مريم سعادت، بازيگر نقش خاله متانت در سريال «پنچري» درباره شباهت و تفاوت هاي اين نقش با ساير نقش هايي که در تلويزيون ايفا کرده، مي گويد.
مريم سعادت با وجود کارنامه پرباري که دارد هنوز هم با نام «مادر امير آقاي جمالي» در ذهن بيشتر مخاطبان مانده. او سال هاست به عنوان بازيگر در سريال هاي مختلف تلويزيوني بازي کرده و در سينما هم نقش هاي قابل توجهي به جا گذاشته. اين شب ها او را در نقش خاله متانت سريال «پنچري» مي بينيم؛ نقشي که با وجود تفاوت هاي ظاهري، شباهت زيادي با ساير نقش هاي اين بازيگر دارد. با سعادت درباره کاراکتر خاله متانت، شباهت نقش هايي که بازي کرده و تجربه موفق «متولد ۶۵» گپ زديم.
پيش از سريال «پنچري» در سريال هاي «دردسرهاي عظيم ۱ و ۲» با برزو نيک نژاد و مهران مهم، کارگردان و تهيه کننده اثر همکاري داشتيد. چه شد که اين همکاري ادامه پيدا کرد؟
پيش از همکاري با بروز نيک نژاد، من سال ها با آقاي مهام همکاري داشتم. «کتابخانه هدهد»، «کارآگاه شمسي و مادام»، «نقطه سر خط» و... جزو همکاري هاي مشترک مان بود. از سريال «دردسرهاي عظيم ۱» همکاري من با برزو نيک نژاد شروع شد. کار و روحيه اين کارگردان را بسيار مي پسندم. نوع طنزش به من نزديک است و از اينکه همراهش کار مي کردم بسيار خوشحال بودم. به طور کلي اين گروه، جو خوبي دارد. اگر شرايطش وجود داشته باشد، حتما در آينده هم با آنها همکاري مي کنم.
خاله متانت سريال «پنچري» با اينکه به لحاظ موقعيت اجتماعي و شغلي تا حدي جديد به نظر مي رسد اما شباهت زيادي به نقش مادراني دارد که پيش از اين در همين ساختار ملودرام خانوادگي بازي کرديد. اين شباهت پيشنهاد شما بود يا کارگردان؟
از خود شما مي پرسم در چارچوب تلويزيون ايران، مادران سريال ها و مجموعه هاي تلويزيوني چقدر با هم تفاوت دارند؟
اين سوال را پرسيدم تا به اين نقطه برسم که شما سال گذشته فيلم «متولد ۶۵» را در اکران سينماها داشتيد. آنجا هم در قامت يک مادر و يک زن ميانسال ظاهر شديد اما نقش تان کاملا متفاوت بود.
اينها را با هم مقايسه نکنيد. «متولد ۶۵» فيلم سينمايي است. هر چند وقت يک بار ممکن است يک پيشنهاد خوب در سينما براي يک بازيگر اتفاق بيفتد اما به نظر من نقشي که در «متولد ۶۵» داشتم چندان فرقي نداشت، آن هم مادري بود مثل مادرهاي ديگر فقط با اين تفاوت که فرزندي در کنار او نمي ديديم که بخواهيم به جزييات عواطف مادرانه اش وارد شويم.
اما در «پنچري» يک مادر به شدت اجتماعي داريم که پولش را در اختيار يک شرکت قرار داده، مربي تعليم رانندگي است، به غير از بچه هاي خودش بچه خواهش را هم بزرگ کرده و تقريبا آقاي زندگي خودش است. خاله متانت هيچ شباهتي به فيروزه سريال هاي «دردسرهاي عظيم ۱ و ۲» هم ندارد. فيروزه يک زن مظلوم و رنج کشيده بود.
اشاره کرديد که موقعيت براي بازي در فيلم سينمايي هر چند سال يک بار پيش مي آيد. پيشنهاد کم است يا در انتخاب نقش ها معيار خاصي داريد؟
درباره انتخاب نقش من موضع خاصي نسبت به هيچ چيز ندارم و اگر نقشي پيشنهاد شود که دوستش داشته باشم حتما بازي مي کنم. اما اين گزيده کاري بر مي گردد به اينکه نقش ها برايم تکراري شده است. مدام نقش مادر به من پيشنهاد مي شود، مادري که گاها در فيلمنامه اسم هم ندارد و نوشته شده مادر فلان شخصيت. من از بيکاري بميرم هم چنين نقشي را بازي نمي کنم.
پس براي تان مهم است که نقش تکراري بازي نکنيد.
هميشه سعي کرده ام نقش هايم در جزييات با هم متفاوت باشند. چون هزاران مادري که در اطراف ما هستند شبيه يکديگر نيستند. ممکن است همه مهربان باشند همه بچه بزرگ کرده باشند، اما در ريز کارهايشان با هم فرق مي کنند.
با توجه به اينکه خودتان دو پسر جوان داريد، مطمئنا در «پنچري» مي توانستيد درک بهتري از نقش داشته باشيد و به واقعيت خودتان نزديک تر شويد. آورده اي از زندگي واقعي خود به نقش خاله متانت هم داشتيد؟
طبيعي است من به عنوان مادر دو پسر جوان، در بازي با رضا داوود نژاد خيلي راحت تر بازي مي کنم تا اينکه بخواهم نقش مادري را بازي کنم که دختر دارد يا اصلا فرزندي ندارد. مي گويم راحت تر است چون نبايد خلاقيت خاصي به خرج دهم و اگر فقط به زندگي خصوصي خودم و مشکلات و مسائل جوانان فکر کنم به راحتي نقش در مي آيد.
براي نزديکي بيشتر به نقش مي توانيد بخش هايي را به صورت بداهه به کار وارد کنيد؟ يعني برزو نيک نژاد اين اختيار را به بازيگرش مي دهد که براي بهتر شدن موقعيت نقش، کارهاي خلاقانه انجام دهد؟
برزو نيک نژاد از هر بداهه هاي که در جهت بهتر شدن کار باشد به شدت استقبال مي کند اما اينقدر انسان با انديشه و خلاقي است که احتياجي به کمک گرفتن از تجربيات من ندارد. از آنجايي که پيش از اين دو سه تا همکاري مشترک با هم داشتيم، در اجراي نقش به مشکل بر نمي خوريم. اگر هم اختلاف نظر خاصي وجود داشته باشد با يک صحبت ساده به نتيجه مي رسيم.
تا اينجا که قسمت هايي از سريال «پنچري» پخش شده هنوز کاملا مشخص نيست که با يک سريال ملودرام رو به رو هستيم يا سريال طنز. انگار يک داستان خانوادگي است که رگه هايي از کمدي هم در آن حل شده .
اين سبک و سياق برزو نيک نژاد در سريال سازي است که من به شدت با آن موافقم چون اصلا با کاري که صرفا طنز باشد و به هر قيمتي بخواهد مردم را بخنداند موافق نيستم. اگر هم گرايش کار طنز در تلويزيون دارم، برا ضعف رفتن مردم از خنده نيست بلکه دوست ندارم مردم غمگين باشند چون معتقدم هر معضل اجتماعي را مي توان به نوعي بيان کرد که يک ساختار اميدوارانه و شاد داشته باشد. اين نوع کار شبيه زندگي است که با نگاهي شاد به آن نگاه شده.
به نظرتان سريالي از جنس «پنچري» در دوره و شرايط فعلي که مخاطبان خيلي سخت پسندتر شده اند، مي تواند نظر آنها را جلب کند؟
دردسرهاي عظيم عاطفي بود و درباره مشکلات يک زوج جوان شکل مي گرفت و يک خانواده بزرگ بودند که بسيار بي ربط در کنار هم زندگي مي کردند اما «پنچري» بسيار به مسائل روز جامعه نزديک است. جواني که از زندان آزاد شده، جواني که نزديک ازدواج است، مادري که نگران بچه اش است و... طنزي هم که در پنچري وجود دارد، اينقدر در دل داستان است که خيلي ها طنز خاص آن را متوجه نمي شوند و اميدوارم اين سريال ذائقه مردم را نسبت به طنز عوض کند و اين نوع خنده و کمدي را هم به مردم بشناساند.
بيشتر ايراني ها شما را با کارهاي عروسکي و مجموعه هاي مربوط به کودک و نوجوان به ياد مي آورند. با توجه به اينکه تحصيلات تان هم در اين زمينه است، چرا ديگر کار کودک از شما نمي بينيم؟
در ابتدا يک توضيح بدهم که کار عروسکي و کار کودک هيچ ربطي به هم ندارند. کار عروسکي يک شيوه و بيان تئاتر است که مي تواند براي هر رده سني و گفتن هر حرف و پيامي استفاده شود. اينجوري نيست که بگويم چون کار عروسکي زيادي انجام داده ام پس کار کودک هم انجام داده ام. من کارهاي کودک داشته ام چون به اين زمينه بسيار علاقه مند بودم. من در هر دوي اين رشته ها کارکرده ام و آنها را دوست دارم و هميشه آرزو مي کنم که رونق بگيرند تا بتوانم دوباره درباره آنها فعاليت کنم. اما درباره کار کودک خود مسئولان بايد به اين نتيجه برسند و اين موضوع بايد جزو دغدغه مديران و برنامه سازان باشد.
- 13
- 6
میترا
۱۳۹۶/۵/۷ - ۲:۲۵
Permalink