جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
کد مقاله: ۱۴۰۱۰۳۰۰۸۴

بهترین دیالوگ های ماندگار حامد بهداد

دیالوگ های ماندگار حامد بهداد,دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در فیلم سعادت آباد,دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش منصور خانه دختردیالوگ های ماندگار حامد بهداد
حامد بهداد، فارغ التحصیل رشته بازیگری تئاتر میباشد و در کارنامه ی خود، کارهای بسیاری انجام داده است. گاهی اوقات یک بازیگر در سینما و تلویزیون به بیان دیالوگ بسیار زیبا و مفهومی می پردازد که از دیالوگ های ماندگار است و ملکه ذهن می شوند. در این مطلب از سرپوش با تعدادی از دیالوگ های ماندگار حامد بهداد آشنا می شوید.

دیالوگ های ماندگار حامد بهداد

حامد بهداد در شهر مشهد در تاریخ ۲۶ آبان ماه سال ۱۳۵۶ دیده به جهان گشود. محل سکونت او در دوران کودکی و نوجوانی، شهرهای مشهد، تهران و نیشابور است ولی مجددا به شهر مشهد در دوران دبیرستان برگشت. حامد بهداد، در دانشگاه آزاد اسلامی تهران در رشته تئاتر در مقطع کارشناسی بازیگری، فارغ التحصیل شده است.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش محسن- سعادت آباد:

محسن:راستی چی بود تو وسط این دعواها و اینا حالت به هم خورده بود؟

یاسی:چه فرقی میکنه برای تو؟ اصلاپرسیدی من برای چی رفتم دکتر؟

محسن:خب دکتر رفتی دیگه آدم مگه دکتر نمیره! دکتر رفتی که رفتی، بعدشم تو فکر کردی من مثل اون مرتیکه دیوانم...!

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش منصور- خانه دختر:

یه چیزایی رو هیچوقت به من نگو. هیچوقتِ هیچوقت. شاید تیریپ بی غیرتی بردارم ولی از توو داغون میشم.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش مسعود – آرایش غلیظ:

تو اگه دلت میخواد رو تخت بخوابی و رو میز غذا بخوری منم دلم میخواد ویلا و پنت هاووس و BMW داشته باشم چون شما جاتونو رو زمین میندازین منو نفرست رو هوا.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش حامد- نارنجی پوش:

لیلا:تبریک میگم.

حامد:برای چی؟

لیلا:دادگاه رو بردی.

حامد:کاشکی تو رو می بردم.

دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش منصور خانه دختر,دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در فیلم آرایش غلیظ,دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در فیلم کیمیا و خاکدیالوگ های کوتاه حامد بهداد

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش حبیب- محاکمه در خیابان:

هر روز خدا تا تموم بشه یه کرور آدم یا می بره بالا یا زمین می زنه، نه میشه گفت بیخیال نه میشه گفت به قول تو زنبور، نه میشه گفت بدش تعطیل خوبش باز، راستش تو عمرم دل اینکه خبر بد بدم نداشتم اما یه ورش رفیقمه یه ورشم خبر بد.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش داوود- زندگی جای دیگریست:

من خیلی ها رو از مرگ نجات دادم، خیلی هام زیر دستم مردن. فکر میکردم مرگ برام عادی شده نگو مرگ دیگران برام عادی شده بود.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش فواد- روز سوم:

تو مال من باش، من این لباسا رو آتش می زنم.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش بهرام- حس پنهان:

آدمایی که چشماشون رو میدوزن و پائین رو نگاه میکنن و رو صورتشون هیچ لبخندی نیست، دارن از خودشون فرار میکنن.

خوش بر و رویی اما ﺍﺯﺍﻭﻥ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﺖ ﺟﺴﺪﺕ ﺑﻮ گند ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ.

همه ی موجودای زنده پس از مرگشون فاسد میشن و آدما قبل از مرگشون.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش حسین- نیمه شب اتفاق افتاد :

زیبا:تو چیکارمی؟ شوهرمی؟ پدرمی؟ پسرمی؟ چرا باید بهت محل بذارم؟

حسین:من می خوام همش باشم!

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش عماد – دلخون:

میدونی مثل چی میمونه؟ مثل این که ۱ جنگل آتیش گرفته و تو میخوای با ۱ فنجون آب خاموشش کنی.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش حامد – پله آخر:

به هر حال خیلی کودکانست آدم هر جور دوست داره رفتار کنه در یک شغل اینقدر حرفه ای با یه عذرخواهی فکر کنه همه چیز تموم میشه.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش مهرداد – بوتیک:

من تا الان فکر می کردم بهش گفته بودم خوب ویترین میزنی... نگفته بودم خوبم تار می زنی.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش حمید – آدمکش:

مرده شور این زندگی رو ببرن. همه چی داری... خونه، ماشین، مستغلات، پول. عشق که نداری یعنی هیچی نداری.

>> دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در نقش حاج محسن- کیمیا و خاک:

امیر:تعطیله حاج آقا

حاج آقا:سلام علیکم، در حال حاضر که کل مملکت تعطیله

دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در فیلم محاکمه در خیابان,دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در فیلم چه خوبه که برگشتی,دیالوگ های ماندگار حامد بهداد در فیلم روز سومدیالوگ های جذاب حامد بهداد

>> فرزاد- چه خوبه که برگشتی:

فرزاد:سی، چهل سال دیگه فکر نکنم از من باقی مونده باشه.

کامبیز:سی، چهل سال با این شکم؟ برو بابا.

فرزاد:هر چی، بیست سال، ده سال، بگو دو سال، دلم می خواد جانانه عاشق بشم، قلبم بزنه، گریه کنم، فریاد بکشم، محبنون بشم...

کامبیز:عاشقی کیلو چنده مرد حسابی!

گردآوری: بخش هنر و سینما سرپوش

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش