دوشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۳
۱۸:۵۲ - ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۱۹۷۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

کمال‌زاده:

کیانوش عیاری بازیگری یادم داد

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهرزاد کمال‌زاده
بازی در نقش فرشته تجربه‌ای متفاوت برایم بود و برای حضور در کاری کمدی تردید داشتم

به گزارش خبرآنلاین،شهرزاد کمال‌زاده بازیگر سریال «مرز خوشبختی» معتقد است برخی کارگردان‌ها بازیگر را برای نقش‌های تکراری می‌خواهند، در صورتی که بازیگر دوست دارد ریسک کند و شخصیت‌های متفاوت بازی کند.

 

عاطفه نجفی : شهرزاد کمال‌زاده در دو سال گذشته بازیگر پرکاری در تلویزیون بود و سال ۹۶ را هم با سریال نوروزی شبکه دو «مرز خوشبختی» آغاز کرد. او در این سریال در نقش دختری به نام فرشته ظاهر شد که نقشی متفاوت با آنچه مخاطبان تا به امروز از او دیدند بود. «مرز خوشبختی» دومین تجربه همکاری این بازیگر با حسین سهیلی‌زاده بعد از سریال مناسبتی «نیاز» است که تجربه خوبی را برای بازیگرش رقم زده است.

 

نقشم در «مرز خوشبختی» متفاوت بود

شهرزاد کمال زاده در تلویزیون نقش‌های مختلفی را بازی کرده و در ایام عید نیز با سریال «مرز خوشبختی» و نقش فرشته که شخصیتی شیرین و با مزه بود به شبکه دو آمد، او درباره بازی در این نقش که تجربه‌ای متفاوت بوده می گوید: «برخی از نقش‌هایی که اخیرا در سریال‌های تلویزیون بازی کرده بودم، رگه‌های منفی داشت یا به زعم برخی از مخاطبان نقش‌های خاکستری بودند اما وقتی سریال «مرز خوشبختی» به من پیشنهاد شد با یک فیلمنامه و نقش متفاوت رو به رو شدم و به عنوان یک بازیگر برایم جای خوشحالی داشت که بتوانم از این فرصت استفاده کنم و شخصیتی متفاوت را به تصویر بکشم. یکی از مشکلاتی که در سینما و تلویزیون ما وجود دارد این است که برخی از کارگردان‌ها ریسک پذیر نیستند، ریسک نه به آن معنا که بخواهند نتیجه کار خودشان را زیر سوال ببرند، ولی سپردن نقش‌های متفاوت به بازیگر به نظرم اتفاقی طبیعی است که باید بیفتد.»

 

کاش کارگردان‌ها ریسک می‌کردند

بازیگران در همه جای دنیا نسبت به ایفای نقش های متفاوت علاقه نشان می دهند، هنرمندان سینما و تلویزیون ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بازیگر سریال «آرام می گیریم» درباره علاقه اش به بازی شخصیت های مختلف می گوید: «در سینما و تلویزیون ما وقتی یک بازیگر نقش مثبت بازی می کند همه او را برای این نقش‌ها انتخاب می کنند و فکر می کنند فقط از عهده ایفای این کاراکترها بر می آیی، برعکس وقتی نقش منفی و پر شر و شور را بازی می کنی همه نگاه‌ها به تو این می‌شود. مثل اتفاقی که برای من بعد از بازی نقش بهاره در سریال «راه طولانی» رضا کریمی افتاد و بعد از آن همیشه کاراکتر منفی بودم. در «بچه‌های نسبتا بد» هم یک دختر تین ایجر ولی خاکستری را بازی کردم. ولی بعد از این کارها آقای عرب‌نیا من را برای  بازی در سریال‌شان انتخاب کردند که نقشی متفاوت بود، یک مادر افسرده و بی حرکت که برای من به عنوان بازیگر که دوست دارم تجربه‌های متفاوتی در زمینه کاری‌ام داشته باشم جذابیت های زیادی داشت. آقای سهیلی‌زاده هم در سریال «نیاز» تجربه قبلی که با هم داشتیم نقشی دیگر به من سپردند که باز هم تا حدودی خاکستری بود اما فرشته در «مرز خوشبختی» شخصیتی متفاوت بود که شاید فکرش را هم نمی‌کردم چنین نقشی را بازی کنم.»

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهرزاد کمال‌زاده

هیچ وقت به کمدی فکر نمی‌کردم

از آنجایی‌که حضور یک بازیگر در یک نقش یا ژانر ممکن است او را به کلیشه در آن تبدیل کند، برخی از بازیگران ترجیح می‌دهند با احتیاط در فیلم یا سریالی کمدی بازی کنند. شهرزاد کمال‌‌زاده هم از آن دسته بازیگرانی است ابتدا نسبت به بازی در مجموعه ای طنز تردید داشته است، او می‌گوید: «من قبل از اینکه در سریال «مرز خوشبختی» بازی کنم هم پیشنهاد بازی در آثار کمدی داشتم اما راستش خودم علاقه چندانی به این ژانر نداشتم. البته از طرف مخاطبان بازخوردهایی داشتم که ظاهرا دوست دارند من را در نقشی متفاوت ببینند.

 

ماجرای «مرز خوشبختی» اما فرق داشت، اول اینکه من با آقای سهیلی‌زاده قبل از این سریال هم کار کرده بودم و ویژگی‌های کاری و حرفه‌ای ایشان را می‌شناختم و بعد فضای این کار کمدی صرف نبود. این سریال قصه‌ای داشت که در جامعه ما اتفاق می‌افتد و آن را با لحنی شیرین و طنزگونه به تصویر کشید. یکی از ویژگی‌های کارگردانی آقای سهیلی‌زاده اشراف و مدیریت دقیق است که به کار و گروه دارند، من هم چون در سریال «نیاز» این شناخت را نسبت به ایشان پیدا کرده بودم وقتی گفتند نقش فرشته را در این فیلمنامه برایم در نظر گرفتند می‌دانستم که نباید تردید داشته باشم. تجربه کار در محلات هم جزو شیرینی‌ها و خاطرات قشنگ این سریال بود که برای من رقم خورد و طبیعت زیبای آنجا، بکر بودن برخی از مناطقش و دور بودن از هیاهو و جنجال زندگی شهری روحیه‌ام را در مدتی که آنجا فعالیت می‌کردم خوب‌تر کرده بود.»

 

از کیانوش عیاری درس بازیگری یاد گرفتم

بازیگر سریال «رنگ شک» از سن کم وارد دنیای بازیگری شده و در این مدت تجربه همکاری با چهره هایی چون کیانوش عیاری، فریبرز عرب نیا و ... را داشته است، او درباره تجربیاتی که در این سالها از همکاری با این کارگردان ها به دست آورده توضیح می دهد: «من سن زیادی نداشتم که وارد عرصه بازیگری شدم و خوشحالم که در اولین تجربه حرفه‌ای‌ام با کارگردان به‌نام و مطرحی چون کیانوش عیاری همکاری کردم. جالب است که یکی از بزرگترین درس‌های بازیگری‌ام را از آقای کیانوش عیاری گرفتم. من اولین نقش زندگی‌ام را زمانی که ۱۶ ساله بودم، در «هزاران چشم» ایشان بازی کردم. یادم می‌آید بعد از اینکه من را انتخاب کردند و کار تمام شد، از ایشان پرسیدم چرا بدون اینکه هیچ تستی بگیرید من را برای بازی در کارتان انتخاب کردید و آقای عیاری در جواب گفتند اگر کارگردان کارگردان باشد وقتی یک بازیگر را می بیند متوجه می‌شود که آیا او هنر ایفای یک نقش را دارد یا نه.»

 

سینما و تلویزیون برایم فرقی ندارد

برخی از بازیگران وقتی از تلویزیون به سمت سینما می‌روند و فعالیت شان در این زمینه پررنگ می‌شود دیگر رغبتی برای حضور و بازی در سریال‌های تلویزیونی ندارند، کمال‌زاده با وجود اینکه در این مدت در سینما نیز حضور داشته اما پیشنهادهای تلویزیونی را هم رد نمی‌کند: «برای من فعالیت در سینما و تلویزیون تفاوتی ندارد و به عنوان یک بازیگر از حضور در هر دو مدیوم لذت می‌برم اما شاید پیشنهادهایی که در تلویزیون به من می‌شود طوری بودند که حضورم در این عرصه بیشتر به چشم آمده. در واقع کارهایی را انتخاب کردم که در ذهن مخاطب ماندند و البته باعث خوشحالی‌ام است. البته خودم فکر می‌کنم در سینما هم به اندازه تلویزیون فعالیت می کنم. اما به طور کلی اگر کاری که پیشنهاد می شود از هر لحاظ خوب باشد مدیوم را مدنظر قرار نمی دهم.

 

دوست دارم در سینما اتفاقات بهتری بیفتد و شرایط بهبود پیدا کند، به نظرم سینمای حال حاضر ما دچار یک نوع بحران است و امیدوارم هر چه زودتر به سروسامان برسد. البته خوشحالم که سینما رفتن برای مردم به عنوان فرهنگ جا افتاده و تعداد خانواده‌ها و افرادی که این روزها بیشتر سینما می‌روند بیشتر از قبل شده است و از فیلم‌ها هم استقبال می‌شود، فقط امیدوارم هیجان مردم فقط به تماشای فیلم‌های کمدی و طنز محدود نشود و به همه ژانرها توجه کنند»

 

 

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش