هنرهای تجسمی
از نامهای دیگر هنرهای تجسمی( Visual Arts) می توان به هنرهای بصری یا دیداری اشاره کرد. درواقع هنرهای تجسمی برگرفته از هنرهای مبتنی بر طرح است که حس بینایی را هدف قرار می دهند. از هنرهای تجسمی می توان به هنرهایی مثل نقاشی، طراحی، خوش نویسی، معماری، پیکرتراشی، گرافیک و مجسمه سازی ، هنرهای تزیینی و هنرهای دستی اشاره کرد. هنرهای تجسمی درواقع هنرهای زیبا و کاربردی می باشد.
بعضی از آثار هنرمندان تجسمی را می توان در موزهها ، گالری ها، نمایشگاه ها و حراج های هنری مشاهده کرد که این آثار در سرتاسر جهان مورد استقبال قرار گرفته است. هنرهای تجسمی، وابسته به مواردی همچون درک و فهم بیننده میباشد و هنرمند باید توانایی ارتباط با مخاطب و بیننده آثارش را داشته باشد و از این طریق منظورش را به دیگران منتقل کند. تمامی افراد در هر سنی توانایی ارتباط با هنرهای تجسمی را به خوبی دارند و برداشت هرکس به فراخور ادراکش متفاوت است. جاذبه هنرهای تجسمی باعث شده تا بیننده به شکل ، طرح و خطوط جذب شود و از درک مطلب موردنظر هنرمند دور شود.
تاریخچه هنرهای تجسمی
هنرمندانی که تا پیش از قرن ۱۹ میلادی، از تبحر خاصی در هنرهای تجسمی برخوردار بودند بعنوان هنرمند تجسمی شناخته میشوند. هنر گرافیک و تصویرسازی بعد از ابداع عکاسی، کاملاً تغيير کرد و باعث خلق یک سری آثار جدید هنری شد. خلاقیت ها در اثر پیشرفت تکنولوژی و توسعه فن آوری شکوفا شد و هنر در روش های متنوعی ابداع شد. امروزه با تغییرات صورت گرفته در هنرهای تجسمی، مرزهای سنت و مدرنیته در هم ادغام شده است.
مبانی هنرهای تجسمی
در هنرهای تجسمی، خلاقیت از جایگاه خاصی برخوردار است و از موضوع اصلی و مبانی هنرهای تجسمی می توان به درک زبان هنر و فهم آثار هنر تجسمی اشاره کرد. انسان نیاز دارد که با محیط اطراف و انسان های دیگر ارتباط برقرار کند. یکی از ابزارهای مهم به منظور برقراری ارتباط با همنوعان، زبان می باشد. به همین خاطر انتقال درست مفاهیم در زبان اهمیت به سزایی دارد. هنر به راه ارتباطی جذابی گفته میشود که در اثر آن انسانها با جهان ارتباط برقرار میکنند. باتوجه به اینکه زبان به یادگیری نیاز دارد، هنر هم به آموختن نیاز دارد.
با توجه به شناخت و درک عناصر هنری می توان به درک هنرهای تجسمی دست یافت. راه حل برقراری ارتباط صحیح، داشتن شناخت و درک میباشد ، یعنی ۲ نفر از دو کشور با زبان مختلف، توانایی برقراری ارتباط با یکدیگر را به درستی ندارند و برای برقراری ارتباط به درستی باید زبان همدیگر را اموزش ببینند. به منظور درک بهتر هنرهای تجسمی، بهتر است که زبان هنر را یاد بگیرید. چشم انسان در هنرهای تجسمی، نقش بسزایی در فراگیری زبان هنر تجسمی دارد، یعنی وقتی که نام یک شئ را بشنوید میتوانید خصلت های آنرا توصیف کنید.
از عوامل مؤثر در درک صحیح دنیای اطراف می توان به شناخت مبانی هنرهای تجسمی اشاره کرد. به ویژه افردی که میخواهند در زمینه هنرهای تجسمی کار کنند و یا به ادامه تحصیل در این زمینه بپردازند.
انواع هنرهای تجسمی
هنرهای تجسمی متشکل از سه نوع اصلی شامل تصویری، انتزاعی و ذهنی میباشد که هر کدام، یک زیرمجموعه دارد. درک اغلب افراد از انواع هنرهای تجسمی اشتباه است. یک اثر می تواند مجسمه دو بعدی یا سه بعدی باشد، در هر صورت جز یکی از انواع هنرهای تجسمی به شمار می رود. درحقیقت عواملی که تعیین کننده ی نوع هنر است نظیر قصد و منظور هنرمند می باشد. به این ترتیب، ابزار نقش بسزایی بر روی نوع آثار هنری دارد.
- هنر تصویری( Video):
آثار هنر تصویری قصد دارد که اشیا یا سوژه واقعی را از هستی و واقعیت نشان دهد. زیر مجموعه های هنر تصویری شامل رئالیسم، ایده آلیسم، امپرسیونیسم و سبک سازی می باشد. انواع تصویرگرایی، نشان دهنده ی سوژه های حقیقی از واقعیت است. با وجود انتزاعی شدن برخی از این زیرمجموعه ها، هنوز هم در رده هنرهای تصویری قرار دارند. احتمالا قدیمی ترین نوع هنرهای تجسمی، هنر تصویری نام دارد. بیننده چنین آثار هنری را بهتر درک میکند.
شناسایی سوژه های یک نقاشی، طراحی یا مجسمه به راحتی امکان پذیر است. بسیاری از افراد، در اثر همین امر می توانند هنر تجسمی را بپذیرند و آن را دوست داشته باشند. همچنین بزرگ ترين مجموعه آثار هنری در هنر تصویری وجود دارد. همچنین علاقه به هنر انتزاعی و ذهنی به خاطر جدید بودن ، بیشتر است. بهتر است بدانید که صرفا برخی از هنرهای تصویری بمیزان کمی انتزاعی هستند. به این معنی که میزان واقعیت در بعضی از آثار هنری تصویری، بیشتر است در حالی که هنر انتزاعی و ذهنی، متمرکز بر روی درک هنرمند از موضوع می باشد.
- هنر انتزاعی:
هنر انتزاعی به هنری گفته میشود که به اشتباه بیان می شود و باعث سو تفاهم می شود و قصد دارد که سوژه ها را از واقعیت نشان دهد. هنر انتزاعی متشکل از زیر مجموعه های کوبیسم، مینیمالیسم و دقت گرایی می باشد. همچنین وقتی که هنرمند میخواهد سوژه را به روش غیرسنتی نشان دهد در این صورت هنر انتزاعی اتفاق می افتد. از جمله هنرهای جدید در دنیای هنر می توان به انتزاع اشاره کرد و نخستین ریشه آن، در انحراف از واقعیت توسط امپرسیونیست ها است.
هنر انتزاعی در سرتاسر جهان به شکلهای مختلفی در اواخر قرن نوزدهم، محبوبیت پیدا کرد و هنرمندان در نقاشی از رویکرد ذهنی، بیشتر استفاده میکردند. برای بسیاری از افراد، درک تفاوت بین هنر انتزاعی و هنر ذهنی، دشوار است. از طریق “سوژه انتخاب شده” می توان تفاوت این دو نوع را تشخیص داد. وقتی که هنرمند بتواند کارش را با یک سوژه از واقعیت شروع کند، در این صورت اثر هنری به صورت انتزاعی میشود ولی اگر هنرمند، کار خودش را بدون این که به واقعیت اشاره کند، اغاز شروع کند؛ به چنین حالتی اثر ذهنی میگویند.
- هنر ذهنی یا غیر عینی:
نوع سوم هنر که به نام هنر ذهنی یا غیر عینی شناخته میشود اغلب با هنر انتزاعی اشتباه گرفته می شود در حالیکه این هنر در مقایسه با هنر انتزاعی کاملاً متفاوت است. درواقع اثر هنری غیر عینی، برگرفته از واقعیت نیست و تنها با هدف زیبایی شناختی، تولید می شود. هدف هنر ذهنی اینست که به نحوی از عناصر و اصول هنر استفاده شود که یک اثر بصری مهیج را در آخر کار خلق کند.
هنرمند تجسمی کیست؟
هنرمند تجسمی به کسی گفته میشود که به فعالیت در آثار هنری نظیر هنرهای دستی، هنرهای زیبا، هنرهای بصری یا هنرهای کاربردی مشغول است. هنرمندان تجسمی میتوانند محصولاتی را خلق کنند که از آن ها می توان به یک تابلو، یک مجسمه، یک برگه، یک تندیس، یک ساختمان، یک لوگو، یک تندیس و هزاران محصول دیگر اشاره کرد. دوواقع هنرهای تجسمی دارای حوزه و گستره ی بسیار وسیعی می باشد. به تصویر درآوردن ماهیت هنری در قالب محصول، تنها خصلت مشترک زیرشاخه های مختلف هنرهای تجسمی میباشد ، یعنی انتزاع و حس بصری افراد را به خود جذب کند. آثار هنرمندان تجسمی را می توان در اماکنی دید که شامل گالری های کوتاه مدت، بی ینال ها( دوسالانه ها)، موزه های دائمی( آثار هنرمندان فاخر و مشهور)، نمایشگاهها و حراج های هنری می باشد. تمام انسانها به نوعی مخاطب هنرمندان و محصولات تجسمی هستند.
گردآوری: بخش هنر و سینما سرپوش
- 13
- 3