چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۱۵:۰۰ - ۰۹ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۱۲۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

شبنم قلی‌خانی:

«یکتا» مرا به گریه انداخت / فیلمنامه نقطه قوت «هشت‌ونیم دقیقه» است

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شبنم قلی خانی
بازیگر نقش «یکتا» در سریال «هشت و نیم دقیقه» گفت: یکتا برای خودِ من الگو بود چراکه درس‌هایی به من داد که تا به حال در زندگی تجربه نکرده بودم و برایم بسیار ارزشمند بود.

به گزارش فارس،  این شب‌ها سریالی تحت عنوان «هشت و نیم دقیقه» ساخته شهرام شاه حسینی و تهیه کنندگی بهروز مفید از شبکه دو سیما پخش می‌شود. نقش محوری این سریال را شبنم قلی خانی که آخرین بار با سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» در این قاب جادویی دیده شد،‌ ایفا می‌کند. قلی‌خانی در این مدت علاوه بر تحصیل در رشته کارگردانی،‌ مادر شدن را نیز تجربه کرده است. او از تجربه‌های جدید خود با ما همکلام شد.

 

** بعد از چهار سال شما با نقش «یکتا» در سریال «هشت و نیم دقیقه» به تلویزیون برگشتید. این نقش چه ویژگی‌ منحصر به فردی داشت که بعد از این مدت طولانی آن را قبول کردید؟

- به هر حال محوریت فیلم‌نامه روی یک زن بود و همین موضوع برایم جذابیت داشت. به علاوه اینکه ما زنی قوی را به تصویر می‌کشیم که مشکلات او را از پای در نمی‌آورد و در جایی دوباره از صفر شروع می‌کند. همه اینها در کنار هم برای من قابل احترام بود،‌ همچنین «هشت و نیم دقیقه» فیلم‌نامه بسیار قوی دارد و به نسبت سایر تولیدات تلویزیونی در هر قسمت اتفاق تازه‌ای می‌افتد که باعث می‌شود مخاطب آن را دنبال کند. غیر از شخصیت یکتا، فیلم‌نامه و گروه را نیز خیلی دوست داشتم و همه عوامل دست به دست هم داد تا کاری آبرومند را روی آنتن این شب‌های شبکه دو ببریم. شخصیت پردازی‌ها،‌ دیالوگ نویسی، همچنین کارگردانی اثر دست بازیگر را باز می‌گذاشت تا بتواند نقش را از آن خود کند و خدا را شکر از نتیجه کار نیز راضی هستم.

 

**مدت بسیاری است که قهرمان سازی در سریال‌های ما به شدت افول پیدا کرده است و کمتر کارگردانی به این سمت می‌رود. به نظر می‌رسد بعد از مدت‌ها تلویزیون سریالیبه روی آنتن برده که اتفاقا قهرمان آن هم یک زن است.

- با صحبت شما کاملا موافقم. در این مدت هر سریالی که تماشا کردم به این نتیجه رسیدم که قهرمان‌سازی در سریال‌ها کمتر از سابق است. زمانیکه این سریال به من پیشنهاد شد بابت اینکه با سریالی روبرو بودم که شخصیت محوری‌اش یک زن بود، خوشحال بودم. در شرایطی که برخی از کارگردان‌ها قشر زن را ضعیف و وابسته جلوه می‌دهند، ‌یکتا زنی مستقل است که معتقدم می‌توان از شخصیت او در جامعه الگوسازی کرد. در جامعه کنونی ما با اینکه زن‌ها پا به پای مردان کار می‌کنند، اما شاید شخصیت وابسته‌شان بیشتر شده است. زمانیکه در یک خانواده مشکلاتی پیش می‌آید و یک زن سرپرست خانواده می‌شود،‌ باید دید چگونه می‌توان در برابر مشکلات فائق آمد. یکتا برای خودِ من الگو بود چراکه درس‌هایی به من داد که تا به حال در زندگی تجربه نکرده بودم و برایم بسیار ارزشمند بود.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شبنم قلی خانی

 

** یکی از ویژگی‌های این شخصیت، مقاوم بودن در برابر مشکلاتی است که به طور ناگهانی برایش بوجود آمده است که شاید خیلی با شخصیت حقیقی شما همخوانی نداشته باشد.

- بله، یکتا از من خیلی دور است، چراکه همیشه زمانیکه مشکلی بوجود می‌آید باید ببینید چقدر قوی هستید و من به اندازه او شخصیت قوی ندارم،‌ اما همین که بازی در این نقش را تجربه کردم باعث شد تا یک قدم قوی تر و بزرگ تر شوم. همیشه بر این باور بوده‌ام که در طول روز و حتی از زمانیکه از خواب بیدار می‌شوید باید با تمامی مشکلاتتان مقابله کنید تا به جایی که می‌خواهید برسید. اگر هم با بوجود آمدن کوچکترین تلنگری کم بیاورید و تقدیر را بهانه کنید، به طور قطع به نتیجه نخواهید رسید و همین اتفا‌ق‌ها از تو یک آدم منفعل می‌سازد. اینها دقیقا خصوصیاتی است که یکتای قصه «هشت و نیم دقیقه» خلاف آنها را دارا است. در اصل یکتا می‌خواهد خود و خانواده‌اش را از گزند مشکلات حفظ کند.

 

** چقدر در زمان ایفای نقش یکتا با آن درگیر شدید؟

- بله، اما فقط دو ماه اول ضبط سریال که سکانس‌های مربوط به بیمارستان، خاکسپاری و ... را ضبط می‌کردیم،  از نظر روحی بسیار به هم ریخته بودم و حتی بی دلیل گریه‌ام می‌گرفت، اما کم کم با پیشرفت روند داستان حال روحی‌ام بهتر شد. به هر حال دور از ذهن هم نبود چراکه یکتا اولین تجربه حضورم در نقش‌هایی اینچنینی بود و تا به حال مشابه آن را بازی نکرده بودم. 

 

* همانطور که گفتید از این نقش دور بودید، چطور توانستید یکتا را پیدا کنید؟

- یکی از اتفاق‌های خوبی که برای من افتاد و آن را به فال نیک می‌گیرم حضورم در این نقش بود. فکر می‌کردم چهار سالی که کار نکردم از این حیطه دور افتادم و بازگشتم کمی دشوار است، اما الان و بعد از حضورم در «هشت و نیم دقیقه» به این نتیجه رسیدم که اگر در این مدت هم سالی دو سه سریال بازی می‌کردم، به اندازه حضورم در این سریال موثر نبود. به این دلیل که آنقدر برای این شخصیت زمان گذاشتم و او را در ذهنم پروراندم و به او فکر کردم همه اینها باعث شد تا یکتا از تمامی کاراکترهایی که تا به حال بازی کرده‌ام، باورپذیرتر درآید. از طرفی در این مدت تجربه‌های زندگی نیز یک بازیگر را پخته‌تر می‌کند که در نقش‌هایش پیاده کند.

 

** مادر شدن شما نیز در شکل‌گیری این اتفاق موثر بوده است؟

- اتفاقا چند روز پیش به خواهرم گفتم شاید اگر الان طعم مادر شدن را نچشیده بودم نمی‌توانستم به این راحتی با یکتا و شخصیت او ارتباط برقرار کنم و دغدغه‌هایش را درک کنم. الان که یکسال و سه ماه است مادر شدم،‌ می‌توانم روح و احساس یک مادر به فرزندش را به خوبی حس کنم. با مادر شدن تمام احساسات آدم تغییر می‌کند، شاید باور نکنید، اما زمانیکه حسام رحیمی منش بازیگر نقش طاها را می‌دیدم که در آن شرایط سخت زندگی قرار دارد، واقعا به یاد دختر خودم می‌افتادم. از طرفی احساسات آدم رقیق‌تر می‌شود و در ایفای نقش یکتا این موضوع را متوجه شدم. شاید اگر یکتا چهار سال پیش به من پیشنهاد می‌شد طور دیگری بازی می‌کردم. اما واقعا مادر شدن به من کمک ‌کرد و یکتا درست در بهترین زمان ممکن به من پیشنهاد شد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شبنم قلی خانی

 

**از همکاری با شهرام شاه حسینی راضی بودید؟

- بله، ایشان جوان و خوش فکر هستند و به این دلیل که تقریبا هم سن هستیم خوبی با یکدیگر هماهنگ شدیم و ذهنیت‌هایمان از یکدیگر دور نیست. ایشان نیز پیشنهادهایمان را به خوبی می‌پذیرفتند،‌ حتی برخی از دیالوگ‌ها را با یکدیگر تغییر می‌دادیم و در کل دست بازیگر را باز می‌گذارند.

 

** ورود شما به دنیای بازیگری با ایفای نقش مریم مقدس بود که شاید به دلیل خاصیت چهره شما بود. چقدر توانستید خود را از این وادی دور کنید و نقش‌های متفاوت را تجربه کنید؟

- جالب است بدانید قبل از اینکه نقش یکتا به من پیشنهاد شود، نقش فروغ (آَشا محرابی) را قرار بود بازی کنم. معتقدم چهره موثر نیست چراکه اگر اینطور بود پس هنر گریمور چه می‌شود؟! در مورد نقش یکتا ترجیح می‌دادم تا همین نقش را بازی کنم و دوست ندارم همیشه در یک قالب بمانم و فکر می‌کنم گریمورهای ما آنقدر پیشرفت کرده‌اند تا بتوانند تغییری حتی کوچک در چهره‌ای معصوم شکل دهند. اگر کارگردان‌های ما اهل ریسک کردن باشند و به بازیگرشان اعتماد کنند،‌ دیگر به چهره او کاری ندارند.

 

** چرا ترجیح دادید یکتا را بازی کنید؟

- بین این دو نقش تردید داشتم. نه اینکه بگویم توانایی ایفای نقش فروغ را نداشتم نه،‌ اما ترجیح می‌دادم حالا که قرار است بعد از چهار سال با یک سریال به تلویزیون برگردم با نقشی شبیه به یکتا برگردم. در حقیقت زمانیکه فیلم‌نامه را خواندم یکتا را بیشتر دوست داشتم و به دلم نشست و بر همین اساس همزمان با اینکه خودم نیز این درخواست را مطرح کردم،‌ نظر کارگردان و تهیه کننده هم همین بود.

 

** تا به حال و در این سالها دوست داشتید نقش منفی بازی کنید؟

- بله صد در صد به هر ترتیب من یک بازیگر هستم و دوست دارم تا اغلب نقش‌ها را تجربه کنم. البته برعکس این نیز وجود دارد و خیلی از بازیگران هستند که سالها در ژانر طنز بازی می‌کنند و بعد از مدتی در کارهای جدی حضور پیدا می‌کنند و اتفاقا هم خوش می‌درخشند و این به توانایی بازیگر و هدایت کارگردان برمی‌گردد.

 

** بعد از یکتا ترجیح می‌دهید تا در کدام مدیوم حاضر شوید؟

- هر پیشنهادی که خوب باشد را می‌پذیرم و اهل جدا کردن مدیوم‌ها نیستم. در حال حاضر نیز مشغول بازی در تئاتر «پوست انداختن» هستم. از طرفی هم چند کار سینمایی پیشنهاد داشتم که فیلم‌نامه‌های ضعیفی داشت . قبول نکردم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شبنم قلی خانی

 

** در این مدت پیشنهاد حضور در فیلم سینمایی نداشتید؟

- در طول بازی کردن در این سریال، دو فیلم سینمایی را از دست دادم که خب ارزشش را داشت.

 

** علاوه بر تحصیل در رشته کارگردانی سینما، فیلم نیز ساخته‌اید؟

- من از سال ۸۲ ساخت فیلم کوتاه را شروع کردم و در این چهار سال نیز چندین فیلم کوتاه برای دانشگاه و رشته‌ام ساختم. همچنین طرح چند فیلم‌نامه نیز نوشتم، اما باید به همراه یک فیلم نامه نویس روی آنها کار کنم.

 

** به عنوان سوال پایانی در کنار مشغله‌های کاری، چقدر فرصت پیدا می‌کنید تا در کنار دخترتان باشید؟

- از هر فرصتی برای مادر بودن استفاده می‌کنم و معتقدم این لحظه‌ها به زودی می‌گذرد و دیگر هم برنمی‌گردد و دوست ندارم تا روزی خدای نکرده حسرت بخورم. تا جایی که بتوانم نیز در کنارش هستم و مادرم و مادر همسرم نیز کمکمان می‌کنند. 

 

  • 17
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش