دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۲۱:۳۵ - ۳۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۸۰۱۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

مريم سعادت:

از مادرهای تکراری خسته شدم

 اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مريم سعادت

مريم سعادت، بازيگر نقش خاله متانت در سريال «پنچري» درباره شباهت و تفاوت هاي اين نقش با ساير نقش هايي که در تلويزيون ايفا کرده، مي گويد.

 

مريم سعادت با وجود کارنامه پرباري که دارد هنوز هم با نام «مادر امير آقاي جمالي» در ذهن بيشتر مخاطبان مانده. او سال هاست به عنوان بازيگر در سريال هاي مختلف تلويزيوني بازي کرده و در سينما هم نقش هاي قابل توجهي به جا گذاشته. اين شب ها او را در نقش خاله متانت سريال «پنچري» مي بينيم؛ نقشي که با وجود تفاوت هاي ظاهري، شباهت زيادي با ساير نقش هاي اين بازيگر دارد. با سعادت درباره کاراکتر خاله متانت، شباهت نقش هايي که بازي کرده و تجربه موفق «متولد ۶۵» گپ زديم.

 

پيش از سريال «پنچري» در سريال هاي «دردسرهاي عظيم ۱ و ۲» با برزو نيک نژاد و مهران مهم، کارگردان و تهيه کننده اثر همکاري داشتيد. چه شد که اين همکاري ادامه پيدا کرد؟

پيش از همکاري با بروز نيک نژاد، من سال ها با آقاي مهام همکاري داشتم. «کتابخانه هدهد»، «کارآگاه شمسي و مادام»، «نقطه سر خط» و... جزو همکاري هاي مشترک مان بود. از سريال «دردسرهاي عظيم ۱» همکاري من با برزو نيک نژاد شروع شد. کار و روحيه اين کارگردان را بسيار مي پسندم. نوع طنزش به من نزديک است و از اينکه همراهش کار مي کردم بسيار خوشحال بودم. به طور کلي اين گروه، جو خوبي دارد. اگر شرايطش وجود داشته باشد، حتما در آينده هم با آنها همکاري مي کنم.

 

 

خاله متانت سريال «پنچري» با اينکه به لحاظ موقعيت اجتماعي و شغلي تا حدي جديد به نظر مي رسد اما شباهت زيادي به نقش مادراني دارد که پيش از اين در همين ساختار ملودرام خانوادگي بازي کرديد. اين شباهت پيشنهاد شما بود يا کارگردان؟

از خود شما مي پرسم در چارچوب تلويزيون ايران، مادران سريال ها و مجموعه هاي تلويزيوني چقدر با هم تفاوت دارند؟

 

اين سوال را پرسيدم تا به اين نقطه برسم که شما سال گذشته فيلم «متولد ۶۵» را در اکران سينماها داشتيد. آنجا هم در قامت يک مادر و يک زن ميانسال ظاهر شديد اما نقش تان کاملا متفاوت بود.

اينها را با هم مقايسه نکنيد. «متولد ۶۵» فيلم سينمايي است. هر چند وقت يک بار ممکن است يک پيشنهاد خوب در سينما براي يک بازيگر اتفاق بيفتد اما به نظر من نقشي که در «متولد ۶۵» داشتم چندان فرقي نداشت، آن هم مادري بود مثل مادرهاي ديگر فقط با اين تفاوت که فرزندي در کنار او نمي ديديم که بخواهيم به جزييات عواطف مادرانه اش وارد شويم. 

 

اما در «پنچري» يک مادر به شدت اجتماعي داريم که پولش را در اختيار يک شرکت قرار داده، مربي تعليم رانندگي است، به غير از بچه هاي خودش بچه خواهش را هم بزرگ کرده و تقريبا آقاي زندگي خودش است. خاله متانت هيچ شباهتي به فيروزه سريال هاي «دردسرهاي عظيم ۱ و ۲» هم ندارد. فيروزه يک زن مظلوم و رنج کشيده بود.

 

اشاره کرديد که موقعيت براي بازي در فيلم سينمايي هر چند سال يک بار پيش مي آيد. پيشنهاد کم است يا در انتخاب نقش ها معيار خاصي داريد؟

درباره انتخاب نقش من موضع خاصي نسبت به هيچ چيز ندارم و اگر نقشي پيشنهاد شود که دوستش داشته باشم حتما بازي مي کنم. اما اين گزيده کاري بر مي گردد به اينکه نقش ها برايم تکراري شده است. مدام نقش مادر به من پيشنهاد مي شود، مادري که گاها در فيلمنامه اسم هم ندارد و نوشته شده مادر فلان شخصيت. من از بيکاري بميرم هم چنين نقشي را بازي نمي کنم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مريم سعادت

پس براي تان مهم است که نقش تکراري بازي نکنيد.

هميشه سعي کرده ام نقش هايم در جزييات با هم متفاوت باشند. چون هزاران مادري که در اطراف ما هستند شبيه يکديگر نيستند. ممکن است همه مهربان باشند همه بچه بزرگ کرده باشند، اما در ريز کارهايشان با هم فرق مي کنند.

 

با توجه به اينکه خودتان دو پسر جوان داريد، مطمئنا در «پنچري» مي توانستيد درک بهتري از نقش داشته باشيد و به واقعيت خودتان نزديک تر شويد. آورده اي از زندگي واقعي خود به نقش خاله متانت هم داشتيد؟

طبيعي است من به عنوان مادر دو پسر جوان، در بازي با رضا داوود نژاد خيلي راحت تر بازي مي کنم تا اينکه بخواهم نقش مادري را بازي کنم که دختر دارد يا اصلا فرزندي ندارد. مي گويم راحت تر است چون نبايد خلاقيت خاصي به خرج دهم و اگر فقط به زندگي خصوصي خودم و مشکلات و مسائل جوانان فکر کنم به راحتي نقش در مي آيد.

 

براي نزديکي بيشتر به نقش مي توانيد بخش هايي را به صورت بداهه به کار وارد کنيد؟ يعني برزو نيک نژاد اين اختيار را به بازيگرش مي دهد که براي بهتر شدن موقعيت نقش، کارهاي خلاقانه انجام دهد؟

برزو نيک نژاد از هر بداهه هاي که در جهت بهتر شدن کار باشد به شدت استقبال مي کند اما اينقدر انسان با انديشه و خلاقي است که احتياجي به کمک گرفتن از تجربيات من ندارد. از آنجايي که پيش از اين دو سه تا همکاري مشترک با هم داشتيم، در اجراي نقش به مشکل بر نمي خوريم. اگر هم اختلاف نظر خاصي وجود داشته باشد با يک صحبت ساده به نتيجه مي رسيم.

 

تا اينجا که قسمت هايي از سريال «پنچري» پخش شده هنوز کاملا مشخص نيست که با يک سريال ملودرام رو به رو هستيم يا سريال طنز. انگار يک داستان خانوادگي است که رگه هايي از کمدي هم در آن حل شده .

 

اين سبک و سياق برزو نيک نژاد در سريال سازي است که من به شدت با آن موافقم چون اصلا با کاري که صرفا طنز باشد و به هر قيمتي بخواهد مردم را بخنداند موافق نيستم. اگر هم گرايش کار طنز در تلويزيون دارم، برا ضعف رفتن مردم از خنده نيست بلکه دوست ندارم مردم غمگين باشند چون معتقدم هر معضل اجتماعي را مي توان به نوعي بيان کرد که يک ساختار اميدوارانه و شاد داشته باشد. اين نوع کار شبيه زندگي است که با نگاهي شاد به آن نگاه شده.

 

به نظرتان سريالي از جنس «پنچري» در دوره و شرايط فعلي که مخاطبان خيلي سخت پسندتر شده اند، مي تواند نظر آنها را جلب کند؟

دردسرهاي عظيم عاطفي بود و درباره مشکلات يک زوج جوان شکل مي گرفت و يک خانواده بزرگ بودند که بسيار بي ربط در کنار هم زندگي مي کردند اما «پنچري» بسيار به مسائل روز جامعه نزديک است. جواني که از زندان آزاد شده، جواني که نزديک ازدواج است، مادري که نگران بچه اش است و... طنزي هم که در پنچري وجود دارد، اينقدر در دل داستان است که خيلي ها طنز خاص آن را متوجه نمي شوند و اميدوارم اين سريال ذائقه مردم را نسبت به طنز عوض کند و اين نوع خنده و کمدي را هم به مردم بشناساند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مريم سعادت

بيشتر ايراني ها شما را با کارهاي عروسکي و مجموعه هاي مربوط به کودک و نوجوان به ياد مي آورند. با توجه به اينکه تحصيلات تان هم در اين زمينه است، چرا ديگر کار کودک از شما نمي بينيم؟

در ابتدا يک توضيح بدهم که کار عروسکي و کار کودک هيچ ربطي به هم ندارند. کار عروسکي يک شيوه و بيان تئاتر است که مي تواند براي هر رده سني و گفتن هر حرف و پيامي استفاده شود. اينجوري نيست که بگويم چون کار عروسکي زيادي انجام داده ام پس کار کودک هم انجام داده ام. من کارهاي کودک داشته ام چون به اين زمينه بسيار علاقه مند بودم. من در هر دوي اين رشته ها کارکرده ام و آنها را دوست دارم و هميشه آرزو مي کنم که رونق بگيرند تا بتوانم دوباره درباره آنها فعاليت کنم. اما درباره کار کودک خود مسئولان بايد به اين نتيجه برسند و اين موضوع بايد جزو دغدغه مديران و برنامه سازان باشد.

 

 

 

 

 

  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
فیلم خوبیه.
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش