دوشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۳
۱۷:۴۲ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۶۹۸۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

شهاب حسینی:

هنرمند نیازی به خبرنگاران ندارد/گفته بودم منتظر رسیدن من برای آغاز نشست نباشند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهاب حسینی:
نشست خبری نمایش «اعتراف» به کارگردانی شهاب حسینی با تاخیر بیش از یک ساعته کارگردان و عوامل این نشست با حاشیه همراه شد.

به گزارش ایلنا، نشست خبری نمایش اعتراف که قرار بود با حضور شهاب حسینی (کارگردان)، احمد ساعتچیان (دستیار و مشاور کارگردان) و جمعی از بازیگران این نمایش ساعت ۱۱ صبح امروز ۲۸ خرداد در سالن کنفرانس تئاترشهر با تاخیر بیش از یک ساعته عوامل همراه بود که منجر به ناراحتی و واکنش خبرنگاران شد.

 

شهاب حسینی در ابتدای این نشست با بیان اینکه تمایلی به برگزاری نشست خبری در این ساعت از روز نداشته است، گفت: این گونه نشست‌های خبری رنگ و بوی دوستانه و محبانه خود را از دست داده و بیشتر حالت پرسش و پاسخ به خود گرفته است اما نباید این‌طور باشد. ما به عنوان اصحاب فرهنگ و هنر در کنار هم جمع می‌شویم تا بگوییم در جامعه چه چیزهایی اتفاق می‌افتد. دست ما هنرمندان و شما اهالی رسانه برای ارتقای فرهنگ و هنر در دست هم است.

 

حسینی با بیان اینکه کسی از جنجال خوشش نمی‌آید، گفت: شرایطی پیش آمد که باعث این تاخیر شد البته من گفته بودم که منتظر رسیدن من برای آغاز نشست خبری نباشند چون این گروه؛ بازیگران توانمند زیادی دارد که آنها هم باید دیده شوند. من معتقدم اهمیتی ندارد چه کسی روی صحنه است باید نگاه را عوض کرد. شهاب حسینی حضور داشته باشد یا نداشته باشد؛ این جلسه مطبوعاتی باید برگزار شود.

 

کارگردان نمایش اعتراف در ابتدای جلسه با گفتن این جمله که "هنرمند نیازی به خبرنگاران ندارد" موجب دلخوری برخی از خبرنگاران شد. حسینی گفت: من هم از اصحاب رسانه دلخوری‌های خودم را دارم به خاطر اینکه خیلی مواقع همکاران شما در نابود کردن نیروی انسانی که می‌توانست شهرت خوبی داشته باشد؛ سهم زیادی ایفا کردید.

 

حسینی ادامه داد: برخی همکاران من فکر می‌کنند اگر عکس‌شان روی جلد یک مجله باشد مطرح می‌شوند و همین باعث می‌شود با این مافیا خیلی کارهای کثیفی اتفاق بیفتد. بارها شده حرفی زده‌ام اما جور دیگری چاپ شده است از غلط‌های املایی فراوان که دیگر باید بگذریم چون الان جای این حرف‌ها نیست.

 

این بازیگر سینما و تئاتر با بیان اینکه این نشست می‌توانست دوستانه اتفاق بیفتد، گفت: قرار نیست با این کار تئاتر هیچکدام نه ثروتمند شویم نه فقیر. عشق ما را به این کار کشانده است.

 

شهاب حسینی با بیان اینکه هنرمند حق دارد از هنر خود لذت ببرد، گفت: اما این اتفاق در سینما کم می‌افتد چون روح تجاری و بیزینسی در کارها تعیین کننده شده و تبدیل به حالتی شده که باید مثل یک کارمند سرکار بروی و وقتی با هنر به شکل کارمندی برخورد شود ناقوس مرگش به صدا درمی‌آید. حضور در تئاتر در واقع تلاش برای بقا در حرفه‌ای است که با علاقه و عشق وارد آن شدم اما شرایط و باورهای موجود در مورد ساختار نمایشی، سینمایی و رسانه تصویری روح را اغنا نمی‌کند و آدم خوشحال نیست.

 

او با اشاره به آرزوی خلق اثری که ماندگاری داشته باشد، گفت: دغدغه من در حرفه‌ام اقتباس بوده چون محصول تفکر کسانی است که قبلاً اندیشیده‌اند و با رمان و قصه‌هایشان قبلاً امتحان خود را پس داده‌اند. اینکه تبی در سینما شکل گرفته که تعداد نویسنده‌ها و کارگردان‌ها بسیار زیاد شده بسیار موجب تعجب من می‌شود. مگر نویسندگی کار هر کسی است؟ مگر قلم گرفتن از عهده هرکسی برمی‌آید؟ قلم را خدا به آن قسم خورده چطور کسی می‌تواند آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که خود را نویسنده و کارگردان قلمداد کند. پس سهم نویسندگان قبلی چه می‌شود؟ چه کسی باید این متون را تصویر کند و به عنوان میراث به نسل بعدی بدهد.

 

این بازیگر سینما و تئاتر ادامه داد: در ۴۰ فیلمی که تاکنون بازی کرده‌ام فقط یکی از آنها اقتباسی بوده که از داستان گرداب صادق هدایت گرفته شده بود. معتقدم در تئاتر راحت‌تر می‌توان اقتباس کرد چراکه کار آزادتر است و مانع زیادی برای اقتباس وجود ندارد اما در سینما این امر با پیچیدگی‌هایی همراه است که صاحبان آثار تعامل درستی با این حرفه ندارند.

 

حسینی خاطرنشان کرد: به فضای تئاتر آمدم تا بتوانم نفس بکشم چون دارم خفه می‌شوم. بهانه‌اش پیرو یک خواست و اندیشه بوده. در کار کرگردن یونسکو که قبلاً درتئاتر آن را اجرا کرده بودم ما به ازای بیرونی‌ اش زیاد می‌دیدم در واقع این متن صدایم کرد در اثر مهمان ناخوانده اشمیت هم حس کردم موضوعش نیاز امروز جامعه است و همه این دلایل باعث شد که برای بار سوم کنار هم جمع شویم.

 

حسینی تصریح کرد: بیماری شوآف که گریبان همه را گرفته حال ما را بد کرده. با احمد ساعتچیان حرف زدیم و گفتیم کاری کنیم که بتوانیم نفس بکشیم. وقتی سریالی که بر اثر این متن نمایشی نوشته شده را دیدم حس کردم کمتر داستان اتفاق افتاده که آن را ببینم و بتوانم خودم را در آن جستجو کنم. با این نمایش در واقع اول سوزنی به خودمان می‌زنیم و بعد جوالدوزی به جامعه.

 

کارگردان نمایش اعتراف با اشاره به محتوای این اثر گفت: همه‌اش به ریشه‌های تفکری و انسانی برمی‌گردد. کاری که انجام می‌شود در واقع اصل ماجرا را هدف قرار داده یعنی اندیشه و پندار. تمام کارهایی که انجام داده‌ام مانند فیلم ساکن طبقه وسط و کارهای دیگر و همین نمایش اعتراف همه از این جنس هستند و یک بخش مشترک دارند یعنی جستجو برای حقیقت که اگر شناخته شود روی کنش و واکنش ما تاثیر خواهد گذاشت. همه چیز در اندیشه درست می‌شود ابتدا این باید اتفاق بیفتد تا بعداً‌ بتوانیم لذت را به مخاطب انتقال دهیم.

 

حسینی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا قرار است فیلم دیگری بسازد، گفت: هنوز چیزی پیدا نشده که آدم را به بازی خودش دعوت کند. فیلمنامه ساکن طبقه وسط را ۱۰ سال در اختیار داشتم و شاید برای ساخت فیلم بعدی‌ام هم ۱۰ سال طول بکشد. با شرایط موجود ساخت فیلم سینمایی شرایط غریبی دارد. تهیه‌کننده در گذشته به کسی گفته می‌شد که خودش سرمایه فیلم را تامین کند اما الان تهیه‌کننده دنبال جذب سرمایه‌گذار است و این شرایط سختی است چون تعدادی از سرمایه‌گذاران فیلم‌ها که قلب تپنده فیلم‌ها هستند خاطره خوبی از سینما نداشتند.

 

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: اکنون پیدا کردن سرمایه برای ساخت فیلم کار آسانی نیست چون تضمین ندارد که فیلمی که مجوز ساخت گرفته بتواند مجوز اکران هم بگیرد. سرمایه‌گذار باید روی بازگشت دو ساله سرمایه حساب کند اما راضی کردن سرمایه‌گذار برای حضور در تئاتر راحت‌تر است چون شرایطش مشخص‌تر است.

 

حسینی خاطرنشان کرد: در حالت کلی پیشنهادم به صاحبان سرمایه و برند همیشه این بوده که هر برندی موظف به ایفای سهم خود در شرایط فرهنگی و اجتماعی است. من به عنوان مصرف‌کننده موظف نیستم نوشیدنی یک برند را بخورم وقتی آن برند از فیلم تئاتری حمایت نکرده است. به من پیشنهاد می‌کنند در ازای مبلغی بیا و تبلیغات روی بیلبورد را انجام بده درحالیکه با این پول می‌شود چهار بلک باکس برای تئاتر ساخت که اسم آن برند هم رویش قرار بگیرد.

 

کارگردان نمایش اعتراف در بخش دیگری از صحبت‌هایش خاطرنشان کرد: تلاش کردم که تا یک هالیوود تئاتری راه بیندازیم و یک پردیس و تئاتری که به این کار مشغول باشد.

 

حسینی ادامه داد: کشور برای ما هزینه می‌کند تا به یک قد و قامتی برسیم و وقتی به جایی می‌رسیم بقیه کارها انجام وظیفه است. تا یک مرحله‌ای آرزوست اما از جایی دیگر اغناکننده نیست و حس می‌کنی که وارد دور باطل شدی. الگوی ذهنی من جبار باغچه‌بان است او در دوره‌ای که آموزش بچه‌های عادی هم با مشکل روبرو بود به فکر تعلیم بچه‌های ناشنوا که آسیب‌پذیرتر بودند افتاد و مدرسه‌ای ساخت که امروز هم ماندگار است. این کارها برای من خیلی دلپذیر است.

 

او خاطرنشان کرد: من اگر مسیری را طی کردم و چند اتفاق خوب جهانی برایم افتاده است الان ظرفیتی برایم فراهم شده که با آن کارهای زیربنایی انجام دهم و موسس شرایطی باشم که ادامه پیدا کند. اگر در مورد ایجاد سالن و موسسه‌ای مختص تئاتر صحبت می‌کنم در کنارش کارگردانی، بازیگری یا مشاوره را هم اگر دعوت شوم و به آن عشقی داشته باشم می‌پذیرم. کاش بشود در ازای هر پنج فست فود یک سینما تیک هم افتتاح می‌شد. من آدم ثروتمندی هستم شاید جزو ۱۰ فرد ثروتمند این کشور اما این ثروت در حساب بانکی‌ام نیست بلکه دوستان خوبی است که در کنارشان می توانم کارهای خوبی انجام دهم.

 

شهاب حسینی همچنین با اشاره به انتخاب بازیگران این نمایش گفت: همه این انتخاب‌ها براساس یک نوستالژی درونی اتفاق افتاد. با همه این بازیگران و تیم اجرایی قبلاً حال غریبی را در جایی و برای اثری داشته‌ام و وقتی با این افراد کنار هم قرار می‌گیریم معتقدم می‌توانیم از هم انرژی بگیریم و حال خوب را به مخاطب برسانیم.

 

حسینی همچنین به معرفی صالح میرزاآقایی، مهدی بجستانی، نیما رئیسی، شهرام ابراهیمی، میثاق زارع، مهران هاشمی، مهدی حسینی، سارا اسکندری، تنی آواکیان، فرنام حقیقت‌جو، فاطمه عرب‌کرمانی و غزاله نظر و نحوه آشنایی خود با آنها پرداخت.

 

در این نشست همچنین مهدی سلسله از ضبط این نمایش خبر داد و گفت: برای اولین بار نمایشی از ایران فیلمبرداری شده و با انعقاد قراردادهایی به صورت همزمان نمایش اعتراف در سینماهای تعدادی از کشورها اکران خواهد شد.

 

احمد ساعتچیان نیز دراین نشست همچنین از برگزاری تور نمایشی برای اعتراف خبر داد و گفت: تور شهرستان‌های این نمایش پس از اتمام اجرا در تهران آغاز خواهد شد.

 

او همچنین با اشاره به شکل‌گیری ایده این نمایش گفت: اواخر سال ۹۰ بود که با شهاب حسینی تصمیم به اجرای نمایشی گرفتیم که پیشنهاد من اعتراف بود که برای اجرا در صحنه تنظیم شود اما آن زمان شرایط اجازه نداد. تا اینکه سال گذشته مقدمات اجرای این اثر فراهم شد و اعتراف سومین همکاری مشترک من با شهاب حسینی است.

 

 

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش