دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۷۰۵۰۰۱۲۶

دیالوگ‌های ماندگار از زنده یاد عزت الله انتظامی

عزت الله انتظامی,دیالوگ‌های ماندگارعزت الله انتظامی,آثارعزت الله انتظامی,

عزت‌الله انتظامی که درگذشت طبعا خاطره‌بازی با نقش‌های ماندگارش شروع شد. مردی که سال ۱۳۸۲ به عنوان چهره ماندگار فرهنگ انتخاب شد اما واقعیت این است که عزت‌الله انتظامی از آن دسته هنرمندانی بود که به نشان‌ها و عناوین اعتبار می‌دهند نه برعکس. تعداد نقش آفرینی‌های به یادماندنی‌اش آنقدر زیاد است که انتخاب از میان‌شان کار دشواری است اما در کارنامه‌اش چند نقش هست که بیشتر از بقیه به یاد مانده‌اند. دیالوگ های ماندگار عزت الله انتظامی را در بهترین فیلم‌هایش مرور می‌کنیم:

گاو

۱۳۴۸ بازی در فیلم «گاو» مهرجویی هم کارنامه انتظامی و هم سینمای ایران را به دو بخش تقسیم کرد. مش حسن به گاوش خیلی وابسته است و درآمدش از این گاو است. وقتی از ده بیرون رفته گاو می‌میرد و اهالی روستا جرات نمی‌کنند واقعیت را به مش حسن بگویند. کم‌کم مش حسن از دوری گاوش دیوانه می‌شود.

مش حسن(گاو): من مش حسن نیستم. من گاو مش حسن‌ام.

عزت الله انتظامی,دیالوگ‌های ماندگارعزت الله انتظامی,آثارعزت الله انتظامی,

کمال‌الملک

۱۳۶۳ دومین همکاری او با علی حاتمی در فیلم درخشان «کمال‌الملک» بود که نقش ناصرالدین‌شاه را بازی می‌کرد. شاه قاجاری که کمال‌الملک در خدمت او بود و البته آزارش هم به هنرمند نقاش کم نرسید. اما ناصرالدین شاه قدر هنر نقاش را بیشتر از بقیه می‌دانست.

ناصرالدین شاه (کمال‌الملک): هنر مزرعه بلال نیست که هر سال محصولش بهتر شود. از ستاره‌های آسمان هم یکی می‌شود کوکب درخشان، الباقی‌ … سوسو می‌زنند.

هامون

در نقش‌های فرعی هم درخشان بود. در فیلم «هامون» شاهکار مهرجویی در سال ۱۳۶۸ نقش وکیل هامون را بازی می‌کرد که می‌خواست او را قانع کند از مهشید طلاق بگیرد. وکیلی که معلوم نشد آخرش دغل‌باز است یا به بهترین شکل به وظیفه‌اش عمل می‌کند.

دبیری (هامون): تقصیر خودته، دانشمند هوشمند،…گول بورژوازی فاسد رو خوردی، می‌خواستی پولدار بشی خودتو فروختی.

اجاره‌نشین‌ها

عزت‌الله انتظامی با بازی در فیلم «اجاره‌نشین‌ها» کمدی درخشان داریوش مهرجویی در سال ۱۳۶۵ نشان داد که حتی می‌تواند به عنوان یک بازیگر کمدی هم درخشان باشد. او در این فیلم نقش عباس آقا سوپرگوشت را بازی می‌کرد. مردی که چند طبقه ساختمان دارد و آن را اجاره داده اما حاضر به تعمیر ساختمان نیست و دائم با مستاجرها درگیری دارد.

عباس آقا سوپرگوشت (اجاره‌نشین‌ها): تو به من گفتی دو تا گلدون می‌خوای بذاری سر پشت بومت که باصفا بشه نه اینکه ورداری سرتاسر سقف خونه مردم رو برینی بهش.

عزت الله انتظامی,دیالوگ‌های ماندگارعزت الله انتظامی,آثارعزت الله انتظامی,

ناصرالدین شاه آکتور سینما

فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما» ساخته محسن مخملباف در سال ۱۳۷۰ ادای دینی به تاریخ سینمای ایران بود و چه کسی بهتر از عزت‌الله انتظامی برای بازی در نقش اول آن؟!

ناصرالدین شاه (ناصرالدین شاه آکتور سینما): آخر چرا گاو؟کجای ما به گاو می‌رود؟

عکاسباشی: اگر حس بگیرید همه جایتان. این درس اول بازیگری است.

خانه خلوت

«خانه خلوت» بهترین فیلم کارنامه مهدی صباغ‌زاده محصول ۱۳۷۰ داستان روزنامه‌نگاری است که حالا نمی‌تواند خودش را با شیوه نوشتاری جدید تطبیق بدهد. همین باعث افسردگی‌اش شده در حالی که تقلا می‌کند چیز جدیدی بنویسد.

امیر جلال‌الدین (خانه خلوت): مردان بی عار، زنان بی کار، تلفن‌های خر تو خر، موضوع خوبیه، اما فکر نمی‌کنم چاپ کنن.

حاجی واشنگتن

همکاری‌های انتظامی با علی حاتمی همه کارهای دیدنی از کار درآمدند. از جمله فیلم مهجور و کمتر قدردیده «حاجی واشنگتن» محصول ۱۳۶۱ که سال‌ها توقیف بود. داستان اولین سفیر ایران در آمریکا در دوره قاجار و مصایبی که بر اثر بی پولی و بی‌کفایتی شاه سرش می‌آید.

حاجی واشنگتن (حاجی واشنگتن): فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی. مملکت رو تعطیل کنین دارالایتام دایر کنین درست‌تره. مردم نان شب ندارند. شراب از فرانسه می‌آید. قحطی است. دوا نیست. مرض بیداد می‌کند. نفوس حق‌النفس می‌دهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده. چشم‌ها خمار از تراخم است. چهره‌ها تکیده از تریاک. اون چهار تا آب انبار عهد شاه عباس هم آبش کرم گذاشته.

عزت الله انتظامی,دیالوگ‌های ماندگارعزت الله انتظامی,آثارعزت الله انتظامی,

روسری آبی

یکی از متفاوت‌ترین بازی‌های انتظامی را در فیلم «روسری آبی» رخشان بنی اعتماد سال ۱۳۷۳ دیدیم. در نقش مردی ثروتمند که بچه‌هایش دوره‌اش کرده‌اند ولی عاشق یکی از کارگرهایش می‌شود. بچه‌ها مخالفند و غوغا راه می‌اندازند.

رسول رحمانی (روسری آبی):‌ رسول رحمانی امروز مرد. اینکه اینجا ایستاده، می‌خواد با نوبر کردانی، دختر غربتی پاپتی بی کس و کار، بمونه تا بمیره.. خوشبختی اون چیزی نیست که هر کسی از بیرون ببینه. خوشبختی تو دل آدمه. دل که خوش باشه، خوشبختی.

خانه‌ای روی آب

در فیلم «خانه‌ای روی آب» بهمن فرمان‌آرا محصول ۱۳۸۰ نقش پدر قهرمان داستان را بازی می‌کرد که حالا در خانه سالمندان بود. مردی متشخص که البته با فرزندش در گذشته چالش زیادی داشت.

پدر (خانه‌ای روی آب): آقای دکتر شما که خونه‌تون بزرگه، قصره، چند طبقه است، نوکر داری، کلفت داری، منم که هنوز روپام، منو چرا آوردی انداختی اینجا؟

گاوخونی

سال ۱۳۸۱ در فیلم «گاوخونی» بهروز افخمی اقتباس از کتاب جعفر مدرس صادقی نقش پدر مستبدی را بازی کرد که هنوز در خاطرات پسرش زنده بود.

پسر: بابا راست می‌گن که مادرم از دست تو دق کرد و مرد؟

پدر (گاوخونی): نه من از دست مادرت دق کردم.

پسر: ولی وقتی تو مردی مادر من زنده نبود.

پدر: زنده نبود ولی هر شب خوابش رو می‌دیدم.

پسر: منم هر شب خواب تو رو می‌بینم.

پدر: پس بپا دق نکنی.

حکم

اولین و تنها همکاری عزت‌الله انتظامی با مسعود کیمیایی خیلی دیر و سال ۱۳۸۴ اتفاق افتاد. یکی از آخرین نقش‌های خوب انتظامی و یکی دیگر از رضاهای ماندگار فیلم‌های کیمیایی. این‌بار انتظامی در نقش یک گنگستر ظاهر می‌شود که چند جوان نوچه‌اش هستند.

رضا معروفی (حکم): خدا رحمت کنه صادق هدایت رو. یه چیزی تو جوونی بهم گفت که تا دنیاست توی گوشمه. گفت آدمیزاد یه سرمایه بزرگ داره. خودکشی. نه از ترس، دنیا تنگه. بهت توهین شد، طاقت نیاوردی، سراغت نیومدن، خوردی به بن بست برو سراغ سرمایه‌ت. پول دفنتو آماده کن مزاحم کسی نباشی.

عزت الله انتظامی,دیالوگ‌های ماندگارعزت الله انتظامی,آثارعزت الله انتظامی,

صوفیا نصرالهی

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش