جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۴۱ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۷۷۴۱
فستیوال ها و جشنواره های هنری

فیلم‌های خانوادگی «هیروکازو کورئیدا» برنده نخل طلای کن ۲۰۱۸ بررسی شد؛

داستان‌ دردآور ژاپنی علیه معمای جدید فرهادی

جایزه نخل طلا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

هفتاد و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن با اعطای جایزه نخل طلا به فیلم ژاپنی «دزدان فروشگاه» به کارگردانی «هیروکازو کورئیدا» به کار خود پایان داد و جعفر پناهی نیز برای فیلم «سه رخ» برنده جایزه بهترین فیلمنامه به صورت مشترک با «آلیس رورواچر» ایتالیایی برای فیلم «لازاروی خوشحال» شد. این جشنواره برای سینماگران ایران بسیار مهم بود زیرا تعداد فراوانی از ایرانی‌ها در بزرگ‌ترین جشن «سینمای متفاوت» حاضر بودند. سینمای ژاپن همیشه برای فیلم‌دوستان سینه چاک جهان و حتی ایران محلی برای اندیشه و لذت بوده است.

 

 

ارمغان این کشور شرق آسیایی فیلم‌های ماندگار و کلیدی در تاریخ سینماست که می‌توان به‌ آثاری مانند «راشومون» (۱۹۵۰) به کارگردانی «آکیرا کوروساوا»، «داستان توکیو» (۱۹۵۳) ساخته «یاسوجیرو ازو»، «هفت سامورایی» (۱۹۵۴) به کارگردانی «آکیرا کوروساوا» (۱۹۵۴)، «هاراکیری» (۱۹۶۲) ساخته «ماساکی کوبایاشی»، «کوایدان» (۱۹۶۴) به کارگردانی «ماساکی کوبایاشی»، «زن در ریگ روان» (۱۹۶۴) اثر «هیروشی تشیگاهارا»، «۱۳ آدم‌کش» (۲۰۱۰) به کارگردانی «تاکاشی میکه»، «اوگتسو مونوگاتاری» (۱۹۵۳) ساخته «کنجی میزوگوچی» و انیمه

 

«شهر اشباح» (۲۰۰۱) اثر «هایائو میازاکی» اشاره کرد. امروز سینمای ژاپن، دوباره کیفیت و قدرت خودش را به سینمای جهان ثابت کرد. آن‌ها نخل طلای کن را که معتبرترین جایزه سینمای متفاوت و هنری است را به خانه بردند. منتقدان نظرهای مثبتی هم برای فیلم ژاپنی «دزدان فروشگاه» نوشتند. ولی داستان فیلم «همه می‌دانند» اصغر فرهادی برای ما ایرانی‌ها خیلی تلخ تمام شد. 

 

فرهادی ناکام بزرگ جشنواره کن

اصغر فرهادی با فیلم «همه می‌دانند» مهمترین ناکام جشنواره کن است. او که سنت جشنواره را با حضور توامان به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره و رقابت بخش اصلی شکسته بود، امید فراوانی برای دریافت حداقل یک جایزه داشت. اما فیلم فرهادی که نماینده کشور اسپانیا بود هیچ جایزه‌ای دریافت نکرد و امتیاز او از سوی منتقدهای سینمایی به عدد ۲ هم نرسید. فیلم‌های آسیایی در این دوره درخشان عمل کردند و موفق‌ترین قاره با دریافت چهار جایزه اصلی شدند. فیلم پناهی هم به صورت زیرزمینی تولید شده است و نماینده اصلی سینمای ایران در جشنواره نبود.

 

سال‌ها بود که فرهادی در هر جشنواره‌ای شرکت می‌کرد با دستان پر به خانه باز‌می‌گشت. به نظر می‌رسد برنده جایزه فیلمنامه‌نویسی کن و دو تندیس اسکار دیگر برای فیلم‌دوستان تبدیل به یک کارگردان تکراری شده است. داستان‌ دردآور ژاپنی «هیروکازو کورئیدا» فرهادی را شکست داد. سینمای ژاپن و سینمای ایران در اغلب جشنواره‌های مهم در رقابت با یکدیگر هستند. البته سینمای ژاپن در چندین دهه گذشته افت شدیدی کرده بود. آن‌ها با حضور فیلم‌های قدرتمند «وانگ کار وای»، کارگردان هنگ‌کنگی و «ژانگ ییمو» کارگردان چینی و «کیم کی- دوک»، کارگردان کره‌ای قدرت خود را در شرق آسیا هم از دست داده بودند. اما سینمای ایران با حضور اصغر فرهادی و زنده‌یاد عباس کیارستمی در تمام جشنواره‌ها درخشش خیره‌کننده‌ای داشت. 

 

از «رقص در غبار» تا «همه می‌دانند»

اولین فیلم بلند سینمایی فرهادی اثری به نام «رقص در غبار» (۱۳۸۱) بود. فرهادی این فیلم را در همکاری با محمدرضا فاضلی و علیرضا بذرافشان نوشت و خودش آن را جلوی دوربین برد. در همان زمان توانست در چندین جشنواره مانند «آسیا پاسیفیک» و حتی جشن خانه سینما موفق عمل کند. بنابراین سکوی فرهادی از فیلم اولش رقم خورد. اما مهمترین حضور او در سینمای ایران با فیلم «چهارشنبه‌سوری» (۱۳۸۴) رقم خورد. این فیلم سیمرغ بلورین برترین کارگردانی را در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر به دست آورد.

 

فرهادی این فیلم را هم با مانی حقیقی نوشت که آن روزها دنبال کارگردانی سینما نبود. فیلم «درباره الی» (۱۳۸۷) هم شروع درخشش در جشنواره‌های بزرگ اروپایی برای فرهادی بود. این فیلم خرس نقره‌ای جشنواره برلین را در سال ۲۰۰۹ به دست آورد. این فیلم نمونه‌ای از سینمای ملودرام با کارگردانی واقع‌گرای پیچیده را دنبال می‌کرد که باعث شکل‌گیری فیلم‌هایی تقلیدی در سینمای ایران شد.

 

فرهادی حالا دیگر به صورت مستقل فیلم‌هایش را می‌نویسد. اما اوج موفقیت‌های فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» (۱۳۸۹) رقم خورد. این فیلم برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۱۲ شد. مهمترین جایزه سینمای ایران پس از نخل طلای عباس کیارستمی اتفاق افتاد. فرهادی بار دیگر با فیلم «گذشته» (۲۰۱۳) و «فروشنده» (۱۳۹۴) موفق عمل کرد و به ترتیب در کن و اسکار باز هم برنده جایزه‌ شد. «فروشنده» باز هم تندیس طلایی اسکار را گرفت. با این تفاسیر فیلم «همه می‌دانند» فرهادی ضعیف‌ترین اثر او در ۱۵ سال گذشته است.

 

بازگشت سامورایی‌ها

«دیوید الریچ»، منتقد «ایندی وایر» درباره فیلم «دزدان فروشگاه» می‌نویسد: «درام نویسنده و کارگردان ژاپنی عمیقا درباره نیروهایی است که یک خانواده را حفظ (یا فروپاشیده) می‌کنند. [...] «هیروکازو کورئیدا» در ژانر و سبک خود به اوج رسیده و دیگر یکی از قدرتمند‌ترین کارگردان‌های سینما در ۲۵ سال گذشته شده است.

 

اضطراب‌ها و درد و دل‌های والدین در فیلم‌های این فیلم‌ساز ژاپنی مردم را به این فکر می‌اندازد که او میراث‌دار «یاساجیرو ازو» است. 

 

«رابین کالینز» از نشریه «تلگراف» نیز درباره فیلم «هیروکازو کورئیدا» نوشته است: «فیلم‌ساز ژاپنی به این پرسش اساسی بازگشته است که بقا و پیوستگی خانواده‌ها بسیار مهم است. به نظرم این مضمون‌ها‌ یکی از چرخش‌های هیجان‌انگیز غیرمنتظره در سینما است. «مگی لی» نیز از سایت «ورایتی» تاکید بسیار زیادی بر کیفیت بالای فیلم‌برداری «کوندو ریوتو» در فیلم «دزدان فروشگاه» می‌کند و درباره فیلم می‌نویسد: «تدوین خود «کورئیدا» بی‌نظیر است و احترام زیادی برای او قائل هستم. فیلم را نسبت به فیلم‌های گذشته‌اش سرزنده‌تر، بشاش‌تر و آراسته‌تر کرده است.» 

 

ترحم و تلخی فیلم‌های «هیروکازو کورئیدا» 

در ادامه، به مناسبت برنده شدن فیلم ژاپنی «دزدان فروشگاه» ترجمه بخشی از گفت‌وگوی «پیتر بردشاو» منتقد صاحب‌سبک روزنامه «گاردین» با «هیروکازو کورئیدا» را می‌خوانید.

 

«هیروکازو کورئیدا» را در سایه لذت‌بخش باغ در جشنواره کن ملاقات کردم که کنار مترجمش نشسته بود. مترجمی که جریان پرسش و پاسخ را هدایت می‌کند و فضایی به شدت احترام‌انگیز حاکم است که اصلا بد نیست. زمانی او را ملاقات کردم که آخرین فیلمش،‌ «خواهر کوچک ما» (۲۰۱۵) را در جشنواره کن نمایش داده بود. یک درام شیرین و ظریف بود که از روی اثر «خاطرات روزانه یومی‌ماچی» کار «آکیما یوشیدا» ساخته شده بود. داستانی درباره سه خواهر بالغ که پس از جدایی والدین‌شان در خانه مادربزرگ‌شان زندگی می‌کنند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند پس از مرگ پدرشان مسئولیت خواهر ۱۳ ساله‌شان را بر عهده بگیرند.

 

شاهد «درام خانوادگی» دردناک و صمیمی هستیم که به نظر می‌رسد «کورئیدا» در آن متخصص است. به عنوان مثال فیلمی که درباره عوض کردن بچه‌است، «مثل پدر، مثل پسر» (۲۰۱۳)، با «آرزوی من» (۲۰۱۱) که در آن زندگی برادر و خواهری پس از جدایی پدر و مادرشان را می‌بینیم. در فیلم «قدم زدن همیشگی» (۲۰۰۸) خانواده‌ای که پسرشان شده و او را از دست داده‌اند جان پسر دیگری را از غرق شدن نجات می‌دهند. و راستی، فیلم «هیچکس نمی‌داند» (۲۰۰۴) که در آن بچه ۱۲ ساله‌ای وقتی که مادرش از خانه بیرون می‌رود به دنبال خواهر یا برادرش می‌گردد. ترحم و تلخی، فیلم‌های «هیروکازو کورئیدا» را هدایت می‌کنند. 

 

همین باعث شده که فیلم‌های او را با آثار استاد بزرگ «یاساجیرو ازو» مقایسه کنند. از زمانی که فیلم عجیب، غریب، دوست‌داشتنی و کالت «پس از زندگی» (۱۹۹۸) «کورئیدا» را دیدم عاشق سینمایش شدم. مکان رویایی که در آن شادترین خاطرات‌مان را می‌توانیم انتخاب کنیم، آن‌قدر هم در آن‌جا زندگی می‌کنیم تا اینکه بمیریم. 

 

عاشق داستان‌های دردآور خانوادگی هستم

درباره اهمیت عدم حضور در خانواده‌ها و شکاف‌های دردآور از «هیروکازو کورئیدا» پرسیدم. او هم گفت: «عاشق ساختن داستان درباره همین موضوع هستم. خیلی مهم است که داستانی درباره خانواده و اعضای گم‌شده آن را روایت کنم که اعضای دیگر خانواده باقی مانده‌اند و تلاش می‌کنند نقش پدر و مادر را ایفا کنند. اعضای باقی‌مانده می‌خواهند پیوستگی خانواده را حفظ کنند. این نوع از داستان‌ها را دوست دارم. چنین موضوعاتی خیلی مرا تحت تاثیر قرار می‌دهد.» 

 

«کورئیدا» ادامه می‌دهد که ساخت و احساس شکاف در خانواده‌ها چیزی است که خانواده‌ها درباره آن هستند: «من پدرم را ۱۵ سال پیش از دست دادم. مادرم را هم از دست دادم. حالا یک دختر دارم. من می‌خواهم یک پدر باشم. با توجه به این مسائل دریافتم که همیشه می‌خواستم یک پدر باشم. ما همیشه سعی می‌کنیم چیزی در میان خانواده باشیم. همیشه چیزی غایب می‌شود و تلاش داریم تا بر آن فائق آییم. این داستان از نسل گذشته تا نسل آینده ادامه دارد.»

 

از خانواده و خواهر یا برادر «کورئیدا» پرسیدم. دو خواهر بزرگ‌تر او در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در توکیو بزرگ شدند. آیا پدر و مادر «کورئیدا» سینما را دوست داشتند؟ چشم‌های او ناگهان برق می‌زندد. می‌گوید: «مادرم عاشق فیلم‌ها بود. او «اینگرید برگمن»، «جون فونتین» و «ویوین لی» را دوست داشت. ما با همدیگر نمی‌توانستم به سینما برویم. ولی او همیشه فیلم‌ها را در تلویزیون تماشا می‌کرد. او تمام کارها و بحث‌های خانوادگی را برای دیدن فیلم‌ها متوقف می‌کرد. با هم می‌نشستیم و فیلم می‌دیدم. اینجوری شد که من هم عاشق فیلم شدم، دقیقا مثل او.» 

 

فیلم‌هایم شبیه به کارهای «یاساجیرو ازو» نیست

از واکنش «کورئیدا» در رابطه با مقایسه‌اش با «یاساجیرو ازو» پرسیدم. او گفت: «این مقایسه را البته به عنوان یک تمجید در نظر می‌گیرم. تلاش دارم از این بابت تشکر کنم. ولی فیلم‌های من بیشتر شبیه کارهای «میکیو ناروسه» ژاپنی و «کن لوچ» انگلیسی هستند.» 

 

دیگر نمی‌توانستم درباره فیلم «پس از زندگی» سوالی نپرسم. اینکه چطور سردرگم در حافظه و فکر و خیالاتم شدم و تلاش کردم تا از آن فیلم بهشتی واژه‌ای ابدی برای آن صرف کنم. «کورئیدا» سرش را تکان داد و خنید و گفت: «اگر نمی‌توانید انتخاب کنید یعنی اینکه زنده هستید. هر زمان که انتخاب کردید یعنی مرده‌اید.»

 

سیدحسین رسولی

 

 

 

ebtekarnews.com
  • 12
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش