سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۲:۱۳ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۳۹۲
فیلم و سینمای ایران

گفتگو با عمو فیتیله ای معروف

علی فروتن، داور مسابقه بهترین‌شو

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,علی فروتن
در برنامه ما به‌دلیل محدودیت‌ها و خط قرمز‌ها بسیاری از شرکت‌کننده‌ها دیده نشدند به‌عنوان مثال در زمینه موسیقی که ما اجازه نشان‌دادن ‌ساز را نداریم.

خبرگزاری صبا/ پخش مسابقه استعدادیابی «بهترین‌شو» ادامه دارد و به‌نظر می‌رسد که کودکان از این برنامه استقبال کردند. این برنامه به تهیه‌کنندگی علیرضا آقایی تولید می‌شود و علی فروتن، محمد مسلمی و حمید گلی، داوران آن هستند که در قالب مجری نیز ظاهر می‌شوند. جذابیت این سه نفر برای مخاطبان کودک از برنامه «فیتیله‌ای‌ها» پررنگ‌تر شده و اما در این زمینه انتقاداتی نیز وارد است که سعی کردیم این موارد را در گفت‌وگو با علی فروتن یکی از داوران این برنامه در میان بگذاریم. گفتنی است که سری جدید «فیتیله‌ای‌ها» نیز در راه است و احتمالا دوباره بیشتر از قبل از عموهای فیتیله‌ای می‌شنویم.

 

برنامه‌های استعدادیابی اغلب برای بزرگسالان ساخته می‌شود آیا این فضا برای بچه‌ها جذابیت دارد؟

بله؛ قطع به یقین، پسری ۱۳ساله دارم که بیننده برگزاری سری اول برنامه بود و بسیار علاقه‌مند است تا در سری دوم شرکت کند. توجه داشته باشید بچه‌ها انگیزه مطرح‌کردن خود را بیشتر از بزرگ‌تر‌ها دارند فقط جنس و نوع آن متفاوت است؛ مانند زمانی که در مهمانی‌ها می‌بینیم بچه‌ها هنرنمایی می‌کنند بنابراین دوست دارند مطرح شوند، فقط راه و روش آن را نمی‌دانند اما در همه بچه‌ها این حس وجود دارد البته با شدت و ضعف. این حس در بزرگسالان متفاوت است؛ گاهی می‌بینید در خانواده و بستگان، فردی شوخ و پر انرژی است اما این مسئله در بچه‌ها به‌شدت زیاد است.

 

چه آینده‌ای برای برگزیدگان این برنامه در نظر گرفته شده است؟

آینده‌ای که شما از آن صحبت می‌کنید شامل چند مورد می‌شود، یکی مربوط به استعداد بچه‌ای است که شرکت کرده و باید دید که در چه زمینه‌ای است. متاسفانه محدودیت‌های زیادی وجود دارد به‌وطور خاص برای دخترخانم‌ها (به‌ویژه در زمینه‌های هنری) اما چند نفری که به مرحله نهایی می‌رسند باشگاه میلیونی‌ها برای آن‌ها بورسیه‌ای را در نظر می‌گیرد تا شرکت‌کنندگان را در رشته‌شان حمایت کرده و به سرمنزلی برساند.

 

 البته اساس و قانون این نوع برنامه‌ها در سراسر دنیا به‌خصوص کشورهای اروپایی و آمریکایی متفاوت‌تر است آن هم به‌دلیل امکاناتی که برای رشد به مراتب خیلی بیشتر در اختیار افراد است؛ آدم‌هایی که در این زمینه تدریس می‌کنند و به‌طور اساسی پیش می‌روند استعدادها را به بهترین شکل ممکن پرورش می‌دهند و آن‌ها را به نخبه تبدیل می‌کنند اما متاسفانه می‌دانم که در ایران این اتفاق رخ نمی‌دهد؛ به‌هر حال «بهترین‌شو» قول داده تا بچه‌های برتر را حمایت کرده و آن‌ها را بورسیه کند.

 

برنامه‌های زیادی با محوریت استعدادیابی در تلویزیون ساخته می‌شوند، باتوجه به موجی که در این زمینه به راه افتاده، «بهترین شو» چقدر مخاطب داشت؟ آیا برنامه در فصل‌های بعدی هم ادامه خواهد داشت؟

به اعتقاد من این سونامی‌ای که به راه افتاده چون بدون کارشناسی پیش می‌رود مانند تندبادی است که شدت دارد اما مدت ندارد؛ یعنی ادامه‌دار است اما کارشناسی نشده.

 

در برنامه ما، هدف اصلی فقط یافتن استعداد بچه‌ها در زمینه‌های مختلف بود. بسیاری از پدر مادرها تعریف دقیقی از استعداد نداشتند و مواقعی می‌دیدیم که کاری که کودک می‌کند استعداد محسوب نمی‌شود درحالی که فرد باید در زمینه‌ای که فعالیت می‌کند خاص باشد به‌طوری که معادل کسانی که مانند او هستند خیلی کم باشد. در برنامه‌های دیگر ما بیشتر شاهد یک شو هستیم البته همه همکاران زحمت می‌کشند اما باید بپذیریم که در این وانفسای بی‌مخاطبی، تلویزیون به‌دنبال مخاطب است تا آن‌ها را جذب کند و به‌همین منظور چنگ به‌هر برنامه‌ای می‌زند. خوشبختانه این برنامه‌ها ضرری ندارند و به تعداد مخاطبان اضافه می‌کنند.

 

حداقل این‌که در مدت زمان پخش مردم خوشحالند و زمانی را درگیر بچه‌ها می‌شوند که خیلی خوب است اما اگر قرار است برنامه این‌چنینی ادامه‌دار باشد ‌سازندگان فقط به فکر افزایش تعداد بیننده در آن برهه نباشند بلکه به نکات مختلفی توجه کنند از جمله فراخوانی که ارائه می‌کنند دارای تعریف باشد، ببینند شرکت‌کنندگان با چه معیاری وارد می‌شوند.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,علی فروتن

 

محدودیت‌هایی که از آن صحبت کردید «بهترین شو» را تحت‌تاثیر قرار داد؟

در برنامه ما به‌دلیل محدودیت‌ها و خط قرمز‌ها بسیاری از شرکت‌کننده‌ها دیده نشدند به‌عنوان مثال در زمینه موسیقی که ما اجازه نشان‌دادن ‌ساز را نداریم و این موارد جذابیت‌های برنامه را کم می‌کند. ما اجازه نداریم دختران را در بعضی از رشته‌ها نشان دهیم حتی اجازه ورودشان را نداریم؛ خیلی چیزها نباید بود و این آسیب‌زننده است. توجه داشته باشیم دلیل زیبایی و جذابیت این برنامه‌ها در کشورهای دیگر هزینه‌های فراوانی است که صرف ساخت می‌شوند.

 

برنامه‌هایی می‌بینیم که در این زمینه برند هستند چراکه ایده و طرح ساخت آن متعلق به خودشان است، کارشناسی‌شده پیش می‌روند اما متاسفانه ما محدودیت‌های زیادی داریم البته نمی‌توان گفت چون محدودیت هست نباید کار کرد. ما در برنامه خود روانشناسی را داشتیم که با بچه‌هایی که شکست می‌خوردند و به مرحله بعد راه پیدا نمی‌کردند صحبت می‌کرد که شکست لازمه زندگی است و به‌نوعی به کودکان درس‌های مهمی داده می‌شد درواقع با نگاهی کارشناسانه قضیه دیده شد. خوشبختانه بازخوردهای خوبی هم داشت.

 

بهتر نبود در «بهترین شو» افرادی از برنامه‌های پربیننده کودک مانند «محله گل و بلبل»، «فیتیله‌ای‌ها» و... در کنار کارشناسانی در این زمینه داوری را بر عهده می‌گرفتند؟

علیرضا آقایی؛ تهیه‌کننده بهترین‌شو پیگیر این بودند تا داورها از رده‌های مختلف باشند اما به‌دلیل اختلاف سلیقه‌ها و این‌که مواقعی برخی آدم‌ها می‌گویند بهترین هستند (خدارا شکر می‌کنم که این‌گونه نیستم) درحالی که این مخاطب است که تعیین می‌کند فرد در بعضی مواقع نه همیشه در یک مقطعی و بنا به شرایطی بهتر از همکاران خود باشد و قطعا جای دیگری همکاری بهتری خواهد داشت.

 

درنهایت به شکل گروهی کار کردن و گفتن بعضی حرف‌ها که کنار فلانی نمی‌نشینم، اگر او باشد من نیستم و... در جامعه هنری ما وجود دارد که تاسفبار و آزاردهنده است و مجموع باعث شد تا ما نتوانیم در گروه داوری این‌گونه باشیم.

 

فکر نمی‌کنید حضور شما سه نفر عموهای فیتیله‌ای در داوری و داشتن نگاه‌هایی نزدیک به‌هم در این عرصه باعث شود تا قضاوت‌هایی تقریبا یک‌رنگی را ارائه دهید؟

اگر نظرات ما نزدیک به‌هم بود و جایی شبیه هم نظر دادیم و نشان می‌دهد که اختلاف نظرمان کم است و مانند برنامه‌هایی که داوران با صراحت نظر مخالف خود را اعلام می‌کنند نبوده‌ایم. این وضعیت مربوط به دو مقوله است که نباید فراموش کنیم؛ یکی این‌که ما در ایران زندگی می‌کنیم و فرهنگ ما با کشورهای دیگر متفاوت است آن‌ها خیلی راحت انتقاد را قبول می‌کنند اما به جد می‌گویم که ما در ایران انتقادپذیر نیستیم البته شعارش وجود دارد اما در عمل چنین اتفاقی نمی‌افتد. شاید خود من هم از این قضیه مستثنی نباشم.

 

آستانه تحمل پایینی داریم بنا به اتفاقاتی هم که برای ما افتاده مشخص شد آستانه تحمل مردم و مسئولان ما پایین است. به‌هر حال تلویزیون کار خود را می‌کند و اگر قرار باشد که با هر برنامه‌ای صنفی معترض شود کار پیش نمی‌رود؛ از طرفی «بهترین شو» مختص کودک و نوجوان بود و ما در این نوع برنامه با یک سری بچه سروکار داریم که شکننده‌اند، از من و دو دوستم سال‌ها ‌سازندگی دیده‌اند، در موردشان با لطافت صحبت کرده‌ایم و به قول معروف جزو سوپراستارها و قهرمان‌های زندگیشان هستیم بنابراین نمی‌توان با کودک آن افت و خیزهای داوری موردنظرتان را ببینید، حتی در برنامه‌های خارجی هم همین‌طور است و با کودک رفتار نرم‌تری دارند حتی هنگامی که اعلام می‌کنند نمی‌توانند او را در بخش‌های بعدی در برنامه داشته باشند.

 

در این شرایط است که لطافت را در کل برنامه می‌بینیم، باید هم همین‌طور باشد. ساختار این برنامه‌ها به شکلی است که یا باید خیلی رک شرکت‌کننده‌ای را رد کرد یا نه برعکس. ما نمی‌توانستیم با بچه‌ها قاطع رفتار کنیم. بنابراین حق می‌دهم که برنامه کمی منعطف پیش برود اما بدانید که این مسئله اجتناب‌ناپذیر است.

 

بچه‌های امروز نسبت به گذشته باهوش و خلاق هستند؟ میان باهوش‌بودن و خلاقیت کدام عامل برای شما مهم‌تراست ؟

خلاق که نه، بچه‌های امروز به خلاقیت بچه‌های قدیم نمی‌رسند اما باهوش هستند؛ زمانی که ما بچه بودیم خلاقیت زیادی داشتیم از هر وسیله‌ای برای خود اسباب‌بازی درست می‌کردیم اما الان همه‌چیز در دسترس بچه‌هاست. تخیل بچه‌های امروز خیلی ضعیف است زیرا ما همه‌چیز را حاضر و آماده در اختیارشان قرار داده‌ایم. خلاقیت زمانی رشد می‌کند که تخیل وجود داشته باشد اما در هوش بالای آن‌ها شکی نیست. هر عامل دو مهم است که بچه باهوش و خلاق باشد.

 

آیا از حضور در «بهترین شو» راضی بودید؟ احتمال این‌که در سری جدید هم می‌بینیمتان چقدر است؟

بله؛ راضی بودم و قرار است برای سری جدید با آقایی صحبت کنیم اما اگر در سری جدید هم شرایط گذشته وجود داشته باشد مطمئنا شرکت نخواهم کرد. دوست دارم کل برنامه، بخش‌های مختلف، حضور بچه‌ها، نوع رشته‌هایی که درنظر گرفته می‌شوند و... که خیلی مهم هستند، باید برنامه تغییراتی داشته باشد و با شکل و اتفاقات جدید تولید شود؛ مثل حضور یک کارشناس یا استاد در کنار بچه‌هایی که پذیرفته می‌شوند.

 

در مواجهه با بچه‌ها چه رفتاری دارید؟

همیشه از بچه‌ها انرژی می‌گیرم و از کنار آن‌ها بودن لذت می‌برم هیچ‌کدام از بچه‌ها بد نیستند وقتی بزرگ می‌شوند به‌خاطر رفتار بد ما بزرگ‌ترها یاد می‌گیرند چطور بدی کنند. آستانه تحملم در مواجهه با بچه‌ها پایین نیست اما با بچه خودم متفاوت‌ترم چون بحث تربیت او مطرح است.

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش