چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۰۹:۱۰ - ۰۵ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۱۰۶۸
فیلم و سینمای ایران

گزارشی از دومین دوره اهدای نشان داود رشیدی

دومین دوره اهدای نشان داود رشیدی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

عصر روز شنبه سوم شهریور تالار سنگلج تهران میزبان میهمانانی بود که برای بزرگداشت و حضور در دومین دوره نشان داود رشیدی گردهم آمده بودند. تالاری که رشیدی، در سال‌های دور با اجرای نمایش‌هایی چون دیکته و زاویه و درانتظار گودو، روح تازه‌ای در تئاتر آن دوران دمید. مراسم با حضورمتعدد هنرمندان و چهره‌های شناخته شده‌ای چون ایرج راد، مرضیه برومند، حبیب رضایی، هایده هائری، داریوش اسدزاده، سیروس ابراهیم‌زاده، آتیلا پسیانی، محمود بصیری، شبنم فرشادجو، فرشته طائرپور، رضا بابک، اصغر دشتی، اصغر همت، بهرام شاه محمدلو، شهرام کرمی (مدیر کل اداره هنرهای نمایشی)، مهدی شفیعی (مدیر کل سابق اداره کل هنرهای نمایشی)، احترام برومند، لیلی رشیدی، فرهاد رشیدی، علیرضا تابش (مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی) و با یک دقیقه سکوت به یاد و احترام عزت‌الله انتظامی و داود رشیدی آغاز شد. سپس کلیپی از فعالیت‌های هنری داود رشیدی همراه با صحبت‌های او پیرامون تئاتر و زندگی پخش شد و بخش‌هایی از اولین دوره اهدای نشان داود رشیدی در سال گذشته به نمایش درآمد.

 

احترام برومند اولین سخنران بزرگداشت بود. او به روی صحنه آمد و پس از پخش قسمت‌هایی از دو اجرای «در انتظار گودو» و «دیکته و زاویه» که هردو از آثار شاخص داود رشیدی در سال های دور بودند، متنی را پیرامون وضعیت تئاتر دهه چهل و تأثیری که داود رشیدی بر آن گذاشت، خواند. او بیان کرد: برای برگزاری دومین دوره نشان داود رشیدی به سنگلج آمدیم. به همان صحنه که در دهه چهل رشیدی دیکته و زاویه و وای بر مغلوب را بر آن اجرا کرد. در پروار بندان ساعدی به کارگردانی محمدعلی نجفی بازی کرد و نیز نمایش فولکلور حسن کچل حاتمی و مستأجر پرویز صیاد را در آن به صحنه آورد.

 

انتخاب متن‌های ساعدی و صیاد برآمده از همان رویکرد اجتماعی رشیدی به تئاتر بود. او بر این باور بود که اگر نمایشی درکی از مسائل زمانه خویش نداشته باشد، ارتباطش را با تماشاگران از دست می‌دهد. صحنه‌ای که اکنون بر آن می‌نگریم حساس‌ترین صحنه به وقایع اجتماعی بوده و روایت‌هایش از جامعه ایرانی آن سال‌ها هنوز از مطمئن‌ترین روایت هاست. چرا که این همان صحنه ایست که فارغ از گفتمان مسلط آن دوران روایتی مستقل از زندگی مردم کرده است. به‌خاطر همین صادقانه است که حافظه سنگلج حافظه تئاتر اجتماعی و مقدم بر روایت رسمی آن دوره است.

 

او همچنین در رابطه با فعالیت‌های تئاتری رشیدی در دهه چهل افزود: «در دهه چهل رشیدی شیوه متفاوتی از نمایش ایرانی را آزمود. درونمایه‌های متنوع آن را با فرم‌های تمثیلی و واقع گرایی، فولکلور و مدرن بر صحنه آورد و هربار در ارتباط با تماشاگران تجربه‌ای نو را پشت سر گذاشت. با فاصله‌ای نیم قرن از آن تجربیات دوباره روی همان صحنه ایستاده‌ایم. بازگشت به این مکان و برگزاری یادواره‌اش امری اتفاقی نیست. در دورانی که بیم آن می‌رود سلطه تئاتر تجاری و گیشه‌گرا بر اهداف اجتماعی تئاتر ایران سایه زند، تأمل بر تاریخ سنگلج و بزرگداشت تلاش‌هایی که در آنجا صورت گرفته، حال به هر بهانه‌ای - که یادواره رشیدی می‌تواند یکی از آن ها باشد - در حکم تأکید نهادن بر رسالت اجتماعی تئاتر و حرکتش به سوی توده وسیع مردم، حفظ استقبال فکری و تداوم تمام تلاش‌هایی است که رشیدی و دوستانش بر آن تأکید کردند.» او در آخر گفته‌هایش گفت: «در آخر همه می‌ایستیم و هنرمندانی را که روزی بر این صحنه حضور داشتند، تشویق می‌کنیم.

 

محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، جمیله شیخی، عباس جوانمرد، محمود استادمحمد، ایرج راد، مهین شهابی، بهرام بیضایی، حمید سمندریان، رادی، پرویز فنی‌زاده، فهیمه راستکار، ساعدی، عباس قوامی، جعفر والی، هما روستا و...» در ادامه مراسم برای اهدای اولین نشان با عنوان «تالارهای نمایش، صحنه‌های زندگی»، فرهاد رشیدی، لیلی رشیدی و احترام برومند روی صحنه آمدند تا نخستین نشان را به جلال ستاری، مترجم، نویسنده و پژوهشگر مطرح تئاتر، ادبیات، فرهنگ و اسطوره شناسی اهدا کنند. ابتدا کلیپی از او و آثارش به نمایش درآمد و افرادی چون محمد چرمشیر پیرامون آثار او در حوزه پیوند تئاتر با اسطوره و تاریخ و فرهنگ سخن گفتند.

 

سپس از جواد مجابی، نویسنده، شاعر و نقاش معاصر دعوت شد تا برای اهدای نشان به روی صحنه بیاید. جواد مجابی با اظهار خوشبختی برای شرکت در نکوداشت دکتر جلال ستاری، در توصیف شخصیت او و آثار متعددش گفت: «ستاری نمونه یک روشنفکر فرهنگی خلاق بود. تعریف مختصر من از روشنفکر، کسی است که نقدی خردورزانه راجع به وضعیت بشری برای مخاطبان خود دارد. او منتقد خردمندی بوده که به‌طور مستمر نسبت به وضعیت بشری و با توجه به فرهنگ ایران کار کرده و مخاطبان اصلی او کسانی بودند که شیفته فرهنگ ایران‌اند.»

 

از آنجا که جلال ستاری به‌دلیل کهولت سن و شرایط نامناسب جسمی در مراسم حضور نداشت از همسر این پژوهشگر، لاله تقیان، دعوت شد تا به نیابت از او این نشان را دریافت کند. همسر جلال ستاری پیغام کوتاه اما تأثیرگذار جلال ستاری را برای حضار این گونه بیان کرد: جلال از همه تشکر کرد و گفت:«من آنجا هستم. با داود هستم. مثل همان ۶۰، ۷۰ سال پیش.» در ادامه مراسم و پیش از اهدای دومین نشان، فیلمی از گزیده اجراهای محمد مساوات، نویسنده و کارگردان خلاق و تأثیرگذار سال‌های اخیر تئاتر ایران نشان داده شد تا صاحب دومین نشان داود رشیدی مشخص شود. برای اهدای این نشان از آتیلا پسیانی دعوت شد تا به روی صحنه بیاید.

آتیلا پسیانی که حضور در صحنه سنگلج او را به‌خاطرات نخستین حضورش بر صحنه تئاتر در ۱۰ سالگی انداخته بود، گفت: «من از داود رشیدی و کسانی چون او درس‌های بزرگی گرفتم.

 

یکی از آن درس‌ها این است که اساساً در مملکتی که به جوانان اعتماد ندارد و کلمه جوان را به‌عنوان ناسزا و نشان از جهل و ندانم کاری به کار می‌برد همیشه حامی جوانان لایق بوده، کسانی که با خلاقیت و درایت کارشان را انجام می‌دادند و به نظرم خیلی با معناست که سیدمحمد مساوات نشان داود رشیدی را بگیرد.» محمد مساوات بعد از دریافت نشان خود کوتاه بیان کرد: من خیلی به این نشان احتیاج داشتم و گرفتن جایزه اتفاق خیلی خوب و جذابی است. نشان سوم و چهارم داود رشیدی با حضور خانواده رشیدی به رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب برای ساخت و تهیه مجموعه مستند کارستان اهدا شد. فیروزه صابر، مدیرعامل سابق بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان با حضور در جایگاه درباره پروژه کارستان، ساخته رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب بیان کرد:« این مستندها با ایده خانم بنی‌اعتماد که از ۱۰ سال پیش به وجود آمده بود آغاز شد تا تصویر زندگی کارآفرینان که در واقع ارزش‌آفرین هستند و با همه شرایط سختی که در محیط کسب و کار وجود داشت، ماندند و ساختند، به نمایش درآمد.»

 

رخشان بنی‌اعتماد که به‌دلیل عمل جراحی در مراسم حضور نداشت، ویدئویی را برای تشکر به این‌ مراسم فرستاده بود و سپس باران کوثری، فرزند این هنرمند جایزه را به نمایندگی از رخشان بنی‌اعتماد دریافت کرد.

در ادامه مجتبی میرتهماسب که نشان چهارم داود رشیدی به او اهدا شد، در سخنانی اظهار کرد: «سال‌هاست که فیلم می‌سازیم و نشان می‌دهیم اما چند سالی هست که سعی کردیم وارد رقابت نشویم و به جشنواره‌ها و مسابقه‌ها نرویم و آنها را مستقیم به تماشاچی‌ها برسانیم.

 

کارستان یک کار گروهی است. حتی در مرحله پیش تولید. تقریباً هر هفت شخصیتی که درباره آنها فیلم ساختیم به اصرار راضی به انجام این کار شدند، زیرا که این شخصیت‌ها خیلی اهل نمایش دادن خودشان نبودند. مهم‌ترین وجه قضیه پذیرش این افراد بود که به ما اعتماد کردند و همچنین گروه کارگردان‌ها که در بخش‌های مختلف کارستان با هدف مشترک در کنار هم جمع شدیم و خوشحالیم که تا حدی موفق بودیم. اکنون، این بزرگداشت باعث شد این گروه بعد از مدت‌ها در کنار هم جمع شوند و همدیگر را ببینند». دومین نشان اهدای داود رشیدی به کارگردانی امیر اثباتی در شامگاه شنبه و با پخش کلیپی از واپسین گفته‌های داود رشیدی به پایان رسید.

 

وحید رهجوی

 

iran-newspaper.com
  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش