جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۰:۳۳ - ۲۶ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۷۲۳۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهزاد فراهانی:

عده ای بیکار هستند، برخی سه سریال در ماه کار می کنند!

بهزاد فراهانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
مدتی است که سریالی با عنوان «سایه بان» روی آنتن شبکه دو است که با توجه به مضمون و داستانی که دارد، توانسته است مورد توجه مخاطبان این شبکه قرار بگیرد. نویسنده در این مجموعه به نکاتی توجه داشته که شاید به دلیل روزمرگی هایمان به آنها بی توجه شده باشیم. از این رو «سایه بان» تلنگری است به انسانهایی که در گیر و دار زندگی برخی مسائل ارزشی و اخلاقی را نادیده گرفته اند.

به گزارش بانی فیلم،در کنار داستان سریال، حضور بازیگران توانمندی که در این سریال ایفای نقش کرده اند و حتی همراهی بازیگران جوانتری که آنها نیز به خوبی از پس نقش خود برآمده اند، ویژگی دیگر این سریال است.

 

بهزاد فراهانی در این سریال نقش مردی به نام خسرو را ایفا می کند که به تازگی به ایران آمده و مصرّ به ازدواج دخترش مژده با خواهرزاده اش آرمان است، مثل همیشه توانسته است با بازی اش تاثیرگذار باشد. وی که آخرین حضورش بازی در سریال «عقیق» بود و چند شبی است که کاراکتری که بازی می کند، وارد داستان سریال شده است، در این زمینه و فعالیت های اخیرش با بانی فیلم به گفت و گو نشسته است که در ادامه می خوانید:

 

 در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ بازی تان در «سایه بان» تمام شده است یا همچنان مشغول این کار هستید؟

– بله «سایه بان» که تمام شده است و این روزها من تمرکزم روی یکی از قصه هایم است که روی آن کار می کنم.

 

 سریال یا تئاتر؟

– نه یک نمایشنامه است که روی آن کار می کنم.

 

 قرار است آن را کارگردانی هم کنید؟

– من همیشه نمایشنامه های خودم را خودم کارگردانی می کنم.

 

 بازی چطور؟

– شاید بازی هم بکنم. مشخص نیست.

 

 خب درباره این کار کمی توضیح می دهید که چه زمانی روی صحنه می رود و در چه زمینه ای است؟

– نه فعلا نمی توانم در این باره صحبتی کنم.

 

 پس اگر اجازه بدهید درباره سریال «سایه بان» و نقش خسرو صحبت کنیم و اینکه جذابیت فیلمنامه باعث حضورتان در این کار شد؟

– البته حضور خسرو در سریال خیلی کوتاه است. اما نقش قشنگی است و فیلمنامه خوبی هم داشت. تنها لطفی که این نقش برای من داشت، این بود که به گرجستان سفر کردم و به همین دلیل دخترم را هم دیدم.

 

 به هر حال در کنار دیدار دخترتان، قطعا فیلمنامه و نقش هم برای بازیگری مثل شما جذاب بوده است؟

– بله به هر حال شخصیت خسرو برایم جالب بود. خسرو آدم تنها و سرمایه داری است که به دلیل مشکلی که برایش پیش آمده است، نگاهش به دنیا تغییر می کند. مثل بسیاری از افرادی که با یک تهاجم سرنوشت گونه دنیا را تمام شده می بینند.

 

 منظورتان همان قضیه ازدواج دخترش با آرمان است؟

– نه در کنار این مشکل، مسائل دیگری هم در زندگی اش دارد که در قسمت های بعد متوجه خواهید شد.

 

 بیشتر از این نمی توانید درباره این شخصیت صحبت کنید؟

– نه به این دلیل که داستان لو می رود و کار حرفه ای نیست. چون من هرچقدر درباره خسرو حرف بزنم، جزء گره های قصه است و جذابیت کار از بین می رود. بهتر است صبور باشید و خودتان کار را دنبال کنید.

 

 یکی از ویژگی کار ملموس بودن آدمها و فضای داستان است که فکر می کنم توانسته مورد توجه قرار بگیرد. نظر شما چیست؟

– بله به این دلیل که مشکلات اغلب مردم در این سریال مطرح شده است. جنس مسائلی که در این داستان مطرح می شود، امروزی است و از دل جامعه بیرون آمده است.

 

 پیش از این که با برادران محمودی کار نکرده بودید و یا اینکه کارهایشان را دنبال کنید؟

– نه اولین همکاری من با این برادران است و اتفاقا هیچ آشنایی با آنها نداشتم. اما یک دستیاری داشتند که الان دیگر نیست. بسیار مرد شریفی است و او در این کار یاد من کرده بود. کارهایشان را هم ندیده بودم. اما الان خیلی با هم دوست هستیم.

 

 پس از همکاری با آنها و حضور در این کار راضی بودید؟

– من از هر همکاری راضی هستم و سعی می کنم وظایفم را به خوبی انجام بدهم. ضمن اینکه اجازه هم نمی دهم کسی از وظایفش خطور کند.

 

 شما که یکی از بازیگران باتجربه و توانمند این سریال هستید. این سوال را بدین جهت پرسیدم که شرایط در برخی کارها به گونه ای است که بازیگرانی مثل شما را آزرده خاطر می کند.

– شرایط این کار که خوب بود. اما متاسفانه برخی از افرادی هم هستند که به دلیل وابستگی ها به حاکمیت حق و حقوق بچه ها را می خورند. اما برادران محمودی جزو این افراد نیستند. آدم های با اخلاقی هستند که باعث می شود بازیگر انگیزه پیدا کند تا با چنین افرادی همکاری مجدد داشته باشد. ضمن اینکه کار خودشان را هم بلدند.

 

 شما هم مانند بسیاری از بازیگران توانمند و با تجربه این اواخر در تلویزیون و سینما کم کار شده اید. آیا فیلمنامه ها راضی کننده نیستند؟

– اوضاع تلویزیون که اصلا مساعد نیست.

 

 البته تولیدات به نسبت قبل بیشتر شده است.

– بله اما ما در گذشته سریال های خوبی داشتیم که به هیچ عنوان تکرار نشدند. مثل: هزار دستان، گرگها، رعنا و…

متاسفانه این گذشته خوب در تلویزیون از بین رفته است و جای خود را به کارهایی داده که من شخصا نمی پسندم.

 

 با همکاران شما که در این باره صحبت می کنیم، همه چیز را مربوط به کمبود بودجه و مشکلات مالی تلویزیون می دانند. نظر شما در این باره چیست؟

– من فکر می کنم مدیریت هنری در تلویزیون خصوصی شده است. عده ای که به یک جاهایی وصل هستند، کارها را در مالکیت خود قرار می دهند. آنهایی که در ماه سه سریال در دست دارند و همین امر باعث شده که عده ای بیکار بمانند.

 

 منظورتان برخی بازیگران است؟

– منظور من هم بازیگر است و هم تهیه کننده و کارگردان. همین باعث شده تا ارزش های تلویزیون از بین برود و همه چیز را تحت الشعاع خود قرار داده است.

 

 فکر می کنید این اتفاق صرفا در تلویزیون افتاده است و یا در تئاتر و سینما هم شرایط به همین منوال است؟

– به نظر من مدیریت هنری اصلا در این کشور وجود ندارد.

 

 منظور شما این است که در زمینه مدیریت، آدم ها سر جای خودشان قرار نگرفته اند و بر اساس قابلیت هایشان انتخاب نمی شوند؟

– بله. مدیریت را بر مبنای خودی و ناخودی تعریف کرده اند. بنابراین طبیعی است که شرایط به این گونه باشد. در صورتی که مدیریت هنری برای خودش تعریف دارد و نیاز به شناخت، تخصص و میهن پرستی و دلبستگی ملی دارد. اینها نکات مهمی است که کمتر به آن در این زمینه توجه می شود. گفتن ما هم دردی را دوا نمی کند.

 

 دلیل اینکه شما در سینما هم کم کار هستید، همین قضیه است؟

– من سالهاست که در سینما به نوعی بایکوت شده ام. هم به دلیل دخترم و هم به این دلیل که من مخالف ستاره های بی سواد و ورود انها به بازیگری هستم. نابازیگرهایی که اصلا تخصص و توان و شناخت درستی از هنر بازیگری ندارند. اما متاسفانه وارد سینما می شوند و فعالیت می کنند.

 

 البته در تلویزیون هم شاهد حضور نابازیگرهایی هستیم که به نوعی اسپانسر هستند.

– بله متاسفانه و هیچ کاری هم نمی توان کرد. البته ما قرار نیست که کاری کنیم. کسانی که مسوولیت این کار را دارند باید در این زمینه فکری به حال مدیریت هنری باشند.

 

 

 

 

 

 

 

  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش