دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۳۱ - ۰۹ فروردین ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۱۰۰۸۳۸
فیلم و سینمای جهان

آدمکش‌های دوست‌داشتنی؛ ۱۰ سریال که ما را عاشق شخصیت های قاتل کردند [قسمت اول]

به طور کلی قتل و کشتن کار بدی است. این چیزی است که شاید همه ما در مورد آن توافق داشته باشیم. اما دوست داشتن یک قاتل خوب در یک سریال تلویزیونی نیز چیزی است که در اغلب ما مشترک است. در شرایطی که ماهانه ده ها سریال جنایی و تریلر منتشر شده و در معرض آن ها قرار می گیریم، جای تعجب ندارد که مخاطبان امروزی تلویزیون از قاتلان داستانی اشباع شده باشند. اما یک نکته عجیب تر نیز وجود دارد و آن اینکه بسیاری از ما رفته رفته شیفته قاتلان داستان سریال های محبوبمان می شویم.

۱۰- دکستر- شخصیت دکستر

شخصیت های قاتل سریال های خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

شخصیت دکستر در سریال «دکستر» (Dexter) شاید مشهورترین قاتل در دنیای تلویزیون باشد. اغلب قاتل ها یا شخصیت اصلی داستان سریال نیستند یا اگر هم شخصیت اصلی باشند نیز این قتل و مرگبار بودن نیست که تعریف کننده شخصیت ها و جایگاهشان در نگاه مخاطب باشد. تیریون لنیستر نیز کسانی را به قتل رسانده اما قاتل بودن او تمام آن چیزی نیست که مخاطبان بر اساس آن وی را قضاوت کنند و به همین دلیل است که تیریون لنیستر یکی از محبوب ترین شخصیت های سریال «بازی تاج و تخت» بود. دکستر، از طرف دیگر، شخصیت اصلی سریال خود بوده و قتل و کشتار نیز تقریباً تمام آن چیزی است که در سریال از او دیده و داستان سریال حول محور آن می چرخد. دکستر یک قاتل سریالی است پس چه اتفاقی برای مخاطبان سریال افتاده که عاشق این شخصیت آدمکش شده اند؟

خب شاید یک دلیل این باشد که او فقط افراد قاتل و آدمکش را از میان بر می دارد. شاید به همین دلیل باشد که برخی افراد بیشتر با کارهای دکستر همزادپنداری کنند تا کاری که مثلا شخصیت هانیبال لکتر انجام می داد. چیزی که مخاطب را درگیر و علاقمند به شخصیت دکستر می سازد، آگاهی از ذهنیت و طرز فکر این شخصیت است. این کار از طریق مونولوگ هایی که توسط شخصیت دکستر ادا می شوند ایجاد شده و بدین ترتیب است که با نگاه این شخصیت به دنیا آشنا می شویم. دیدگاه او نسبت به دنیا تاریک و خشن است اما همزمان نیز می توان آن را طنزآمیز دانست و جذابیتی که نمی توان آن را از خشونت موجود در اعمال هولناک این شخصیت جدا کرد. سریال به ما می گوید که می توانیم باید با رفتارها و تصمیمات دکستر موافق نباشیم اما همچنان می توانیم نگران او بوده و او را یک شخصیت جذاب و دوست داشتنی بدانیم.

۹- هانیبال- شخصیت هانیبال لکتر

شخصیت های قاتل سریال های خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

آخرین قاتلی که در گزینه اول این مطلب به او اشاره شد شخصیت هانیبال لکتر بود، شخصیتی که همدردی کردن با او بسیار دشوار به نظر می رسد. اما نکته جالب و باور نکردنی این است که این شخصیت طوری ساخته شده که ما، به عنوان مخاطب، با او همدردی کنیم و حتی دوستش داشته باشیم. کتاب ها و فیلم های هانیبال لکتر هر چه بیشتر روی این شخصیت به عنوان شخصیت اصلی تمرکز کرده اند کیفیت کمتری داشته اند. بهترین پردازش و نمود شخصیتی از هانیبال زمانی است که او یک شخصیت مبهم است که همزمان هم باید از او ترسید و هم احترام گذاشت اما نه اینکه با او همدردی کرد.

سریال تلویزیونی «هانیبال» (Hannibal) این رویه را زیر پا گذاشته و در هر دو حوزه بهترین هانیبال را به مخاطبان ارائه کرد: هم کیفیت مبهم شخصیت هانیبال که او را به یک موجود دیگر جهانی تبدیل می کرد که گزاره اصلی شخصیت اوست و هم اینکه او را در مرکز یک عشق گوتیک با شخصیت اصلی دیگر داستان قرار می دهد. در این سریال با هانیبال لکتری روبرو می شویم که البته که انسانی بیرحم، خشن، خونسرد و قاتل است اما همزمان می بینیم که او در قتل هایش یک نوع میل به زیبایی و ارتباط نیز دارد. اگر شما نیز این سریال را دیده باشید بدون شک مانند ما شیفته رابطه بین دو شخصیت اصلی و خودشان نیز می شوید، عشقی که، در مورد هانیبال، شاید برای همیشه با آن درگیر بوده و علم شما به اعمال قاتلانه او را به چالش بکشد.

۸- بازی تاج و تخت- شخصیت آریا استارک

شخصیت های قاتل سریال های خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) از آن دسته سریال هایی بود که مخاطب را در یک شرایط معمولاً ناخوشایند همدردی نسبت به افرادی که کارهای بسیار بدی می کردند قرار می داد. از بران تا سگ شکاری و جیمی لنیستر، همواره با شخصیت هایی همزادپنداری می کردیم که براحتی و به طور مداوم دیگران را به قتل می رساندند. اما کمتر شخصیتی در این میان و از لحاظ تعداد قتل ها توانسته به جایگاه آریا استارک برسد. از مرگ پدرش، آریا در یک مسیر تاریک قدم گذاشت. برخی مخاطبان سریال از همان ابتدا و در تمام طول این مسیر تاریک برای آریا هورا می کشیدند اما رفتارهای او آنقدر بیرحمانه و مرگبار بود که نمی توان به سادگی آن ها را نادیده گرفت که در کمترین حالت او را در جایگاه یک شخصیت خشن و سرسخت و در بدترین حالت در جایگاه یک موجود غیرانسان قرار می داد.

و همچنان، آریا به دلایلی چند، یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های سریال «بازی تاج و تخت» است. دلیل اول اینکه در طول سریال، شاهد تکامل و تغییر شخصیت او هستیم. شاهد هستیم که او رفته رفته توسعه یافته و می فهمند که چرا قدم های خونینش را برای تبدیل شدن به یک قاتل محض بر می دارد. اما هیچ وقت از خط قرمز مخاطب عبور نمی کند. اوج این شخصیت در فصل آخر لحظه ای است که آریا با مرگ مواجه می شود اما در آستانه سقوط در میل به آدمکشی، بار دیگر به زندگی باز می گردد. بسیار جذاب بود که در پایان داستان و علیرغم تمام اتفاقاتی که در طی داستان کل سریال برای وی رخ داده بود، شاهد بازگشت آریا به مسیر انسانیت باشیم، حتی اگر این مسیر پر از جنازه هایی باشد که وی از خود به جای گذاشته بود.

۷- بریکینگ بد/ بهتره با سال تماس بگیری- مارک ارمنتراوت

شخصیت های قاتل سریال های خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

بله درست است که هم والتر وایت و هم جسی پینکمن، شخصیت های اصلی سریال «بریکینگ بد» (Breaking Bad)، نیز مرتکب قتل شدند اما فکر نمی کنم که بتوان جسی را یک قاتل دانست، دستکم نه بر اساس آن چه که دیگر شخصیت های این فهرست بر اساس آن قضاوت و انتخاب شده اند. همچنین با همین رویه نمی توان والتر وایت را یک قاتل دانست، شخصیتی که دوست داشتنی بودنش را نیز نمی توان انکار کرد. او یک شخصیت بسیار قوی است اما دوست داشتنی بودنش با هر شخصیت دیگری نیز متفاوت است، کمی بیش از حد دوست داشتنی. اما مایک ارمنتراوت که سختکوش ترین و خونسردترین قاتل سریال است بهترین گزینه برای فهرست ما از سریال مذکور و اسپین آف آن، «بهتره با سال تماس بگیری» (Better Call Saul)، است.

باید به این نکته مهم اشاره کرد که مانند والتر وایت، مایک نیز کارهای بد بسیاری انجام داده است و وقتی که اتفاقات سریال «بهتره با سال تماس بگیری» را نگاه می کنیم با کارهای بسیار بد بیشتری از این شخصیت مواجه می شویم. اما چیزی که باعث می شود شیوه نگاه ما به این شخصیت و دوست داشتنی بودنش در مقایسه با والتر وایت متفاوت باشد این است که مایک می دانست کیست و چه کرده و می کند. البته این دانش را نمی توان توجیهی برای کارهای بدش دانست زیرا آگاهی از قاتل بودن خود احتمالاً بدین معناست که فرد می داند که باید دست از این کار بد خود بردارد.

اما در مورد شخصیت مایک ارمنتروات، این خودآگاهی با یک انگیزه بشردوستانه همراه می شود: در واقع او تلاش می کند درآمدی برای عزیزانش داشته باشد، موضوعی که دقیقا مقابل انگیزه والتر وایت برای ادامه تولید مواد مخدر و کشتن دیگران است زیرا وایت علیرغم اینکه به ثروت کافی برای تامین زندگی خانواده اش دست یافته بود همچنان به کار خود ادامه داده و می توانست روش های دیگری برای تامین هزینه زندگی خانواده اش را در پیش گیرد. در حالی که والتر وایت در یک توهم قرار داشته و نمی تواند تصدیق کند که کارهای زشتش در واقع تماماً به خاطر خودش بوده، مایک خود را می شناسد و می داند که چه می خواهد. البته این برای تبدیل کردن او به یک انسان خوب کافی نیست اما آنقدر کافی هست که او را به یک دوست خوب و آگاه از شرایط دنیا تبدیل کند که در این دنیای تاریک می توان او را الگو قرار داده و از او مشاوره گرفت.

۶- فارگو- شخصیت هانزی

شخصیت های قاتل سریال های خارجی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

هانزی یکی از نادیده گرفته شده ترین شخصیت های تلویزیون است. هانزی قاتلی در فصل دوم سریال «فارگو» (Fargo) است که توسط یک خانواده مافیایی در شمال غرب کشور استخدام می شود. برای بیشتر لحظات فصل دوم، هانزی به یک نوکر وفادار شبیه است، مردی که در اجرای دستورهای خانواده ای که نژاد سرخپوستی او را دائماً به سخره می گیرند، لحظه ای درنگ نمی کند. تماشای خدمت بی شائبه هانزی با این شرایط تحقیرآمیزی که صاحب کارانش برایش فراهم کرده اند آسان نیست تا اینکه ناگهان وقت بر می گردد. هانزی نقشه های خودش را دارد و در شرایطی که او به معنای واقعی کلمه یک جنایتکار است اما رفته رفته به شکل دقیقی متوجه می شویم که چرا وی شخصیت منحصربفردی است و اینکه چگونه وی به فلسفه «بکش یا کشته شو» رسیده است.

او بی عدالتی و ظلم را تجربه کرده و در نتیجه آن به این باور رسیده که عدالت واقعی وجود ندارد که به دنبال آن گشت. او خشن و بیرحم بوده و به طور کامل با اهداف قانونی و صلح آمیز شخصیت های مثبت و اصلی داستان مخالف است اما فلسفه شخصی اش کاملاً قابل درک بوده و همین موضوع از او یک شخصیت منفی آدمکش می سازد که مخاطب دوست دارد همیشه او را موفق ببیند. شاید نتوانید به طور کامل از هانزی پشتیبانی کنید اما احترام نگذاشتن به وی نیز کار دشواری خواهد بود.

  • 22
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش