چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۲۲:۲۷ - ۰۷ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۱۸۳۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

زهرا داوودنژاد: سرباز پدرم هستم

زهرا داوودنژاد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
زهرا داودنژاد با اشاره به این که معتمدآریا و سوسن تسلیمی الگوهایش در بازیگری هستند، گفت: همگی ما (خلانواده داوودنژاد) در هدف پدرم که سینماست، همسو هستیم و عاشقانه او را به عنوان یک مدیر قبول داریم.

به گزارش ایسنا و طبق گزارش رسیده از برنامه «باهمستان»، زهرا داودنژاد، بازیگر فیلم "شماره ۱۷ سهیلا"  به کارگردانی محمود غفاری که بازیگری را در سال ۷۹ با فیلم  "بچه‌های بد" شروع کرد و فیلم‌های" ملاقات با طوطی "، "دست‌های خالی"، "نیلوفر" و "کلاس هنرپیشگی" را در کارنامه خود ثبت کرده است،  علاوه بر بازیگری در کسوت دستیار کارگردانی و منشی صحنه هم فعالیت داشته و در گفت‌وگویی درباره این که به عنوان عضوی از خانواده داودنژاد شناخته می‌شود و اینکه آیا سایه پدرش (علیرضا داودنژاد) تاثیری در کسب جایگاهی مستقل در سینما داشته است، بیان کرد: عضو این خانواده بودن لذت‌بخش است ولی بی‌تأثیر نیست و نمی‌شود منکر تأثیر شد. البته پارتی‌بازی نشده و خودم زحمت زیادی برای این جایگاه کشیدم و علاقه فراوانی هم به این رشته داشتم ولی بودن در این بستر یک شانس محسوب می شود. سایه و عنوان پدرم باعث شد احساس مسئولیت بیشتری در کار داشته باشم و همه فعالیتم از سال ۷۴ در بخش‌های پشت صحنه، دستیار کارگردانی و منشی صحنه بوده است و بازیگری بعد از این فعالیت‌ها شروع شد.

 

او درباره خانوادگی کار کردن داودنژادها و این که این نوع کار به یک سبک در خانواده تبدیل شده و آیا مرزی بین کار و خانواده وجود دارد، گفت: واقعا برای ما سینما چیزی جز زندگی نیست. من با نان سینما بزرگ شدم. چیزی اضافه یا کمتر از سینما وجود ندارد. مادر بزرگم که هنرپیشه درجه یکی در سن و سال خودشان هستند، در بچگی برایمان قصه تعریف می‌کردند و ما خودمان را در نقش‌های قصه می‌گذاشتیم و همین‌طور ادامه پیدا کرد. الان هم سینما برای ما نقش تعیین می‌کند و به شدت زندگی سختی است.

 

داودنژاد ادامه داد: کار کردن با خانواده به خاطر تعامل زیاد و درک احساسات عاطفی و خشونت یکدیگر با بازیگری جمع و به یک اتفاق تبدیل می‌شود. همگی ما در هدف پدرم که سینماست، همسو هستیم. عاشقانه او را به عنوان یک مدیر قبول داریم و احساس می‌کنیم سربازش هستیم. حتی اگر چیزی را قبول نداشته باشیم به حرفش اقتدا می‌کنیم و خودم را به چیزی که ایشان خواستند، نزدیک می‌کنم.

 

او درباره نامزد جایزه شدن برای فیلم کلاس هنرپیشگی در جشنواره و نیز برای فیلم شماره ۱۷ سهیلا در جشن انجمن منتقدان که به جایزه گرفتن ختم نشد و در پاسخ به این که «آیا  دستی در کار است یا بازی‌های متفاوت شما نسبت به هم دوره‌ای‌هایتان باعث شده دیده نشوید؟»، گفت: قطعا من و شما می‌دانیم که دست‌هایی وجود دارد و این که چگونه هستند، نمی دانم و برای من هم مبهم است که چرا اتفاق می‌افتد. این که بازی متفاوتی از من دیده می‌شود، به خاطر نگاه من به بازی است که عمدتا فرق دارد؛ هرچند من هم الگوهایی در این سینما داشتم مثل خانم معتمد آریا و خانم تسلیمی. جنس هر بازی ربطی به هنر پیشه بودن و شغل محسوب شدن ندارد و من در حد توان و بینشم این کار را انجام می‌دهم. این نگاه باعث می‌شود من انتخاب نشوم چون بازی یا ژانر خاصی فعلا مد شده که من شبیه آن نیستم و امید دارم نگاه‌ها وسیع‌تر شود و همه مورد توجه قرار بگیرند.

 

وی با اشاره به این که خیلی در کارهای پدرش حضور ندارد که این هم بنا به خواست علیرضا داودنژاد بوده، دربخشی دیگر گفت: نظر مخاطب برای من خیلی مهم است و بعد از اکران فیلم بیشتر مخاطبان اظهار کردند با نقش من در سهیلا شماره ۱۷ همذات‌پنداری داشته‌اند یا برایشان باورپذیر بوده؛ این نقطه مشترک بیشتر مخاطبان بود که برای من قابل تأمل است.

 

او با اشاره به داستان فیلم «سهیلا شماره ۱۷» که بهترین فیلم در جشنواره ژنو سوییس و جشنواره کلن آلمان شده و این که سهیلا یک خانم میانسال است که با بحرانی به نام رابطه ازدواج و خانواده دست و پنجه نرم می‌کند و به دلیل مشکل ژنتیکی ۶ ماه فرصت دارد ازدواج کند و مادر شود و سعی می‌کند همسر مورد نظرش را پیدا کند، درباره فعالیت در این پروژه توضیح داد: من از اعتماد آقای غفاری (کارگردان) تشکر می‌کنم چون از زمانی که قرار شد با هم همکاری کنیم این پروژه به مدت یکسال متوقف شد. در واقع تهیه‌کننده خواسته بود از یک استار استفاده شود ولی آقای غفاری خواستند من نقش را ایفا کنم. ایشان صبوری کردند و تهیه‌کننده راضی شد. بعد از خواندن فیلم‌نامه مطمئن شدم این نقش برای من نوشته شده و شخصیت فیلم برایم شناخته شده بود؛ چرا که تعداد زیادی از دوستان اطرافم این شرایط را داشتند. بحران‌ها و نامعلومی آینده و مادر شدن برای خانم‌ها وضعیتی است که با هیچ چیزی مثل ظاهر و پول و موقعیت اجتماعی جبران نمی‌شود و جایگزینی ندارد.

 

 

  • 13
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش