پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۳۷ - ۰۵ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۰۳۵۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

مريم معصومی: بدون پشتوانه بازيگر شدم

مريم معصومی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
مريم معصومی بازيگر جوان كشورمان، از كودكی‌، نوروز و چگونگی ورودش به دنيای هنر گفت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ سریال "تعطیلات رویایی" یک سریال کاملا خانوادگی است که بر پایه طنز موقعیت است. از بازيگران اين سريال مريم معصومی بازيگر جوان كشورمان است كه پيش از اين در آثار سينمايی و تلويزيونی بسياری ايفای نقش كرده است. از جمله آثار تلويزيونی او می توان به سريال همه چيز آنجاست اشاره كرد.

 

در ادامه گفتگويی با اين بازيگر را بخوانيد؛ گفتگويی كه كمی هم رنگ و بوی عيدانه دارد.

 

از سريال تعطيلات رويايی برايمان بگوييد

اين مجموعه، کار خیلی شریفی است که قسمت کوتاهی از آن در شیراز فیلمبرداری شده و بخش عمده‌ای از آن در کیش که البته هنوز هم مشغول فیلمبرداری هستیم. سریالی است که از نظر بصری وقتی مخاطب آن را تماشا می‌کند، حس می‌کند که به جزیره کیش سفر کرده است! قصه دو خانواده را به تصویر می‌کشد، دو برادر که شغل‌های مختلفی دارند و شرایط مالی یکی خوب و یکی معمولی است.

 

برادری که معلم است تصمیم می‌گیرد خانواده برادرش را به کیش دعوت کند و از ابتدایی که سفر شروع می‌شود اتفاقات هیجان‌انگیزی میفتد که مخاطب دوست خواهد داشت. در کل کار را خیلی دوست دارم و فکر می‌کنم جذاب باشد. من نقش دختر بزرگ خانواده را بازی می‌کنم و آقای علی اوجی هم نقش همسر من را بازی می‌کند، زوج با مزه‌ای هستند که اثرات هیجان‌انگیزی در سریال دارند.

 

 

حضور در کنار بزرگان چه حسی دارد؟

سریال تعطیلات رویایی چهره‌های زیادی دارد که برخی از آن‌ها چهره‌های نوستالژیکی هستند که مردم دوست دارند، آن‌ها را ببینند. بازیگران اصلی هر دو خانواده، همه بازیگران چهره هستند و حضور در چنین کاری حس خوبی دارد، چون همه حرفه‌ای هستند و انرژی بالایی دارند. کار کاملا گروهی است و همه بازیگران در همه صحنه‌ها حضور دارند و ارتباط صمیمی و نزدیکی بین بازیگران وجود دارد که فکر می‌کنم این ارتباط و انرژی خوبی که می‌گذارند باعث می‌شود که کار خروجی خوبی هم داشته باشد. حضور در کنار پیشکسوت‌ها یک اطمینان خاطر است و از این بابت که کنارشان هستم، خوشحالم.

 

 

اين دومین سریال نوروزی شماست. درسته؟

بله؛ سال گذشته سریال "مرز خوشبختی" را در ایام نوروز داشتم و امسال هم افتخار دارم در کار مناسبتی عید باشم. طبیعتا حس خوبی است که هر سال این موقع به مناسبت نوروز در کنار مردم باشم. امسال پیشنهادات زیادی داشتم، ولی در هیچ سریالی حضور نداشتم که کاملا خود خواسته بود. از نوروز ۹۶ به دلیل حضور در تئاتر و همین‌طور مشغول شدن به کارهای سینمایی نتوانستم سریال داشته باشم، ولی از این موضوع خیلی خوشحالم که بار دیگر در سریال نوروز در کنار مردم هستم. شاید سالی یک بار سریال کار کنم، چون دوست ندارم خیلی دیده شوم! سریال مناسبتی عید نوروز به نظرم خیلی جذاب‌تر است و تفاوت آن با سریال‌های عادی این است که مخاطب در ایام عید، زمان بیشتری دارد، وقت بیشتری می‌گذارند و کارها را می‌بیند.

 

دوست داريد چه نقش هايی را ايفا كنيد؟

من از سال ۸۹ به صورت حرفه‌ای کارم را شروع کردم و در این سال‌ها سعی کردم کم کار کنم، ولی متفاوت کار کنم. دوست دارم نقش‌هایی بازی کنم که چالش برانگیز است و گریم‌های متفاوتی داشته باشد تا بتوانم توانایی را نشان دهم. دوست دارم بیشتر در نقش‌های درام بازی کنم و این فرصت را داشته باشم تا خودم را نشان دهم. به شدت در بازیگری ریسک‌پذیر هستم و از نقش‌های متفاوت استقبال می‌کنم. متأسفانه دو کار سینمایی هم انجام دادم که اکران نشده‌اند و از سرنوشت آن‌ها اطلاعی ندارم! امیدوارم که به زودی اکران شوند چون وقتی از تاریخ یک کار بگذرد، جذابیت خود را از دست می‌دهد. هدف هر بازیگری این است که خودش، جایگاهش و استعدادش را تثبیت کند.

 

بازيگری را از صفر شروع كردم

من واقعا بازیگری را از نقطه صفر شروع کردم. از یک پلان و یک سکانس کارم را آغاز و سعی کردم آرام آرام جلو بروم. بدون هیچ پشتوانه‌ای وارد این حرفه شدم. آهسته جلو آمدم و شاید چندین بار به دلیل این که مدت زیادی کار نکردم، دوباره از صفر شروع کردم و تحمل این وضعیت خیلی کار سختی است و به ضرر بازیگر است. عاشق این هستم نقش‌های سخت را بازی کنم حتی در شرایط سخت! به نظرم شرایط سخت و گریم‌های سنگین به بازیگر کمک می‌کند تا تجربیات بیشتری کسب کند این که کسب درآمد چقدر برایم مهم است واقعاً بستگی به شرایط دارد. یک زمان فیلمنامه‌ای به دستم می‌رسد که آنقدر نقش را دوست دارم که شرایط مالی آن خیلی برایم مهم نیست، البته هیچ وقت کاری را به خاطر شرایط مالی انتخاب نکردم و به نظرم این موضوع برای بازیگر، سم است. از طرفی به دلیل این که بازیگری شغل دوم من است، خدا را شکر درگیر شرایط مالی بازیگری نیستم.

 

كودكی شما چطور گذشت؟

من در کودکی خیلی تنها بودم، چون خواهر و برادرم تفاوت سنی‌شان با من خیلی زیاد بود و بیشتر با بچه‌های خاله‌ام همبازی بودم. در دوران مدرسه هم خیلی معاشرتی نبودم و خانواده‌ام هم زیاد اجازه این کار را نمی‌دادند.

 

راستش خیلی کودکی نکردم! همیشه دلم می‌خواست که شرایط زندگی گذشته‌ام را تعریف کنم، ولی به دلیل حواشی‌ای که به وجود می‌آید این کار را نمی‌کنم، چون می‌دانم که به سرعت قضاوت‌ها شروع می‌شود و عده‌ای جبهه‌گیری می‌کنند، به راحتی قضاوت نکنند و سریع جبهه نگیرند. اول با آن شخص معاشرت داشته باشید و ببینید در باره او درست می‌گویند و بعد قضاوت کنید. در این سال‌ها که کار کردم، خیلی‌ها دوست داشتند من کار کنم و الان هم تا حدودی این افراد هستند و امیدوارم روزی برسد که این اتفاق برای بازیگران جدید نیفتد.

 

متأسفانه یکسری صفحات در فضای مجازی هستند که تیترهایی از خودشان می‌زنند که واقعا عجیب و مسخره است. چندین بار تیترهای عجیبی در باره من زده‌اند. متأسفانه شرایط آدم‌ها را در نظر نمی‌گیرند که ممکن است خانواده این بازیگر از این شایعات دلگیر شوند. با همین شایعات بعضا باعث می‌شوند که بعضی از همکاران مصاحبه‌هایی در باره همدیگر انجام دهند و یکدیگر را بکوبند! زیاد اهل مصاحبه نیستم، چرا که در همین مصاحبه‌ها گاهی منظور من چیز دیگری است و چیز دیگری برداشت می‌شود حتی خیلی جاها بیوگرافی، تحصیلات و شرایط خانوادگی من را اشتباه می‌زنند!

 

حس تان به نوروز و عيد؟

نوروز برای من یک حس نوستالژیک دارد. زمانی که مدرسه بودیم لحظه شماری می‌کردیم برای عید تا به خانه اقوام برویم و عیدی بگیریم. عید را خیلی دوست دارم. همیشه هفت‌سین خانه‌مان را خودم می‌چینم. ماهی قرمز را خیلی دوست دارم و خدا را شکر ماهی‌ام از سال پیش تا الان زنده است (می‌خندد). سبزه را دوست دارم و کلا رابطه‌ام با عید خیلی خوب است. امیدوارم امسال، سال خوبی باشد پر از سلامتی و آرامش برای مردم.

 

معمولا ترجیح می‌دهم در ایام نوروز در تهران باشم؛ چون به شدت خلوت و دوست داشتنی است. می‌توانید بدون ترافیک هر جا دوست دارید بروید. خیلی اهل دید و بازدید نیستم و اگر هم انجام بدهم خیلی کوتاه است، ولی همان هم برایم خوشحال کننده است و خدا را شکر می‌کنم.

 

 

  • 18
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش