جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۰۷:۰۹ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۱۰۰۹
هنرهای تجسمی

رضا کیانیان: در عکاسی طبیعت، شکار می‌کنم

اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی,رضا کیانیان
رضا کیانیان گفت: من در عکاسی طبیعت، شکار می‌کنم و به‌دنبال چیزهایی هستم که کمتر دیده شده‌اند. خود طبیعت سوژه‌ها را به من می‌دهد و من را صدا می‌زند.

به گزارش ایسنا، رضا کیانیان - بازیگر و عکاس - در ابتدای نشست خبری نمایشگاه عکس‌هایش با عنوان «دچار آبی بیکران» گفت:‌ از زمانی که کلاس سوم دبیرستان بودم، عکاسی کردم. در آن دوران تمام پول، عیدی و هرچه را که داشتم، جمع کردم و یک دوربین و سه‌پایه خریدم. این‌گونه جهان به تصویر من درآمد.

او ادامه داد: هنر، ذهن انسان را آبستن می‌کند و ما مجبوریم بزاییم. من کار بازیگری، نویسندگی و چوب انجام می‌دادم، اما تا ۱۰ - ۱۵ سال پیش، فکر نمی‌کردم که نمایشگاه عکس برگزار کنم.

این هنرمند با بیان این‌که چهار سال با موضوع پوست درخت‌ها عکاسی می‌کردم، اظهار کرد:‌ یک روز، دریچه‌ای رو به من باز شد که حیرت کردم. انگار پوست درختان به من می‌گفتند، ما می‌خواهیم رازی را برای تو آشکار کنیم. من در آن دوران، آمریکا بودم و درخت اکالیپتوس رنگین‌کمان را کشف کردم. زمانی که به ایران آمدم، عکس‌های این درخت را به عکاسان هم‌سن و سال خودم نشان دادم و همه گفتند که برای این عکس‌ها نمایشگاه برگزار کن، من نمایشگاه اولم را برگزار کردم.

او ادامه داد:‌ خیلی‌ها به من خرده گرفتند و گفتند از شهرتم برای عکاسی و برگزاری نمایشگاه استفاده می‌کنم؛ اما من به آن‌ها جواب دادم کلکسیونر به‌خاطر شهرت، از کسی عکس نمی‌خرد و اگر کار هنری فردی تداوم نداشته باشد، خریداری نمی‌شود. خوشبختانه کار عکاسی من تداوم پیدا کرد و دو نمایشگاه انفرادی و ۱۵ - ۱۶ نمایشگاه گروهی برگزار کردم.

کیانیان بیان کرد: قرار بود نمایشگاه انفرادی من، دو سال یک‌بار برگزار شود؛ اما این‌بار شش سال طول کشید.

وی اظهار کرد:‌ باز هم به من ایراد می‌گرفتند که چرا عکاسی می‌کنی و من پاسخ می‌دادم، هر فیلم شامل ۱۲۰ هزار فریم عکس است. من اگر در ۵۰ هزار فریم آن حضور داشته باشم، می‌دانم نور و مفهوم چیست. چه عکاسی تا این اندازه فریم عکس گرفته است؟ من خود به خود یک عکاس هستم.

او گفت: یک‌بار همراه با عباس کیارستمی - عکاس و کارگردان سینما - پیش چند نفر از استادان عکاسی بودیم. آن‌ها به شهرت من و رابطه آن با عکاسی ایراد گرفتند، اما کیارستمی به آن‌ها گفت، مگر کیانیان شهرت سینمایی خود را از جوب آورده است؟ او ۳۵ سال زحمت کشیده و نسبت به این کار دید پیدا کرده است.

این بازیگر با بیان این‌که کیارستمی همیشه در ذهن و یاد من زنده است، ادامه داد: یک‌بار دیگر کیارستمی به من گفت که سه چیز را به دیوار خانه‌اش آویخته است؛ دو جایزه از ژاپن و کارت انجمن عکاسان ایران. کیارستمی می‌گفت این کارت را به دیوار زدم تا همه بدانند من عضو این انجمن هستم. خوشبختانه من نیز به عضویت انجمن عکاسان ایران و عضویت افتخاری انجمن عکاسان سینما درآمده‌ام.

کیانیان درباره آثار حاضر در این نمایشگاه که از ۱۵ تا ۲۵ بهمن‌ماه در آرت‌سنتر برگزار می‌شود، توضیح داد: در این نمایشگاه ۲۴ عکس به‌نمایش درمی‌آید. ۱۲ عکس در دسته مرداب و ۱۲ عکس در دسته کهکشان قرار می‌گیرند. من از نوجوانی عاشق کهکشان بودم و هنگامی که در حیاط می‌خوابیدم، به آسمان نگاه می‌کردم و از وحشت به گریه می‌افتادم. یک روز در اشیای اطراف خودم کهکشان را دیدم و حیرت کردم و مدام عکس گرفتم. انگار کهکشان به سراغ من آمد و من را به خودش دعوت کرد.

این هنرمند درباره عکس‌های مرداب‌ نیز اظهار کرد: چند وقت پیش به اهواز رفته بودم و صبح خیلی زود در کنار رود کارون قدم می‌زدم. اهواز بعد از جنگ، شهر غمگینی است و در کارون، غم جریان دارد. من در حالی که قدم می‌زدم، دیدم دو قایق بی‌حرکت ایستاده‌اند و این موضوع حال من را بدتر کرد؛ اما یک لحظه یک چیز جادویی دیدم، انگار قایق‌ها به من می‌گفتند درست است که غمگین هستیم، اما این زیبایی‌ها را ببین.

او ادامه داد: عکسی را که از آن دو قایق گرفتم، در نمایشگاهی که شاگردان کیارستمی به یاد او برگزار کردند، به‌نمایش گذاشتم. پس از آن احساس کردم تمام مرداب‌های ایران من را به خود می‌خوانند. بنابراین بار سفر به انزلی بستم و دوباره هم‌آغوشی آب و دریا را عکاسی کردم که حاصل آن ۳۰۰ - ۴۰۰ فریم عکس شد که ۱۲ عدد از آن‌ها را به‌نمایش می‌گذارم.

این هنرمند درباره حضورش و آثارش در «حراج تهران» گفت: هنگامی که از من خواستند وظیفه چکش زدن «حراج تهران» را برعهده بگیرم، به دو دلیل این کار را انجام دادم؛ اول این‌که می‌خواستم وجهه شهرتم را به عکاسی و هنرهای تجسمی بدهم تا حراج رونق بگیرد، از طرفی من آدمی هستم که در جاهای ناشناخته شیرجه می‌زنم. ممکن است آبرویم برود، اما هیجان این کار را دوست دارم. بنابراین به حراج نیز به‌عنوان یک پرفورمنس نگاه می‌کردم.

او که بعدازظهر ۱۲ بهمن در مجموعه آرت‌سنتر سخن می‌گفت، ادامه داد: در سه دوره این حراج، آثار من به فروش رفت، اما در سال چهارم، قیمت همین‌طوری بالا می‌رفت که من آن را روی ۶۰ میلیون نگه داشتم، زیرا نمی‌خواستم قیمت کارهایم مانند حباب رشد کند. همیشه دوست داشتم جایزه نقش دوم را بگیرم و بعد جایزه نقش اول را، زیرا هنگامی که یک دفعه پیشرفت می‌کنی، نمی‌دانی تا چه اندازه ظرفیت داری.

کیانیان همچنین با اشاره به حضور آثارش در حراج‌های کریستیز و بونهامز، گفت: «حراج تهران» حراج معتبری است و امیدوارم هرچه بیشتر گسترش پیدا کند. در حراج کریستیز و بونهامز، کسی من را به‌عنوان بازیگر نمی‌شناسد و فقط عکس‌هایم را می‌بینند.

این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش، به مسئولیت اجتماعی اشاره کرد و افزود:‌ در سال‌های اخیر، اتفاقات فرهنگی زیادی رخ داده که بسیار امیدوارکننده است و من را به آینده مردم کشورم امیدوارتر می‌کند و آن گفتمان‌های مدنی است. پیش از این، گفتمان مسئولیت اجتماعی وجود نداشت و «کار خیر» بود. کار خیر خیلی خوب است، اما فردی است و به تعداد محدودی کمک می‌شود، از طرفی نباید کمک خود را علنی کنی، زیرا حسابی بین ما و خدا باز می‌شود و نباید آن را هیچ‌جا بگوییم؛ اما یک نوع کار خیر است که مسئولیت اجتماعی نام دارد، یعنی در جامعه کار ایجاد کنیم که خیل بی‌کاران به سر کار بروند. ما باید این موضوع را با صدای بلند علنی کنیم تا بقیه یاد بگیرند.

کیانیان با بیان این‌که موسسات نیز باید به مقوله مسئولیت اجتماعی توجه کنند، گفت:‌ آن‌ها باید به مشتری خودشان کمک کنند و کالایی را بخرند که در زندگی او موثر باشد.

او ادامه داد: در کشورهای دیگر، سیاست و امور بین‌المللی با دولت است؛ اما بقیه کارها با ملت است. دولتی که می‌خواهد همه کارها را خودش انجام دهد، مردم را گدا می‌پرورد. گاهی پیش می‌آید نشریات می‌نویسند از دولت انتظار داریم که کار ایجاد کند، اما مگر خود ما چه کاره هستیم. مردم هم مسئولیت دارند.

این هنرمند همچنین گفت:‌ این گفتمان از زمانی که مردم ما فهمیدند کودک نیستند و سرپرست نمی‌خواهند و وظایف دولت و ملت از یکدیگر جدا شد به‌وجود آمد. یک زمان هست که ما فکر می‌کنیم، هر کاری سیاسی است و ما نباید کاری انجام دهیم، اما یک زمان، حوزه مسئولیت سیاسی و مسئولیت اجتماعی از یکدیگر جدا می‌شود. به‌عنوان مثال، ما در جریان پلاسکو مقصریم، زیرا به افراد غیرمتخصص برای ورود به شورای شهر رأی دادیم.

کیانیان تأکید کرد: حوزه مسئولیت اجتماعی، از خود شروع کردن است.

او با بیان این‌که من در حوزه مسئولیت اجتماعی با بسیاری از وزارتخانه‌ها و موسسات کار می‌کنم، گفت: من در این زمینه به آن‌ها مشاوره و پیشنهاد می‌دهم.

او با بیان این‌که آثار ایرانی حرف برای گفتن دارند، اظهار کرد: این یعنی چیزی در دنیای ما غلیان کرده است. سال گذشته ما بیش از ۳۷۰ جایزه خارجی در حوزه سینما برنده شدیم. خیلی‌ها ایراد می‌گیرند و می‌گویند به‌خاطر سیاه‌نمایی است که ما جایزه می‌بریم، اما اتفاقا سینمای ما خیلی سفیدنماست. سینمای ایران در انیمیشن، مستند و حوزه داستانی جایزه جهانی دارد، این یعنی اتفاقی در سینما افتاده که باعث شده این همه جایزه ببریم. اگر به فیلمی اسکار می‌دهند، در وهله اول، آن فیلم باید در شأن اسکار باشد.

کیانیان بیان کرد: سینمای ما هرچه قله در جهان بود، فتح کرد. در تئاتر نیز با یک جست‌وجوی ساده و کوچک متوجه می‌شوید که گروه‌های ما به هر جا رفتند، جایزه بردند. ما همواره فکر می‌کنیم خیلی عقب هستیم، اما این‌طور نیست. موسیقی ما تا بخش‌های بالای جشنواره‌های جهانی می‌رود و نوازندگان ایرانی با نوازندگان بین‌المللی هم‌نوازی می‌کنند.

او با بیان این‌که در حال حاضر در دنیا دو جریان فعال سینمایی وجود دارد، توضیح داد: یکی از این جریان‌ها، هالیوود است و دیگری ایران، زیرا از دهه ۵۰ که موج نوی سینمای ایران آغاز شد تا به حال، حرکت قطار آن ادامه پیدا کرده و به هیچ کارگردان وبازیگری وابسته نیست. نگاه کنید همین سال گذشته جوان‌ها در سینما چه کار کردند.

کیانیان درباره آثارش در این نمایشگاه توضیح داد: ۱۲ قطعه مرداب در اندازه ۱۸۰ در ۱۳۰ سانتی‌متر و ۱۲ قطعه کهکشان در اندازه ۲۰۰ در ۱۳۰ سانتی‌متر به‌نمایش درمی‌آیند. به‌طور کلی، همه کارهای من یک ادیشن است و روی بوم و پارچه چاپ می‌کنم تا قابل لمس باشد.

او اضافه کرد: چند سال است که فکر می‌کردم این آثار عکاسی فقط به‌دست کلکسیونر و افرادی می‌رسد که امکان مالی دارند و من باید چه کار کنم که این آثار به‌دست علاقه‌مندان هنر برسد که پول ندارند. بنابراین به این نتیجه رسیدم که یک ادیشن از عکس‌هایم روی بوم چاپ شود و همان اثر روی کاغذهای با کیفیت با قطع کوچک ۵۰ در ۷۰ سانتی متر با ادیشن فروخته شود که در همین نمایشگاه نیز این آثار ارائه می‌شود.

در بخش‌های دیگری از این نشست، وحید ملک - مدیر مجموعه گالری آرت‌سنتر - در سخنانی اظهار کرد: فرهنگ‌سازی و هم‌افزایی مخاطبان هنری، یکی از اهداف مجموعه ما است. در این راستا پروژه‌های مختلفی داشتیم که اجرای دوئت مشترک نقاشی‌خط و گروه موسیقی دنگ‌شو از جمله آن‌ها بود.

او با اشاره به برگزاری نمایشگاه رضا کیانیان، ادامه داد: نمایشگاه این هنرمند، ابعاد گسترده‌ای دارد و می‌تواند سیر هنر تجسمی را گسترده‌تر کند. ما در دهه‌های گذشته شاهد گسترش مخاطبان هنرهای تجسمی بودیم، اما این موضوع هنوز جای کار دارد.

ملک بیان کرد: در چند سال آینده به سال ۱۴۰۰ وارد خواهیم شد. با تغییر قرن آثار نسل یک تجسمی دچار تغییر قیمت و رشد عجیب و غریبی خواهد شد. ما بیستمین سالگرد مجموعه خود را جشن خواهیم گرفت و من آمار سالانه را در این جشن اعلام خواهم کرد. اگر در سال ۱۲۷۵ اثری را ۱۰۰هزار تومان می‌خریدند، الان باید چندصد میلیون تومان برای خرید آن هزینه کنند.

مدیر مجموعه آرت‌سنتر گفت: ما از آقای کیانیان خواستیم تا در مکتوب کردن، مستندسازی و آرشیو کردن نسل یک هنرهای تجسمی به ما کمک کند.

او همچنین خبر داد که ۲۹ بهمن‌ماه در ادامه پروژه «مروری بر آثار پیشگامان هنر مدرن» برنامه‌ در این مجموعه، به محمدعلی ترقی‌جاه اختصاص خواهد یافت.

  • 12
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش