جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۰۷ - ۱۲ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۳۶۶۸
فیلم و سینمای ایران

سقوط هواپیمای لاکچری تبریزی/ «ما همه باهم هستیم» چگونه شکست خورد؟

فیلم ما همه باهم هستیم,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
فروش فیلم سینمایی «ما همه با هم هستیم» با وجود حضور پرشمار چهره‌های مطرح سینمایی، به‌طرز معناداری افت کرده و این یک شکست برای تیم کمال تبریزی است؛ این شکست چگونه رقم خورد؟

خیلی از مخاطبان سینمای ایران هنوز هم کمال تبریزی را بیش از هر فیلم دیگری با فیلم «مارمولک» می‌شناسند و این در حالی است که تبریزی بعد از «مارمولک» ۱۰ فیلم دیگر ساخته و به نظر می‌رسد در این سال‌ها نتوانسته به محبوبیت و یا لااقل شهرت آن فیلم برسد؛ کارگردانی که حالا فیلم سینمایی «ما همه با هم هستیم» به تهیه‌کنندگی رضا میرکریمی را روی پرده دارد و سیر نزولی فروش آن از اتفاقات غیرمنتظره اکران ۹۸ تا به اینجا محسوب می‌شود.

«ما همه با هم هستیم» به اتفاق «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار و «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی در اکران عید فطر که بعد از عید نوروز جزو طلایی‌ترین فصل‌های اکران است، به نمایش درآمدند و فیلم کمال تبریزی در روزهای ابتدایی به دلیل حضور پرتعداد بازیگران و کمدین‌های چهره و همچنین تعداد سالن‌های زیاد، توانست در گیشه از فیلم‌های دیگر سبقت بگیرد؛ فیلمی که از همان زمان ساخت عنوان می‌شد یک فیلم کمدی است و حضور کمدین‌های مختلف نیز همین گواه را می‌دادند اما حالا ۲ هفته‌ای می‌شود که فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به عنوان یک درام تلخ با ۱۱۷ سالن در مقابل ۱۳۱ سالن «ما همه با هم هستیم» در فروش توانسته از این فیلم پیشی بگیرد و صدرنشین گیشه‌ها شود. «شبی که ماه کامل شد» در حالی توانسته در گیشه موفق باشد که به نسبت «ما همه با همه هستیم» تنها ۲ چهره سینمایی مطرح دارد و اتفاقاً کمتر از «ما همه با هم هستیم» برای ساختش هزینه شده است.

جالب‌تر اینکه در فروش هفتگی، اوضاع «ما همه با هم هستیم» عجیب‌تر است و این فیلم پس از دو فیلم رقیب فعلاً در رتبه سوم جدول فروش قرار دارد و با ادامه این روند دور از ذهن نیست که در مجموع فروش هم جای خود را با فیلم تحسین‌شده نیما جاویدی عوض کند!

معادلات «ما همه با هم هستیم» زمانی جذاب‌تر می‌شود که بدانیم این فیلم پرخرج و پر زرق و برق، با سیر فروشی که دارد بعید است بتواند هزینه‌های اولیه تولید خود را با این فروش دربیاورد و از این منظر می‌توان این فیلم را یکی از شکست‌خورده‌ترین فیلم‌ها در گیشه قلمداد کرد. در حالی که از شمایل فیلم می‌توان دریافت که کمال تبریزی همه امکانات را برای ساخت یک فیلم خوب در اختیار داشته است.

بالاخره چقدر خرج «ما همه با هم هستیم» شده است؟

ابهامات درباره شرایط اقتصادی فیلم زمانی بیشتر می‌شود که رضا میرکریمی و کمال تبریزی به‌عنوان صاحبان فیلم و برخلاف بسیاری از پروژه‌های خبرساز دیگر، تاکنون رقم کلی بودجه‌ای که برای ساخت این فیلم صرف شده را اعلام نکرده‌اند و در مقابل حتی از میزان پرداختی‌ها به بازیگران دفاع هم کرده‌اند به طوری که تبریزی در مصاحبه‌ای با ایسنا عنوان کرد: «جلسه‌ای در خانه سینما با حضور مدیرعامل و برخی تهیه‏کنندگان برگزار شد و از ما پرسیدند که چرا قیمت دستمزدهای بازیگران فیلم شما اینقدر بالاست و رقم دستمزدها را شما تغییر داده‌اید و … در ادامه جلسه همانجا ما یک شرطی را مطرح کردیم و گفتیم آماده‌ایم راجع به دستمزدها صحبت کنیم اما این کار نباید اولین و آخرین بازجویی باشد و بعد از ما به سراغ دیگران هم بروید. به ما قول دادند که این کار را انجام خواهند داد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد! و اولین و آخرین جلسه‌ای بود که در خانه سینما تشکیل شد. گرچه در همان جلسه مشخص شد که مبالغ پرداختی به بازیگران تفاوت چندانی با پرداخت‌های قبل و بعد پروژه‌های دیگر به آنان نداشته است.»

نکته قابل تامل اینکه حتی به شرط پذیرش این روایت درباره رقم پرداختی به هر یک از بازیگران مطرح حاضر در این پروژه، بازهم نمی‌توان کتمان کرد که مجموع رقم پرداختی به همه آن‌ها، برای یک فیلم سینمایی، حتماً رقمی قابل توجه بوده و این گزاره‌ای قابل کتمان نیست.

«ما همه با هم هستیم» داستانی طویل و دراز دارد به طوری که از همان زمان ساخت زمزمه‌های استفاده از پول‌های مشکوک در فرآیند آن در محافل رسانه‌ای بالا گرفت، چراکه سرمایه‌گذاری این فیلم را سجاد علیجانی به عهده داشت؛ سرمایه‌گذار جوان و تا آن زمان گمنامی که به یکباره وارد سینما علاوه‌بر سرمایه‌گذاری در چند پروژه حتی توانست تا مرحله اسپانسری مهم‏ترین رویدادهای سینمایی کشور نیز خود را بالا بکشد؛ آن هم با چراغ خاموش!

زمزمه‌های استفاده از پول‌های مشکوک در فرآیند تولید «ما همه با هم هستیم» تا جایی بالا گرفت که رضا میرکریمی بخشی از زمان نشست فیلم تازه خود در مقام کارگردان یعنی «قصر شیرین» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را به «ما همه با هم هستیم» اختصاص داد و درباره این پروژه میلیاردی عنوان کرد: «من یک سال است درباره فضاسازی‌هایی که برای «ما همه با هم هستیم» صورت گرفته، سکوت کرده‌ام. قصه اصلاً این نیست که منابع فیلم از کجا تهیه شده بلکه قصه این است که جریانی که چندین سال است سینمای ایران را با فیلم‌های سخیف در اختیار خود گرفته، به محض اینکه از ورود افراد تازه به چرخه تولید و اکران احساس خطر می‌کنند شروع به فضاسازی و گفتن صحبت‌هایی درباره استفاده از پول‌های کثیف در آثار دیگر می‌کنند. «ما همه با هم هستیم» هنوز اکران نشده اما بعد از اکران متوجه می‌شوید که چه کمدی متفاوتی است و ما هم پولی خارج از عرف به کسی نداده‌ایم. این را هم باید بگویم که همان‌هایی از حضور ما احساس خطر می‌کنند که خودشان پول کثیف استفاده می‌کنند.» حالا و پس از رونمایی از فیلم در اکران عمومی به‌صراحت می‌توان گفت برخلاف گفته‌های میرکریمی، «ما همه با هم هستیم» دقیقاً مختصات یک فیلم میلیاردی عظیم و به تعبیری گران را دارد و به سختی می‌توان باور کرد که همه پرداخت‌ها در آن «مطابق عرف» بوده است؛ فیلمی که به گواه ویترین، خوب برایش خرج شده، تبلیغات و بیلبورد ویژه برای اکران داشته، خوب توانسته جنجال‌های اولیه رسانه‌ها را به نفع خود به کار بگیرد و البته مهم‏تر از همه خوب توانسته مخاطب خود را «فریب» دهد!

اما باید دید تفاوتی که رضا میرکریمی درباره آن صحبت می‌کرده از چه منظری است؟

«ما همه با هم هستیم» ویترینی از بازیگران و کمدین‌های مطرح سینمای ایران را دارد، افرادی که هر کدام از آن‌ها می‌توانند به عنوان یک بازیگر اصلی بار یک فیلم را به دوش بکشند و هرکدام از آن‌ها در این سال‌ها اتفاقاً کمدی‌های موفق پرفروش و پرخنده‌ای را روی پرده سینما داشته‌اند؛ بازیگرانی که البته به طرز عجیبی در مدت اکران این فیلم، هیچ‌کدامشان نه‏تنها حاضر به مصاحبه با رسانه‌ها نشده‌اند بلکه به جز محمدرضا گلزار، مهران غفوریان و پژمان جمشیدی بقیه حتی در اکران خصوصی افتتاحیه این فیلم هم حضور پیدا نکردند!

سوالی که در همین رابطه پیش می‌آید این است که آیا حضور این تعداد از بازیگران در این فیلم لازم بود؟ بازیگرانی که بسیاری از آن‌ها تنها یکی دو سکانس و تنها چند دیالوگ دارند، حضورشان صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد، فیلمی که عملاً بار اصلی‌اش را پژمان جمشیدی (که برخلاف تیم بازیگران شناخته‌شده‌تر فیلم، تنها بازی خوب و قابل قبول را در طول فیلم از او می‌بینیم) به دوش می‌کشد و آن را از یک فیلم کسل‏کننده محض نجات می‌دهد. فیلمی که اتفاقاً معلق است؛ نه یک کمدی است و نه برخلاف اسمش یک فیلم سیاسی، که شوخی‌های دست‏چندمش هم باز مخاطب را سر حوصله نمی‌آورد.

تبریزی در چند سال اخیر برخلاف تلاشی که برای ساخت فیلم‌هایی با تکه‌ها و شوخی‌های سیاسی کرده اما موفق نبوده و همیشه در قامت یک فیلمساز خنثی ظاهر شده است. او این بار هم یک شعار سیاسی را دستمایه کار خود قرار داده که هرچند در ابتدا فریبنده و کنجکاوی‌برانگیز می‌نماید اما عملاً در این قسمت هم شکست خورده و خروجی‌ای ندارد.

اما چرا معتقدیم که این فیلم باعث «فریب مخاطب» شده است؟

این تجربه مشترک بسیاری از مخاطبان فیلم است؛ سالن سینما در سانسی که حتی انتظار می‌رفت مخاطب چندانی نداشته باشد، تقریباً پر شده اما همه حاضران در این سالن در طول ۹۵ دقیقه این فیلم تقریباً ساکتند و «ما همه با هم هستیم» حتی لبخندی هم بر لب آن‌ها نمی‌نشاند. بعد از پایان فیلم هم برخی از تماشاگران ناراضی عنوان می‌کنند که «فکر نمی‌کردیم فیلم کمال تبریزی تا این حد ضعیف باشد»، «فکر می‌کردیم در طول این فیلم قرار است بخندیم اما این اتفاق نیفتاد و برخی تنها ادعا دارند»؛ جملاتی که نه فقط از زبان مخاطبان می‌شنویم که حتی در سایت آنلاین فروش بلیت فیلم و در بخش نظرات مردمی هم می‌توان آن‌ها را مرور کرد.

این همان حسی است که اکثر مخاطبان بعد از خروج از سالن دچارش می‌شوند، همان علتی است که باعث شده است این فیلم گیشه را رفته‌رفته از دست بدهد و از صدرنشینی پا پس بکشد چراکه مخاطبان نمی‌توانند خودشان را به خنده بزنند و اتفاقاً همان‌ها هستند که در ادامه افراد دیگر را از تماشای «ما همه با هم هستیم» منع می‌کنند.

خلاصه کلام اینکه اعتبار سینمایی کارنامه تک‌تک عوامل «ما همه با هم هستیم» از رضا میرکریمی در مقام تهیه‌کننده، کمال تبریزی در مقام کارگردان و همین سه جوان فیلم‌نامه‌نویس خوش‌آتیه در سینمای ایران گرفته تا تک‌تک بازیگران مطرح فیلم، هیچ تناسبی با آنچه امروز بر پرده سینماها در حال اکران است ندارد؛ ردگیری علت اصلی این بی‌تناسبی هم به‌نظر چندان دشوار نیست...

ebtekarnews.com
  • 10
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش