پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۴۱ - ۱۱ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۲۶۷۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

حمیدرضا پگاه: نقشی درجه یك از سینما طلبكارم

حمیدرضا پگاه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
حمیدرضا پگاه، هر چند نخستین حضورش را در عرصه بازیگری در سال ۷۲و با بازی در سریال ضلع ششم به كارگردانی مسعود فروتن آغاز كرد‌ اما هشت سال زمان لازم بود برای اینكه با حضور در نقش اصلی سریال تفنگ سَرپر امرالله احمدجو به مخاطبان رسانه ملی معرفی شود...

حمیدرضا پگاه، هر چند نخستین حضورش را در عرصه بازیگری در سال ۷۲و با بازی در سریال «ضلع ششم» به كارگردانی «مسعود فروتن» آغاز كرد‌ اما هشت سال زمان لازم بود برای اینكه با حضور در نقش اصلی سریال «تفنگ سَرپر» امرالله احمدجو به مخاطبان رسانه ملی معرفی شود.

 

«با من بمان» حمید لبخنده و «شبی از شب‌ها» رضا كریمی از دیگر سریال‌هایی بودند كه پس از «تفنگ سَرپر» با بازی او برآنتن رسانه ملی جای گرفتند، اما هیچ كدام نتوانستند به اندازه سریال ‌ماه رمضانی «آخرین گناه» به كارگردانی حسین سهیلی‌زاده، درمعرفی پگاه در میان مخاطبان تلویزیون تأثیرگذار باشند. «تا رهایی» حسین تبریزی، «پیدا و پنهان» شهرام شاه‌حسینی، «حیرانی» كیوان علیمحمدی و امید بنكدار و «آوای باران» حسین سهیلی‌زاده ازجمله سریال‌هایی بودند كه پس از «آخرین گناه» با بازی پگاه بر آنتن تلویزیون جای گرفتند. حضور حمیدرضا پگاه در عرصه تصویر اما به تلویزیون محدود نشد و «این زن حرف نمی‌زند» (احمد امینی)، «عاشق مترسك» (مهدی نوربخش)، «چند تار مو» (ایرج كریمی)، «شبانه» (امید بنكدار و كیوان علیمحمدی)، «شبانه‌روز» (امید بنكدار و كیوان علیمحمدی)، «برخورد خیلی نزدیك» (اسماعیل میهن‌دوست) و «یكی می‌خواد باهات حرف بزنه» (منوچهر هادی) ازجمله فیلم‌های‌ سینمایی بودند كه پگاه در سال‌های اخیر در آنها ایفای نقش كرده است.

 

شخصیت «دامون» در سریال عاشقانه كه امسال از طریق شبكه نمایش خانگی توزیع شد هم یكی از نقش‌هایی بود كه هرچند كوتاه‌ اما با اقبال و توجه مخاطبان سریال مواجه شد و خیلی‌ها را به‌دنبال گره‌گشایی از این شخصیت مرموز برانگیخت. پگاه این روزها با فیلم سینمایی «رقص پا» به كارگردانی مزدك میرعابدینی بر پرده نقره‌ای سینماها حضور دارد. او از طرف دیگر فیلم سینمایی «گیلدا» به كارگردانی كیوان علیمحمدی و امید بنكدار را هم در صف انتظار اكران سینماها دارد.

 

سریال «گیله وا» به كارگردانی اردلان عاشوری هم دیگر  اثری است كه این روزها با بازی پگاه، روزهای فیلمبرداری‌اش را در استان گیلان سپری می‌كند؛ سریالی كه داستانی را از دل تاریخ معاصر استان گیلان و قیام میرزا كوچك خان روایت می‌كند. به بهانه حضور توامان پگاه در آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی متفاوت و همچنین اكران «رقص پا» گفت‌وگویی با وی داشته‌ایم تا از برنامه‌های این روزهایش بپرسیم.

 

آقای پگاه! آخرین نقش‌آفرینی شما، «دامون» در سریال عاشقانه است؛ مانند بیشتر نقش‌های‌تان به درستی ایفا شد و مخاطب را با خود همراه كرد، به‌نظر شما چه عاملی در شخصیت دامون است كه باعث می‌شود مخاطب با او همذات‌پنداری كند؟

دامون در روند قصه سریال عاشقانه، آدم تأثیرگذاری است، در یك جایی از قصه وارد می‌شود و شك و شبهه‌هایی به‌وجود می‌آید بر سر اینكه یكسری از گره‌های قصه در دست اوست و به همین دلیل این كشش را داشت تا او را بشناسیم و بدانیم چه ارتباطی با كاراكتر گیسو دارد.

 

چه مولفه‌های شخصیتی در دامون باعث شد به‌رغم رفتارهای نامناسب گیسو، بازهم به او علاقه‌مند بماند و منتظر بازگشتش باشد؟

در یك كلام می‌توان گفت ‌ بیماری گیسو باعث می‌شد كه دامون رفتارهای نامناسبش را از چشم او نبیند چون خیلی رفتارهای گیسو متاثر از بیماری او بود. البته باید این را هم بگویم كه نقش من در سریال عاشقانه در حد اشانتیون بود. نقشی نبود كه ایده‌آلم باشد و بسیار كوتاه بود.

 

سریال عاشقانه یكی از نمونه‌های موفق شبكه نمایش خانگی بود و كمتر كسی فكرش را می‌كرد كه پس از شهرزاد سریال دیگری بتواند چنین موفقیتی را در این شبكه از آن خود كند، به‌نظر شما دلیل اقبال مردم به عاشقانه چیست؟

همیشه مهم‌ترین عاملی كه باعث جذب مخاطب به یك مجموعه می‌شود، قصه است و بعد ساخت و كیفیت آن و عوامل و بازیگران. مخاطب قصه سریال عاشقانه را دوست داشت و دنبالش می‌كرد. گره‌افكنی‌ها و گره‌گشایی‌های داستان مورد توجه مردم قرار گرفت و برای مخاطب مهم بود كه ببیند در قسمت بعدی چه برسر كاراكترهای داستان می‌آید. حضور بازیگران و نوع كارگردانی هم از دیگر نكاتی است كه باعث شد سریال از نظر مخاطبان خوش بیاید و مجموعا كار مردم‌پسند باشد.

 

بازخوردهای مردم نسبت به نقش‌آفرینی شما در سریال چه بود؟ موضوع جالبی را در میان اظهارنظرها به‌خاطر می‌آورید؟

بیشترین مسئله‌ای كه مخاطبان درخصوص این سریال می‌پرسیدند این است كه چرا حضورت در این سریال تا به این اندازه كم بود.

 

بله! واقعا دامون جای كار بیشتری برای مطرح شدن در داستان داشت، بگذریم. بد نیست برگردیم به سال‌ها قبل، چه شد كه تصمیم گرفتید بازیگری را به‌عنوان هدف حرفه‌ای‌تان انتخاب كنید و امروز از این انتخاب رضایت دارید؟

وقتی برای نخستین بار بازیگری را تجربه كردم این احساس را داشتم كه بازیگری روند جذابی است. همواره از داشتن یك شغل ثابت فراری بودم و دوست نداشتم تمام عمرم را تنها به انجام یك كار تكراری بگذرانم، بازیگری حرفه‌ای است كه نخستین مولفه‌اش تنوع است، از طرف دیگر یك بازیگر در قالب شخصیت‌های مختلف زندگی می‌كند. اینكه یك بازیگر متنی را می‌خواند و به آن عینیت می‌بخشد به‌نظر من بسیار جذاب است.

 

دیگر مولفه جذاب بازیگری گروهی بودن آن است. سینما كاری گروهی است و من خیلی كار گروهی را دوست دارم با اینكه شاید ما هنوز به فرهنگ ایده‌آل در انجام كارهای گروهی نرسیده باشیم، اما این ارتباطات و كارگروهی برای من جذابیت خاص خودش را دارد. به‌طور كلی بسیار علاقه‌مند بودم كه شخصیت‌های مختلف خلق كنم.

 

چه شد كه در مسیر بازیگری قرار گرفتید؟

اولین حضورم در كسوت بازیگر سریال «ضلع ششم» به كارگردانی آقای مسعود فروتن بود.

 

چطور با آقای فروتن آشنا و برای بازی در سریال انتخاب شدید؟

دستیار تهیه‌كننده در یكی از برنامه‌های شبكه دو بودم و آقای فروتن مرا در جریان همان برنامه دیده بود و در نهایت از من دعوت كرد تا در یكی از نقش‌های سریال‌شان بازی كنم. ابتدا از روی كنجكاوی رفتم اما پس از آن بازیگری را به‌صورت جدی دنبال كردم و یك دوره فن بیان رفتم و كتاب‌های حوزه بازیگری را خواندم و سعی كردم خودم را در حوزه دانش بازیگری تا آنجا كه می‌توانم كامل كنم.

 

حمیدرضا پگاه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

نوعی آرامش و وقار خاصی در چهره و بیان شما وجود دارد كه در نقش‌های‌تان هم نمود پیدا می‌كند، این آرامش از كجا می‌آید و چقدر شبیه خود درونی شماست؟

به‌نظرم این آرامش از تجربه زندگی می‌آید، اینكه زندگی خیلی جدی است اما من زندگی را جدی نمی‌گیرم و اینكه این روزها باید بیاید و بگذرد و نهایت سعی ما در زندگی باید این باشد كه از آن لذت ببریم و اگر غیراز این باشد، فكر می‌كنم كلاه بر سرمان رفته است و زندگی را از دست داده‌ایم. به‌نظرم هر چیزی كه آرامش‌مان را به هم می‌زند، باعث می‌شود كه كمتر از زندگی لذت ببریم و به ما خوش نگذرد، سعی می‌كنم از هر چیزی كه آرامشم را به هم می‌زند دوری كنم، هر چند این اتفاق صد در‌صد امكان‌پذیر نیست و همه‌‌چیز در دست خودمان نیست؛ اما سعی‌ام در این جهت است و بخشی از آن در ظاهر من بروز پیدا كرده است كه شما اینگونه درباره من می‌گویید، البته ایده‌آل من خیلی بیشتر از این است و به‌دنبال آرامش بیشتر از این هستم اما متأسفانه همه‌‌ چیز در دست خود آدم نیست.

 

خیلی از مخاطبان تلویزیون شما را با سریال «آخرین گناه» به‌خاطر می‌آورند، سریال‌ ماه رمضانی كه در رمضان سال ۸۵بر آنتن رسانه ملی جای گرفت. پس از آن سریال به ناگاه چهره شما در میان مردم شناخته شد. شهرت چه پیامدهایی را برای شما به‌دنبال داشت؟

سریال‌های مناسبتی به‌خصوص در آن سال‌ها طرفداران بسیاری داشتند تا آنجا كه تماشای سریال‌های ‌ماه رمضانی به نوعی یكی از مناسك مردم محسوب می‌شد. سریال«آخرین گناه» هم كار متفاوتی نسبت به سریال‌هایی بود كه در آن سال‌ها روی آنتن می‌رفت. همه این اتفاق‌ها در كنار هم باعث شد كار دیده شود و در كنارش من هم به‌عنوان بازیگر دیده شدم. این ویژگی تلویزیون است. البته من این تجربه را چند سال پیش از آن هم داشتم. پنج سال پیش از «آخرین گناه» سریال «تفنگ سر پر» با بازی من پخش شد، البته آن سریال آنچنان پرمخاطب نشده بود اما مردم مرا شناخته بودند.

 

مسئله شهرت در ابتدا جذابیت‌های خاصی خودش را دارد. اینكه مردم شما را بشناسند و دوست داشته باشند و بخواهند با شما صحبت كنند، البته كمی دست پاگیر هم هست و من شخصا سعی می‌كنم شهرت برایم دست و پاگیر نباشد به همین دلیل روند عادی زندگی خودم را دارم و تلاش كرده‌ام جوگیر نباشم.

 

«برخورد خیلی نزدیك» آقای میهن دوست با فیلمنامه و كارگردانی خوب و بازی‌های تأثیرگذارش از آثار قابل توجه بود. با این حال نقشی كه شما در این فیلم بازی كردید تا پایان مبهم باقی ماند. حالا برای‌مان بگویید كه مرد داستان واقعا به دوست همسرش علاقه‌مند شده بود یا می‌خواست انتقام بازی داده شدن خودش را بگیرد؟

به‌نظرم مرد داستان فیلم «برخورد خیلی نزدیك» برای اینكه انتقام به بازی گرفتن خودش را بگیرد وارد این بازی می‌شود و در حقیقت احساسی وجود ندارد. آقای میهن‌دوست خیلی مهربان و دوست داشتنی هستند و من همكاری بسیار خوبی با ایشان داشتم، خیلی خوشحالم كه پس از مدت‌ها بار دیگر فیلم ساخته‌اند، خیلی از آن همكاری راضی هستم. آقای میهن‌دوست بسیار پر انرژی و دارای سلیقه خاصی هستند. این خیلی مهم است كه هركسی فیلم خودش را بسازد نه اینكه فقط براساس تقاضای بازار فیلم بسازیم. «برخورد خیلی نزدیك» فیلم كپی نبود. امیدوارم كه در فیلم‌های بعدی آثار میهن‌دوست اتفاق‌های بهتری بیفتد و اگر بشود كه با ایشان همكار شو‌م كه چه بهتر.

 

شما در آثار سینمایی متعددی حضور پیدا كرده‌اید، خودتان كدام اثر را بیشتر دوست دارید؟

یك كار و نقش درجه یك را از سینما طلبكار هستم و امیدوارم كه این اتفاق بیفتد.

 

در میان سریال‌ها به كدام نقش‌آفرینی علاقه بیشتری دارید؟

با یكی از آثار تلویزیونی‌ام ارتباط خاصی دارم كه آن «اثر تفنگ سرپر» است، چون نقطه عطفی برای من بود و در آن نقش اصلی تاریخی را بازی می‌كردم. در كنار نام‌های بزرگ و درجه یكی كه گل سرسبدشان هم آقای امرالله احمدجو بودند، قرار داشتم.

 

بیشتر علاقه‌مندید در سریال‌هایی كه در بستر تاریخ معاصر روایت می‌شود، بازی كنید؟

بله، چون در این سریال‌ها ما از فضای آپارتمانی خارج می‌شویم و اتمسفر جدیدی را تجربه می‌كنیم. از طرف دیگر تخیل در بستر تاریخ پرواز امكان بیشتری دارد و برای بازی‌های متفاوت هم امكان بیشتری می‌شود، اتفاقا این روزها هم مشغول بازی در سریالی هستم كه در بستر تاریخ معاصر روایت می‌شود.

 

حمیدرضا پگاه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

اگر قرار بر انتخاب میان رسانه‌ها یا مدیوم‌های مختلف باشد، انتخاب شما چیست؟

مطمئنا اولویتم من نقش خیلی خوب است و اصلا مدیوم برای من تفاوتی ندارد.

 

این روزها بسیاری از چهره‌های‌ سینما و تلویزیون در عرصه تئاتر حضور پیدا می‌كنند، تصمیمی برای حضور در صحنه تئاتر ندارید؟

كار خوبی باشد چراكه نه‌ اما پیشنهاد خوبی نشده. چند پیشنهاد خوب در عرصه تئاتر بود كه به‌دلیل همزمانی با یك كار ‌ امكانش برای من پیش نیامد.

 

فعالیت هنری دیگری هم در كنار بازیگری دارید؟

یكی، دو تا فیلم كوتاه را برای دل خودم ساخته‌ام.

 

اخیرا پدر شده‌اید، پدر بودن چه عالمی دارد و چقدر دیدگاه انسان را نسبت به دنیا تغییر می‌دهد؟

فعلا دارم لذتش را می‌برم و خیلی از این اتفاق خوشحال هستم، خیلی شیرین و دوست داشتنی است. فعلا همین را می‌توانم بگویم و نمی‌خواهم به چیزهای دیگر فكر كنم و فقط لذتش را می‌برم.

 

درباره «گیله وا» به كارگردانی كیوان علیمحمدی و امید بنكدار نظری دارید؟

«گیلدا» فیلمی اپیزودیك است كه من در یكی از اپیزودهایش بازی می‌كنم. فیلمی كم پرسوناژ كه هر اپیزود دو بازیگر دارد. یكی از این بازیگرها هم خانم افشار است كه در همه اپیزودها حضور دارد. در یكی از اپیزودهای مرتبط با تاریخ معاصر در این فیلم بازی می‌كنم. این فیلم در نقطه پایانی دو سال بیكاری من از مهر ۹۳ تا مهر ۹۵ایستاده است.

 

چرا؟

چون منتظر بودم نقشی به من پیشنهاد بشود كه بیشتر دوستش داشته باشم و درگیرم كند. این اتفاق پیش نمی‌آمد تا اینكه برای یك فیلم شخصی به نام «رقص پا» به كارگردانی مزدك میرعابدینی كه نقش خیلی عجیب و غریبی نبود؛ پیشنهاد شد. واقعیت‌ اینكه در برخوردی كه با آقای میرعابدینی داشتم، فهمیدم كه او هم می‌خواهد فیلم دلش را بسازد و خیلی مشتاق است. او بارها درباره نقش من صحبت كرد و گفت این نقش برایش خیلی مهم است. وقتی انگیزه بالای او را دیدم با اینكه نقشم عجیب و غریب نبود؛ بعد از دو سال تصمیم گرفتم دوباره كار كنم و با «رقص پا» بار دیگر به دنیای تصویر برگشتم. «رقص پا» هم از ۱۲مهر اكران می‌شود و بسیار خوشحالم كه فیلم مزدك میرعابدینی به پرده اكران راه پیدا می‌كند.

 

فیلم در گروه هنر و تجربه اكران می‌شود؟

خیر اكران عمومی می‌شود.

 

این روزها مشغول سریال «گیله وا» به كارگردانی اردلان عاشوری هستید و به‌زودی بار دیگر شما را در ‌ رسانه ملی خواهیم دید، از این سریال و نقش‌تان بگویید.

البته چند هفته پیش سریال «دیگری» با بازی من در تلویزیون پخش شد، مینی سریال مرجان اشرفی‌زاده، كار جمع و جوری بود اما در زمان نامناسبی پخش شد، به‌دلیل حضور خانم اشرفی‌زاده و متن كار بود كه بازی در آن را پذیرفتم. خانم اشرفی‌زاده كارگردان خیلی خوبی هستند اما پخش سریال با مشكلات بسیاری انجام شد و در نهایت بسیار زودتر از زمان مقرر برای پخش درنظر گرفته شد به همین دلیل مراحل فنی كار با سرعت بسیار زیادی انجام گرفت و در نهایت سریال از شنبه تا دوشنبه پخش شد و سه‌شنبه به‌دلیل همزمانی با پخش فوتبال پخش نشد و از چهارشنبه با تغییر در زمان پخش به روی آنتن رفت. بابت این نوع از پخش خیلی غمگین شدم. درخصوص سریال «گیله‌وا» هم باید بگویم كه كار در بستر جنگ جهانی اول و دوران میرزا كوچك‌خان می‌گذرد و نقشی كه در این سریال دارم بازسازی نقش یكی از یاران میزرا كوچك خان است، قصه بیشتر در خانواده‌ای می‌گذرد كه من نقش پدر آن خانواده را بازی می‌كنم، كاراكتری به نام محمودخان.

 

احتمالا تولید كار با دشواری‌های بسیاری هم روبه‌رو بوده است.

بله! مراحل تولید كار بسیار سخت بود و البته هنوز هم فیلمبرداری كار ادامه دارد. ما در اوج شرایط آب و هوایی به لحاظ گرما و رطوبت، در شمال كشور فیلمبرداری كار را انجام دادیم. تصویربرداری كار از تیر ماه در شمال كشور آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد و انشاءالله در مهرماه به پایان می‌رسد، من هم یكی، دو روز به تهران آمده‌ام و برای ادامه روند فیلمبرداری بار دیگر به شمال باز خواهم گشت و امیدوارم سریال با اقبال مخاطبان روبه‌رو شود.

 

برای نزدیك شدن به این نقش از منابع مطالعاتی یا تصویری خاصی هم استفاده كردید؟

منبع من برای بازی در این نقش منحصرا خود فیلمنامه بود. كارگردان كار تحقیقاتی جامع و كاملی درخصوص این برهه از تاریخ معاصر انجام داده و خودشان هم اصالتا گیلانی هستند. گرچه گیله‌وا كار اول‌شان است اما انگیزه بسیار بالایی دارند. امیدوارم حاصل كار هم مطلوب باشد.

 

كار برای كدام شبكه تولید شده است؟

شبكه یك به‌احتمال زیاد.

 

دوست دارید با كدام كارگردان‌ها همكاری داشته باشید؟

هر كارگردانی كه بهترین نقش را برای من داشته باشد.

 

در پایان؟

امیدوارم اتفاق‌های خوبی برای سینمای ما بیفتد، خدا را شكر در یكی، دو سال گذشته اقبال مردم به سینماها بیشتر شده و میزان فروش فیلم‌ها هم رشد چشمگیری داشته. امیدوارم فیلم‌های خوب بیشتری ساخته شوند و ‌ كیفیت تولیدات تلویزیون هم رشد قابل توجهی پیدا كند.

سپیده آماده

 

۶o7.hamshahrilinks.org
  • 17
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش