روبه روی یک تابلوی نقاشی ایستادهاید و غرق طرحها و رنگها، زمان و مکان را فراموش میکنید. یک عکس سیاه و سفید پیشِ رویتان است و تحتتاثیر زاویه دید عکاس، مجذوب ماجرایی که عکس روایت میکند، شدهاید. فیلمی دیدهاید، موسیقی گوشنوازی شنیدهاید، تحتتاثیر تئاتری ازاندوه گریستهاید و از شادی خندیدهاید، پیچ و تاب بنایی مجذوبتان کرده است و به فکر فرو رفته اید.... همه این حالتهای انسانی، گوشهای از ارتباط ما با جهان خیالانگیز هنر است. جهانی پر از فرصتِ کشف مفاهیم تازه و پنجرهای به دنیاهای رنگارنگ که خالق شان، انسانهای خلاق هستند. انسانهایی که روح و احساساتِ خود را برای آفرینش آن اثر هنری، به کار گرفتهاند. فرق چندانی هم ندارد مرد باشند یا زن. چرا که فارغ از تاثیر گرفتنِ روانی متفاوتِ زنان و مردان، لذت ما از درک یک اثر هنری به جنسیت خالقش وابسته نیست اما به دلایل مختلف، زنان موفق و تاثیرگذار دنیای هنـر، ناشناختهتر و مهجورتر از هنرمندان مرد و آثارشان ماندهاند. در حالی که سبکزندگی و سرگذشت این زنان و تلاششان برای خلق آثار ماندگار و البته میراثی که از آنها بهجا مانده، مهم و الهامبخش است. پرونده امروز زندگیسلام با معرفی این چهرهها و آثار روحنوازشان، گام کوچکی است در راه شناساندنِ چهره زنانه هنر به مخاطبان.
نقاش
کته کلویتس
تصویرگر چهره فقر، رنج و بیعدالتی اجتماعی
کته کلویس، در سال ۱۸۶۷ میلادی به دنیا آمد و هنرمندی بود که در شرایط سخت سیاسیِ کشور آلمان روزگار میگذرانـد و همین سختیها، برای یک هنرمند زن یعنی یک دنیا ماده خام برای آفرینش آثار تاثیرگذار هنری. کلویتس بهواسطه نقاشیها و بیشتر، آثار چاپ دستیاش شناخته میشود. آثار او انعکاسی از شرایط جهان پیرامونش بود: بیسامانی، فقر، بیعدالتی و ماجراهای تراژیک جنگ جهانی دوم. کته، هنر و مهارتش را برای بیان رنجهای مردمِ جنگزده و دهقانانِ مبارز به کار گرفته بود اما نقطه عطف زندگی هنریاش، پسرش پیتر بود که او را در جنگ از دست داد. کلویتس تحتتاثیر سوگ پیتر، آثار زیادی از جمله مجسمه «والدین ماتمزده» و «زن با بچه مرده» را خلق کرد؛ مادر هنرمندی که همواره سوگوار پسرش ماند. وقتی سرانجام نازیها روی کارآمدند و تعقیب و آزار هنرمندان و روشنفکران را در دستور کارشان قرار دادند، آثار او هم از انظار جمع شد؛ آثاری که تصویر مخوف جامعه نازیها را نمایان میکرد. کته، به عنوانِ یک زنِ هنرمند، درد زیادی برای رنجهای بشر کشید و زندگی با او سرناسازگاری داشت. پس از فرزند، مرگ به سراغ کارل، همسر کته آمد و سرنوشت او زمانی غمگینتر شد که جنگ از او قربانی دیگری گرفت و نوه اش هم در جنگ جهانی دوم کشته شد. این هنرمند درسال ۱۹۴۵ میلادی، درست چند روز قبل از پایان جنگ از دنیا رفت.
کارگردان
سوفیا کاپولا
نمایش دهنده جهان زنانه در سینمای مردانه
کافی استاندکی سینمادوست باشید تا سهگانه «پدرخوانده»، یکی از بهترین و مهمترین آثار در فهرستِ فیلمهای محبوبتان باشد. مجموعهای ساخته «فرانسیس فورد کاپولا» که دخترش «سوفیا» هم در آن بازی میکرد. دختری که حالا فیلم ساز بزرگی شده است و امضای خودش را در فیلم سازی دارد؛ آثاری که برگرفته از وجود عناصر و خردهروایتهای زنانه است. سوفیا کاپولا متولد ۱۹۷۱ میلادی، در حال حاضر در کنار ساراپولی و کاترین بیگلو، یکی از معدود فیلمنامهنویسان و کارگردانان زنِ برجسته دنیای سینماست که جوایز معتبر زیادی را از آن خود کرده و در سینما، مسیر مستقلی از پدرش رفته است. خودش میگوید: «با وجود مردان قوی پرشمار اطرافم، کشف و نزدیک شدن به دنیای شکننده زنانه جذابتر بود.» او دومین زنی است که برنده جایزه نخل طلای کن برای کارگردانی فیلمش «فریب خورده» شد؛ همین طور جایزه شیر طلایی ونیز و چند جایزه معتبر بینالمللی دیگر. سوفیا، هنرمندی است که مادری را هم تجربه کرده است و دو دختر دارد. او درباره تجربه کار بعد از مادرشدن گفته است: «وقتی فرزند اولم به دنیا آمد، یک سال مرخصی گرفتم. وقتی دوباره شروع به نویسندگی کردم، فهمیدم اوضاع تغییر کرده است، چون مثلا قبلا شبها را بیدار میماندم و مینوشتم اما الان نمیشد و نمیتوانستم. در هر صورت، باید راهی برای کار در کنار مادری کردن، پیدا کرد.»
عکاس
ویوین مایر
پرستاری که ۴۰ سال در خاموشی عکاسی کرد
اگر عکاسی خیابانی را یک شاخه از عکاسی بدانیم، مایر، متولد سال ۱۹۲۶ میلادی که آوریل ۲۰۰۹ از دنیا رفت، یکی از پیشگامان این رشته هنری به حساب میآید. زنی که در همه عمرش پرستار بچه بود و فقط روزهای خاصی را برای گشتزنی و عکاسی به بیرون از خانه میرفت و در طول عمرش حتی یک عکس از او منتشر نشد چون همه عکسها در جعبههای متعدد در انباری خانهاش بود تا زمانی که کاملا اتفاقی توسط یک مجموعهدار کشف و به جهان هنر عرضه شد. مایر در سالهای متمادی، مجموعه عظیمی از تصاویر جمعآوری کرده بود. او درعکسهایش که حاصل گشتزنی در خیابانهای چند شهر جهان است، بخشی از جامعه دیده نشده زمان خود را به تصویر کشیده است. بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۶۰ میلادی، مایر به مدت شش ماه کل دنیا را گشت و عکاسی کرد. او سهمی در یک زمین در فرانسه داشت و با فروش آن توانست خرج سفرش را تامین کند. ویوین، پرستار بچه و هنرمند عجیبی بود که سالها ۲۰۰ جعبه پر از عکسهایی که خودش گرفته و چاپ کرده بود را با خود از خانهای به خانه دیگر جابه جا میکرد و تنها خواستهاش این بود که در ساعاتی از روز یا هفته به گشت و گذار و عکاسی برود و حمام خانه را به تاریک خانه چاپ عکسهایش تبدیل کند. ویوین را هیچ کس در زمان حیاتش نشناخت اما بعد از مرگش همه فهمیدند که این هنرمند آموزش ندیده، نبوغ عجیبی در عکاسی داشته است.
خوشنویس
فاطمه بنت اقرع
خوشنویس مشهورترین پیماننامهها
بگذارید از میان زنان هنرمند دنیا، با یک خوشنویس هم آشنا شویم. فاطمه بنت اقرع در قرن پنجم هجریقمری میزیست و از بسیاری مردان همدوره خود مشهورتر بود و توانست همه رقبای هنریاش را با خط زیبا و بینظیرش کنار بزند، آن هم در زمانهای که زنان در اجتماع حضور بسیار کم رنگی داشتند. او نخستین زن مسلمانِ خوشنویسی است که نامش در تاریخ هنر ثبت شده اما درباره زندگی و فعالیتش، اطلاعات کمی در دست است. خانواده فاطمه از طبقه متوسط جامعه بغداد و گذشتگانش، دکاندار بودهاند و اغلب به کسب و کار عطاری اشتغال داشتهاند. طبق اسناد مورخان، بعد از آن که پیماننامه متارکه جنگ میان دولت عباسی و روم را نوشت، در دیوان خلیفه و میان خوشنویسان و اهل علم و ادب، اعتبار و ارزش زیادی یافت. جالب این جاست که مردم عادی هم او را میشناختند و به خاطر زیبایی خطش، اورا بسیار دوست داشتند. وجود اینگونه زنان هنرمند و فاضله، گواه آن است که زنان مسلمان از دیرباز همراه مردان، برای گسترش معرفت و انتقال هنر و زیباییشناسی به نسلهای بعد، خدمت شایانی کردهاند.
معمار
زاها حدید
دمیدن روح زنانه در معماری
زاها حدید را اهالی دنیای معماری به «ملکه انحنا»میشناسند. بانوی عراقیانگلیسی متولد سال ۱۹۵۰ میلادی در بغداد که پس از ۵۴ سال، در سال ۲۰۰۴ به عنوان اولین زنِ معمار، معتبرترین جایزه معماری جهان یعنی «پریتزکر» را به دست آورد. زاها دوران دبیرستانش را در مدرسه فرانسویها در بغداد و دوران دانشجوییاش را در دانشگاه بیروت گذراند و بعد از آن راهی مدرسه معماری لندن شد و استعدادش در نقشهکشی، توسط «رم کولاس» استاد هلندیاش کشف شد. طرحهای زاها به دلیل پیچیدگیهای فرمی و ایدههای ساختارشکنانه، معمولا غیرقابل ساخت تشخیص داده میشدند اما او معماری را سرسختانه پیگیری کرد تا طرحهای رویاییاش را به واقعیت تبدیل کند. سرانجام هم موفق شد و توانست ۹۵۰ پروژه معماری را در ۴۴ کشور جهان به سرانجام برساند. زاها در سال ۲۰۱۶ در حالی از دنیا رفت که آثار معماری بینظیر و مناقشهبرانگیزی از خود به جای گذاشت. آثاری که بیش از هر چیز، پیچ و تابهای یک روح زنانه در آن به چشم میخورد. سبکمعماری زاها را میتوان تلاش برای ایجاد پلی میان مدرنیسم و عصر دیجیتال دانست. جالب است بدانید مجله فوربز در سال ۲۰۰۸ او را به عنوان یکی از زنان قدرتمند جهان معرفی کرد.
نقاش
الیزابت لوبرن
نقاشی که حسادت هنرمندانِ مرد را برانگیخت
شاید باورش سخت باشد اما در زمانی که نقاشان مرد اروپا، سودای نزدیک شدن به دربار پادشاه فرانسه را داشتند، الیزابت لوبرن هنرمند متولد سال ۱۷۵۵ میلادی، بدون دردسر، به دلیل مهارتش در اجرای پرتره و با کشیدن تصاویر دقیق و ماهرانهای از ماری آنتوانت، توانست به دربار نزدیک و در مدت کمی تبدیل به یکی از موفقترین و گران قیمتترین نقاشان فرانسه شود؛ چیزی که حسادت مردان همقطارش را برانگیخته بود. تا جایی که شایعه کردند تصاویر او را نه خودش، که یک مرد میکشد! اما اگر دقیق و درست به زندگی و آثار این نقاش قرن هجدهم میلادی نگاه کنید، تایید میکنید شایستگی این جایگاه را داشته است. الیزابت در زمانی که کارکردن زنان یک تابوی اجتماعی ترسناک بود، در ۲۳ سالگی، آتلیه اش را تاسیس و مجموعهپرتره خودش را تکمیل کرد. اگر چه تا سال ۲۰۱۵ میلادی که آثارش در پاریس به نمایش عمومی درآمد، هیچکس از اهالی دنیای معاصر هنر، آثار این هنرمند را ندیده بود و چیز زیادی از فعالیتش نمیدانست. نزدیکی الیزابت به دربار، برای او فرجام خوشی نداشت و بعد از انقلاب فرانسه مجبور شد فرار کند و مدتی در سنپترزبورگ زندگی کند اما حتی در ایام سرگردانی و آوارگی هم دست از نقاشی و طراحی پرتره برنداشت. او زندگی طولانی و همراه با خوشبختی داشت و در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
الهام یوسفی
- 16
- 2