جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۵۱ - ۰۸ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۲۱۵۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

اشکان خطیبی؛ مرد هزارشغله

اشکان خطیبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

با افتخار از تمام کارهایی که تاکنون انجام داده یاد می کند و می گوید اگر ظرفیت آدم بالا باشد می تواند هر شغلی را تجربه کند. «اشکان خطیبی» مرد شغل های مختلف است. البته تاکید می کند هر شغلی هم برایش جذاب نیست. عموما او کارهایی را که حال و هوایش به بازیگری نزدیک باشد انتخاب می کند. داشتن تمام این حرفه ها به مرور زمان از او بازیگر باتجربه ای ساخته که دانش و اطلاعات زیادی در زمینه های مختلف دارد. اشکان خطیبی تجربیاتی را که در حرفه های گوناگونی به دست آورده با ما در میان می گذارد.

 

«اشکان خطیبی» تا امروز شغل های متعددی را تجربه کرده است. از مدیریت گرفته تا ورود به عرصه موسیقی و ترجمه. او  داشتن شغل های مختلف را عیب نمی داند و  معتقد است آدم ها می توانند به کارهای مختلف ناخنک بزنند و اگر استعداد و توانایی انجام آن ها را داشتند، با قدرت بیشتری به فعالیت ادامه بدهند.

 

البته مشکلاتی که در حیطه های مختلف کاری برای اشکان خطبیی پیش آمده، باعث شده او بعضی از کارها مثل رستوران داری را تعطیل کند اما نه برای همیشه: «آدم تک بعدی ای نیستم و دوست دارم مشاغلی را که می توانم از عهده شان بربیایم حتما تجربه کنم. دو سالی مدیر یک پردیس سینمایی بودم و حالا مدیر هنری مجموعه شهرزاد هستم. دو مدرک معتبر در زمینه ترجمه زبان انگلیسی دارم و از کودکی این زبان را یاد گرفتم.

 

در خارج از ایران هم درس بازیگری صحنه دادم و مدتی است که در یک موسسه مشغول آموزش بازیگری صحنه به نوجوانان هستم. البته در میان این مشاغل رستوران داری را هم تجربه کردم اما چون در آن جا به مشکلات حقوقی برخوردم، تصمیم گرفتم خودم را کنار بکشم و این روزها در تلاشم یک کافه با استانداردهای خاص خودم راه اندازی کنم.

 

امیدوارم در نیمه دوم سال بتوانید به کافه من و همسرم بیایید. در مورد انتخاب تمام این شغل ها باید بگویم هر کدام شان برایم جذابیت خاصی داشته و دارند، همه آن ها به نوعی به حرفه اصلی ام، یعنی بازیگری مرتبط هستند. اگر فکر کنم توانایی انجام دادن کاری را ندارم وارد آن نمی شوم و اگر دست به کاری بزنم تمام تلاشم این است که به بهترین شکل ممکن آن را به ثمر برسانم.»

 

در میان تمام شغل هایی که اشکان خطیبی تجربه کرده است اول از همه سراغ آموزش بازیگری صحنه در یک موسسه می رویم. کلاس های آقای خطیبی معمولا برای نوجوانان و جوانان برگزار می شود.

 

او در این کلاس ها افراد مستعد را شناسایی کرده و به آن ها کمک می کند تا راه خودشان را پیدا کنند: «قبل از ورود به این موسسه هر زمان که فرصتی پیش می آمد کلاس های بازیگری صحنه برگزار می کردم. برای همین «پریسا بخت آور» همسر آقای اصغر فرهادی به عنوان مدیر این موسسه به من اعتماد کردند و از من خواستند در موسسه شان مشغول کار شوم.

 

در این دوره ها من هنرجویان بسیار بااستعدادی دارم و می توانم برای اجرای یک نمایشنامه روی تک تک شان حساب کنم. جوانانی که سن آن ها بین ۱۲ تا ۱۷ سال است در این کلاس ها استعدادیابی می شوند. لازم نیست این افراد سابقه کاری خاصی در زمینه بازیگری تئاتر داشته باشند. آن ها در این دوره ها اعتماد به نفس شان افزایش می یابد و هر جلسه به معلومات شان اضافه می شود.»

 

اشکان خطیبی هفته ای یک روزش را در کلاس هایی که گفته شد می گذراند و البته آدمی نیست که ذوق داوطلبان کلاس های بازیگری اش را کور کند.

 

او می گوید: «بعد از برگزاری کلاس های متعدد بازیگری برای گروه سنی نوجوان متوجه شدم آن ها حتی اگر استعداد بازیگری هم نداشته باشند برای رسیدن به خواسته شان تلاش می کنند و دست آخر می توانند روی صحنه بروند. به همین خاطر کار با این افراد را انتخاب کردم. پشتکارشان مرا سر ذوق می آورد. در این راه برای اینکه بتوانم یک بازیگر خوب تحویل دنیای سینما و تئاتر بدهم تمام تلاشم را به کار می گیرم. این روزها مشغول  آماده کردن هنرجویانم برای راه اندازی یک تئاتر هستم.»

 

با شاگردانم دوست می شوم

خیلی ها معتقدند کار با گروه سنی نوجوان بسیار دشوار است و تنها افرادی می توانند مدرس این گروه سنی باشند که دانش و اطلاعات لازم در زمینه ارتباط با حساس ترین قشر جامعه را داشته باشند.

 

اشکان خطیبی هم با این مسئله کاملا موافق است: «هر گروه سنی، روانشناسی خودش را می طلبد و اگر شما بخواهید به افراد آموزش بدهید باید با زبان آن ها صحبت کنید.

 

نوجوانان به دلیل این که سادگی  های خاص خودشان را دارند صمیمیت را ترجیح می دهند. از این رو هر چقدر صاف و ساده تر با آن ها برخورد کنیم جواب بهتری خواهیم گرفت. من تمام تلاشم این است که در کلاس های آموزشی، دوست شاگردانم باشم نه فقط یک معلم و این رمز موفقیت من برای تدریس بازیگری است.».

 

چرا آموزش بازیگری روی صحنه؟

سوالی که در مورد کلاس های اشکان خطیبی ذهن مان را مشغول می کند این است که چرا تدریس بازیگری روی صحنه تئاتر را انتخاب کرده است: «بازیگرهایی که قبل از همه صحنه را تجربه می کنند همیشه موفق ترند و آموزش های اساسی می بینند.

 

این افراد به مرور زمان تجربه های خوبی به دست می آورند و به اصطلاح وقتی خاک صحنه می خورند می توانند آینده خودشان را در این حرفه تضمین کنند. بنابراین آموزش بازیگری صحنه را انتخاب کردم، کسانی که در این کلاس ها ثبت نام می کنند بعدها می توانند وارد گرایش های مختلف بازیگری شوند.»

 

اشکان خطیبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

ترجمه، اولین راه برای پول درآوردن

از حال و هوای کلاس های بازیگری که خارج شویم به شغل دیگر اشکان خطیبی یعنی ترجمه کتاب های انگلیسی می رسیم. این کار برای آقای خطیبی یک علاقه قدیمی است که به شغل تبدیل شده: «حدود ۱۲ سال پیش نخستین  کتابی که ترجمه کردم چاپ شد و از آن به بعد تصمیم گرفتم کتاب های بیشتری ترجمه کنم.

 

این حرفه اولین راهی بود که من برای کسب درآمد انجام می دادم اما بعدها به سرگرمی تبدیل شده و حالا دیگر مثل آن سال ها روی پول حاصل از آن حساب باز نمی کنم. ترجمه کار سختی است و معمولا افرادی که دارای صبر و حوصله زیاد هستند این شغل را انتخاب می کنند، ممکن است چاپ اثر شما چند سالی به تعویق بیفتد. از این رو معتقدم مترجم ها عموما شغل دیگری دارند و در کنار آن به کار ترجمه کتاب می پردازند. این نکته را هم اضافه کنم که تمام کتبی که تاکنون ترجمه کرده ام یا نمایشنامه هستند یا درباره فنون بازیگری نوشته شده اند، اصلا برای همین است که ترجمه را جدا از بازیگری نمی بینم.»

 

موسیقی، یک شغل منحصر به فرد

اشکان خطیبی، علاوه بر ترجمه و آموزش بازیگری چند سالی است که در زمینه موسیقی فعالیت می کند. اما نه صرفا فعالیت هنری بلکه او  این کار را هم شغل و منبع درآمد خود می داند: «از کودکی سازهای مختلف را آموزش دیدم، بعدها چند گروه مختلف موسیقی راه اندازی کردم و آلبوم های متعددی را منتشر کردم، البته همچنان کنسرت های مان هم ادامه دارد.

 

موسیقی مثل هم شغل ها می تواند منبع درآمدی باشد برای افرادی که دانش و استعدادش را دارند. از نظر من انسان ها آزادند هر شغلی را که دوست دارند تجربه کنند و این تفکر که اگر هنرپیشه ای، موسیقی را به عنوان شغل دوم انتخاب کند، موفق نخواهدشد کاملا اشتباه است. همه آدم ها استعدادهای زیادی دارند و هر چقدر انرژی بیشتری صرف کنند و ثابت قدم تر باشند موفقیت زیادتری کسب خواهندکرد.»

 

اشکان خطیبی خوانندگی و نوازندگی در گروه آپولون و ترافیک را خیلی جدی دنبال می کند و این هنر را بعد از بازیگری شغل اصلی خودش می داند.

 

مدیر هنری پردیس تئاتر «شهرزاد» هستم / معرف خوبی باشید

در نهایت از دنیای موسیقی سری به پردیس تئاتر شهرزاد می زنیم. اشکان خطیبی یک ماهی است که در این مکان به سمت مدیریت هنری منصوب شده است. این دومین تجربه او در زمینه کارهنری و تبلیغات برای یک مجموعه است: «وقتی در پردیس سینمایی چارسو مشغول کار شدم کم کم مردم را به سمت مدیریت فرهنگی- هنری شناختند. چارسو یک مجموعه تازه تاسیس بود که به سرعت شناخته شد و شهرزاد هم همین ویژگی را دارد با این تفاوت که منحصرا به تئاتر تعلق دارد.

 

کار مدیر هنری این است که یک مجموعه را به مردم و هنردوستان معرفی کند. بنابراین باید تئاترهای متعددی در آن برگزار شود تا بتوان افراد زیادی را به این فضا کشید. وقتی تعداد افرادی که پا به چنین مجموعه هایی می گذارند زیاد باشد می توان دیده شدن آن و تئاترهایی را که در آن جا برگزار می شوند تضمین کرد.»

 

اشکان خطیبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مجموعه هایی که در آن تئاتر برگزار می شود نیاز به حضور پررنگ مردم دارد / تبلیغ برای تولد هزاران روح

اشکان خطیبی و گروهی که پردیس تئاتر شهرزاد را راه اندازی کردند یک هفته را به آزمون و خطا گذراندند تا فرصتی برای رفع کمبودهای این مجموعه داشته باشند. اشکان خطیبی در مورد مکانی که هم اکنون درون آن هستم می گوید: «این جا قبلا زایشگاه امید بود، جایی که روزی صدها کودک در آن متولد می شد و طی یک دگرگونی به پردیس شهرزاد تغییر یافت. حالا ما قرار است این جا را بستری برای تولد هزاران روح بکنیم.»

طبیعی است وقتی یک مکان به تازگی شروع به کار کرده باشد دست اندرکاران آن نمی توانند توقع مالی زیادی داشته باشند. برای همین اشکان خطیبی در مورد درآمد پردیس شهرزاد با ما صحبت نمی کند اما می گوید که اگر چنین مجموعه هایی پابگیرند بستر مناسبی را برای کارآفرینی و درآمدزایی فراهم خواهندکرد. شاید بتوان از راه تبلیغات و برگزاری همایش ها و تئاترهای مختلف در این مکان ها، درآمد خوبی داشت.

 

مجله همشهری سرنخ

 

 

 

 

  • 10
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش