یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۵۵ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۶۰۶۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

اکبر عبدی: هنرپیشه باید روحیه تختی‌وار داشته باشد

اکبر عبدی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

چندسال پیش، اکبر عبدی بازیگر سینما و تلویزیون درخصوص لقب بازیگر هزارچهره‌ ایران که به وی داده‌اند، گفته بود: «بازیگر هزار چهره ایران نیستم اما سعی می‌کنم همیشه متفاوت باشم و هیچ‌وقت دو نقش شبیه به هم را بازی نکنم. بی‌شک در این اتفاق نویسنده، گریمور و کارگردان نقش اساسی داشته‌اند.» قدرت بازی گرفتن از ظرفیت‌های هنری اکبر عبدی به میزان ریسک‌پذیری کارگردان باز می‌گردد. این روزها اکبر عبدی در فضای سینمای ایران کم‌کار شده، ولی در آخرین اثر سینمایی احمدرضا معتمدی باعنوان «سوءتفاهم» ایفای نقش کرده است.

 

«سوءتفاهم‌» در جشنواره سی‌و‌ششم فیلم فجر رونمایی شد و فضایی متفاوت از روایت‌های مرسوم سینمای ایران و قصه تعدادی از دانشجویان سینما را روایت می‌کند که دختر ثروتمندی را به امید بازیگر شدن گروگان می‌گیرند، اما به‌تدریج ماجرای گروگان‌گیری و ساخت فیلم، پیچیده می‌شود تا جایی که دیگر تشخیص واقعیات و خیال ناممکن جلوه می‌کند.

 

آنچه می‌خوانید گپ‌و‌گفتی بین احمدرضا معتمدی، کارگردان فیلم سینمایی «سوءتفاهم» با اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران است که در بخش‌هایی از آن درمورد قوت و جذبه بازیگری اکبر عبدی صحبت می‌شود.

 

 

احمدرضا معتمدی: آقای عبدی نه‌تنها در عرصه سینما بلکه در عرصه فرهنگ و هنر نیز انسان بی‌نظیری هستند و فقط باید به این نکته توجه کنیم که ایشان بلااستثنا در هر ژانری که بازی کردند بی‌نظیر بودند و در این راستا مثال‌های مختلفی می‌شود زد؛ از استاد حاتمی مثل مادر و دل‌شدگان تا کارهای استاد تقوایی که ایشان درخشیدند و من از استاد سوالی دارم که این همه ظرفیت، چگونه در شما شکل گرفته است؟

اکبر عبدی: به نظر من همه اینها برمی‌گردد به خالق آدم. من از خداوند بزرگ سپاسگزارم که این هنر را از بدو تولد، در من قرار داده که همیشه به‌نحوی در خدمت مردم عزیز و شریف ایران باشم.

 

احمدرضا معتمدی: بخشی از هنر الهامات غیبی است که به قلب انسان وارد می‌شود که هنرمند می‌تواند آن را به اعضا و جوارح و میمیک صورت ترجمه کند و این‌ گذاری که در وجود خود هنرمند اتفاق می‌افتد به هنری مرئی تبدیل می‌شود و مردم می‌توانند این هنر ویژه را ببینند و مخاطب را دچار اعجاز می‌کند و ما در تاریخ سینمای ایران بازیگرانی از این دست به تعداد محدودی داریم.

 

در فیلم «قاعده بازی» که در خدمت شما بودیم چندین و چند نفر از بزرگان سینما در آن کار حضور داشتند، ولی طراح پوستر تمایل داشتند تصویری از شما را به‌عنوان محور پوستر استفاده کنند و من می‌خواهم بدانم چرا مخاطب از میان این همه هنرمند شما را به صورت شاخص انتخاب می‌کند؟

اکبر عبدی:  یکی از هنرهای پررنگ شما و استاد تقوایی در ساخت فیلم در صحنه‌هایی که هنرپیشه یا هنرور زیاد هست به‌لحاظ مهندسی آن صحنه این است که همه شخصیت‌ها حتی هنرورها در ذهن مخاطب می‌ماند و این ارزشمند است، مانند صحنه بیمارستان در فیلم قاعده بازی که میزانسن‌ها و دکوپاژی که دادید آن صحنه‌ها را در ذهن مخاطب پررنگ نگه داشت.

 

احمدرضا معتمدی: در همین فیلم ما پلانی داریم که شما به صورت ثابت پنج دقیقه در کلوز‌آپ صحبت می‌کنید و با همه اجزای صورت‌تان بازی می‌کنید اما چشم‌تان نباید حرکتی داشته باشد و این را به صورت غریزی اجرا کردید و به نظرم می‌رسد شما یک نسبتی با متن، برقرار می‌کنید که از خود مولف هم فراتر می‌روید.

 

اکبر عبدی:  همه اینها لطف خداوند است و وقتی انسان در جریان کار صحیح قرار می‌گیرد، تمام وجودش در جهت آن متن عمل می‌کند، درصورتی‌که همین اکبر عبدی در بعضی کارها دیده نمی‌شود و این بدان علت است که هر کاری معمار خاص خودش را می‌طلبد، بنابراین نمی‌شود گفت ما بدون داشتن کارگردان خوب، می‌توانیم کار خوب بسازیم و این از محالات است. وجود یک کارگردان برجسته در راس کار به‌عنوان خالق کار برای سینما ضروری است و من شاکرم که در دو کار افتخار همکاری با شما را داشتم.

 

احمدرضا معتمدی: در کار قبلی (قاعده بازی) که فیلمی پست‌مدرن بود یک ویژگی در کار شما وجود داشت که خود من به‌عنوان یک انسان اهل فلسفه، وقتی فیلم را می‌دیدم، این احساس به من دست می‌داد که شما چطور آنقدر خوب با آن محتوایی که پشت متن هست ارتباط برقرار کردید و حالا در همین فیلم سوء‌تفاهم هم که بحث جهان مجازی و واقعی مطرح است، مخاطب در همان ابتدای فیلم دچار سوء‌تفاهم می‌شود از فرم گویش و ژست تا اپوزیسیونی که در آن قرار گرفتید.

اکبر عبدی:  این هم به خالق اثر برمی‌گردد، مثلا وقتی با مرحوم استاد علی حاتمی کار می‌کردم، بازیگران کار عجیبی انجام نمی‌دادند بلکه ایشان آنقدر شرایط خوبی را فراهم می‌کرد که وقتی از سر صحنه خارج می‌شدیم و به منزل می‌رفتیم باز خودمان را در تهران ۷۰ سال پیش احساس می‌کردیم و به این خاطر است که خالق اثر را نمی‌توان کتمان کرد.

 

احمدرضا معتمدی: من هم سخن شما را قبول دارم. واقعا روح مولف در یک اثر کاملا شهود پیدا می‌کند، اما چیزی که برای من در ارتباط با بازی شما جذاب است این است که از جایی به بعد مولف دیگر هیچ‌کاره است و کل اختیار واگذار می‌شود به بازیگر که اگر نتواند روح متن را بگیرد، آن اثر خلق نمی‌شود.

اکبر عبدی:  بازیگر باید خودش را هم از لحاظ روحی و جسمی دراختیار آن متن و کارگردان قرار دهد و کارگردان هم مانند یک خالق، باید بازیگر را درست در سرجای خودش قرار دهد و در کل در کار هنر همه‌چیز از همین قانون تبعیت می‌کنند.

 

احمدرضا معتمدی: استاد عبدی در رویارویی با شخصیت‌های مقابل‌تان چه حسی دارید؟ آیا از این رویارویی نگرانی‌ای وجود دارد یا خیر؟ آیا در کار کاملا مستقل عمل می‌کنید؟

اکبر عبدی:  به نقل از استاد اسکندی، سینما یک کار جمعی است و در سینما، هنرپیشه باید روحیه تختی‌وار و گذشت داشته باشد. ما هم وقتی بازی می‌کنیم پارتنرهای‌مان باعث می‌شوند نقش‌مان دیده شود. این روحیه جمعی همیشه به درد جامعه ما خورده است، یکی از موفقیت‌های‌مان در هشت سال جنگ تحمیلی این بود که این روحیه جمعی در نسل گذشته وجود داشت، ولی متاسفانه در این سال‌ها، گویا از هم فاصله گرفته‌ایم.

 

احمدرضا معتمدی: امیدوارم این مصاحبه برای دانشجویان و هنر‌جویان مفید واقع شود و از شما کمال تشکر را دارم.

اکبر عبدی:  جناب دکتر معتمدی یکی از کارگردانان تحصیلکرده و بسیار هنرمند هستند، ایشان سال‌ها در دانشگاه صداوسیما، فلسفه سینما را تدریس می‌کنند و انسان بسیار روراستی هستند که متاسفانه نمونه ایشان در سینمای ما زیاد نیست، مطمئنم فیلم «سوءتفاهم‌« به‌خاطر خود آقای معتمدی فیلم بسیار آبرومند و خوبی خواهد بود. به خانواده‌ها، از پدر‌بزرگ تا نوه پیشنهاد می‌کنم حتما این فیلم را ببینند چون علاوه‌بر سرگرمی و انبساط خاطر، دست خالی از سینما بیرون نمی‌روند. به واقع این را می‌گویم دیدن این فیلم برای خانواده‌ها در شرایطی که پیرامون‌مان جنگ و اتفاقات حزن‌آلود زیادی وجود دارد، ضروری است و در این زمانه که خانواده‌ها از هم دور شده‌اند حتما چند ساعتی درکنار هم فیلم را روی پرده سینما تماشا کنند.

 

newspaper.fdn.ir
  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش