از آن خانه‌های حیاط‌دار قدیمی درندشت که برای بازی بچه‌ها به حد کافی جا داشت. او می‌گوید: «آنقدر بزرگ بود که بزرگ‌ترها از بازی پر سرو صدای ما کلافه نمی‌شدند. یادم می‌آید سال که تحویل می‌شد همه از قبل برنامه را می‌دانستند. بدون اتلاف وقت معمولاً ابتدا به خانه بزرگ‌ترها می‌رفتیم. حیاط خانه مادربزرگ عشق ما بچه‌ها بود. ساعت‌ها با هم بازی می‌کردیم و خسته نمی‌شدیم. آن موقع تعداد بچه‌ها در هر خانواده بیشتر از حالا بود. متأسفانه تک فرزندی که حالا باب شده باعث شده تا بچه‌های حالا مثل سابق بازی‌های دسته‌جمعی و لذت آن را نشناسند»

 یکتا ناصر با لبخندی که روی لب‌هایش نشانده به روایت خاطره سال‌های دور ادامه می‌دهد: «حالا دیگر خبری از آن خانه‌های حیاط‌دار نیست. متأسفانه به دلیل نبود نظارت کافی محله‌ها به سرعت برق و باد به شکل عمودی در آمدند. خانه‌ها آپارتمانی شدند. بچه‌ها از هم دورتر شدند. دیگر جایی برای بازی نیست. پدر و مادرها هم حوصله نمی‌کنند هر روز بچه‌ها را به پارک ببرند و این دامن زدن به تنهایی بچه‌های نسل امروزی است. پاتوق‌های محله‌ای شبیه پیاده‌راه خیابان ۱۷ که می‌توانند جای این کمبود را پر کنند.»

نوروز، بهانه دورهمی

یکتا ناصر به خوبی یک آسیب‌شناس اجتماعی، از تهدیدهایی که تنهایی و بی‌اعتمادی برای ما به‌وجود می‌آورد، می‌گوید و این میان نقش نهادها را برای تجمع‌های کارآمد پر رنگ می‌داند: «این روزها همه می‌دانند که در شادی‌های گروهی قدرتی هست که به وسیله آن می‌توان سلامت روانی بیشتری به افراد هدیه داد. نوروز همیشه بهانه‌ای برای دور هم جمع شدن ما کنار هم بوده است. نوروز همیشه تنها گذاشتن تنهایی را با خود داشت. خانواده‌ها روزها قبل از آمدن سال تحویل خود را برای ملاقات با هم آماده می‌کردند. به نظرم که ما باید این بهانه‌های دور هم بودن را بیشتر کنیم. نباید منتظر نوروز بمانیم. این باید به همه روزهای سال تعمیم داده شود. این میان نقش کسانی که در نهادهایی مانند شهرداری هستند پر رنگ‌تر است. آنها با اجرای همین برنامه‌های شاد در پیاده‌راه‌ها و پاتوق‌های محله‌ای می‌توانند بهانه اهالی محله‌ها برای ایجاد دورهمی‌ها را جور کنند.»

دلتنگی‌های کودکی

وقتی از یکتا ناصر می‌پرسیم بیشتر از هر چیز دیگر دلتنگ کدام ویژگی محله‌های قدیمی این حوالی می‌شود، خیلی زود به بازی‌های کودکانه دسته‌جمعی اشاره می‌کند: «دلم برای مراوده‌ای که بین همسایه‌ها و فامیل جاری بود تنگ می‌شود. ما ساعت‌ها در کوچه‌ها بازی می‌کردیم. الان دیگر بچه‌ها هم مشغول بازی‌های رایانه‌ای شده‌اند و از بازی‌های دوره کودکی ما چیزی نمی‌دانند.»

 خانم بازیگر در یک چشم به هم زدن با توصیف‌هایی که می‌کند ما را به سال‌های کودکی‌اش می‌برد: «من نمی‌خواهم بگویم ما حالا همدیگر را دوست نداریم. اما به نظرم می‌آید در آن روزها حتی بزرگ‌ترها هم با همه حرمت‌ها و حیای‌شان این را بیشتر به هم نشان می‌دادند. در واقع بروز دادن محبت بیشتر بود. به همین دلیل یک اعتماد بین آدم‌ها شکل می‌گرفت که به همین سادگی‌ها هم از بین نمی‌رفت. راستش را بخواهید ما در بروز این مهربانی‌ها در همین محله‌ها و پیاده‌راه‌ها و خیابان‌ها بد عمل می‌کنیم. این در رانندگی ما مشهود است. در خرید شب‌عید ما دیده می‌شود. انگار زود از ازدحام با هم بودن کلافه می‌شویم و می‌خواهیم زودتر به تنهایی امن خودمان برسیم. فکر می‌کنم این روزهای شلوغ و پر هیاهو زمان مناسبی است که باز هم بیشتر دوست داشتن را تمرین کنیم و آستانه تحمل‌مان را بالا ببریم. شب‌عید و خریدهایش همیشه خدا با ترافیک و ازدحام همراه بوده و دوست داشتن هم باعث می‌شود کلافگی جایش را به لذت بردن از این اجتماع پویا بدهد.»

یکتا ناصر,بازیگر سینما وتلویزیون

درست کردن گردن‌بند با گل‌های بهاری

عکس‌هایی از تهران قدیم برای یکتا ناصر جذاب است و به درخواست عکاس کنار بناهای سالخورده شهر می‌ایستد. گل‌های همیشه بهار را که به یکتا ناصر پیشکش می‌کنیم گل از گلش می‌شکفد. می‌گوید عاشق گل و گیاه است و این گل‌ها خاطره قدیمی‌ها را برایش تداعی می‌کند: «در خانه پدربزرگم بوته گل یاسی بود که اواسط بهار غرق گل‌ها می‌شد. عطر آن یاس‌های امین‌الدوله همه جا را پر می‌کرد. یکی از سرگرمی‌های‌مان این بود که با همان گل‌ها برای هم گردنبند درست می‌کردیم. یا خوشبوترین‌های‌شان را دانه می‌کردیم و لای سجاده بزرگ‌ترها می‌گذاشتیم.»

گلدان را به‌صورتش نزدیک می‌کند و بوی گل را با نفس عمیقی به سینه می‌کشد: «این گل‌ها همیشه نوید آمدن بهار را دارند. برای همین دوست‌شان دارم. بهار در خودش تازه شدن را به دنبال دارد چیزی که خیلی از ما نیازمند آن هستیم. کاش همه روزهای سال‌مان بهاری باشد.»

  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش