عصر روز شنبه سوم شهریور تالار سنگلج تهران میزبان میهمانانی بود که برای بزرگداشت و حضور در دومین دوره نشان داود رشیدی گردهم آمده بودند. تالاری که رشیدی، در سالهای دور با اجرای نمایشهایی چون دیکته و زاویه و درانتظار گودو، روح تازهای در تئاتر آن دوران دمید. مراسم با حضورمتعدد هنرمندان و چهرههای شناخته شدهای چون ایرج راد، مرضیه برومند، حبیب رضایی، هایده هائری، داریوش اسدزاده، سیروس ابراهیمزاده، آتیلا پسیانی، محمود بصیری، شبنم فرشادجو، فرشته طائرپور، رضا بابک، اصغر دشتی، اصغر همت، بهرام شاه محمدلو، شهرام کرمی (مدیر کل اداره هنرهای نمایشی)، مهدی شفیعی (مدیر کل سابق اداره کل هنرهای نمایشی)، احترام برومند، لیلی رشیدی، فرهاد رشیدی، علیرضا تابش (مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی) و با یک دقیقه سکوت به یاد و احترام عزتالله انتظامی و داود رشیدی آغاز شد. سپس کلیپی از فعالیتهای هنری داود رشیدی همراه با صحبتهای او پیرامون تئاتر و زندگی پخش شد و بخشهایی از اولین دوره اهدای نشان داود رشیدی در سال گذشته به نمایش درآمد.
احترام برومند اولین سخنران بزرگداشت بود. او به روی صحنه آمد و پس از پخش قسمتهایی از دو اجرای «در انتظار گودو» و «دیکته و زاویه» که هردو از آثار شاخص داود رشیدی در سال های دور بودند، متنی را پیرامون وضعیت تئاتر دهه چهل و تأثیری که داود رشیدی بر آن گذاشت، خواند. او بیان کرد: برای برگزاری دومین دوره نشان داود رشیدی به سنگلج آمدیم. به همان صحنه که در دهه چهل رشیدی دیکته و زاویه و وای بر مغلوب را بر آن اجرا کرد. در پروار بندان ساعدی به کارگردانی محمدعلی نجفی بازی کرد و نیز نمایش فولکلور حسن کچل حاتمی و مستأجر پرویز صیاد را در آن به صحنه آورد.
انتخاب متنهای ساعدی و صیاد برآمده از همان رویکرد اجتماعی رشیدی به تئاتر بود. او بر این باور بود که اگر نمایشی درکی از مسائل زمانه خویش نداشته باشد، ارتباطش را با تماشاگران از دست میدهد. صحنهای که اکنون بر آن مینگریم حساسترین صحنه به وقایع اجتماعی بوده و روایتهایش از جامعه ایرانی آن سالها هنوز از مطمئنترین روایت هاست. چرا که این همان صحنه ایست که فارغ از گفتمان مسلط آن دوران روایتی مستقل از زندگی مردم کرده است. بهخاطر همین صادقانه است که حافظه سنگلج حافظه تئاتر اجتماعی و مقدم بر روایت رسمی آن دوره است.
او همچنین در رابطه با فعالیتهای تئاتری رشیدی در دهه چهل افزود: «در دهه چهل رشیدی شیوه متفاوتی از نمایش ایرانی را آزمود. درونمایههای متنوع آن را با فرمهای تمثیلی و واقع گرایی، فولکلور و مدرن بر صحنه آورد و هربار در ارتباط با تماشاگران تجربهای نو را پشت سر گذاشت. با فاصلهای نیم قرن از آن تجربیات دوباره روی همان صحنه ایستادهایم. بازگشت به این مکان و برگزاری یادوارهاش امری اتفاقی نیست. در دورانی که بیم آن میرود سلطه تئاتر تجاری و گیشهگرا بر اهداف اجتماعی تئاتر ایران سایه زند، تأمل بر تاریخ سنگلج و بزرگداشت تلاشهایی که در آنجا صورت گرفته، حال به هر بهانهای - که یادواره رشیدی میتواند یکی از آن ها باشد - در حکم تأکید نهادن بر رسالت اجتماعی تئاتر و حرکتش به سوی توده وسیع مردم، حفظ استقبال فکری و تداوم تمام تلاشهایی است که رشیدی و دوستانش بر آن تأکید کردند.» او در آخر گفتههایش گفت: «در آخر همه میایستیم و هنرمندانی را که روزی بر این صحنه حضور داشتند، تشویق میکنیم.
محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، جمیله شیخی، عباس جوانمرد، محمود استادمحمد، ایرج راد، مهین شهابی، بهرام بیضایی، حمید سمندریان، رادی، پرویز فنیزاده، فهیمه راستکار، ساعدی، عباس قوامی، جعفر والی، هما روستا و...» در ادامه مراسم برای اهدای اولین نشان با عنوان «تالارهای نمایش، صحنههای زندگی»، فرهاد رشیدی، لیلی رشیدی و احترام برومند روی صحنه آمدند تا نخستین نشان را به جلال ستاری، مترجم، نویسنده و پژوهشگر مطرح تئاتر، ادبیات، فرهنگ و اسطوره شناسی اهدا کنند. ابتدا کلیپی از او و آثارش به نمایش درآمد و افرادی چون محمد چرمشیر پیرامون آثار او در حوزه پیوند تئاتر با اسطوره و تاریخ و فرهنگ سخن گفتند.
سپس از جواد مجابی، نویسنده، شاعر و نقاش معاصر دعوت شد تا برای اهدای نشان به روی صحنه بیاید. جواد مجابی با اظهار خوشبختی برای شرکت در نکوداشت دکتر جلال ستاری، در توصیف شخصیت او و آثار متعددش گفت: «ستاری نمونه یک روشنفکر فرهنگی خلاق بود. تعریف مختصر من از روشنفکر، کسی است که نقدی خردورزانه راجع به وضعیت بشری برای مخاطبان خود دارد. او منتقد خردمندی بوده که بهطور مستمر نسبت به وضعیت بشری و با توجه به فرهنگ ایران کار کرده و مخاطبان اصلی او کسانی بودند که شیفته فرهنگ ایراناند.»
از آنجا که جلال ستاری بهدلیل کهولت سن و شرایط نامناسب جسمی در مراسم حضور نداشت از همسر این پژوهشگر، لاله تقیان، دعوت شد تا به نیابت از او این نشان را دریافت کند. همسر جلال ستاری پیغام کوتاه اما تأثیرگذار جلال ستاری را برای حضار این گونه بیان کرد: جلال از همه تشکر کرد و گفت:«من آنجا هستم. با داود هستم. مثل همان ۶۰، ۷۰ سال پیش.» در ادامه مراسم و پیش از اهدای دومین نشان، فیلمی از گزیده اجراهای محمد مساوات، نویسنده و کارگردان خلاق و تأثیرگذار سالهای اخیر تئاتر ایران نشان داده شد تا صاحب دومین نشان داود رشیدی مشخص شود. برای اهدای این نشان از آتیلا پسیانی دعوت شد تا به روی صحنه بیاید.
آتیلا پسیانی که حضور در صحنه سنگلج او را بهخاطرات نخستین حضورش بر صحنه تئاتر در ۱۰ سالگی انداخته بود، گفت: «من از داود رشیدی و کسانی چون او درسهای بزرگی گرفتم.
یکی از آن درسها این است که اساساً در مملکتی که به جوانان اعتماد ندارد و کلمه جوان را بهعنوان ناسزا و نشان از جهل و ندانم کاری به کار میبرد همیشه حامی جوانان لایق بوده، کسانی که با خلاقیت و درایت کارشان را انجام میدادند و به نظرم خیلی با معناست که سیدمحمد مساوات نشان داود رشیدی را بگیرد.» محمد مساوات بعد از دریافت نشان خود کوتاه بیان کرد: من خیلی به این نشان احتیاج داشتم و گرفتن جایزه اتفاق خیلی خوب و جذابی است. نشان سوم و چهارم داود رشیدی با حضور خانواده رشیدی به رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب برای ساخت و تهیه مجموعه مستند کارستان اهدا شد. فیروزه صابر، مدیرعامل سابق بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان با حضور در جایگاه درباره پروژه کارستان، ساخته رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب بیان کرد:« این مستندها با ایده خانم بنیاعتماد که از ۱۰ سال پیش به وجود آمده بود آغاز شد تا تصویر زندگی کارآفرینان که در واقع ارزشآفرین هستند و با همه شرایط سختی که در محیط کسب و کار وجود داشت، ماندند و ساختند، به نمایش درآمد.»
رخشان بنیاعتماد که بهدلیل عمل جراحی در مراسم حضور نداشت، ویدئویی را برای تشکر به این مراسم فرستاده بود و سپس باران کوثری، فرزند این هنرمند جایزه را به نمایندگی از رخشان بنیاعتماد دریافت کرد.
در ادامه مجتبی میرتهماسب که نشان چهارم داود رشیدی به او اهدا شد، در سخنانی اظهار کرد: «سالهاست که فیلم میسازیم و نشان میدهیم اما چند سالی هست که سعی کردیم وارد رقابت نشویم و به جشنوارهها و مسابقهها نرویم و آنها را مستقیم به تماشاچیها برسانیم.
کارستان یک کار گروهی است. حتی در مرحله پیش تولید. تقریباً هر هفت شخصیتی که درباره آنها فیلم ساختیم به اصرار راضی به انجام این کار شدند، زیرا که این شخصیتها خیلی اهل نمایش دادن خودشان نبودند. مهمترین وجه قضیه پذیرش این افراد بود که به ما اعتماد کردند و همچنین گروه کارگردانها که در بخشهای مختلف کارستان با هدف مشترک در کنار هم جمع شدیم و خوشحالیم که تا حدی موفق بودیم. اکنون، این بزرگداشت باعث شد این گروه بعد از مدتها در کنار هم جمع شوند و همدیگر را ببینند». دومین نشان اهدای داود رشیدی به کارگردانی امیر اثباتی در شامگاه شنبه و با پخش کلیپی از واپسین گفتههای داود رشیدی به پایان رسید.
وحید رهجوی
- 18
- 3